واکسن هایی که زندگی مردم دنیا را تغییر دادند
اگر خواهان اضافه کردن یا حذف اطلاعات خود در مطالب هستید، به آیدی @Tarikhemaadmin در تلگرام پیام بدید.
لطفا جهت پرسیدن آدرس و سوالات نامربوط پیام ندید. ما فقط آدرس و شماره تماسها را قرار میدیم که در پایین قرار گرفته.
ریشهکن شدن آبله بزرگترین داستان موفقیت واکسیناسیون است. آبله فقط در قرن بیستم جان بیش از ۳۰۰ میلیون نفر را گرفت و تخمین زده میشود که قبل از آن هم صدها میلیون نفر را کشته باشد. حدود ۳۰ درصد کسانی که به این بیماری بسیار مسری مبتلا میشدند، اغلب جان خود را از دست میدادند. تاولهای بسیار دردناک آبله در هر جای بدن ممکن بود ظاهر شوند و بسیاری از کسانی هم که از این بیماری جان به در میبردند، کور میشدند یا جای تاولهایشان برای همیشه باقی میماند. بشر قرنها دنبال راهی برای مبارزه با آبله بود. شاید چون آبله بیماری بسیار ترسناکی بود، مبارزه با آن منجر به چند تحول در پزشکی و در نهایت کشف واکسن شد.
در هزاره اول سال پس از میلاد مسیح، در چین یک روش درمانی ابتدایی کشف کرده بودند، دَلَمههای روی زخم تاولهای آبله را پودر میکردند و از بینی استنشاق میکردند تا به آبله خفیف مبتلا شوند و بعد به آن مصونیت پیدا کنند. در هند و آفریقا هم از روش مشابهی استفاده میشد. در اوایل دهه ۱۷۰۰ بانویی اشرافزاده به نام مری وورتلی مونتاگ که همسر سفیر بریتانیا در عثمانی بود این روش را در بریتانیا معرفی کرد.
ادوارد جنر پزشک و دانشمند بریتانیایی کسی بود که اولین واکسن ساخت، واکسن آبله را.
او ثابت کرد ابتلا به بیماری دامی مشابهی به نام آبله گاوی میتواند در برابر آبله مصونیت ایجاد کند. این واکسن بسیار کمخطرتر از روش قبلی بود که از هر سی نفر یک نفر را میکشت اما پیشرفت در مبارزه با این بیماری بسیار کند بود و تا زمانی که برنامه ریشهکنی فشرده سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۶۷ آغاز نشد، این بیماری مرگبار مهار نشد.
دو پیشرفت ساده به پزشکان کمک کرد: واکسن خشک منجمد که بسادگی حمل و انبار میشد و سوزن دوشاخه که براحتی واکسن را تزریق میکرد و بعد برای استفاده مجدد روی شعله آتش استریل میشد. برای ریشهکنکردن این بیماری میلیونها دلار خرج شد.
ابتدا تلاش شد حدود ۸۰ درصد جمعیت کشورها را واکسینه کنند و با ایجاد به اصطلاح “ایمنی جمعی (گلهای)” شیوع بیماری را مهار کنند اما این کاری سخت و دشوار بود.
برای مثال مایهکوبی فقط ۲۰ میلیون نوزادی که سالانه در هند به دنیا می آیند کاری عظیم بود و باید در کشورهای دیگر هم انجام میشد. در نیجربه در اصل به دلیل کمبود واکسن روش دیگری در پیش گرفته شد، به جای ایمنسازی اکثریت جمعیت، محل شیوع بیماری شناسایی و جمعیت آن ردیابی و و واکسینه میشدند. با واکسیناسیون ۷۵۰ هزار نفر، آبله در جمعیت ۱۲ میلیونی شرق نیجریه از بین رفت و همین الگویی برای بقیه دنیا شد.
این ویروس که در اوج شیوع دنیا را وحشتزده میکرد و جان میلیونها نفر را میگرفت، امروز از بین رفته و فقط در دو جای کره زمین وجود دارد؛ یک آزمایشگاه با ایمنی بسیار بالا در روسیه و دیگری در آمریکا.
در مقایسه با آبله فلج اطفال عده کمتری را از بین برده ولی برای بهبودیافتگان بیماری بیرحمتری بوده است. ویروس فلج اطفال عمدتا کودکان خردسال را مبتلا میکند، از راه دهان وارد بدن و از راه روده وارد خون میشود و به سیستم عصبی حمله میکند. از هر ۲۰۰ مبتلا یک نفر دچار فلج برگشتناپذیر (معمولا پا) میشود و از هر ده مبتلا یکی به دلیل فلج عضلات تنفسی جان میبازد.
در بهترین حالت، آنها که عضلات تنفسیشان آسیب دیده بود باید در یک دستگاه ریه آهنی قرار میگرفتند که در دهه ۱۹۲۰ برای کمک به تنفس قربانیان فلج اطفال اختراع شد. بیماران اغلب هفتهها داخل این دستگاه میماندند و بعضی مجبور میشدند بقیه عمر خود در آن سپری کنند بیآنکه بتوانند حرکت کنند.
فلج اطفال علامت ظاهری خاصی مثل تاولهای آبله ندارد به همین دلیل تا سال ۱۹۰۵ طول کشید تا یک پزشک سوئدی به نام ایوار ویکمن نشان دهد فلج اطفال یک بیماری عفونی واگیر است. زمان این کشف هم تصادفی نبود. بهبود کیفیت آب آشامیدنی در بسیاری از شهرهای بزرگ باعث کاهش ابتلا به فلج اطفال شده بود ولی مصونیت جمعیت را هم کمتر کرده بود یعنی اگر بیماری شایع میشد شیوعش بسیار بارزتر بود.
آن موقع به نظر میرسید که خارج از کشورهای توسعه یافته فلج اطفال نسبتا نادر است ولی بررسی آمار افرادی که در کودکی فلج شده بودند خلاف آن را نشان داد. کودکان زیادی در سراسر دنیا فلج شده بودند که به شکلی باورنکردنی تقریبا به آن توجهی نشده بود.
سرخک، هم داستان موفقیت واکسن است هم ناکامی آن. تصور میشود شیوع ابولا در آفریقا که در سالهای اخیر توجه دنیا را جلب کرد، کمتر از ۲۰ هزار نفر را کشته باشد ولی سرخک سالانه بیسروصدا جان حدود ۱۴۰ هزار نفر را میگیرد با اینکه واکسنش در سال ۱۹۶۳ ساخته شده است.
این ویروس بسیار مسری با قطرکهای عطسه و سرفه یا تماس مستقیم منتقل و باعث تب و بثورات پوستی میشود. اسهال و عفونت ریه یا مغز از جمله عوارض سرخک هستند که میتوانند باعث مرگ شوند.
واکسن سرخک بسیار موثر است و از مرگ سالی ۲/۶ میلیون نفر پیشگیری میکند اما ویروس سرخک بقدری مسری است که اگر مصونیت جامعه به کمتر از ۹۵ درصد برسد بیماری شیوع پیدا میکند. با وجود پیشرفتهای قابلملاحظه از زمان ساخت واکسن، اوضاع در بعضی نقاط دنیا رو به وخامت گذاشته و در سالهای اخیر با کاهش تعداد افراد واکسینه، ابتلا در آمریکا و اروپا افزایش یافته است. یک دلیل آن نگرانی مردم از عوارض جانبی احتمالی واکسن سرخک است که برایش هیچ مدرک معتبر پزشکی وجود ندارد.
تقریبا نیمی از جمعیت دنیا در معرض خطر مالاریا هستند. پشه ناقل این انگل است که هر سال جان حدود ۴۰۰ هزار را میگیرد. تصور میشود مالاریا از دوران ماقبل تاریخ بشر را درگیر میکرده و تاثیرش تا حدی بوده که شاید بر تکامل ما هم تاثیر گذاشته باشد و باعث شیوع برخی اختلالات خونی مانند کمخونی سلول داسی شکل شده باشد چون ملاریا بر مبتلایان به آن بیتاثیر است. حدود ۹۵ درصد تلفات مالاریا در آفربقا است.
برای مقابله با مالاریا روش های مختلفی وجود دارد مثل استفاده از پشه بند برای جلوگیری از ابتلا و داروهای ضدمالاریا که عفونت را در مراحل اولیه مهار میکنند. با این حال هم پشهها هم انگل مالاریا به درمانها مقاوم شدهاند.
تا همین اواخر واکسنی برای مالاریا نبود ولی بعد از ۳۲ سال تحقیق و بیش از ۷۰۰ میلیون دلار هزینه، اکنون واکسنی هست که کارآزماییها نشان داده ۴۰ درصد مصونیت برای چهار سال ایجاد میکند که بسیار کمتر از کارایی دیگر واکسنهای مهم است. بعلاوه برای ایجاد ایمنی به چهار نوبت واکسن نیاز است.