دوستی با زن شوهردار البته بدون قصد و غرض چه حکمی دارد؟
اگر خواهان اضافه کردن یا حذف اطلاعات خود در مطالب هستید، به آیدی @Tarikhemaadmin در تلگرام پیام بدید.
لطفا جهت پرسیدن آدرس و سوالات نامربوط پیام ندید. ما فقط آدرس و شماره تماسها را قرار میدیم که در پایین قرار گرفته.
در ارتباط با رابطه و پیوند دو جنس مخالف به طور کلی سه دیدگاه مطرح است:
1. دیدگاه افراطی: در این نگرش هر گونه ارتباطی با جنس مخالف آزاد و بدون مانع است. (رویکرد لیبرالیستی)
به بیان دیگر هیچ گونه حد و مرزی برای این پیوندها وجود ندارد و آزادی مطلق بر آنها حاکم است.
فروید و پیروان وی مدعی هستند. اخلاق جنسی کهن بر اساس محدودیت و ممنوعیت است و آنچه ناراحتی بر سر بشر آمده است از ممنوعیتها و محرومیتها و ترسها و وحشتهای ناشی از این ممنوعیتها که در ضمیر باطن بشر جایگزین گشته، آمده است. برتراند راسل نیز در اخلاق نوینی که پیشنهاد میکند، همین مطلب را اساس قرار میدهد.
راسل در کتاب«جهانی که من میشناسم» میگوید: «اگر از انجام عملی زیانی متوجه دیگران نشود، دلیلی نداریم که ارتکاب آن را محکوم کنیم» (جهانی که من میشناسم، ص ۶۸)
2. دیدگاه تفریطی: بر پایه این رویکرد، هر گونه ارتباط و پیوند با جنس مخالف مردود و مورد نکوهش میباشد.
این دیدگاه درست در مقابل دیدگاه افراطی است.
برترانت راسل، فیلسوف اجتماعی مشهور معاصر میگوید: «عوامل و عقاید مخالف جنسیت در اعصار خیلی قدیم وجود داشته و به خصوص در هر جا که مسیحیت و دین بودا پیروز شد عقیده مزبور نیز تفوّق یافت». وستر مارک مثالهای زیادی از این فکر عجیب مبنی بر این که «چیز ناپاک و تباهی در روابط جنسی وجود دارد» ذکر میکند.
در آن نقاط دنیا نیز که دور از تأثیر مذهب بودا و مسیح بوده است ادیان و راهبانی بودهاند که طرفداری از تجرد میکردهاند، مانند اسنیتها در میان یهودیان … و بدین طریق یک نهضت عمومی ریاضت در دنیای قدیم ایجاد شد.» (کتاب زناشویی و اخلاق، ص ۲۶ و ۲۵)
راسل در جای دیگر میگوید: پدران کلیسا از ازدواج به زشتترین صورت یاد کردهاند. هدف ریاضت این بوده که مردان را متقی سازد، بنابر این ازدواج که عمل پستی شمده میشد بایستی منعدم شود. «با تبر بکارت درخت زناشویی را فرو اندازید» این عقیده راسخ سن ژروم درباره هدف تقدس است. (همان، ص ۳۰)
دیدگاه اسلام ناظر به نگرش سوم (اعتدالی) است.
روابط بین زن و مرد چند صورت دارد: ۱. رابطه زن و شوهری، ۲. رابطه علمی، ۳. رابطه حرفه ای و شغلی، ۴. رابطه دوستانه.
T}الف – رابطه زن و شوهری:{T
اسلام رابطه زن و شوهر را که براساس موازین شرعی و عقد رسمی تحقق پیدا می کند مورد تأکید قرار داده و ده ها آیه و صدها روایت از معصوم در مورد اهمیت ازدواج و روابط زناشویی شاهد بر مدعاست و مهمترین کانون و نهاد اجتماعی خانواده است که با ازدواج و رابطه زن و مرد شکل می گیرد بنابراین از نظر اسلام این نوع رابطه اجتماعی مشروع و مورد تأکید است و زن و مرد هر دو در شکل گیری آن سهیم اند.
T}ب – رابطه علمی بین زن و مرد:{T
این نوع رابطه با حفظ موازین شرعی و رعایت حدود الهی از ناحیه زن و مرد مجاز است و بهترین مصداق بارز آن رابطه بین استاد و شاگرد است اعم از این که استاد زن باشد و شاگرد مرد، یا شاگرد زن باشد و استاد مرد. آنچه مهم است رعایت موازین شرعی است، اگر احکام الهی مراعات شود این نوع رابطه نه تنها مجاز است بلکه مورد تأکید اسلام است و اگر حدود الهی مراعات نشود و حریم های بین محرم و نامحرم شکسته شود اسلام از این رابطه ناخشنود است و آن را نهی می کند زیرا به ضرر زن و مردم و جامعه است.
فعالیت های شغلی موجود در جامعه به سه دسته تقسیم می شود:
1. شغل هایی که الزاما به عهده زنان است و با وجود زنان مردان جایز نیست آن شغل هایی را انتخاب کنند مثل شغل مامایی و کارهایی که جنبه زنانه محض دارد. در این گونه موارد اسلام تأکید دارد که شغل های حساس و مهمی که مربوط به بانوان می شود خودشان به عهده گیرند. طبعا نوع رابطه شغلی در اینجا بین زنان است و مردان حق ورود به این مشاغل را ندارند مگر در شرایط ضروری.
2. شغل هایی که به مردان اختصاص دارد مثل کارهای شاق و سختی که با فیزیک بدن زن و روحیات او سازگار نیست طبعا پذیرفتن کارهای شاق و طاقت فرسا که برای زن یا جنین او در شکم ضرر داشته باشد جایز نیست.
3. شغل هایی که مشترک بین زنان و مردان است که اکثر موارد و بیشتر کارها تقریبا بین زن و مرد مشترک است. در اینگونه کارها اگر زن و مرد ضوابط شرعی را رعایت کنند و مرتکب عمل حرامی نشوند می توانند هم زنان و هم مردان مشارکت فعال داشته باشند مانند بسیاری از کارها از جمله نمایندگی مجلس، معلمی و صدها کار دیگر.
T}د – رابطه دوستی بین دختر و پسر:{T
این نوع رابطه از نظر اسلام حرام است و قرآن از دوستی بین دختر و پسر و اینگونه روابط نهی کرده است زیرا عفت عمومی جامعه با اینگونه روابط آسیب جدی می بیند پایه های ازدواج و خانواده سست می شود و صدها مفسده اخلاقی برای دختر و پسر و جامعه دارد. بدون تردید اگر ائمه(ع) از حضور زنان در جامعه نهی کرده اند اینطور نیست که این نهی کلی و مطلق باشد بلکه سیره عملی آنها به این امر مطلق تخصیص می زند و نشان می دهد که منظور ائمه این نیست که زنان مطلقا نباید در امور اجتماعی مشارکت داشته باشند بلکه منظور آنها این است که زنان اولا، بدون دلیل موجه نباید در میان مردان و مقابل چشم آنها قرار گیرند. ثانیا، در صورت لزوم باید حضورشان در حد نیاز و ضرورت باشد و زائد بر آن به صلاح زنان و جامعه نیست چه این که مفسده های زیادی می تواند داشته باشد.
در ادامه گفتنی است: نیازهاى عاطفى و غرایز دیگر در ایام جوانى، آدمى را به سوى «دوست داشتن و عشق ورزیدن» سوق مىدهد که البته این یک امر طبیعى و غریزى است و کمتر مىتوان راهى براى گریز از آن پیدا کرد.
آنچه در این مقوله اهمیت دارد، کنترل عقلایى بر احساسات و پرهیز از مخاطراتى است که ممکن است فرد را به گرفتارىهاى مختلف روحى و جسمى دچار سازد.
«دوست داشتن و عشق ورزیدن» اگر از مسیر معین، مشخص و صحیح استیفا نشود، ممکن است عوارض نامطلوبى را براى انسان ایجاد کند.
شما خوب مىدانید جاذبه بین دو جنس مخالف (زن و مرد) بسیار فراوان است؛ مخصوصا در سنین جوانى، که این جاذبه و حساسیت در اوج خود مىباشد، در نتیجه هر چند جوان بخواهد رعایت مسایل شرعى و عرفى را در دوستى با جنس مخالف بنماید، اما تمایلات نفسى و وسوسههاى شیطانى قوىتر از آنند که انسان گرفتار خطرهاى بزرگ نشود. به همین جهت عقل اقتضا مىکند انسان خود را در معرض خطرى که بسیارى از خوش باوران را گرفتار کرده قرار ندهد. روشن است که هر فرد خود بهتر مىتواند تشخیص دهد که کجا از مرز فراتر رفته است.A}بل الانسان على نفسه بصیره{A ؛ M}آدمى بر نفس خود آگاه و بیناست{M، V}(قیامت ، آیه ۱۴){V.
قرآن در دو جا یعنی یکی در سوره مائده آیه ۵ و دیگری در سوره نساء آیه ۲۵ زنان و مردان را از داشتن روابط دوستانه با جنس مخالف بر حذر داشته است و آن را مورد مذمت قرار داده است. آیه ۲۵ سوره نساء به مردان می گوید با دخترانی که روابط دوستی مخفیانه ای با دیگران داشته اند ازدواج نکنید… A}«فانکحوهن باذن اهلهن و اتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غیر مسافحات و لا متخذات اخدان»{A یعنی آنان را با اجازه خانواده هایشان به همسری خود در آورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید پاکدامن باشند و زناکار و دوست گیران پنهانی نباشند.
در آیه ۵ سوره مائده نیز به مردان خطاب می کند و می فرماید شما با زنان پاکدامن مسلمان ازدواج کنید و خود نیز پاکدامن باشید نه زناکار و نه آنکه زنان را در پنهانی دوست خود بگیرید A}«… ولا متخذی اخدان …»{A
البته ما قبول داریم که ممکن است بین دختر و پسری دوستی غیر جنسی وجود داشته باشد ولی اولا: ثابت نگهداشتن این حالت با توجه به شرائط جوانی مشکل است و ثانیا: گاهی چنین حالتی به صورت نهفته و ناخودآگاه در انسان وجود دارد و حتی خود را به صورت یک رابطه عاطفی و معنوی نشان می دهد در حالی که مسأله غیر از این است در هر حال ما سعی می کنیم بدبین نباشیم شما هم سعی کنید سر خود را کلاه نگذارید.
با توجه به شرایط خاص دوران جوانی , طولانی بودن دوران تجرد غالب دانشجویان و خطرات جدی تمایلات آشکار و پنهان غرائز نفسانی , لازم است برادران و خواهران دانشجو روابط خود را از نظر کمی و کیفی تحت کنترل قرار دهند و در سطح ضرورت حفظ کنند. بنابراین , توصیه اکید ما این است که : اولا, اگر ضرورتی ایجاب نمی کند حتی الامکان چنین روابطی با نامحرم برقرار نشود و خواهران دانشجو در مقابل افراد نا محرم , رفتاری متکبرانه داشته باشند نه رفتاری صمیمانه . اینکه در احکام شرعی می فرمایند در غیر ضرورت مثلا مکروه است مرد با زن هم صحبت شود, مخصوصا مرد و زن جوان , به این دلیل است که چه بسا همین هم صحبت شدن ها, غرایز جنسی افراد را تحریک کند و یک الفت و محبت شهوانی بین مرد و زن ایجاد گردد و نقطه آغازی برای غوطه ور شدن در انحراف و فساد شود. در هر حال انسان باید دقیقا درون خود را بکاود و باطنش را عمیقا مطالعه کند که مثلا صحبت کردن با افراد نامحرم چه ضرورتی برای او دارد. ثانیا: در صورت ناچاری و ضرورت , روابط با نامحرم تا آنجا که به شکستن حریم احکام الهی منجر نشود, اشکالی ندارد. بنابراین , گفتگو و نگاه های متعارف بدون قصد لذت و ریبه , اشکالی ندارد. اما با این حال , حتی الامکان لازم است در کلاسها به گونه ای باشند که کمترین اختلاط پدید آید و در برخورد و گفتگو, هنجارهای شرعی زیر رعایت شود:
1- از گفتگوهای تحریک کننده پرهیز شود.
2- از نگاه های آلوده و شهوانی خودداری شود.
3- حجاب شرعی رعایت شود.
4- قصد تلذذ و ریبه در کار نباشد.
1- در صحبت با نامحرم به او نگاه نکنید و به هیچ قسمتی از بدن او خیره نشوید و قسمت های باز و پوشیده برایتان کاملا مساوی فرض شوند, این مسأله را با تکرار و تلقین باید ادامه دهید.
2- در همه حال , خدا را ناظر بر اعمال و رفتار خود بدانید و عفت و حیا را فراموش نکنید.
البته از نظر شرعی و اخلاقی تا هنگامی که به این صورت تنها حرف های معمولی می زنید، نمی توانیم بگوییم که این رابطه حرام است و یا گناه دارد، یعنی مشکل شرعی ندارد، ولی می تواند آسیب های تربیتی و روانی مهمی در پی داشته باشد. وقتی دو نفر مدت زیادی با هم صحبت می کنند و رابطه دارند، کم کم به هم علاقه مند می شوند و این علاقه به صورت دلبستگی و وابستگی در می آید، بعد از اینکه این حالت به وجود آمد، دیگر قضاوت هایی که در مورد هم دارند تحت تاثیر علاقه قرار می گیرد و نمی توانند کاملا آزاد و فارق در مورد هم فکر کنند و یکدیگر را به صورت عقلانی و منطقی مورد ارزیابی قرار دهند و چه بسا عیب های هم را نمی بیننند و وارد راهی می شوند که به احتمال قوی پایان خوبی ندارد.
پیامدهای روابط دختر و پسر پیش از ازدواج
از دو منظر روانشناسانه و جامعه شناسانه میتوان به این امر پرداخت.
به طور کلی روابط باز و آزاد دوجنس مخالف پیش از ازدواج، دارای آفتها و آسیبهای روانی و اجتماعی جبران ناپذیری است. در ذیل به چند نمونه از این آسیبها اشاره میشود:
در حالی که تصمیمگیری درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تکیه بر عقلانیّت و خردورزی ممکن است. دوستیهای قبل از گزینش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بین انسان را کور میسازد و اجازه نمیدهد تا یک تصمیم صحیح و پیراسته از اشتباه گرفته شود. این نوع انتخابها که در فضایی آکنده از احساسات و عواطف انجام میگیرد. به دلیل نبود شناخت عمیق و واقعبینانه، زندی مشترک را تلخ و آینده را تیره و تار میسازد.
2. ایجاد جو بدبینی: این گونه دوستی ها نه تنها مشکلی را برای دختران و پسران حل نمیکند بلکه بر مشکلات آنان میافزاید.
این گونه دوستیها و روابط اگر به ازدواج بیانجامد پس از مدتی از شکلگیری زندگی جو بدبینی و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.
پسر به خود میگوید این دختر وقتی به راحتی با من پیوند و رابطه نامشروع برقرار نمود، پس از اعتقاد و ایمان قوی برخوردار نیست. بنابر این از کجا معلوم پیش از ارتباط با من، با فرد دیگری طرح دوستی نریخته است. از کجا معلوم که در آینده با این که همسر من است با دیگری ارتباط برقرار نکند؟
دختر نیز همین تصور را نسبت به پسر دارد.
بر اساس یک یافته پژوهشی در آمریکا، زوجهایی که پیش از ازدواج با یکدیگر زندگی میکنند زندگی زناشویی آنها با مشکلات عدیدهای رو به رو است و منجر به طلاق میشود. به گزارش ایسنا، دکتر «کاترین کوهان»، استاد دانشگاه ایالت پنسیلوانیا گفت: طبق آخرین تحقیقات، افرادی که پیش از ازدواج با یکدیگر رابطه داشتهاند بعد از ازدواج در حلّ مشکلات خود عاجزند، چرا که نسبت به یکدیگر بسیار بدبین هستند. کوهان گفت: طبیعت ارتباطات آزاد این است که زوجین چندان انگیزهای برای حل درگیریها و حمایت از مهارتهای خود ندارند. وی افزود: به نظر میرسد ارتباطات این افراد زودتر از افرادی که با یکدیگر دوست نبودهاند، سرد و منجرّ به طلاق میشود. وی در پایان گفت: میتوانم بگویم رابطه قبل از ازدواج به هیچ وجه سبب دوام زندگی زناشویی نمیشود
3. افت تحصیلی یا رکود علمی: این گونه روابط باعث میشود که دو طرف تمام فکر و توجه و تمرکز خود را صرف دیدارها و ملاقاتهای حضوری و تلفنی خود بکنند و این بزرگترین مانع برای رشد و ترقی علمی است؛ زیرا تحصیل دانش نیازمند تمرکز نیروهای فکری وروحی است.
دلمشغولی و اضطرابی که در اثر این گونه پیوندها پدید میآید بزرگترین سد راه تعالی علمی و تحصیلی است؛ لذا متصدیان امور علمی مدارس و دانشگاهها توصیه میکنند. حتی ایام عقد و نامزدی جوانان در بحبوحه تحصیلات نباشد تا آنان بتوانند با تمرکز بیشتر فکر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.
4. عدم اسقبال از تشکیل کانون خانواده: این گونه روابط و دوستیها معمولا به انگیزه تفنّن و سرگرمی شکل میگیرد و در خلال آن از خود باوری و زودباوری دختران سوء استفاده می شود. متاسفانه در بسیاری موارد بین عشق و هوس تمییز داده نمیشود. عشق حقیقی و پاک با هوسهای آلوده و زودگذر، تفاوت جوهری دارد. برخی از این روابط که مبتنی بر هوسرانی و سرگرمی است، پس از مدتی رو به سردی و افول مینهد. جاذبه و دل رباییها مربوط به روزها و ماههای اول دوستی است. ولی دیری نمیپاید که این روابط عادی شده و به جدایی می کشد. حس تنوع طلبی انسان از یک طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف دیگر باعث میشود برخی سراغ ازدواج و تشکیل خانواده نروند جامعهای که از تشکیل کانون خانواده استقبال نکند هیچگونه ضمانتی برای رشد و شکوفایی فضایل انسانی در آن وجود ندارد. عمده خوبیها و کمالات والای انسانی در پرتو تشکیل خانوادهای سالم، به فعلیت میرسد.
5. اضطراب، تشویش و احساس نگرانی:در دوستیهای موجود بین دختران و پسران، از آنجا که مقاومتی بسیار قوی از طرف پدر یا مادر یا جامعه برای ممانعت از برقراری این دوستیها وجود دارد، این گونه دوستیها با مخاطرات روانی گوناگونی از جمله اضطراب و تشویش همراه است.
بنابر این وجود چنین دلهرهها و اضطرابهایی که گاهی لطمههای جبران ناپذیری بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسیبهای این گونه روابط است.
6. محرومیت از ازدواج پاک: هر انسانی در سرشت و نهاد خویش به دنبال پاکیها و نجابت است. دخترانی که در پی این روابط آلوده هستند در حقیقت پشت پا به سرنوشت خود زدهاند و این امر باعث میشود که آنها به جرم آلودگی به این روابط شرایط ازدواج پاک را از دست بدهند. البته این گونه روابط ناسالم حتی در ازدواج پسران نیز تاخیر ایجاد شود و دختران بیش از پسران در معرض این آسیب قرار دارند. در پایان به چند پرسش اساسی اشاره میشود:
1. به نظر شما یک رابطه و پیوند مطلوب چه ویژگیهایی دارد؟
2. آیا روابطی که بر پایه هوسرانیها و سرگرمیهای زودگذر است، میتواند روابطی پایا و پویا باشد؟
3. آیا هر انسانی با هر صفت و ویژگی شایسته ارتباط و دوستی است؟
4. آیا پسندیده نیست که انسان سرمایه عشق و محبت خود را برای زندگی آینده خویش پس انداز کند.
در خصوص ارتباط با جنس مخالف جهت ازدواج چند نکته را یادآور می شود: باید طرفین قبل از ازدواج از یکدیگر شناخت داشته باشند, اما این شناخت باید از راه مناسب و قابل اعتماد بدست آید. بی تردید صحبت مستقیم و تنهایی طرفین راه صحیح و مناسب برای تحصیل شناخت نیست.
از این گذشته ممکن است خانواده با این ازدواج موافق نباشند، و آنها نتوانند ازدواج خود را سامان بدهند، در نتیجه مجبور باشند از هم جدا شوند و بدین وسیله دچار آسیب شدید عاطفی و روانی گردند.
الف – از راه صحیح و به دور از انگیزه های دیگر, همانند انگیزه های عاطفی و احساسی باشد.
ب – منابعی که جهت کسب آگاهی به آنها مراجعه می شود باید صداقت آنها قبلا تأیید شده باشد. حداقل این است که آنها ذی نفع نباشند.
ج – نوع شناخت و اطلاعات لازم و ضروری که مورد نظر است و زندگی بر پایه آنها بنا می شود باید قبلا زمینه یابی گردد. باید از اموری کسب آگاهی نمود که در آینده برای زندگی شما ضروری است و جهل و ناآگاهی از آنها موجب سردرگمی و یا شکست زندگی می شود. ولی شناخت های غیرضروری به کار نمی آیند.
د – باید تدبیری اندیشید که اطلاعات بدست آمده را محک زند و آنها را از افکار رؤیاگونه، دروغ پردازی های ناخود هشیارانه – و حتی آگاهانه – مبرا سازد، لذا باید از افراد صاحب تجربه و قابل وثوق کمک گرفت و نسبت به برخی امور آن ها را به جمع آوری اطلاعات ضروری یاری طلبید. پی بردن به خصوصیات فرد از راه های مختلفی میسر است :
1- مطالعه بر روی دوستان او.
2- مطالعه رفتار افراد خانواده او.
3- تحقیق از دوستان و فامیل او.
4- استفاده از تست های روان شناسی که در این باره می توان از واحد مشاوره ازدواج استفاده کرد.
بىتردید اگر دختر و پسر قبل از آگاهى از اصالت خانوادگى، میزان اعتقاد فردى و خانوادگى و شناخت خصایص جسمى و روانى (سابقههاى بیمارى خانوادگى و …)، به سراغ شناخت خصایص شخصیتى و فردى یکدیگر بروند و در محیطى که محبت و احساس الفت موج مىزند، به گفت وگو بپردازند، به احتمال زیاد به ازدواج نسنجیده منتهى مىشوند؛ چرا که ریسمان مودّت و عشق را نمىتوان بعد از این ارتباط و گفتوگو گسست. عشقى که با تعقّل و تفکّر بیگانه است و ثمرى جز سردرگمى ندارد: بنابراین باید ویژگىهاى گفتوگوى شناختى را به خوبى بازشناخته، بر اساس آن اقدام کنند.
گفت وگوى شناختى، صحبتى است که به منظور شناخت دختر و پسر از یکدیگر صورت مىگیرد، تا بر اساس شناخت و آگاهى به دست آمده، در مورد بنا کردن یا بنا نکردن زندگى مشترک، تصمیم گرفته شود. این صحبتها با رعایت شرایط زیر مىتواند به هدف خود دست یابد؛ وگرنه در صورت تخلّف، نه تنها هدف خود را تأمین نمى کند؛ بلکه رهزن دختر و پسر نیز خواهد شد.
به منظور دستیابى به اهداف این نوع گفت و گوها رعایت نکات زیر بایسته است:
1. سعى شود در این گفت وگو جز پیام شناختى، پیام دیگرى (همانند پیامهاى احساسى و عاطفى) مبادله نشود.
2. محور گفت وگوها با طرح سؤالات از پیش تدارک شده، تعیین گردد تا موجب انحراف صحبتها از موضوع مورد نظر نشود. لذا باید تلاش شود تا گفت وگوها از محورهاى تعیین شده تخطّى نمىکند.
3. موضوع و منظورتان از گفت وگو را به صورت کلى قبل از جلسه، به اطلاع طرف مقابل برسانید تا با آمادگى قبلى در جلسه حاضر شود و با حالتى غیرمنتظره مواجه نشود.
5. برخى گفتهها یادداشت شده و محور تفکّر بعدى و تصمیم گیرى قرار گیرد.
6. لازم است این گفت وگو با حضور فرد یا افراد دیگرى – که نقش ناظر بر محتوا را داشته و نکات مبهم و مجهول را گوشزد مىکند – یا حداقل تحت اشراف و اطلاع آنان انجام گیرد (ترجیحاً یک تن از طرف دختر و یک تن از طرف پسر).
7. محور شناخت از یکدیگر، همانا شناخت از امور اساسى و مؤثر در تصمیمگیرى باشد؛ همانند: آگاهى از میزان سواد و سطح اطلاعات یکدیگر، اطلاع از نو ع نگرش همدیگر، شناخت از میزان پایبندى به ارزشهاى پذیرفته شده و نوع ارزشهاى مورد قبول یکدیگر … .
8. از تعریف و تمجید مکرر یکدیگر – که روحیه پرسشگرى و دقت نظر را از بین مىبرد – اجتناب شود.
9. لازم است از پاسخهاى کلى و شناختهاى اجمالى و ابهام آلود پرهیز گردد تا هر چه شفافتر، مجهولات به آگاهى و شناخت تبدیل شود