نظری به نام و نشان خدایان کاسی (اسلاف لران)
کاشو (کاسی) و کاشیتو (کاسیتو) ایزد و الهه قبیله ای کاسیان ایزدان شراب به شمار می رفتند. قصر شیرین به نام الهه کاسیتو بیت ماتی (خانه شراب) نامیده می شد. نامهای ماد، لُر و کاسی جملگی به معنی شراب و دُرد شراب هستند. قصر شیرین در واقع قصر شراوین یعنی شهر الهه شراب معنی می داده است. در هندوستان ماد (شراب) نام دیگر الهه وارونی است. لذا کاسی و کاسیتو همانند وارونا و وارونی ایزدان آسمان نیز بوده اند. شیمالی الهه قلل کوهستان و گامزن بر قلل برفی بود. کلمهً شمال (سرزمین سرما) از نام وی اخذ شده است. نام دیگر وی شیبارو (رونده بر شیب و بلندی) است. شوکامون (با شکوه درخشان) یا شومو (منسوب به شمع) خدای آتش زیر زمینی و حامی سلاله شاهی بوده است. سمبلهای وی یک شمع و شیر درنده بوده است. نام دیگر وی ایمیریا (ایزد دانای مرگ و میر خاندان شاهی) بوده است. در نزد هندوان و پارسیان وی یمه یا ییمه (یعنی همزاد،جم، جمشید) نام داشت. همانکه تخت جمشید به نام وی خوانده شده است. هرودوت میگوید آمس تریس زن خشایارشا برای وی چندین بچه قربانی نمود تا بر طول عمرش بیفزاید. همزاد وی باید همان الهه سر سبزی و جهان زیرین یعنی میریزیر بوده باشد که نزد ارامنه و پارسیان ساسانی ساندرامت و سپنت آرمئیتی نامیده شده است. هاربه (کامل) و شیخو یا شیپاک (مار افعی) از خدایان بسیار معزز و محترم بودند و با خدایان بابلی انلیل (سلطان خدایان) و خدای هوا و مردوک خدای دولت بابل یکسان بودند. مطابق اعتقادات ارامنه هاروت (هاربه کوهستان) و ماروت (مار کوهستان=شیخو/شیپاک کوهستان) ابرها را برای الهه ساندرامت (میریزیر) بر کوه آرارات رهنمون میشدند. خدای خورشید ساخ (دوستی= مهر) یا شوریاش (سوریاش= خورشید) نام داشت. هوتها (هود قرآن رهبر قوم عاد= انجمنی و دور دست) و اوبریاش (بالایی) نامهای خدای رعد و باران می باشند. گیدار (کشنده، ایندره هندوان، بهرام) و ماراتاش (جنگاور درخشان) نامهای خدای جنگ بوده اند. دونیاش خدای زمین بخش بوده است همانکه در اوستا هئوشینگه (یعنی فراهم آورنده زمین خوب) شده است. دور ایزد فراوانی و فراخی است. سرانجام کامولّ اهورامزدای کاسیان اسلاف لُران و ائای سومریان است: در زبان لُری کا به معنی سرور و مولا به معنی دانا و تحصیل کرده است. بنابراین کامولّ ایزد دانای کاسیان که با اِئای سومری ایزد دانای زمین و سرور معبد آبهای ژرف مطابقت داده می شده است؛ همان است که بعداً نزد پارسیان به شکل اهورا مزدا (یعنی سرور دانا) مورد پرستش قرار گرفته است.
مسلم به نظر می رسد نام دیگر کامول (ایزد چشمه آبهای نیرومند یا سرور دانا) همان دونیاش بوده است که تصور میشد به شکل اژدهای نیرومندی بر اریکه حکومت زمین نشسته است. این نام را خدای زمین بخشنده معنی نموده اند. چنین می نماید مأخذ کلمهً عربی دنیا (در اصل زمین و آبها) نام همین خدای کاسی است. چنانکه شیمالیا (الهه گامزن بر قلل کوههای پر برف) منشأ نام شمال در زبان عربی است. از سوی دیگر دونیاش-کامول معادل همان هوشنگ اساطیر ایرانی است که در اوستا هم به معنی فراهم آورنده زمینهای خوب است و هم به معنی داناست چه در پیدایی جشن سده وی را نیز در رابطه با مار می بینیم. خدای معادل دونیاش در بابل یعنی ائا نیز غالباً ماروش تجسم می شده است. همان که مار خردمند بهشت عدن و فریب دهنده آدم/آداپا و حوا به شمار رفته است. در اساطیر کاسی نام تهمورث را معادل هاربه (ایزد کامل، ایزد هوا) می بینیم و جمشید را معادل کاشّو (کاسی) ایزد جام شراب در می یابیم. پس در اساطیر ملی ایران اسامی پادشاهان پیشدادی خونیرث (=سرزمین ارابه های درخشان، منظور واشوکانی پایتخت آریائیان میتانی در شمال سوریه) با نام خدایان آریائیان کاسی در آمیخته است. جالب است که مطابق روایات اوستایی نیز حکومت پیشدادیان به دست ضحاک (خندان= آَشّور، خدای ملی آشوریان) منقرض شده است. در واقع اژی دهاک (دونیاش و مردوک=ضحاک ماردوش) و ضحاک (آشّور) نام سه خدای مختلف بوده اند که در اوستا یکی شده اند. از این جاست که مکان اژی دهاک کاسی شهر کرند و مکان اژی دهاک بابلی شهر بابل به شمار آمده است. در مجموع معلوم میشود که مادها هم چنانکه از اوستا بر می آید از خدا-پادشاهان آریائیان میتانی و کاسی خبر داشته اند و حکومت ایشان را مقدمه تاریخ خود (کیانیان) قرار داده بوده اند.