در میان بعضی از شاخه های سنی مذهب دخول در پشت زن دائمی شخص نیز وجود دارد اگر صحت دارد چه حکمی دارد؟
اگر خواهان اضافه کردن یا حذف اطلاعات خود در مطالب هستید، به آیدی @Tarikhemaadmin در تلگرام پیام بدید.
لطفا جهت پرسیدن آدرس و سوالات نامربوط پیام ندید. ما فقط آدرس و شماره تماسها را قرار میدیم که در پایین قرار گرفته.
بنابراین، عوامل مختلف مادی و روحی، انسان را به سمت و سوی زندگی اجتماعی سوق میدهد. در زندگی اجتماعی به صورت طبیعی روابطی شکل میگیرد، مانند رابطهی همسایه با همسایه، دانش آموز با معلم، دانشجو با استاد، دولت با ملت. طبیعی است که اینگونه روابط اجتماعی، همیشه میان همجنس (زن با زن، مرد با مرد) اتفاق نمیافتد. در بسیاری از این موارد، رابطهی دو جنس مخالف (زن و مرد) نیز حتمی و قهری است. به طور قطع رابطهی دو جنس مخالف را در دایرهی روابط محارم با یکدیگر نیز، نمیتوان منحصر دانست؛ زیرا انواع روابط میان دو جنس مخالف در میان اقوام و خویشاوندان، رفت و آمدهای فامیلی و نیز در سطح جامعه صورت میگیرد.
توسعهی شهرنشینی وگسترش مناسبات اجتماعی و اقتصادی موجب شده است که امروزه بر خلاف گذشته، زن در عرصهی جامعه، حضور گستردهای داشته باشد و به طور طبیعی، این حضور در کلیه اماکن عمومی و خصوصی، نظیر کلاس درس و محل کار مشهود است و صرفاً محدود به داشتن رابطه با محارم نمیشود. از این رو، مسألهی ارتباط زن و مرد، از مسائل بسیار مهم و مورد ابتلاست که باید دیدگاه اسلام در این زمینه روشن شود. با عنایت به اینکه، اسلام دین جامع، جهانی و پاسخگوی نیازهاست و در آموزههای خود از مقتضیات زمانه نیز غافل نیست، بهطور حتمی، دیدگاه واقعبینانه و منصفانهای در این موضوع، مانند همه موضوعات دیگر دارد که برای نسل امروز در عین اینکه سعادت آفرین است، راهگشا و هدایتگر نیز میباشد.
دیدگاههای مختلف در مورد ارتباط زن و مرد
در مورد ارتباط زن و مرد، دو دیدگاه مخالف با تفاسیری دوگانه وجود دارد که به نظر میرسد هر دو دیدگاه، به یک اندازه مردود و مخدوش است.
مطابق این دیدگاه افراطی، هر نوع ارتباط میان دختر و پسر و زن و مرد جز در صورت اضطرار ممنوع است؛ زیرا رابطهی میان این دو، رابطهی آتش و پنبه است و برای دوری از خطر، عقل حکم میکند که این دو، هر چه بیشتر از همدیگر دور نگه داشته شوند. بر این مبنا، هر نوع ارتباطی میان دو جنس مخالف، ممکن است باعث جرقهای شود که کنترل آن در اختیار هیچ یک از طرفین نباشد. از این گذشته، تأثیرات منفی شنیدن صدای نامحرم و هر نوع مصاحبت با وی، در روح انسان قابل انکار نیست.
دیدگاه مذکور در تأیید صحت مدعای خویش، پارهای از روایات را با تفسیری خاص نقل میکند که از آن جمله است: در روایتی از حضرت زهرا (س) آمده است: «برای زنان بهتر است که هیچ مردی را نبینند و هیچ مردی نیز آنها را نبیند.» (حر عاملی، ۱۳۹۷ق: ج۱۴، ابواب مقدمات النکاح، باب ۱۲۹، ح۳) یا حضرت علی (ع) در سفارشات خـویش، بـه امـام حسـن مجتبی (ع) میفرمایند: «اگـر میتوانی کاری کن که زن تو با مردان بیگانه معاشرت نداشته باشد. هیچ چیز بهتر از خانه، زن را حفظ نمیکند. همانطور که بیرون رفتن آنان از خانه و معاشرت با مردان بیگانه در خارج از خانه برای آنها مضر و خطرناک است، وارد کردن مرد بیگانه نزد آنان در داخل خانه و اجازهی معاشرت دادن به او نیز مضر و خطرناک است. اگر بتوانی کاری کن که زنانت غیر از تو را نشناسند.» (نهج البلاغه، نامه ۳۱)
در نقد و بررسی این دیدگاه، توجه به نکات ذیل ضروری است:
الف)- براساس فتوای بسیاری از فقها، اصل ارتباط و گفتگو، معاشرت و مصاحبت، سلام و احوالپرسی میان زن و مرد با رعایت موازین اسلامی ممنوعیتی ندارد. زن و مرد میتوانند صدای همدیگر را بشنوند و صدای خود را به همدیگر بشنوانند. منعی که وجود دارد، این است که اولاً زن نباید صدای خود را به گونهای ترقیق و تحسین کند که مرد را به گناه بکشاند و ثانیاً نباید این گفتگو به قصد التذاذ جنسی صورت گیرد.
زن و مرد میتوانند در مسائل مختلف دینی، علمی، سیاسی، اجتماعی و… با هم بحث و گفتگو داشته باشند و از نظرات و اطلاعات همدیگر استفاده کنند. زن میتواند مدیریت یک موسسهی علمی- تعلیمی، اقتصادی و… را که مردان نیز در آنجا بکار اشتغال دارند، به عهده گیرد. همهی این موارد و موارد مشابه آن، از دیدگاه فقها هیچگونه ممنوعیتی ندارد. آنچه که از دیدگاه فقهی و شرعی مهم است، رعایت حریم، حفظ حجاب، پرهیز از نگاههای شهوتآلود، اختلاطها و مصاحبتهای نادرست و غیر مفید است.
این دیدگاه که زن را باید در خانه محبوس کرد و از هر گونه حضور در جامعه و ارتباط با دیگران محروم ساخت، مبنای مقبولی ندارد. از نظر شرعی، حضور زن در جامعه و شرکت در مراسم مختلف دینی، سیاسی و اجتماعی ممنوع نیست. زن میتواند در نمازهای جمعه و جماعت حضور پیدا کند. البته اسلام حضور زن را در نماز جمعه و عیدین واجب نکرده است؛ اما این عدم وجوب به معنای ارفاق و برداشتن تکلیف است؛ نه منع حضور.
صاحب وسائل الشیعه که خود محدثی قوی است، پس از ذکر روایات به ظاهر متعارض در رابطه با حضور زن در جامعه، میگوید: «از مجموع روایات استفاده میشود که برای زنان رواست که برای مجالس عزا یا برای انجام حقوق مردم یا تشییع جنازه بیرون روند و در این مجامع شرکت کنند، همچنان که فاطمه(س) و نیز زنان ائمه اطهار(ع)، در مثل این موارد شرکت میکردهاند.» (حر عاملی، ۱۳۹۷ق: ج۱، ص۷۲)
در روایتی دیگر از پیامبر اکرم(ص) خطاب به زنان خود آمده است: «قد اذن لکن ان تخرجن لحوائجکن» (مسلم، بیتا: ج۷، ص۶ ؛ بخاری، بیتا: ج۷، ص۴۹)، «به شما اجازه داده شده است که برای حاجتهای خود بیرون بروید.»
شهید مطهری، روایاتی را که بر منع حضور زنان در جامعه دلالت دارد، بر توصیه اخلاقی حمل میکند؛ بدین معنا که مردان و زنان از خطرات ارتباط با هم آگاه شوند؛ سپس میگوید: «علت اینکه فقها به مضمون چنین جملهها فتوا ندادهاند، ادلهی قطعی دیگر از آیات و روایات و سیرهی معصومین(ع)، برخلاف مفاد ظاهر این تعبیرات است و به اصطلاح، ظاهر این جملهها معرض عنه اصحاب است؛ لهذا این جملهها حمل بر توصیـه اخلاقی شـده اسـت و ارزش اخلاقـی دارد نـه فقهی.» (مطهری، ۱۳۷۹: ج ۱۹، ص۵۴۸) در واقع تفسیر صحیح این روایات، مصونیت روابط را شامل میشود، نه ممنوعیت.
شکی نیست که معاشرت و مصاحبت دو جنس مخالف میتواند در پارهای از موارد یکی از لغزشگاههای بزرگ به حساب آید؛ اما آیا میتوان به این دلیل حتی با رعایتهای لازم، هر گونه ارتباطی را محکوم کرد؟ آیا در موارد دیگری نیز که امکان لغزش وجود دارد، چنین قضاوتی میشود؟ آیا دسترسی به مال، مقام و منصب یا حتی علم، یا حضور در برخی از جلسات و نشستن در جایگاه داد و ستد، خرید و فروش و… نمیتواند برای عدهای لغزشگاه به حساب آید؟ آیا تعداد کسانی که در این موارد به لغزش، انحراف و گناه کشیده میشوند، اندک است؟ و میتوان با این عذر، این موارد و مشاغل را ممنوع دانست؟
ب)- دیدگاه سهلگیرانه
بر اساس این دیدگاه تفریطی، ایجاد هر نوع محدودیت و ممنوعیت در ارتباط میان زن و مرد، باعث برانگیختن حساسیت، افزایش التهاب و اشتیاق میشود. انسان بر اساس اصل: «الأنسان حریص علی مامنع»، وقتی در موردی با منع و محدودیت مواجه میشود، نسبت به آن حریصتر و کنجکاوتر میشود. از این رو، بهتر است که نحوهی ارتباط دو جنس مخالف، همانگونهای باشد که دو جنس موافق با هم مرتبطند. از این گذشته، اوضاع حاکم بر جامعهی جهانی، جدایی دو جنس مخالف را از هم ناممکن گردانیده است. زیرا عصر حاضر، عصر ارتباطات و اطلاعات است. همانگونه که در این عصر، فرهنگها، ادیان و مذاهب به گفتگو و ارتباط میان هم تن دادهاند، باید ارتباط و مصاحبت میان همه افراد بشر را ـ فارغ از جنسیت، نژاد، رنگ، دین و مذهب ـ پذیرفت.