از خاندان، تحصیلات و زندگی باباطاهر اطلاعات درستی در دسترس نیست، اما بنا به نوشتهٔ راوندی در راحهالصدور، باباطاهر در سال ۴۴۷ هجری با طغرل سلجوقی دیدار کرده و مورد احترام وی نیز قرار گرفتهاست. در یکی از دوبیتیهای مشهورش سال تولدش را به حروف ابجد گنجانیده که پس از محاسبه توسط میرزا مهدیخان کوکب به سال ۳۲۶ هجری رسیدهاست. اما رشید یاسمی با استناد به همان دو بیتی و اشاره به اهمیت عدد ۱٬۰۰۰ نزد اغلب ملل بر آن رفتهاست که مقصود باباطاهر از واژهٔ الف سال ۱۰۰۰م بوده و در نتیجه مقارن سالهای ۳۹۰ و ۳۹۱ (برابر با ۱٬۰۰۰ میلادی) زاده شدهاست.
او پس از ۸۵ سال زندگی، در همدان وفات یافتهاست
به گفتهٔ پرویز اذکایی، با واکاوی درست سرودههای بازمانده از باباطاهر، به دو دلیل استوار میتوان ثابت کرد که وی از مردم همدان بودهاست. نخست اینکه زبان سرودههای باباطاهر لری نیست، زبانی است ویژهٔ گویشوران همدانی نزدیک به نهصد سال پیش، چراکه زبان سرودههای باباطاهر در گذشت زمان به پارسی دگرگون شدهاست که دریافتنیتر باشد، و برای اینکه آوا، و رنگ بوی (فهلوی/پهلوی) این سرودهها از دست نرود، بدان رنگ بوی لری دادهاند. دستنویسی که در کتابخانهٔ قونیهٔ ترکیه به شمارهٔ ۲۵۴۶ نگهداری میشود سرودههای ناب و دگرگوننشدهٔ باباطاهر را به زبان خود مردم همدان دارد، این زبان نه لری است نه کُردی، زبانی است ویژهٔ باختر کشور ایران که در دستهٔ پهلویها (فهلوی/فهلویات) شناخته میشود و جدا از زبان پهلوی ساسانی که نوشتههای زرتشتیان روزگار ساسانی از آن، به یادگار ماندهاست. برخی از پژوهشگران مانند آقای اذکایی به پیروی از پژوهشگران فرنگی همچون اشتاکلبرگ آلمانی و ویکتور روزن، و گئورگ لئون لسچینسکی آلمانی، زبان فهلویات را بخش جدایی ناپذیر از «مادی میانه» میدانند. دومین دلیل که باید باباطاهر را همدانی بدانیم این است که، در دستنویس اصلی باباطاهر آمدهاست که وی خود را همدانی میخواند و حتی در دیوان باباطاهر با گویش دگرگون شده پارسی/لری نیز این سروده هنوز دیده میشود، و جدا از یاد کردن نام همدان، باباطاهر در سرودههایش بارها از کوه و چکاد الوند که در همدان جای دارد نیز یاد کردهاست. برای نمونه: