جشنواره یونانی تسموفوریا

در یونان باستان، جشنی در حدود ۵۰ شهر یا روستا برگزار می‌شد تا از الهه‌ای که به انسان‌ها مراقبت از خاک را یاد می‌داد، احترام بگذارند. شکی نبود جز اینکه این جشنواره بخشی از پرستش الهه بود. یعنی، این فقط یک رویداد غیر مذهبی و بخشش اصراف ها  نبود. در آتن، زنان در نزدیکی محل تجمع مردان در پنیکس(Pnyx) و در تبس، در جایی که شورای ۵۰۰ نفره(boule) به هم می رسیدند هم دیگر را ملاقات می کردند.

تاریخ تسموفوریا

این جشنواره در طول ماه معروف به پیانوپسیون Pyanopsion )یاPuanepsion)، در تقویم قمری شمسی آتنی ها برگزار شد. از آنجایی که تقویم ما خورشیدی است، ماه دقیقاً مطابقت ندارد، اما پیانوپسیون ، کم و بیش، از اکتبر تا نوامبر خواهد بود، همان ماه‌هایی که روز شکرگزاری کانادا و ایالات متحده وجود دارد. در یونان باستان، زمان کاشت پاییز محصولاتی مانند جو و گندم زمستانه بود.

درخواست کمک از دیمیتر

در ۱۳-۱۱ پیانوپسیون، در جشنواره‌ای که شامل تغییر نقش می‌شد، مانند زنانی که مقامات زن را برای ریاست بر جشن‌های تحت حمایت دولت [برتون] انتخاب می‌کردند، زنان خانه دار یونانی برای شرکت در کاشت پاییزی از زندگی روزانه در خانه خود دست می کشیدند و درکشت پاییزی(اسپورتوس-SPORETOS)  جشنواره تسموفوریا شرکت می کردند.اگرچه بیشتر مراسم ها یک راز باقی مانده‌اند، اما می‌دانیم که مدت تعطیلات کمی بیشتر از تعطیلات امروزه ما  بود و هیچ مردی اجازه شرکت در آن را نداشت. زنان احتمالاً به طور نمادین رنجی را که دیمتر در هنگام ربوده شدن دخترش پرسفون(Persephone) توسط هادس (Hades)متحمل شد، دوباره زنده کردند. آنها همچنین احتمالاً از او برای به دست آوردن یک محصول پربار کمک خواستند.

الهه دیمتر

دیمتر (نسخه یونانی الهه رومی سرس) الهه غلات بود. وظیفه او این بود که به دنیا غذا بدهد، اما وقتی فهمید دخترش ربوده شده است، آنقدر افسرده شد که دیگر کارش را انجام نداد. بالاخره متوجه شد که دخترش کجاست، اما فایده چندانی نداشت. او هنوز پرسفون را می خواست و خدایی که پرسفون را ربوده بود نمی خواست جایزه دوست داشتنی اش را پس بدهد. دیمتر از خوردن و غذا دادن به دنیا امتناع کرد تا اینکه خدایان دیگر راه حل رضایت بخشی برای درگیری او با هادس بر سر پرسفون ترتیب دادند. دیمتر پس از ملاقات مجدد با دخترش، کشاورزی را به بشریت هدیه داد تا بتوانیم برای خودمان بکاریم.

توهین های آیینی  تسموفوریا

قبل از خود جشنواره تسموفوریا، یک جشنواره آماده سازی شبانه به نام استنیا (Stenia) وجود داشت. در استنیا ،با الفاظ رکیک به یکدیگر توهین می کردند. این رسم احتمالا به یاد تلاش‌های موفقیت‌آمیز ایامبه (Iambe) برای خنداندن مادر داغدار دیمتر باشد.

جشنواره

داستان ایامبه و دیمیتر

دیمیتر مدتی طولانی به خاطر غم و اندوهش بدون حرف روی چهارپایه نشست و با هیچ کس حرفی نزد و حتی با اشاره هم سلام نمی کرد، هرگز لبخندی نزد و چیزی هم نمی خورد زیرا حسرت دختر اعماق سینه‌اش را می سوزاند. تا اینکه ایامبه که مراقب او بود – که بعدها هم روحیه او را خشنود می کرد – با شوخ طبعی و شوخی، بانوی مقدس را به لبخند و خنده و شادی دل برانگیخت.

سرود هومری برای دیمتر

مؤلفه باروری تسموفوریا

در طول مقدمه استنیا برای تسموفوریا ، یا به هر حال، زمانی قبل از جشنواره واقعی، اعتقاد بر این است که زنان خاصی به نام  ( (‘Antletriai Bailers) اشیاء حاصلخیز مانند، نان هایی ششبیه آلت مردان ، مخروط کاج و خوکچه‌های قربانی شده را احتمالاً در فضایی پر از مار قرار می دادند که به آن مگارون می گفتند. پس از اینکه بقایای خوک نخورده شروع به پوسیدن میکرد، زنان آنها و سایر اشیاء را پس می گرفتند و در محراب قرار دادند تا کشاورزان بتوانند آنها را ببرند و با دانه غلات خود مخلوط کنند تا از محصولاتشان پربار شود. این اتفاق در زمان خاصی از تسموفوریا رخ  میداد. ممکن است دو روز زمان کافی برای تجزیه نبوده باشد، بنابراین برخی از مردم فکر می کنند که مراسم نه در طول  استنیا، بلکه در طولاسکیرا(Skira)، جشنواره باروری در اواسط تابستان انجام میشد. این زمان به آنها ۴ ماه فرصت می داد تا تجزیه شوند. البته یک مشکل دیگر این است که  ممکن است بقایای آن چهار ماه دوام نیاورده باشند.

صعود

روز اولخود تسموفوریا،  “آنودوس” (ANDOS)به معنی  صعود بود. زنان با حمل تمام لوازمی که برای ۲ شب و ۳ روز نیاز داشتند، از تپه بالا رفتند و در تسموفوریا (تپه پناهگاه دیمیتر تیموفوروس قانون گذار) اردو زدند. آنها احتمالاً در کلبه‌های برگ‌دار ۲ نفره می‌خوابیدند ، زیرا آریستوفان(نویسنده یونانی) به «شریک‌های خواب» اشاره می‌کند.

روزه

روز دوم تسموفوریا، نستیا  (NESTEIA)به معنی” روزه” بود که زنان روزه می گرفتند و یکدیگر را دوباره با استفاده از زبان ناپسند که ممکن است تقلید عمدی از ایامبه و دیمیتر باشد مسخره می کردند. ممکن است آنها یکدیگر را با تازیانه های پوست هم شلاق زده باشند.

 کالیجنیا

روز سوم تسموفوریا کالیجنیا ،”فرزند عزیز” بود. به مناسبت جستجوی دیمتر با مشعل برای دخترش، پرسفون، در این مراسم مشعل روشنی در شب روشن می شد. بایلرها با تشریفات تطهیر شده، به مگارون می آمدند تا مواد پوسیده‌ای را که پیش تر(یا چند روز یا چند ماه) به زمین ریخته بودند(مخروط کاج و نان و …) را تمیز کنند. آنها برای ترساندن مارها دست می زدند و مواد را برمی گرداندند تا بتوانند آن را برای استفاده بعدی به عنوان کود قوی در کاشت بذر در محراب قرار دهند.

*برای تصویری طنز از جشن مذهبی، کمدی آریستوفان درباره مردی را بخوانید که سعی می کند در جشنواره زنانه، یعنی تسموفوریا  نفوذ کند.

“این جشن  را تسموفوریا می نامند، زیرا دیمتر به دلیل قوانین تأسیسی یا thesmoi خود “تسموفوروس”  نامیده می شود که طبق آنها مردان باید غذا فراهم کنند و روی زمین کار کنند.”

مترجم:زهرا طاهری

منبع Thoughtco

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ