چه کسی در ایران برای اولینبار وام گرفت؟
بیشتر کارهای بانکی و ریالی مردم تا پیش از سال ۱۲۴۱ شمسی،در تجارتخانهها و صرافیهای معتبر انجام میشد. کارهایی مانند دریافت وام، نقل و انتقال پول و مواردی از این دست توسط تجارتخانههای معروفی مثل تومانیانس، برادران جهانیان، جمشیدیان و کمپانی فارس انجام میشد.
به سر دو سیاستمدار ایرانی سودای راهاندازی راهآهن زد و همین ماجرا بانی باز شدن پای بانک و نظام بانکداری در کشور و ابتد در پایتخت شد. برای اطلاع از بقیه ماجرای راهاندازی اولین بانکها، خواندن این گزارش خالی از لطف نیست.
از راه آهن تا بانک
در دوره سلطنت ناصرالدین شاه بود که وزیر مختار ایران محمود خان ناصرالملک، در لندن و حسنعلیخان امیر نظام گروسی، وزیر مختار ایران در پاریس، به سرشان زد تا تکانی به ایران سنتی بدهند. کشوری که حسابی از پیشرفت و تکنولوژی روز دنیا جا مانده بود. نخستین گام در این راه راهاندازی راهآهن برای حملونقل و مذاکره با اروپائیان بود.ساخت راهآهن هزینه بسیار زیادی را در برداشت و نیازمند داد و ستد مالی میان چند کشور بود.به همین دلیل هم تصمیم گرفتند که برای نقل و انتقالات، اعتباری و مالی، بانک تأسیس کنند. این ماجرا بهانهای شد تا «ژان ساوالان» فرانسوی به نمایندگی عدهای از سرمایهداران و صرافان بزرگ فرانسه در رمضان ۱۲۴۳ شمسی، با سرمایه دو میلیون لیره انگلیسی راهی تهران شود و پیشنهاد تأسیس بانک را به دولت ایران میدهد. پیشنهادی که بهرغم جلب نظر ناصرالدین شاه نیز هرگز اجرا نشد، و فقط حق تقدم برای آقای ژان ساوالان در مورد ایجاد بانک راهآهن قائل شد.
انگلیسیها و مخالفت شاه برای تاسیس بانک
فرانسویها هرچند که ایده راهاندازی بانک را به دولت ایران دادند اما راهاندازی نخستین بانک کار انگلیسیها بود. در سال ۱۲۶۷ شمسی، بانک جدید کمپانی شرقی به وسیله انگلیسیها در هندوستان تأسیس شده بود، بهرغم مخالفتهای ناصرالدین شاه، یک شرکت بازرگانی شعبهای را هم در تهران راهاندازی کرد. «علی خان امینالدوله» نماینده ناصرالدین شاه در وزارت رسائل و همچنین همرکاب وی در سفرهای خارجی با اشاره به مخالفت شاه قاجاری برای تأسیس بانک در ایران مینویسد: «احداث بانک را در ایران ناصرالدین شاه به مثابه سم قاتل میشمرد. بهخصوص که در این چند سال راحتطلبی و اشتغال به عیش و بازیچه کودکانه از کارهای فرنگی به کلی گریزان بود. اتفاقاً «طامسن» انگلیسی، هم وکیل بانک شرقی لندن، به تهران آمد و خواست شعبهای از بانک مزبور در تهران و بعضی بلاد ایران را برقرار نماید، از جانب شاه امتناع بلیغ میشد و لیکن مفید نیفتاد و سفیر انگلیس به مدلول معاهده بینالدولتین را حمایت کرد که صنعت و عمل صرافی در عداد امور تجارت است و نمیتوان مانع شد، برقراری این دستگاه، نیز وحشت شاه را از اسم و رسم بانک تخفیف داد. این بانک هم در ساختمان عظیمی واقع در ضلع شرقی میدان توپخانه احداث شد.»
مرکز کمپانی هند شرقی، نیز در لندن و هندوستان بود، درست در سالی که واگذاری امتیاز رویتر توسط ناصرالدین شاه به این کمپانی هم سپرده شد یکی از مفاد قرارداداش هم تأسیس بانک شاهی بود. این بانک، بعدها به بانک بازرگانی نیز مشهور شد. با لغو امتیاز صاحب آن در سال ۱۳۰۹ و در سال ۱۳۳۱ تعطیل شد و در پایان در بانک تجارت فعلی ادغام شد. در حال حاضر نیز مکان قدیمیترین بانک تهران موزه بانک تجارت در همین میدان توپخانه است.
بانک به شاه وام داد
پس از راهاندازی بانک با وجود مخالفتهای بسیار فراوان، نوبت به نحوه خدمترسانی این بانک به مردم و شخص اعلیحضرت همایونی هم میرسد. در این بانک برای وجوه سپرده بدون قید مدت و با حساب جاری صدی دو و نیم سود برقرار بود. برای سپردههای هم ثابت شش ماهه، صدی چهار، برای سپردههای ثابت یکساله، هم صدی شش پرداخت میکرد و در همه موارد وام نیز نرخ بهره تا دوازدهدرصد تخفیف را به همراه داشت و حتی بر اساس بعضی روایتها، نیز با بهره شش تا هشت درصدی هم خود ناصرالدین شاه پول قرض گرفته بود. بخش بسیار جالب ماجرای خدمات این بانک نیز در اختیار قرار دادن اسکناس یا پول کاغذی برای مبالغ پنج قران به بالا، بانی آشنایی مردم با پول کاغذی شد. این بانک نیز اقدام به نشر اسکناسهای ۲۰۰ تا ۵۰۰ تومانی کرد. اسکناسهایی که فقط در تهران و تبریز مورد تأیید برای معامله بود. هر کسی هم که حامل اوراق اسکناس بود وجه نقد دریافت میکرد و این موضوع حسابی مورد استقبال اهالی پایتخت قرار گرفت.
جدال رقبای دیرینه
اما وقتی پای انگلیس برای کاری به میان میآید، حتماً باید رقیب دیرینهشان روسها هم خودی نشان دهند تا از قافله عقب نمانند. به همین دلیل یک سال بعد از امضای مجوز راهاندازی بانک شاهی، روسها هم سودای راهاندازی بانک در ایران به سرشان زد. اما برای اینکه این رقابت زیاد علنی نشود، از یکی از افراد خود که مدتها در خدمت دولت ایران بود، نیز کمک گرفتند. این شخص کسی نبود جز ژنرال «ژاک پولیاکف» که در حدود ۲۵ سال در سمت جنرال قونسولی ایران در تاگانروک و پطرزبورگ کار میکرد. وی شریکی به نام رافلوویچ هم داشت که هر دو هم از وزارت خارجه روسیه دستور میگرفتند. زمانی که ناصرالدین شاه از سومین سفر اروپاییاش به تهران بازگشت، این شرکا را به دربار دعوت کرد. پیشنهاد شرکای روس راهاندازی یک مؤسسه استقراضی بود که مورد تأیید شاه هم قرار گرفت. اما چون بانک شاهنشاهی انگلیسیها بسیار زودتر دست به کار شده بود و تمام امور اساسی بانکداری را در امتیازنامه خود گنجانده بود، قرار بر این شد که پولیاکف عهدهدار کارهایی باشد که در انحصار بانک شاهنشاهی نیست. همچنین برای سرپوش گذاشت بر رقابتش نام بانک را هم «انجمن استقراضی ایران» گذاشتند. در سال ۱۲۹۹ این بانک به دولت ایران واگذار شد.
بانک سپه از گرد راه رسید
پس از پایان کار دولت قاجارها و گذر از دوران آشفتگی سیاست داخلی، با نشستن رضا خان بر مسند، اوضاع هم کمی فرق کرد. برای نجات اقتصاد در آن زمان نیز یکسری تصمیماتی گرفته شد. در سال ۱۳۰۴ هم که هنوز اهمیت مؤسسات اقتصادی و عوامل بازرگانی در شئون اداری و زندگی اجتماعی ایران نیز محسوس نشده بود، به دستور رضا شاه بانک پهلوی یا بزرگراهک با سرمایه ۴۰۰ هزار تومان هم تأسیس شد و بعدها هم به بانک سپه تغییر نام داد، در خیابان سپه (امام خمینی فعلی) در اردیبهشت همین سال افتتاح شد. موجودی این بانک از سوی صندوق بازنشستگی درجهداران قشون تأمین شد و به همین دلیل، فعالیت یک سال اول این بانک به افسران ارتش نیز اختصاص داشت که با پرداخت وامهای تقسیطی به رفع نیازمندیهای درجهداران ارتش هم کمک میکرد. اما بعدها نیز با اضافه شدن کار و خدمات این بانک مکان آن به اول خیابان باب همایون و حوالی قورخانه نیز منتقل شد.
بانکهایی که اثاثیه و جواهرات رهن میگرفتند
اما در ایران ماجرای تأسیس و افزایش بانکها، فقط به همین چند بانک نیز محدود نشد. برای مثال بانک شوروی در سال ۱۳۰۵ با سرمایهای حدود ۲۰۰ میلیون ریال و همزمان شعبهای از بانک انگلیسی عثمانی نیز در ایران شعباتی را راهاندازی کردند. همچنین یک سال بعد نیز بازهم به دستور رضا شاه بانک ملی ایران در سال ۱۳۰۶ به تشکیل شد و کار چاپ و نشر اسکناس را عهدهدار شد. در سال ۱۳۱۱ بانک کشاورزی، بانک کارگشایی که وظیفه آن بانک به رهن گرفتن اثاثیه و جواهرات بود در همان سال و بانک رهنی ایران در سال۱۳۱۷ با سرمایه ۲۰۰ میلیون ریال با مشارکت وزارت داریی و بانک ملی از دیگر بانکهایی بودند که در پایتخت افتتاح شدند.