امام حسین (ع) کیست؟
اگر خواهان اضافه کردن یا حذف اطلاعات خود در مطالب هستید، به آیدی @Tarikhemaadmin در تلگرام پیام بدید.
لطفا جهت پرسیدن آدرس و سوالات نامربوط پیام ندید. ما فقط آدرس و شماره تماسها را قرار میدیم که در پایین قرار گرفته.
او با کنیهاش اَباعَبدِاللّٰه نیز شناخته میشود. حسین روز عاشورا در نبرد کربلا کشته شد و بههمین دلیل شیعیان وی را سَیِّدُ الشُّهَداء مینامند.
حسین هفت سال اول عمرش را با پدربزرگش محمد گذراند.
روایاتی از علاقهٔ محمد نسبت به وی و برادرش حسن مجتبی نقل شدهاست؛ مانند: «حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتاند». مهمترین واقعهٔ دوران کودکی حسین شرکت در رویداد مباهله و نامیده شدن با کلمه «ابناءَنا» در آیهٔ مباهله است.
در دوران خلافت علی، حسین در رکاب پدرش بود و او را در جنگها همراهی میکرد. در دوران برادرش حسن، به پیمان صلح او با معاویه پایبند ماند و اقدامی علیه معاویه انجام نداد.
اما تقاضای معاویه برای پذیرش یزید بهعنوان ولیعهد معاویه را به این دلیل که بر خلاف صلحنامه و بدعتی در اسلام است، نپذیرفت.
بلافاصله پس از مرگ معاویه در سال ۶۰ ه.ق، بهفرمان یزید، حاکم مدینه حسین را به قصر حکومتی فراخواند تا وی را مجبور به بیعت با یزید کند. اما حسین با یزید بیعت نکرد و بههمراه خانوادهاش به مکه رفت و چهار ماه در آنجا ماند.
اهالی کوفه که اکثراً شیعه بودند از مرگ معاویه خوشحال شدند و به حسین نامه نوشتند و گفتند که دیگر حکومت بنیامیه را تحمل نخواهند کرد.
حسین نیز پسرعمویش مسلم بن عقیلرا به آنجا فرستاد، تا شرایط را بررسی کند. مردم کوفه بهسرعت با مسلم بیعت کردند. اما سپس، در نتیجه اقدامات عبیدالله بن زیاد، حاکم جدید کوفه، مردم وحشت زده شدند و مسلم را تنها گذاشتند. عبیدالله مسلم را گردن زد.
حسین که از وقایع کوفه خبر نداشت، برخلاف اصرار دوستانش در تاریخ ۸ یا ۱۰ ذیحجه ۶۰ ه.ق آمادهٔ عزیمت بهسمت کوفه شد.
حسین در میانهٔ راه دریافت که مسلم کشته شدهاست و به یارانش گفت که اگر خواستند میتوانند از کاروان جدا شوند، اما برخی از کسانی که از حجاز با وی همراه بودند، ترکش نکردند.
در میانهٔ راه، سوارانی به فرماندهی حر بن یزید ریاحی کاروان را متوقف نمودند و کاروان به جای کوفه به سمت منطقهای به نام کربلا عازم شد. از روز سوم ماه محرم، پیوسته لشکریانی از کوفه به منطقه وارد شدند که تحت فرماندهی عمر بن سعد بودند.
صبح روز دهم محرم، عاشورا، حسین لشکریانش را آماده کرد. حسین سوار بر اسب خطابهای را رو به لشکریان ابن سعد ایراد کرد و مقامش را برای آنان شرح داد.
اما دوباره به وی گفته شد که اول از همه باید تسلیم یزید شود و حسین در پاسخ گفت که هیچگاه خودش را همانند یک برده تسلیم نمیکند. جنگ شروع شد و جمعی از دو طرف کشته شدند.
بعد از ظهر، سپاهیان حسین، بهشدت تحت محاصره قرار گرفتند. با کشته شدن یاران وخاندان حسین در پیش روی وی، دست آخر او تنها ماند. سرانجام حسین از ناحیه سر و بازو آسیب دید و بر روی صورت به زمین افتاد وسنان بن انس نخعی یا شمر بن ذی الجوشن سر وی را از بدن جدا نمود.
نبرد به پایان رسید و سربازان ابن زیاد رو به غارت آوردند. بعد از اینکه ابن سعد محل جنگ را ترک کرد، اسدیان روستای غاضریه بدن حسین را بههمراه دیگر کشتگان، در همان محل وقوع کشتار دفن نمودند.
سر حسین بههمراه سر دیگر هاشمیان به کوفه و دمشق برده شد.
شیعیان در سالگرد واقعهٔ کربلا مراسم سوگواری برگزار میکنند؛ اما تأثیر واقعهٔ کربلا بر وجدان و ضمیر دینی مسلمانان بسیار عمیق و فراتر از یادبود آن توسط شیعیان بودهاست.
مسلماً حسین یک شورشی خودسر نبود که جان خود و خانوادهاش را بهخاطر آرزوهای شخصی فدا کند؛ او کسی بود که از شکستن پیمان صلح با معاویه سرباز زد، ولی حاضر به بیعت با یزید بهدلیل تعارض با پیمانشان نشد.
او همانند پدرش قاطعانه معتقد بود که اهلبیت از جانب خدا برای رهبری امت محمد انتخاب شدهاند و با رسیدن نامههای کوفیان، بر خلاف توصیهٔ دوستدارانش، احساس وظیفه برای رهبری کرد.
بااینحال او عامدانه بهدنبال شهادت نبود و پس از آنکه معلوم شد از پشتیبانی کوفیان برخوردار نیست، پیشنهاد ترک عراق را داد. در درازمدت، کشتار وحشیانه در کربلا مثالی برای وحشیگری امویان و الهامبخش حرکتهای بعدی شیعیان شد.
همچنین در فرهنگ عامه و هنر و ادبیات جوامع مسلمان و بخصوص شیعه آثار فراوانی درباره وی ایجاد شده است.
من دنبال نظریات مردمم در رابطه به این مقاله چی نظر دارند