پادشاه خاتون هنرمند و سیاستمدار
به نظر میرسد تاریخ سیاسی ایران بیشتر با نام مردان رقم خورده اما تعدادی از زنان هم در دورههای مختلف به پادشاهی یا حکمرانی رسیدند و نامشان میان فرمانروایان ایرانی ثبت شد. پادشاه خاتون یکی از آنهاست که که هفتمین حکمران قراختایی کرمان محسوب میشود. او در سال ۶۴۵ هجری قمری به دنیا آمد و دختر قطبالدین محمد و قتلغ ترکان خاتون بود.از زندگی او پیش از فعالیت سیاسیاش اطلاعی در دست نیست اما وقتی با اباقاخان مغول ازدواج کرد زندگی اش رنگ سیاسی گرفت.
البته مادر پادشاه خاتون یعنی قتلغترکان هم که پس از مرگ شوهرش قطبالدین زمام امور کرمان را در دست گرفته بود، در زندگی سیاسی او تأثیر زیادی داشت. اولین حضور سیاسی پادشاه خاتون در دعوای بین قتلغترکان با سیور غتمش پسر قطبالدین اتفاق افتاد.پادشاهخاتون وساطت کرد و سیورغتمش به دستور اباقاخان ناچار به عقبنشینی شد اما وقتی اباقاخان درگذشت، سیورغتمش به کرمان مسلط شد و قتلغ ترکان با آنکه شریک در حکومت بود، براثر آزارهای فرزندخوانده، درگذشت و این حادثه باعث خشم پادشاهخاتون شد.
بعد از ازدواج پادشاه و سفرش به آسیای صغیر،سیورغتمش به شهرهای سیرجان و اطراف که ملک موروث پادشاه خاتون بود، دست درازی کرد و همزمان هم ارغون شاه درگذشت و کیخاتو ایلخان شد. پادشاه خاتون که قدرت تازهای پیدا کرده بود به کرمان آمد و سیورغتمش را کشت و خودش حاکم کرمان شد. پادشاه خاتون مانند مادرش قتلغ ترکان، به کرمان علاقه زیادی داشت و سعی کرد این شهر را آباد کند و چند مدرسه و مسجد در این شهر ساخت. خودش هم شاعر بود و با تخلص «عفتی» شعرهایی سرود که البته به صورت مستقل چاپ و منتشر نشده اما به صورت پراکنده در بعضی منایع آمده است. او خط نسخ را زیبا مینوشت و چندین قرآن به خط خود برای برخی از بزرگان نوشت. پادشاه خاتون به اهل ادب و اندیشه احترام میگذاشت و شاعران در دربارش ارج و قرب خاصی داشتند تا جایی که گفته میشود مقرری و حقوق ماهانه دریافت میکردند.
بالاخره اختلاف همیشگی پادشاه خاتون و سیورغتمش کار دست او داد و در سال ۶۹۴ هجری قمری زن سیورغتمش بهقصد انتقام از کرمان بیرون رفت و سپاهی جمع کرد و پادشاه خاتون را محاصره کرد و در نهایت پادشاه خاتون به قتل رسید.