چه فرقی بین مؤمن با مسلمان است؟
اگر خواهان اضافه کردن یا حذف اطلاعات خود در مطالب هستید، به آیدی @Tarikhemaadmin در تلگرام پیام بدید.
لطفا جهت پرسیدن آدرس و سوالات نامربوط پیام ندید. ما فقط آدرس و شماره تماسها را قرار میدیم که در پایین قرار گرفته.
شهید سیدمحمدباقر صدر قدس سره,کتابی دارد باعنوان«تشیع مولود طبیعی اسلام»یعنی تشیع همان اسلام راستین است که پیامبراکرم صلی الله عله وآله,آورده است.فرزند طبیعی اسلام ,همان تشیع است.
بدیهی است مقصود از شیعه کسی است که به لوازم ایمان پای بند باشد وهمه مقررات را محترم بشمارد وعمل کند زیرا در روایات فراوانی آمده که از مانیست کسی که فلان عمل را انجام ندهد یا در آن کوتاهی کند.
{V درباره اسلام و ایمان، توجّه به دو روایت ذیل بسیار سودمند است: ۱. از معصوم(ع) سؤال شد: کمترین شرایطى که آدمى را شایسته عنوان «مؤمن» مىسازد، چیست؟ فرمود: «باید شهادت و گواهى دهد که جز خداى به حق، معبودى دیگر نیست و نشاید جز خداى یکتا، هیچ چیز دیگر را پرستش نماید و به رسول خدا(ص) و امامان اقرارکند». V}مجمع البحرین، ص ۴۹۹، (چاپ سنگى).{V 2. امام صادق(ع) مىفرماید: «گاهى بندگان خدا پیش از آنکه مؤمن باشند، مسلمانند؛ ولى نمىتوانند پیش از مسلم بودن مؤمن باشند. پس اسلام در رتبهاى و پایهاى قبل از ایمان قرار دارد. در عین حال داراى وجوه اشتراکى با ایمان است. اگر کسانى مرتکب گناهان کوچک و بزرگ گردند – که خداوند متعال از آن نهى فرموده است – چنین کسانى را باید بیرون از حوزه ایمان دانست و باید عنوان ایمان را از آنان سلب کرد و صرفاً عنوان اسلام را براى آنها در نظر گرفت. اگر توبه کنند، به سراى ایمان باز مىگردند و جز حالت انکار و استحلال، آنان را به سوى سراى کفر سوق نمىدهد. استحلال به این صورت است که درباره حلال خدا، بگویند حرام است و درباره حرام قائل به حلیّت و اباحه آن گردند و قلباً نیز اعتقاد پیدا کنند. در چنین شرایطى است که آنان از حوزه و سراى اسلام فراتر رفته و در وادى کفر وارد مىگردند». V}اصول کافى، ج ۳، ص ۴۴ و ۴۵.{V پس تنها کسانى که به خداوند معرفت دارند و این معرفت در حد یقین اجمالى و علم اجمالى باشد، در زمره مؤمنان خواهند بود. امّا غیر مؤمنان، از اسلام ظاهرى تا نفاق، کفر و شرک چنین معرفتى ندارند؛ بلکه یا در شک و ریب غوطهوراند، یا در جهل و نادانى، یا در گمان و ظن و یا هر سه با هم. همچنین علت «کفر، نفاق و شرک» تنها در موانع شناختى ریشه ندارد؛ بلکه گاهى موانع گرایشى و علل و عوامل اخلاقى و روانى است که موجب این سه مىگردد.