مایل به ازدواج هستم اما شرایط مهیا نمی شود در اسلام چه راهکار عملی برای این موضوع وجود دارد؟
اگر خواهان اضافه کردن یا حذف اطلاعات خود در مطالب هستید، به آیدی @Tarikhemaadmin در تلگرام پیام بدید.
لطفا جهت پرسیدن آدرس و سوالات نامربوط پیام ندید. ما فقط آدرس و شماره تماسها را قرار میدیم که در پایین قرار گرفته.
آیا تاخیر و مشکل ازدواج جوانان تقصیر اسلام است یا فرهنگ جامعه ؟
}فلسفه آفرینش زن و مرد و اهمیت ازدواج و مسأله تأخیر ازدواج در جامعه کنونى و رابطه آن با نظام حاکم هر یکباید به دقت بررسى گردد تا بتوان به قضاوتى درست و فارغ از پیشداورىهاى خام دست یافت.
الف) فلسفه آفرینش زن و مرد صرفا این نیست که با یکدیگر درآمیزند و زندگى کنند. بلکه این خود یکى ازراهکارهاى مقدماتى نظام خلقت درراستاى هدف و فلسفهاى برتر و بالاتر است.
ب) ازدواج و تشکیل خانواده در اسلام از اهمیت بسیار بالایى برخوردار است. زیرا از طریق آن نه تنها نیازهاى غریزى انسان به گونهاى نظاموار و سامانمند تأمین مىشود. بلکه زمینههاى بسیار مناسبى براى پرورش فضایل وکمالات و تربیت انسانهاى پاک و شایسته در محیطى آکنده از عشق و صفا و صمیمیت فراهم مىگردد.
بر این اساس اسلام هم برای ازدواج انسان ها راهکار ارایه کرده است و هم راه دست یابی به همسر را بسیار سهل و آسان قرار داده است. ادواج از نظر اسلام سخت نیست. همین قدر که دو نفر کفو هم باشند اسلام به آنها اجازه می دهد که با تعیین مهریه مختصر و خواندن دوجمله ساده به عنوان عقد با هم ازدواج کنند و تشکیل خانواده بدهند. تمامی مشکلاتی که فرد در این مسیر با آن روبرو است در حقیقت مشکلات فرهنگی ای است که خود افراد جامعه برای این پیوند مقدس ایجاد نموده اند. اسلام به گونه ای این امر را مدیریت نموده است که هم فرد آسیب نبیند و هم عواطف و گرایش های ایمانی و همچنین سلامتی روانی جامعه و استحکام نظام خانواده در معرض آسیب قرار نگیرد. وجود آزادی در روابط جنسی در جوامع غربی اگر چه فشار جنسی افراد را کاهش داده است ولی نظام خانواده را از هم گسیخته و شرایط به مراتب بدتری را در جامعه حاکم ساخته است. البته وضعیت فعلی جامعه اسلامی مورد تایید نیست و اسلام این چنین نمی پسندد, ولی در صورتی که میان بد و بدتر بخواهیم انتخاب کنیم وضعیت ما بهتر از چیزی است که در جوامع غربی مشاهده می شود.
ج) تأخیر در ازدواج از واقعیتهاى تلخى است که در قرن اخیر درسطح جهانى از جمله کشور ما شیوع بسیارى یافته است. البته احساس نگرانى از این مسأله در جامعه ما بیش از دیگر جوامع است. زیرا دغدغه دینى و میل به پاکزیستن و دامن به مفاسد نیالودن و درکنار آن شدت و قوت گرایشهاى جنسى در جوانان فشار شدیدى را برآنان واردمىسازد. ولى آیا این مسأله به منزله آن است که در کشورهاى دیگر فلسفه آفرینش زن و مرد رعایت شده و در جامعه مانمىشود؟ اگر منظور اصل مسأله تأخیر در ازدواج است آمارهاى جهانى نشان مىدهد که در بسیارى از جوامع تأخیرسنى ازدواج بیش از جامعه ماست و اگر مقصود آن است که آنان با فساد و بىبند وبارى به هر طریقى که شده نیازجنسى خود را تأمین مىکنند این جز دور شدن از فلسفه خلقت زن و مرد و گرفتار آمدن در انواع تیرهبختىها چیزدیگرى نیست.
د) علت تأخیر ازدواج در ایران و دیگر جوامع بشرى چیست؟ شرایط نوین زندگى بشر و تحولاتى که در پى تمدنجدید رخ داده اساسىترین عامل تأخیر ازدواج مىباشد. این مسأله نیاز به تحقیقات تاریخى جامعه شناختىگستردهاى دارد. لیکن به طور خلاصه و اجمال یادآور مىشویم که در گذشته معمولا از سنین پایین جوانان و نوجوانانجذب بازار کار و فعالیت در جامعه مىشدند. این برنامه نتایج چندى را به دنبال داشت. از جمله:
2- فرد داراى پایگاه اجتماعى ثابت و مشخص بود. یعنى وقتى کسبى را پیشه خود مىساخت و پس از مدتى درآن ورزیدگى مىیافت دیگر برایش مشخص بود که زندگى او و آیندهاش همین است و چندان دغدغه اینکه فردا وفرداها چه خواهد شد و چه تغییرات اساسى در زندگى و کار او رخ خواهد داد آزارش نمىداد.
3- شخص با کار و فعالیت اجتماعى از تجارب خاص زندگى بهرهمند مىشد تدریجا مشکلات را پشت سر مىنهادو پختگى مناسب براى تشکیل خانواده پیدا مىکرد. عوامل فوق باعث مىگردید که شخص به سهولت و بدون دردسرازدواج کند. زیرا:
* کمبود هزینههاى زندگى و سهولت شرایط ازدواج
* دارا بودن درآمد لازم عدم ابهام نسبت به وضعیت آینده
* ورزیدگى تجربه و آبدیده شدن در برخورد با مشکلات و پشت سر نهادن تدریجى آنها دیگر هیچ حالت منتظرهاىبراى فرد باقى نمىگذاشت.
اما شرایط عصر نو: درجهان نو شرایط زندگى تغییرات شگرفى نموده و عمدهترین تأثیرات شکننده خود رابرجوانان تحمیل کرده است. در دنیاى کنونى تقریبا همه نوجوانان به استثناى افراد بسیار قلیلى به تحصیل اشتغالداشته و آن چنان آینده مبهم و نامعینى دارند که گویى فکر آن را هم در سر نمىپرورانند و تمام هم آنها گذران موفق ایندوران است و بس. با پایان یافتن دوران دانشآموزى – که به طور متوسط در سنین ۱۷ – ۲۰ سالگى انجام مىپذیرد -شخص یا در اندیشه راهیابى به دانشگاه است و یا باید به خدمت سربازى برود. بنابراین چند سالى دیگر جهتتشکیل خانواده مشکل دارد و اگر به دانشگاه راه یافت تازه دغدغههاى دیگر آغاز مىشود که آیا موفق به ارتقاىمراتب تحصیلى خواهد شد؟ پس از فراغت از تحصیل چند سال به خدمت نظام وظیفه باید گذراند. تازه پس از همهاینها آیا کار مناسب در جامعه خواهد یافت؟ تا کى باید در پى کاریابى باشد و … اینها همه رهآوردهاى طبیعى عصرماشین و تکنولوژى است و براى دولت جمهورى اسلامى نیز یکى از مشکلات بسیار اساسى مىباشد. زیرا درکشور ماتعداد انبوهى از جوانان به تحصیلات دانشگاهى اشتغال دارند و حل مشکل ازدواج آنان در سطح کلان آن هم با توجهبه مشکلات مالى فقدان پایگاه اجتماعى مشخص و تغییر جایگاه اجتماعى و باعنایت به آسیبشناسىهاى اجتماعىمسأله کارى است سخت دشوار. اینک بر شما عزیزان است که به جاى متهم ساختن نظام دقیقا چشم بر واقعیتهاىموجود گشایید و بدون پیروى از احساسات تند و هیجانى به اندیشه و تعمق در مسأله پرداخته وبا ارائه راه کارهاىمفید و سازنده در حل این معضل بزرگ همیارى و هفکرى نمایید.{J