جوانی که نه امکان ازدواج چه دایم چه موقت را ندارد با شهوت درون خود باید چگونه برخورد کند؟
اگر خواهان اضافه کردن یا حذف اطلاعات خود در مطالب هستید، به آیدی @Tarikhemaadmin در تلگرام پیام بدید.
لطفا جهت پرسیدن آدرس و سوالات نامربوط پیام ندید. ما فقط آدرس و شماره تماسها را قرار میدیم که در پایین قرار گرفته.
توضیح بیشتر:
یگانه راه کنترل واقعی شهوت و نجات از تحریکاتی که در اثر روابط در محیط های آلوده و نامناسب عارض انسان می شود, ازدواج است, باید تمام همت خود را در این جهت به کار گیرید ولی اگر به هر دلیل نمی توانید ازدواج کنید, چاره ای جز استفاده از روشهای کنترلی و تقویت معنویت نیست. با این روشها آشنا هستید, ولی در عین حال در ادامه پاسخ مطلبی برایتان ارسال نموده ایم که تقریبا به صورت جامع بحث کنترل شهوت را پی می گیرد.
غریزه جنسی:
غریزه جنسى یکى از خواص طبیعى انسان است و انسانى که از نظر جسمى و روحى سالم باشد داراى چنین کششى مىباشد و این خود یکى از نعمتهاى خدادادى به بشر است. در نتیجه آن چه تا حدى مقدور است کنترل آن و استفاده صحیح و معقول از این میل است و این که انتظار داشته باشیم با رعایت نکات اخلاقى و عرفانى به کلى نسبت به این مسأله بىاحساس شویم، انتظارى واقعبینانه نیست. طبیعت اشخاص هم در سردى و گرمى مزاج و شدت غریزه جنسى متفاوت است و بر همین اساس مقایسه خود با دیگران نیز کار درستى نیست و ممکن است احیاناً به یأس آدمى منجر گردد.
بدون تردید غریزه جنسی و غریزه خوردن و آشامیدن در انسان از قدرت فوق العاده ای برخوردارند و تأثیر فراوان آن ها در چرخه زندگی و نقش بنیادی و بسیاری قوی آنها در رفتار و افکار و فعالیت های فردی و اجتماعی آدمی، امری غیر قابل انکار است و شاید مبنای دو مکتب «فرویدیسم» و «مارکسیسم» حاصل نگرش افراطی این دو رویکرد به این غرایز باشد. مکتب فرویدیسم با مهم جلوه دادن بیش از حد غریزه جنسی و اصالت دادن به آن و مارکسیسم با اصالت دادن به نیازهای طبیعی و مادی مانند غذا و مسکن، بیش از یک قرن در عرصه حیات فکری بشر جولان دادند و در بیشتر عرصه های علمی تأثیرگذار بودند. این دو مکتب سایر نیازهای بشر را متفرع و شعاعی از این دو دسته نیاز می دانند البته هر دو تفکر بدلیل رویکرد افراط گونه خود به غرایز در حال حاضر منسوخ شدند و فاقد اعتبار علمی هستند اما واقعیت این است که قطع نظر از افراط و تفریط هایی که در زمینه غرایز جنسی و غیر جنسی شده است؛ باید اذعان کرد که نیازهای جنسی نقش فوق العاده ای در فعالیت های فردی و اجتماعی بویژه در زندگی مشترک و دوام آن دارد. اما این غریزه اگر رها شود، همچون موریانه که بیرحمانه بر درختان تناور هجوم میآورد و از درون آن ها را پوک و تهی میسازد، جسم و جان آدمی را به تحلیل برده و رفته رفته به ویرانی و سقوط میکشاند.
توانمندی جوان در حفظ پاکدامنی:
بدون تردید اگر خداوند غریزه جنسی را در انسان قرار داده قدرت و توان مقابله با گناه را نیز در وجود وی قرار داده است بنابراین هر انسانی باید با عزم و همتی سترگ به مبارزه با گناه برخیزد و همواره کوشش کند که برای اولین بار که میل به گناه آمد با جدیت تمام در برابر آن مقاومت کند آن گاه به تدریج مبارزه آسان خواهد شد.
گاهی اوقات ممکن است برای بعضی از افراد واقعا امکان ازدواج به هیچ وجه فراهم نشود، در این صورت، قرآن کریم دستور به پاکدامنی و عفاف می دهد و میفرماید: «ولیستعفف الذین لایجدون نکاحا حتی یغنهمالله من فضله» ، خداوند در این آیه، صریحاً دستور به عفاف و خودنگهداری میدهد و این بهترین شیوه و روشی است که با به کار بستن آن روح ایمان و تقوا در انسان پرورش مییابد و سبب تقویت اراده و تسلط بر نفس میشود و روحیه عفت در انسان زنده میگردد.
موثرترین راهکار:
ازدواج گاهی بر انسان واجب می شود، در این صورت اقدام به ازدواج به صورت یک وظیفه شرعی در می آید که تخطی از آن گناه محسوب می شود. در مورد ازدواج تمامی مراجع عظام تاکید می کنند که اگر چه اصل ازدواج در اسلام واجب نیست و از مستحبّاتی است که به آن بسیار سفارش شده است؛ ولی اگر کسی به واسطه نداشتن همسر، به حرام و گناه بیفتد، ازدواج بر او واجب میگردد و حق ندارد مجرد بماند.
ممکن است بگویید: به لحاظ اقتصادی و شرایط تحصیلی و یا خانوادگی فعلا امکان این کار نیست، این ممکن است ناشی از نوعی ترس از فقر منفی باشد. توجه داشته باشید که مؤمن؛ یعنی کسی که به خدا و توانایی او اعتماد دارد و در مشکلات زندگی به او توکل می کند، هرگز نسبت به انجام وظایف شرعی خود به خاطر ترس از فقر و اینکه شاید شغلی گیرم نیاید و یا هزینه آن را چگونه تهیه کنم، کوتاهی نمی کند. شما به وظیفه خود به خاطر خدا اقدام می کنید، خدای متعال هم وظیفه خود را که روزی رسانی به بندگان است می داند و هرگز بنده مؤمن خود را رها نمی کند. کسانی که ازدواج می کنند اکثرا امکانات کاملی برای زندگی نداشته اند، ولی به تجربه دریافته اند که مشکلات حل می شود و حتی به صورتی که شاید قابل محاسبه و پیش بینی هم نبوده، امکانات ازدواج و ادامه زندگی برایشان فراهم شده است.
قرآن کریم در سوره نور پس از اینکه به مؤمنان دستور ازدواج می دهد، می فرماید: اگر فقیر باشند خدای متعال از فضل و کرم خویش ایشان را بی نیاز می کند و خداوند وسعت دهنده و بسیار دانا است. «ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله و الله واسع علیم» چند نکته و دستور مهم در این آیه شریفه وجود دارد:
1. زنان و مردان مجرد باید ازدواج کنند.
2. در راه ازدواج از فقر نترسند؛ زیرا خداوند آنها را از فضل خودش غنی و بینیاز خواهد ساخت.
بدون شک کسی که برای حفظ ایمان و پاکی نفس خود اقدام به ازدواج نماید امدادهای الهی به کمک او می آیند و خداوند گره از مشکلات او خواهد گشود «من یتق الله یجعل له مخرجا». و باز تجربه نشان داده تا زمانی که شخص مجرد است احساس مسؤولیت نمیکند و ابتکار و نیروی خود را به اندازه کافی برای کسب درآمد مشروع به کار نمیگیرد و همچنین اگر درآمدی پیدا کرد در راه حفظ و بارور ساختن آن و مصرف صحیح نمیکوشد اما بعد از ازدواج شخصیت انسان تبدیل به یک شخصیت اجتماعی میشود و خود را شدیدا مسؤول حفظ همسر و آبروی خانواده و تأمین وسایل زندگی میبیند و بدین سبب است که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «رزق همراه زنان است زن بگیرید تا روزی شما فراوان گردد.» و ازدواج بر خلاف تصوراتی که در ذهن وجود دارد کار چندان مشکلی نیست مشروط به اینکه از آداب و رسوم دست و پاگیر و هزینههای تشریفاتی پرهیز شود و برای این منظور میتوان همسر خود را از خانوادههای مؤمن و عفیف و متوسط اجتماع و کم توقع انتخاب کرد و به طور قطع انتخاب همسر شایسته و با ایمان و عفیف هیچ گاه پشیمانی به دنبال نخواهد داشت پشیمانی وقتی پیش میآید که ازدواج از روی هوا و هوس و با معیارهای غیرمنطقی انجام گیرد. و چنان چه ازدواج الآن و در شرایط کنونی مقدور نباشد می توان با اجرای عقد امر عروسی و ازدواج را تا فراهم شدن شرایط مساعد به تأخیر انداخت و از مزایای دوران شیرین نامزدی بهره مند شد و راه حل دوم در آیه شریفه این است که اگر به هر دلیلی قدرت بر ازدواج فراهم نشد باید عفاف را پیشه خود ساخت و خود را از آلوده شدن به گناه حفظ کرد تا خداوند گشایشی در کارها حاصل نماید.
ما همه می دانیم که جوان برای ازدواج با مشکلات عدیده ای مانند شغل, مسکن, تحصیل, آداب و رسوم و مهریه های سنگین روبرو است.
بدون تردید برای حل اساسی مشکلات ازدواج جوانان، باید موانع ازدواج که به برخی از آنها اشاره شد از سر راه جوانان برداشته شود و انجام چنین کاری نیاز به یک عزم ملی و برنامه ریزی صحیح از ناحیه همه مسئولین نظام اسلامی بویژه قوه مجریه دارد. البته این بدان معنا نیست که خود جوانان، خانواده ها و سایر نهادهای فرهنگی- مذهبی مسئولیتی نسبت به ازدواج جوانان ندارند بلکه خود جوانان مهمترین نقش را می توانند در حل این بحران داشته باشند در این جا به برخی از راه کارها اشاره می شود:
1. پرهیز از تشریفات غیر ضروری و کنار گذاشتن برخی از رسم و رسومات دست و پاگیر.
2. کاهش سطح توقعات و انتظارات.
3. تقویت فرهنگ ازدواج های ساده و کم خرج.
4. تقویت ایمان و اعتقاد جوانان به آموزه های دینی درباره ازدواج. به عنوان مثال: خداوند در قرآن کریم می فرماید: «کسانی که تنگ دست اند دلهره فقر و مشکلات مادی نداشته باشند زیرا خداوند وعده داده است که از فضل و رحمتش جوانان نیازمند را در امر ازدواج کمک کند.»
5. کاهش مهریه ها.
6. تشکیل صندوق های قرض الحسنه فامیلی برای کمک به ازدواج جوانان.
7. تقویت باورهای دینی، روحیه امید و توکل در جوانان.
راهکار ازدواج موقت:
در صورت امکان بهترین راه برای ارضا صحیح و مشروع غریزه جنسی، ازدواج دائم است. اما اگر به هر دلیلی امکان ازدواج دائم برای افراد فراهم نباشد اسلام راهکار دیگری تحت عنوان ازدواج موقت را توصیه کرده است اما این که چگونه ازدواج موقت را می شود انجام داد به عوامل متعددی بستگی دارد که مهم ترین آنها مسائل فرهنگی است. در حال حاضر هنوز از نظر فرهنگی ازدواج موقت در جامعه ما جا نیفتاده است و مردم ما پذیرای این نوع ازدواج نیستند گرچه گوشه و کنار انجام می شود. کسانی که متصدی فرهنگ جامعه هستند مانند رسانه های گروهی، وزارت ارشاد اسلامی، دانشگاه ها و حوزه های علمیه و صدا و سیما باید همه با هم و به صورت هماهنگ قبحی که نسبت به ازدواج موقت در جامعه و در میان مردم وجود دارد را از بین ببرند و با بیان فواید آن، و بیان ضررهای عدم تحقق آن فرهنگ عمومی را آماده پذیرش آن نمایند. البته بیشتر مراجع برای ازدواج موقت با دختر باکره اذن پدر را شرط می دانند.
آثار و عواقب طغیان شهوت و گناه خود ارضایی:
در اینجا توجه شما را به عواقب خودارضایى جلب می نماییم تا با آگاهى از آنها بهتر بتوان از این گناه اجتناب ورزید. البته عواقب سوء و پیامدهاى منفى و عملى این گناه جداى از آن که معصیت است، فراتر از آن است که بتوان آنها را برشمرد، بلکه فقط به چند مورد از آن اکتفا مىکنیم:
1- پیامدهاى جسمانى: ضعف چشم و بینایى، تحلیل رفتن قواى جسمانى، عقیم شدن و ناتوانى در تولید مثل، پیرى زودرس، ضعف مفاصل، لرزش دست، زشتى چهره و از بین رفتن طراوت صورت.
2- پیامدهاى روحى و روانى: ضعف حافظه و حواسپرتى، اضطراب، منزوى شدن و گوشهگیرى، افسردگى، بىنشاطى و لذت نبردن از زندگى، پرخاشگرى و بداخلاقى و تندخویى، کسالت دائمى، ضعف اراده.
3- عوارض اجتماعى: ناسازگارى خانوادگى، بىمیل شدن به همسر و ازدواج، ناتوانى در ارتباط با جنس مخالف و همسر، بىغیرت شدن، احساس طرد شدن، از بین رفتن عزت، پاکى، شرافت و جایگاه اجتماعى، دیر ازدواج کردن و لذت نبردن از زندگى مشترک.