چرا فقط پیامبران و امامان(ع) معصوم هستند؟
اگر خواهان اضافه کردن یا حذف اطلاعات خود در مطالب هستید، به آیدی @Tarikhemaadmin در تلگرام پیام بدید.
لطفا جهت پرسیدن آدرس و سوالات نامربوط پیام ندید. ما فقط آدرس و شماره تماسها را قرار میدیم که در پایین قرار گرفته.
بنابراین عصمت مقام کسبى و موهبتى است که انسان با اختیار خود آن را اکتساب مى کند اما توفیق الهى هم مى خواهد.
درک این مسئله در گرو شناخت چند نکته است:
یکم. پیامبران و امامانعلیهم السلام داراى اراده بشرىاند؛ مانند دیگر مردم زندگى مىکنند؛ براى تحصیل هر چه بیشتر مقامات معنوى مىکوشند و اهل صبر، جهاد، زهد و تقوا هستند.
دوم. خداوند متعال به قابلیت ممتاز پیامبران و امامان، براى تحصیل مقامات معنوى و شایستگى آنان براى بر عهده گرفتن مسئولیت هدایت جامعه علم دارد. در حقیقت همان قابلیت و شایستگى آنان – که بخش عمدهاش ناشى از افعال اختیارى ایشان است – از قبل نزد خداوند معلوم است و همین قابلیت مبتنى بر اختیار موجب گزینش آنان مىشود. آیات و روایات فراوانى بر این دو واقعیت گواهى مىدهد: A}«وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ»{A؛V} سجده (۳۲)، آیه ۲۴.{V؛ «و چون شکیبایى کردند و به آیات ما یقین داشتند، برخى از آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ماهدایت مىکردند» و A}«اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ»{A؛V} انعام (۶)، آیه ۱۲۴.{V؛ «خداوند بهتر مىداند رسالتش را کجا قرار دهد».
سوم. سپردن هر مسئولیتى با دادن امکانات لازم همراه است. امامت جامعه از این قاعده مستثنا نیست. از این رو، خداوند آنان را از علم لازم، براى بر عهده گرفتن مسئولیت امامت بهرهمند مىگرداند. این ویژگى هنگام عهده دارى مسئولیت براى امامانعلیهم السلام محسوس مىشود؛ چنان که درباره امام هادىعلیه السلام آمده است: «یکى از یاران ایشان به نام «هارون بن فضیل» در کنارشان بود که ناگاه امام فرمود: A}«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» {A؛ ابى جعفر (امام جوادعلیه السلام) در گذشت. به حضرت عرض شد: از کجا دانستید؟ فرمود: در برابر خدا فروتنى و خضوعى در دلم افتاد که برایم سابقه نداشت.V}اصول کافى، ج ۲، ص ۲۱۸.{V
در اوایل دعاى ندبه به مجموع این سه واقعیت نورانى اشاره شده است: H}«وَ لا اضْمِحْلالَ بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فِى دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْیَا الدَّنِیَّهِ وَ زُخْرُفِهَا وَ زِبْرِجِهَا فَشَرَطُوا لَکَ ذَلِکَ وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفَاءَ بِهِ فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُمْ وَ قَدَّمْتَ لَهُمُ الذِّکْرَ الْعَلِیَّ وَ الثَّنَاءَ الْجَلِیَّ وَ أَهْبَطْتَ عَلَیْهِمْ مَلائِکَتَکَ وَ کَرَّمْتَهُمْ بِوَحْیِکَ وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِکَ»{H؛ « … و این بعد از آن بود که بر ایشان شرط کردى نسبت به دنیا و زینت زیورهاى آن زهد بورزند. آنان نیز این شرط را پذیرفتند و دانستى که آنان به آن شرط وفا دارند. پس آنها را پذیرفتى و به خود نزدیک ساختى و یاد بلند و ستایش ارجمند را براى ایشان پیش فرستادى و فرشتگانت را بر آنان فرو فرستادى و به وحى خود، آنان را گرامى داشتى و آنان را به بخشش علم خود، میهمان کردى …» .
البته این امتیاز (علم و عصمت موهبتى)، پایه و شرط اولیه امامت است و معصومان با اراده خویش و تلاش و عبادت، به مقامات عالىترى از علم و عصمت دست مىیابند؛ چنان که در قرآن مجید از زبان پیامبرصلى الله علیه وآله مىخوانیم: A}«وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِى عِلْماً»{A؛V} طه (۲۰)، آیه ۱۱۴.{V؛ «و بگو: پروردگارا! بر دانشم بیفزاى».
همین عبادتها و صبر و جهادهاى بیشتر – که با اختیار و اراده انجام مىشود – موجب برترى برخى از پیامبران، بر برخى دیگر مىگردد: A}«تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ»{A؛V} بقره (۲)، آیه ۲۵۳.{V؛ «برخى از آن پیامبران را بر برخى دیگر برترى بخشیدیم …» .
چهارم. دسترسى به مقام «عصمت» و راهیابى به مقامات «علمى و معنوى»، به پیامبران و امامان اختصاص ندارد و براى همگان میسر است؛ چنان که حضرت زینبعلیها السلام تا مرز عصمت پیش رفت و حضرت ابوالفضل العباسعلیه السلام به مقامات عالى معنوى دست یافت. بسیارى از علما و اولیا «تالى تلو معصوم» (نزدیکان به مرز عصمت) خوانده مىشوند. اینکه مسئله عصمت عمدتاً در مورد پیامبران و امامان مطرح مىشود، به لحاظ لزوم عصمت در آنان است. به عبارت دیگر شرط امامت و نبوت، عصمت است و خداوند فاقدان این ویژگى را براى این دو منصب بر نمىگزیند. بنابراین هیچ غیر معصومى، به نبوت و امامت نمىرسد، ولى این به معناى آن نیست که هر کس امام یا نبى نباشد، از هیچ درجهاى از عصمت بهرهمند نخواهد بود.