در مورد با هم بودن و یا جدا بودن دین و سیاست چه میدانید؟
اگر خواهان اضافه کردن یا حذف اطلاعات خود در مطالب هستید، به آیدی @Tarikhemaadmin در تلگرام پیام بدید.
لطفا جهت پرسیدن آدرس و سوالات نامربوط پیام ندید. ما فقط آدرس و شماره تماسها را قرار میدیم که در پایین قرار گرفته.
T}یک. گستره قوانین اسلام{T
با توجه به حجم عظیمى از احکام اجتماعى و اهداف سیاسى – دینى اسلام، مىتوان هدفگیرى اصلى این دین مقدّس را شناخت. امام خمینى(ره) در این باره مىفرماید: «اسلام دین سیاست است، با تمام شئونى که سیاست دارد. این نکته براى هر کسى که کمترین تدبّرى در احکام حکومتى، سیاسى، اجتماعى و اقتصادى اسلام بکند، آشکار مىگردد. پس هر که را گمان بر او برود که دین از سیاست جدا است، نه دین را شناخته و نه سیاست را».V}صحیفه نور، ج ۱، ص ۶.{V
با مرورى کوتاه بر قوانین اسلامى و آیات قرآن، روشن مىگردد که اسلام دینى جامع و همه سونگر است که تمام ابعاد زندگى انسان (فردى، اجتماعى، دنیایى، اخروى، مادى و معنوى) را در نظر گرفته است و همان گونه که مردم را به عبادت و یکتا پرستى، دعوت نموده و داراى دستورات اخلاقى و خودسازى فردى است؛ احکام و دستوراتى در مورد مسائل حکومتى، سیاسى، اقتصادى، اجتماعى، قضایى، امور مربوط به اداره صحیح جامعه، روابط بینالملل و… دارا مىباشد.
بدیهى است اجراى چنین احکام و دستوراتى، بدون قدرت اجرایى، امکانپذیر نیست. به عبارت دیگر آموزههاى سیاسى و اجتماعى دین لزوماً حکومت دینى را نیز به دنبال دارد. حکومت دینى -به معناى صحیح آن حکومتى است که جامعه را بر اساس قوانین الهى اداره کند و زمینههاى رشد استعدادها و امکان رسیدن انسانها به کمال و ایجاد جامعهاى برین، صالح و شایسته را براى مردم آماده سازد و با فسادهاى اخلاقى، اجتماعى و… مبارزه کند.
سیره و روش رسول اکرم(ص) نشان دهنده این است که دین از سیاست جدا نیست. آن حضرت ضمن تشکیل حکومت، مسؤولیت اجرایى و قضایى آن را نیز بر عهده داشت. امیر مؤمنان على(ع) نیز حکومتى بر اساس عدل و اجراى دستورات الهى بنا نهاد. حکومت کوتاهمدت امام حسن(ع)، قیام خونین امام حسین(ع) و مشروع ندانستن حکومتهاى وقت از سوى دیگر امامان(ع)، همه بیانگر این واقعیت است که آموزههاى سیاسى و «تشکیل حکومت صالح» از ضروریات دین اسلام است.
T}سه. اهداف سیاسى و اجتماعى بعثت انبیا{T
در نگاه قرآن، پرداختن به مسائل سیاسى و اجتماعى، اصلاح امور جامعه و برقرارى مناسبات عادلانه، از اهداف نبوت و از تعالیم اساسى دین است. پارهاى از آیاتى که بر این مطلب گواهى مىدهد، عبارت است از:
1. A}(لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ){A؛ V}حدید (۵۷)، آیه ۲۵.{V «به راستى که پیامبران را با پدیدههاى روشنگر فرستادیم و همراه آنان کتاب و میزان نازل کردیم، تا مردم به دادگرى برخیزند و آهن را که در آن نیروى سخت و سودهاى فراوان براى مردم است، پدید آوردیم».
2. A}(وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِى کُلِّ أُمَّهٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ){A؛V}نحل (۱۶)، آیه ۳۶.{V «و به راستى در هر امتى، پیامبرى فرستادیم که خداوند را بندگى کنید و از پیروى طاغوت دورى جویید».V}براى آگاهى بیشتر ر.ک: نصرى، عبدالله، انتظار بشر از دین، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى.{V
1. اختصاص حاکمیت، ولایت و سرپرستى همه جانبه مادى، معنوى، دنیوى و اخروى براى خدا، رسول و اولیاى خاص او: A}(إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ){A؛ V}مائده (۵)، آیه ۵۵ و ر.ک: یوسف (۱۲)، آیه ۴۰؛ مائده (۵)، آیه ۴۲ و ۴۳.{V «سرپرست و ولى شما تنها خدا و پیامبر او است و کسانى که ایمان آوردهاند؛ همان کسانى که نماز به پا مىدارند و در حال رکوع زکات مىپردازند».
2. اثبات امامت و رهبرى سیاسى – اجتماعى براى پیامبر(ص)، امام(ع) و منصوبان از ناحیه آنان: A}(إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ…){A؛ V}نساء (۴)، آیه ۵۸ و ر.ک: مائده (۵)، آیه ۶۷.{V «خداوند به شما فرمان مىدهد که امانتها را به صاحبانشان بدهید و هنگامى که میان مردم داورى مىکنید، به عدالت داورى کنید».
توضیح اینکه امانت در قرآن، گستره وسیعى دارد و یکى از مهمترین عرصههاى آن، مسأله امامت و رهبرى است. امام رضا(ع) در تفسیر این آیه، مىفرماید: «اهل امانت امامان هستند؛ هر امامى امانت رهبرى را باید به امام بعد از خود بسپارد…»V}الشیخ عبد على بن جمعه العروسى الحویزى، تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ۴۹۶.{V
3. اثبات حکومت و خلافت در زمین براى برخى از پیامبران گذشته؛ مانند حضرت داود(ع) و سلیمان(ع): A}(یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناکَ خَلِیفَهً فِى الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ){A؛ V}ص (۳۸)، آیه ۲۶ و ر.ک: همان، آیه ۲۰؛ نمل (۲۷)، آیه ۲۶ و ۲۷؛ نساء (۴)، آیه ۵۴. {V«اى داود! ما تو را خلیفه در زمین قرار دادیم، پس در میان مردم به حق داورى کن».
4. قرآن، داورى و فصل خصومت در میان مردم را از وظایف پیامبران الهى معرفى مىکند: A}(وَ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ إِذْ یَحْکُمانِ فِى الْحَرْثِ…){A؛ V}انبیاء (۲۱)، آیه ۷۸ و ر.ک: نساء (۴)، آیات ۵۸ و ۶۵؛ مائده (۵)، آیه ۴۲؛ انبیاء (۲۱)، آیه ۷۸؛ انعام (۶)، آیه ۸۹.{V «و داود و سلیمان هنگامى که درباره کشتزارى داورى مىکردند…».
5. دعوت به کار شورایى و جمعى کردن: A}(وَ شاوِرْهُمْ فِى الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ){A؛ V}آل عمران (۳)، آیه ۱۵۹ و ر.ک: شورى (۴۲)، آیه ۳۸.{V «در کارها با آنان مشورت کن؛ اما هنگامى که تصمیم گرفتى، بر خدا توکل کن».
6. مبارزه با فساد و تباهى، ظلمزدایى و عدلگسترى از وظایف اصلى اهل ایمان است: A}(وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ){A؛ V}هود (۱۱)، آیه ۱۱۳ و ر.ک: نساء (۴)، آیه ۵۸؛ نحل (۱۶)، آیه ۹۰؛ ص (۳۸)، آیه ۲۸؛ حج (۲۲)، آیه ۴۱؛ بقره (۲)، آیه ۲۷۹.{V «بر ظالمان تکیه نکنید که موجب مىشود آتش شما را فرا گیرد».
7. احترام به حقوق انسانها و کرامتبخشى به انسان از اصول سیاست ادیان الهى است: A}(وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِى آدَمَ…){A؛ V}اسراء (۱۷)، آیه ۷۰ و ر.ک: آل عمران (۳)، آیه ۱۹؛ نساء (۴)، آیه ۳۲.{V «ما آدمى زادگان را گرامى داشتیم…».
9. عزت و آقایى را مخصوص خدا واهل ایمان دانستن و نفى هرگونه سلطه و ذلتپذیرى: A}(یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا الَّذِینَ کَفَرُوا یَرُدُّوکُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرِینَ){A؛V}آل عمران (۳)، آیه ۱۴۹ و ر.ک: منافقون (۶۳)، آیه ۸؛ محمد (۴۷)، آیه ۳۵؛ هود (۱۱)، آیه ۱۱۳؛ آلعمران (۳)، آیه ۱۴۶.{V «اى کسانى که ایمان آوردهاید! اگر از کسانى که کافر شدهاند اطاعت کنید، شما را به گذشته هایتان باز مىگردانند و سرانجام زیانکار خواهید شد».
10. اثبات سلطنت و حکومت براى برخى از حاکمان صالح و عادل؛ مانند طالوت و ذوالقرنین: A}(وَ قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طالُوتَ مَلِکاً){A؛V}بقره (۲)، آیه ۲۴۶ و ۲۴۷ و ر.ک: کهف، آیات ۸۳-۹۸.{V «و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را براى زمامدارى شما مبعوث کرده است».V}براى آگاهى بیشتر ر.ک: عباسعلى عمید زنجانى، مبانى اندیشه سیاسى اسلام، فصل ۵، اندیشه سیاسى در متون اسلامى؛ آیهالله مکارم شیرازى، پیام قرآن (تفسیر موضوعى)، ج ۹و۱۰.{V
از آنچه گذشت روشن مىشود که بخش عظیمى از معارف و آموزههاى اسلامى شامل مسائل سیاسى – اجتماعى است. و نه تنها تعیین خط مشىهاى مهمى در این باره از سوى خداوند انجام شده است؛ بلکه مأموریت رهبرى و اجراى سیاستهاى تعیینى، از سوى خداوند بر عهده پیامبران و دیگر اولیاى الهى و مؤمنان برجسته، نهاده شده است.
به تعبیر حضرت امام(ره) «آن قدر آیه و روایت که در سیاست وارد شده است، در عبادت وارد نشده است. شما از پنجاه و چند کتاب فقه را ملاحظه کنید؛ هفت، هشت تایش کتابى است که مربوط به عبادات است. باقىاش مربوط به سیاسات و اجتماع و معاشرات و این طور چیزها است. ما همه آنها را گذاشتیم کنار و یک بُعد را، بُعد ضعیفش را گرفتیم». V}صحیفه نور، ج ۲، ص ۱۸۰.{V
و اما در مورد از بین رفتن قداست دین در صورت ارتباط با سیاست گفتنی است که این موضوع در صورتی است که سیاست غیر دینی در حوزه دینی قرار گرفته و توسط کارگزاران ناشایست منسوب به دین به اجرا درآید همانند آنچه در حکومت امویان، عباسیان و … شاهد بودیم. اما اگر سیاست دینی بر آموزه های اصیل دینی درجامعه پیاده شود نه تنها باعث الودگی دینی نمی شود بلکه با تحقق ابعاد اجتماعی دینی، جامعیت و توان دینی بین اسلام را برای اداره جامعه و تامین سعادت دنیوی و اخروی بشریت به بهترین وجه ممکن نمودار خواهد ساخت.