جدال قورباغه و موش چه جدالی است؟
اگر خواهان اضافه کردن یا حذف اطلاعات خود در مطالب هستید، به آیدی @Tarikhemaadmin در تلگرام پیام بدید.
لطفا جهت پرسیدن آدرس و سوالات نامربوط پیام ندید. ما فقط آدرس و شماره تماسها را قرار میدیم که در پایین قرار گرفته.
در آن زمان خصومتی آشکار بین ریاضیدانان گوتینگن و برلین وجود داشت. در ماجرای تحریم کنگرهٔ بولونیا، جناح برلین ناکام مانده و هیلبرت پیروزی بیچون و چرایی کسب کرده بود. اختلاف بین برلین و گوتینگن دلیل مهمی برای حل و فصل بیسر و صدای مسئلهٔ آنالن بود. اگر این جنجال ادامه مییافت خطر انشقاق، جامعه ریاضی آلمان را تهدید میکرد.
در این ماجرا آلبرت اینشتین بخاطر اعتبار علمی و معنویش چهرهٔ بسیار مهمی بود. اگر او به طرفداران هیلبرت میپیوست، نیمی از راه پیروزی در جدال طی شده بود. ولی با وجود کوشش برن برای وادار کردن او به جانبداری از هیلبرت، وی مصممانه بیطرف ماند. اینشتین در نامهای که در ۲۷ نوامبر به برن نوشت این ماجرا را به جدال قورباغه و موش تشبیه کرد و پس از اعلام بیطرفی اکیدش نوشت:
اگر بیماری هیلبرت جنبهٔ اندوهباری به این ماجرا نداده بود این جدال قلمی در نظر من یکی از خندهآورترین و موفقترین نمایشهای کمدی میبود که بازیگرانش خودشان را خیلی جدی میگیرند. بدون هیچگونه حب و بغض شخصی به اختصار خاطر نشان میکنم که به عقیدهٔ من برای مقابله با تأثیر بسیار عظیم براؤرِ تقریباً دیوانه در ادارهٔ آنالن راههای کمدردسرتر از اخراج او از هیئت ویراستاران وجود داشتهاست. ولی این مطلب را بهطور خصوصی میگویم و قصد ندارم با سلاح قلمی دیگری همچون یک قهرمان وارد این جنگ موش و قورباغه بشوم.
نامهٔ اینشتین به براؤر و بلومنتال (۲۵ نوامبر) لحن سرزنشآمیزتری داشت:
من متأسفم که مانند برهای معصوم وارد این گلهٔ گرگان ریاضی شدهام. زیرکی و پیچیدگی این افراد در کارهای علمیشان چنان مرا تحت تأثیر قرار داده است که نمیتوانم در این قضیه غیر علمی به قضاوت نسبتاً درستی برسم. پس لطفاً بگذارید در موضع «نه تمجید، نه تقبیح» خودم بمانم و نقش ناظری شگفتزده را ایفا کنم. با بهترین آرزوها برای تداوم هرچه بیشتر این مبارزه شرافتمندانه و مهم.