تاریخ ما
گزیده‌ای از تاریخ و تمدن جهان باستان
رادیو جوان - همه اهنگ های ایرانی مجاز و غیرمجاز لس آنجلسیتلگرام بدون فیلتر - تله پلاس 24

زندگی‌ نامه ابن یمین چیست؟

اگر خواهان اضافه کردن یا حذف اطلاعات خود در مطالب هستید، به آیدی @Tarikhemaadmin در تلگرام پیام بدید

نام و تبار
امیر فخرالدین محمود بن یمین‌الدین طغرایی فریومدی، مشهور به ابن یمین، شاعر پارسی‌گوی قرن هشتم ه.ق است.
در ریحانه الادب و الذریعه عنوان خراسانی نیز به نام او افزوده شده‌است
ذبیح‌الله صفا نام کامل او را «امیر فخرالدین محمود بن امیر یمین‌الدین طغرایی مستوفی بیهقی فریومدی» گزارش می‌کند. وی را به جهت شغل استیفاء در دربار، مستوفی می‌خواندند.
پدرش امیر یمین‌الدین بود که فردی ادیب و شاعر بوده‌است. یمین‌الدین مردی فاضل بود که در دستگاه حکومتی خواجه علاءالدین محمد فریومدی — صاحب دیوان و وزیر خراسان — به استیفاء و طغرانویسی اشتغال داشت. ظاهرا همین شغل پدرش بوده‌است که ابن یمین و پدرش را به لقب طغرایی شهره کرده‌است. آورده‌اند پدرش ترک‌نژاد بود و به روزگار سلطان محمد خدابنده، در روستای فَریومَد (فرومد) زمینی خرید و در آن‌جا ساکن شد
پدرش در شکل‌گیری استعداد شاعری ابن یمین تاثیر بسزایی داشت و از روزگار نوجوانی فرزندش، او را به مشاعره و مناظره وامی‌داشت. پدرش در سال ۷۲۲ ه.ق از دنیا رفت و در فریومد دفن شد. مادر ابن یمین تا سال ۷۴۱ ه.ق زنده بود و در فریومد می‌زیست فریومد به وزن «بدصورت» که گاهی فرومد بر وزن «کبوتر» و فریوند بر وزن «رسیدند» نیز خوانده شده‌است، یکی از روستاهای منطقه سبزوار محسوب می‌شود. دولتشاه از پدرش اشعاری را گزارش می‌کند و آنها را مشهور می‌داند.
سرگذشت
تاریخ ولادت ابن یمین به طور مشخص، معلوم نیست اما از آنجا که در برخی از اشعارش به سال‌های ۷۰۳ و ۷۰۴ ه.ق اشاره داشته‌است و با توجه به اینکه اگر در آن تاریخ، بیست ساله بوده‌است، طبعا تاریخ ولادت او ۶۸۵ ه.ق بود‌ه‌است
او را متولد یکی از سال‌های ۶۶۳، ۶۶۵ و ۶۶۹ ه.ق نیز یاد کرده‌اند. وی دوران کودکی خویش را در زادگاهش، فریومد گذراند. وی تحصیلات مقدماتی خویش را در همانجا گذراند و احتمالا در همان دوران به علوم معقول و منقول مهارت یافت. مکاتبات شاعری ابن یمین با پدرش در دوران نوجوانی شهرت داشته‌است.
از آنجا که شغل طغرایی و دیوانی در خاندان ابن یمین موروثی بوده‌است، ابن یمین نیز در جوانی به این شغل اشتغال داشت. او همچون پدرش به دستگاه خواجه علاءالدین وارد شد و هنگامی که سلطان ابوسعید بهادرخان به سال ۷۳۶ ه.ق درگذشت، همراه خواجه علاءالدین به دربار طغای تمور پیوست و به همین جهت چند سالی را در استرآباد گذراند. ابن یمین منصب استیفا و نگارش طغراها را در خدمت خواجه علاءالدین محمد فریومدی، وزیر خراسان، به سال ۷۴۲ هجری قمری، بر عهده داشت و از منشآت او بعضی در کهن‌ترین ویرایش دیوانش که ظاهراً پیش از سال ۹۳۱ هجری قمری نوشته شده، موجود است و دو نامه از آن‌ها نیز انتشار یافته‌است
ابن یمین بینندهٔ کشاکش‌های پی‌درپی امیران خراسان در عهد فترت میان ایلخانان و یورش تیمور بود و گاه در این کشمکش‌ها و جنگ‌ها نیز حضور داشت. او بعدها پس از بالاگرفتن قیام سربداران، از دربار طغای خارج شد و با او در جنگی که میان سربداران و ملک معزالدین حسین کرت — از فرمانروایان هرات — به سال ۷۴۳ درگرفت شرکت کرد. این نبرد در ناحیه زاوه از نواحی تربت حیدریه کنونی رخ داد و امیرمسعود در این نبرد شکست خورده و گریخت. با شکست سپاهیان امیرمسعود، یاران به اسارت درآمدند و ابن یمین نیز اسیر شد. در این درگیری، دیوان اشعار ابن یمین ناپدید شد. پس از حضور ابن یمین در حالت اسارت در درگاه ملک حسین، ملک حسین از او دلجویی کرد و او را آزاد ساخت. ابن یمین نیز قطعه‌ای را در تاسف از از دست رفتن دیوانش و قدردانی از سلطان سرود. او در این خصوص چنین سروده‌است:
بچنگال غارتگران اوفتاد وز آن پس کسی زو نشانی نداد
ابن یمین پس از این واقعه، چندسالی را در درگاه سلطان هرات گذراند و قصایدی در مدح سلطان و برخی از درباریان او سرود. ابن یمین پس از مدتی به زادگاه خود فریومد عزیمت کرد و در زمین ارث پدری خود، سکنی گزید. او پس از خروج از درگاه سلطانی و با وجود دوری گزیدن از دستگاه حکومتی، همچنان به امیران شیعی سربداران ارادت می‌ورزید و در مدح آنان همچون وجیه‌الدین مسعود و نجم‌الدین علی موید؛ اشعاری را سروده‌است.
وی در جوانی سفری به جرجان داشته‌است و از آنجا با پدرش، مکاتباتی به نظم داشته‌است. از آنچه در دیوان او آمده‌است، او مدتی را در تبریز، سلطانیه و عراق اقامت داشته‌است. تاریخ دقیق این سفرها و مدت اقامت‌های ابن یمین در این سرزمین‌ها مشخص نیست؛ اما به گفته خودش، روزگار خوشی در این دوره زمانی نداشته‌است و قدر او در این مناطق دانسته نمی‌شد. او در دوران اقامت در تبریز، در دستگاه غیاث‌الدین محمد پسر خواجه رشیدالدین فضل‌الله — وزیر سلطان ابوسعید — حضور داشت
وی در اشعاری آن وزیر را ستایش کرد، ولی کارش در آن شهر دوام نیافت؛ چنان‌که ناگزیر شد در قطعه‌ای که خطاب به غیاث‌الدین محمد سرود، از او اجازه بازگشت به شهر خویش را بخواهد.
ابن یمین در عراق در خدمت خواجه سعدالدین مسعود از امیران اینجو بود.
منظور از عراق، نواحی غربی ایران است که «ماعدا خراسان» نام داشت. وی پس از ناامیدی از مردمان آن دیار، به خراسان بازگشت در سال ۷۵۴ ه.ق به هنگامی که خواجه یحیی کرابی — از امیران سربداران — به قصد ملاقات طغای تمور به استرآباد می‌رفت، ابن یمین او را همراهی کرد. احتمالا این آخرین سفر ابن یمین بوده‌است که از فریومد خارج شده‌است. وی در این سفر نهایی خود اشعاری را در مدح طغای تمور و دوستی و اتحاد میان امیر سربداران و وی سروده‌است. در همین سفر و در مجلس جشنی، خواجه یحیی به اشاره و دستور طغای تمور کشته شد. پس از این واقعه، ابن یمین به فریومد بازگشت و تا پایان عمر در انجا باقی ماند و انزوا گزید. او در این دوران جز به ندرت، قصید‌ه‌ای نمی‌سرود. با این همه او پس از آغاز حکومت خواجه نجم‌الدین علی موید، اشعاری را در مدح او سروده‌است. پس از بازگشت به خراسان، ابن یمین در همان حال با گروهی از امیران و وزیران عهد خود، در بخش خاوری ایران ارتباط داشت و آن‌ها را می‌ستود. از ممدوحان ابن‌یمین، گذشته از خواجه علاءالدین محمد فریومدی، باید طغاتیمورخان، ملک معزالدین ابوالحسین محمد بن غیاث‌الدین کرت، خواجه وجیه‌الدین مسعود سربداری، خواجه علی سربداری، پهلوان حسن دامغانی سربداری و جانشین او خواجه نجم‌الدین علی مؤید سربداری را نام برد.
وی در دوران زندگی در فریومد به کشاورزی مشغول بود و از این طریق امرار معاش می‌کرد. آورده‌اند که هرچه کسب می‌کرد در بین فقرا تقسیم می‌کرد. زندگانی ابن‌یمین در سبزوار و فرومد، به قناعت گذشت و اصولاً وی مردی قانع، گوشه‌گیر، دهقان‌پیشه و معتقد به بنیادهای اخلاقی بود.
ممکن است شما دوست داشته باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.