دلیل نامگذاری سیستان و شهر زابل چیست؟
اگر خواهان اضافه کردن یا حذف اطلاعات خود در مطالب هستید، به آیدی @Tarikhemaadmin در تلگرام پیام بدید.
لطفا جهت پرسیدن آدرس و سوالات نامربوط پیام ندید. ما فقط آدرس و شماره تماسها را قرار میدیم که در پایین قرار گرفته.
در گذشته زمینهایی با تپههایی از ماسههای روان و رسوبات دریایی بوده که قسمتی ازآن در مسیر رودخانه هیرمند قرار داشتهاست. با کم شدن آب رودخانه بر وسعت خشکیهای اطراف آن افزوده شد و با اتصال دو آبادی اولیه به نامهای ناصر آباد یا شهر ناصری و حسینآباد، آبادی بزرگی تشکیل میگردد که در سال ۱۳۱۴ خورشیدی بر طبق مصوبه هیئت وزیران، آن آبادی را زابل نامیدند و در سال ۱۳۱۶ خورشیدی نیز به مرکز سیستان تبدیل شد.[۷] و اسم سیستان به بلوچستان افزوده شد[۸]
نامگذاری بلوچستان (مکران)
منطقه بلوچستان در قدیم به نام ماکا، ایالت چهاردهم ایران در زمان امپراطوری هخامنشی بودهاست که سپس در دوران بعدی به مکران، تبدیل و احتمال می رودپس از تسخیر توسط نادرشاه افشار (۱۱۶۰–۱۱۰۰ ه.ق) این ناحیه به بلوچستان تبدیل شدهاست
فردوسی در شاهنامه به مکران اشاره کردهاست هنگامیکه فرمانده سپاه قوم کوچ وبلوچ به نام اشکش به مکران میرود:
پس گستهم اشکش تیز گوش /که بازور و دل بود و با مغز وهوش
‘ ‘سپاهش زگردان کوچ وبلوچ /سگالیده جنگ وبرآورده خوج
کسی درجهان پشت ایشان ندید/برهنه یک انگشت ایشان ندید
‘ ‘درفشی برآورده پیکر پلنگ /همی از درفشش بیارید جنگ
چو آگاه شد اشکش آمد براه/ ابا لشکری ساخته پیش شاه
همه تیز و مکران بیاراستنند/زهرجای رامشگران خواستند
سیستان و بلوچستان از دو ناحیه سیستان (زابل شهرهای اطراف ان) و بلوچستان (سرحدومکران – سرحد شامل زاهدان خاش وتوابع ان مکران شامل سراوان نیکشهر ایرانشهر تا چابهار)[۱۲] تشکیل شدهاست. سرزمین اساطیری سیستان که قسمت شمالی استان را در برمی گیرد، در کتاب اوستا، یازدهمین سرزمینی است که «اهورامزدا» آفریده. سیستان همچنین زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی شاهنامه فردوسی میباشد. تاریخ نگاران سیستان را به گرشاسب، یکی از نوادگان کیومرث نسبت دادهاند. د. «نیمروز» نام دیگر سیستان است. همچنین بنای بیشتر شهرهای سیستان را به پهلوانان اسطورهای ایران چون زال، سام و رستم نسبت دادهاند. زمانی سیستان جزو متعلقات دولت ساسانی بهشمار میآمد که به دست اردشیر بابکان فتح شد و در سال ۲۳ هجری قمری، مسلمانان عرب این سرزمین را فتح کردند.
قلعه ناصری در ایرانشهر
اولین فرمانروای معروف ایرانی این سرزمین بعد از اسلام، «یعقوب لیث» صفاری بود. همچنین یعقوب لیث صفاری پس از شکست اعراب، زبان فارسی را به عنوان زبان رسمی کشور اعلام کرد بعد از صفاریان، سامانیان، غزنویان و سلجوقیان نیز هر یک، مدتی در این سرزمین فرمان راندهاند.
سرزمین سیستان دارای مکانهای باستانی و دیدنی فراوانیست مانند کوه خواجه که نام دیگر آن به زبان پهلوی (اوشیدا) است و به معنای کوه ابدی است. این کوه تنها بلندی دشت سیستان است و مورد تقدس زرتشتیان هم قرار دارد زیرا آنان بر این باورند که پیامبر دین زرتشت از آنجا ظهور میکند. در کوه خواجه آثاری از سلسلههای اشکانیان، ساسانیان و حکومتهای اسلامی بعد از آنها برجا ماندهاست.
سرزمین مکران که یونانیها آن را «گدروزیا» نامیدهاند. در زمان قدیم در سرزمین مکران باتلاق بسیار وجود داشت و «اراینا» یا «ایرینا» در زبان سانسکریت به معنی باتلاق است و برخی معتقدند از ترکیب این کلمه با کلمه «مکا» کلمهای پدید آمد که به مرور زمان به مکران تبدیل شد.
در فرهنگ معین دربارهٔ قوم بلوج آمدهاست: «قومی صحرانشین و مقیم مکران، طوایف خارجی در آن ناحیه نسبتاً نفوذ نکرده و ایشان در برابر بیگانگان مقاومت نمودهاند. آنان زبان خاص خود را دارند که به مکرانی معروف است در تپههای مکران آثاری به دست آمدهاست که تاریخ این سرزمین را به سه هزار سال پیش از میلاد میرساند.
در زمان خلافت خلیفه دوم، این سرزمین به وسیله عربها فتح و یکی از سرداران عرب به عنوان حاکم آن منصوب شد، ولی در اثر مخالفتها و جنگهای مردم مکران با وی، سرانجام این سرزمین را ترک کرد. در سال ۳۰۴ هجری قمری، سرزمین مکران به وسیله دیلمیان فتح گردید.