تاریخ ما
گزیده‌ای از تاریخ و تمدن جهان باستان
رادیو جوان - همه اهنگ های ایرانی مجاز و غیرمجاز لس آنجلسیتلگرام بدون فیلتر - تله پلاس 24

ضرب المثل های رایج در زبان کردی با معانی آنها

اگر خواهان اضافه کردن یا حذف اطلاعات خود در مطالب هستید، به آیدی @Tarikhemaadmin در تلگرام پیام بدید.
لطفا جهت پرسیدن آدرس و سوالات نامربوط پیام ندید. ما فقط آدرس‌ و شماره تماس‌ها را قرار میدیم که در پایین قرار گرفته.

 

ضرب المثل ها حاوی پیام های اخلاقی هستند که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند. از آنجایی که در ایران اقوام مختلف دارای مؤلفه‌های مشترک فرهنگی فراوانی هستند، علاوه بر ضرب‌ المثل‌های فارسی در هر قومیتی ضرب المثل‌های خاص و قابل توجهی به کار می‌رود. زبان کردی نیز دارای ضرب المثل‌های بسیار زیبا و کاربردی است.

۱. قه ل وه قه یه ژی رو و رِه ش.

معنی و معادل فارسی: دیگ به دیگ می‌گه روت سیاه.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۲. خودا کووه ناسیگ  وه فر نیگه  بان

معنی و معادل فارسی: خدا کوه را می‌شناسد که روی آن برف می‌گذارد.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۳. جه نگ ژن و شوی وه قه ی تال موی.

معنی: دعوا زن وشوهر به اندازه یک تارموهم ارزش ندارد.

معادل فارسی: چیزی نزدیک به زن و شوهر دعوا کنند ابلهان باور کنند.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۴. لووتێکی کا تێری لووتێکی با.

معنی: کنایه از شاخ فیل افتادن و کسی که زیاد مغرور است.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۵. تا دووری س ی وی سووری تا نزیکی مارمه ووکی.

معنی: انسان‌ها تا از هم دور هستند همدیگر را دوست دارند، اما وقتی در کنار هم باشند آن عطش دوری را ندارند.
معادل فارسی: این مثل در فارسی به صورت دوری و دوستی به کار می‌رود.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۶. ئه‌ر کور خاسیگه وه‌ر خوه‌ی ده ئاو دراری

معنی: اگر پسر خوبی است، گلیم خودش را از آب بکشد.
منظور: آن که ادعای توان انجام کار دیگران را دارد و در انجام کار خود ناتوان است.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۷. ابرو خوود (خوت) له ده سخووده (خوته) هیوره ده په یو (چاو دیری لی بکه).

معنی: آبروی تو دست خودته مواظب آن باش.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۸.قسه یه گ وشتی پ ی ناگری، گ وشتی پ ی دامه نه.

معنی: سخنی که متناسب با شرایط زمانی و مکانی نباشد از به زبان آوردن آن زیان بار می‌شوی.
معادل فارسی: هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۹. ئه‌ر دیری دریخت نه‌که ئه‌ر نه‌یری قه‌رت نه‌که

معنی: اگر توانایی داری دریغ نکن اگر نداری قرض نکن.
منظور: در صورت تمکن خرج کردن و بهره گرفتن و در صورت نداشتن قناعت ورزیدن.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۱۰. گه ورا آو رشنی بویچه له پا خزنی.
معنی: آدم بزرگ آب میریزد و آدم کوچک پاهایش را در آن به بازی در می‌آورد.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۱۱. رووی ده سی وه ئه نجیر نه ره سی وه ت. که ره سه.
معنی: روباه دستش به انجیر نمی‌رسد می‌گوید نارس است.
معادل فارسی: گربه دستش به گوشت نمی‌رسه میگه بو میده.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۱۲. گول ب وی وه نه وشه نادا.
معنی و معادل فارسی: هر گلی بویی دارد.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۱۳. ئه‌ر ده به‌نه بوو هه ده‌رمه‌نه بوو.
معنی: اگر از بنده باشد همیشه درمانده باشد.
منظور: رحمانیت و رحیم بودن خاص خداوند است در حالی که اکثر انسان‌ها ظالم و بدخواه هم دیگر هستند.

۱۴. برامان برایی، کیسه مان جیایی.
معنی و معادل فارسی: حساب حسابه کاکا برادر.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۱۵. ئه‌ر خوازی عه‌زیز بوی یا بمه‌ری یا دوور بوی.
معنی: اگر خواهی عزیز باشی یا بمیر یا دور شو.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۱۶. میرات خه ر وه که متار ره سی.
معنی: میراث خر به کفتار می‌رسد.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۱۷. ایر دز خه یرا بو تاریکه شو فه ره س.
معنی: اگر دزد زرنگ باشد شب تاریک زیاد است.
منظور: اگر آدم بخواهد کاری راانجام بدهد وقت زیاد است وهمت می‌خواهد.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۱۸. ره فیقی نائه هل مه که و دوستی ب.‌ی گانه، ئه تکا به تانه.
معنی: رفاقت با نااهلان باعث رسوایی ات می‌شود.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۱۹. ئه‌ر ت یه‌ی مه‌نی م سه‌د مه‌نم.
معنی: اگر تو یک من هست من صد من هستم.
منظور: در مقابل مغرور، خود را مغرور نشان بده.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۲۰. قالاو وه قالاو هویشید رویت ره ش.
معنی: کلاغ به کلاغ میگه روت سیاه.
منظور: دو تا آدم که هر دو یک عیب را داشته باشند یکی به دیگری همان عیب را بگوید و در جوابش دیگری این مثل را میگوید.
معادل فارسی: دیگ به دیگ میگه روت سیاه.

☆✿☆☆✿☆✿☆

۲۱. میمان حه بیب خوداس.
معنی: میهمان حبیب خداست.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۲۲. ئه‌ر ت نه‌وشی کووری خوه‌م نیه‌زانم تانه‌ی ها چه‌وم.
معنی: اگر تو نگویی کوری، خودم نمی‌دانم ایرادی در چشم دارم؟
منظور: هر کس بهتر از دیگران به عیب خود واقف است.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۲۳. راس بچو و حاکم مه چوو. (که لهوری).
معنی: سعی کن رفتارت درست باشد تا دچار مشکل و دردسر نشوی.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۲۴. قه وم گ وشتی یه ک. بخوا، زوقوانی یه ک. ناشکین ی.
معنی: خویشاوندان هر چند بد باشند ولی در حفظ آبرویت می‌کوشند.

☆✿☆✿☆✿☆✿

۲۵. کانی له خوه یوه آو زاییته تی.
معنی: چشمه از خودش آب درآن میتراود. (چشمه خود جوش است.)
منظور: انسانی که زرنگ باشد از خودش همت و غیرت ومایه‌ی زندگی دارد.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۲۶. م ده مه کینه دیام، کلاو ت ئاردینه
معنی: من از آسیاب می‌آیم کلاه تو آردی شده.
منظور: من کار کرده ام چرا تو خسته شده ای.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۲۷. ئه گه گول نیه‌ی درِ کیش مه به.
معنی: اگر عامل خیر نیستی شر هم مرسان.
معادل فارسی: مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۲۸. ئه‌ر ت فکری دیری م فکرو نیمی دیرم.
معنی: اگر تو فکری داری من فکرو نیمی دارم.
منظور: من از تو زرنگ‌تر و باتجربه‌تر هستم.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۲۹. کچکی ناتوانید پلی بیید باید پال بییده پیوه.
معنی: سنگی که نمی‌توانی بلندش کنی به آن تکیه بزن.
منظور: اگر در زندگی با مانعی بزرگ وغیر قابل حل برخورد کردی با آن بساز و ازآن استفاده‌ی دیگری کن.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

۳۰. دوس ئه وه یه بمگرین‌ی نه ک بمکه نینی ی.
معنی: دوست واقعی آن است که مرا بگریاند نه مرا بخنداند. کنایه از آن است که دوست واقعی عیوب انسان را بیان می‌کند نه آنکه عیب دوستش را بپوشاند.

☆✿☆✿☆✿☆✿☆

مشابه

  • https://tarikhema org/info/8138/ضرب-المثل-های-رایج-در-زبان-کردی-با-معانی/
ممکن است شما دوست داشته باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.