مشکلات زیستمحیطی تهران در یک قرن قبل
در یک قرن پیش وضعیت آب و هوای تهران چگونه بود؟ در آن روزگار برخلاف تصور عمومی هم تهران مشکل کمآبی و غبارآلودگی داشت؛ «کلود آنه» نویسنده و روزنامهنگار فرانسوی برایمان تعریف کرده است.
در تابستان ۱۲۸۸ شمسی یعنی در ایام مبارزات مشروطه «کلود آنه» به تهران آمد. او از گرمای هوا و کمبود باران در آن تابستان تعجب کرده بود که البته تعجب نداشت و توصیفاتی بدیع و ارزشمند هم دارد از وضعیت تهران و هوای غبارآلودش و شرایط زندگی روزمره مردم. در ادامه نیز بخشی از گزارش «کلود آنه» در سفر به تهران را مطالعه کنید: «تصورش را بکنید که از دو ماه پیش تاکنون حتی یک قطره باران در تهران نباریده است و در این دو ماه نیز مردم دائماً در جنب و جوش و حرکت بودهاند.
از همان ساعت ۵ صبح قطار شترها و قاطرها گرد و خاک به هوا بلند کرده… صفوف سربازها نیز ابر ضخیمی از خاک نرم و غبار مانند را به هوا فرستاده و هزاران هزار نفر انسان هم در خیابانهای بدون سنگفرش و پوشش، پا به زمین کشیدهاند.
در این ماههای گرم گرد و غبار چهره شهر را نیز میپوشاند. چشمها به اشکریزی، دندانها به غرچغروچ، گلوها به خرخر و سینهها به سرفه میافتد. آدمی از روی افسردگی و اندوه بیاختیار به فکر کلام محکم انجیل میافتد که حقاً مصداق آن را فقط در مشرقزمین میتوان یافت: ای آدمی تو سرشته از غباری و بازگشت تو نیز بدان است.
یکدسته رفتگر خیابان لالهزار را جارو میکشند و دسته دیگر آبپاشی میکنند.
تهران با اینکه دارای منابع آب بسیار عالی است ولی یکی از غبارآلودترین شهرهای جهان است.سپور آبپاش هنوز هم یک مشک از پوست گوسفند دارد که آن را از نهرهای زیرزمینی پر میکند و سپس با دو ضربه پیاپی محتوی آن را روی خاک خالی میکند. بعد چند لحظهای میایستد و کمی به فکر فرو میرود پکی به چپق خودش یا رفیقش میزند و با خونسردی و سر فرصت کارش را از سر میگیرد و هیچوقت در کارش نیز عجله نشان نمیدهد.
در هر حال در خیابان لالهزار ساعت ۶ بعدازظهر نسبت به خیابانهای علاءالدوله و ناصریه و الماسیه گرد و خاک کمتری وجود دارد. این خیابان نیز میعادگاه مردم تهران است. کالسکههایی که از این خیابان به طرف شمال شهر در حرکت هستند اعیان و پولدارهای تهران و اروپاییها را به گوشههای دنج و خنک شمیران میبرند.
عدهای تهرانی، ردیف کنار دیوار روی پاشنه پا نشستهاند و با ناخنهای حنابستهشان گردوهای درشت را با ظرافت و مهارت پوست میکنند…»