چوگان؛ برای ایران یا آذربایجان
یکی از موضوعاتی که اکنون در صدر اخبار و توجه رسانهها و افکار عمومی میان مردم آذربایجان و ایران قرار گرفته است ثبت «بازی چوگان »در «یونسکو »به نام کشور«ایران» است!
اکنون سوالی که پیرامون آن باید نیک اندیشید این است که آیا «چوگان» از آن کشور «ایران» است یا «جمهوری آذربایجان»؟
برای بهتر روشن شدن موضوع باید شرحی مختصر داد؛ ما با دو اسم مکانی مواجه هستیم یکی کشور «ایران» و دیگری «فلات ایران» که در زیر به شرح هر کدام از آنها به اختصار میپردازیم.
کشور «ایران»: کشوری است در جنوب غربی آسیا و در منطقه خاورمیانه با ۱۹۵،۶۴۸،۱ کیلومتر مربع وسعت. «ایران» از شمال با «جمهوری آذربایجان»، «ارمنستان» و «ترکمنستان»، از شرق با «افغانستان» و «پاکستان» و از غرب با «ترکیه» و «عراق» همسایه است و همچنین از شمال به دریای خزر و از جنوب به خلیج فارس و دریای عمان محدود میشود.
فلات ایران: این فلات علاوه بر ایران کنونی شامل قسمتهایی دیگر نیز است که بر اثر بروز برخی وقایع ناگوار تاریخی از آن جدا شد. مانند «افغانستان» در مشرق و «بلوچستان» در جنوب شرقی و قسمتی از ماورالنهرین در شمال شرقی و قفقاز در شمال غربی این سرزمین، امروز در تمام این نواحی مردم به زبان ادبی فارسی حرف میزنند، تنها در «بلوچستان» و «افغانستان» و بخشی از قفقاز و ترکستان غربی لهجههای دیگر فارسی رواج دارد. ادامه ی این سرزمین وسیع از سلسله جبال زاگرس در شمال غربی تا رشته جبال سلیمان در مشرق امتداد دارد و از شمال به قفقاز و دریای مازندران و تمام امتداد آمودریا تا سرچشمه آن و از جنوب به خلیج فارس و دریای عمان محدود میشود.
با این تعریف میبینیم فلات ایران بسیار گستردهتر از کشور ایران است و کشور ایران خود جزئی از فلات ایران میباشد؛ باشندگان فلات ایران مردمانی با ریشههای فرهنگی و زبانی و خونی مشترک و دارای هویت و مفاخر فرهنگی و مصائب تاریخی غیرقابل تفکیک از یکدیگر میباشند؛ بزرگان فرهنگ و ادبیات فارسی چون «فردوسی»، «رودکی»، «حافظ»، «سعدی» و «مولانا» حتم به یقین تنها برای کشور ایران نیستند بلکه برای تمام ساکنین در فلات ایران میباشند. جز شعرا؛ تاریخ شاهنشاهی هخامنشی یا ساسانی نیز تنها بخشی از تاریخ ملی کشور ایران نیست بلکه میتواند تاریخ ملی کشور تاجیکستان یا افغانستان نیز باشد و علاوه بر اینها میراث ناملموس دوران پیش از جدایی سرزمینهای فلات ایران از یکدیگر نیز شامل همین قانون میگردد.
چوگان از نمونههای میراث ناملموس فلات ایران زمین میباشد؛ اولین ذکر تاریخی از چوگان در «کارنامهی اردشیر بابکان» است که اسناد مکتوب اوایل دوران شاهنشاهی ساسانی است؛ در مورد قوانین و چگونگی چوگانبازی ساسانیان اطلاعی در دست نیست؛ اثر چوگان بازی دولتی بعد از ایلغارهای اعراب، مغولان و ترکان کمرنگ است و تا دوران صفویان میرسید در این دوران نقش جهان اصفهان میدان چوگان نیز میگردد. با شورش ولایت شرقی ایران و برچیده شدن صفویه دیگر از چوگان بازی دولتی خبری نیست برای ادامه حیات چوگان باید به تبادلات فرهنگی ایران و هند نگاه کرد چون همیشه میان ایران و هند تعاملات فرهنگی- نظامی بود از تبادل تخته نرد با شطرنج در زمان ساسانیان تا حملهی نادر به هند در زمان افشار. این بار نوبت به چوگان رسید راهش را از پاکستان آغاز نمود تا به هندوستان رسیده و در قرن نوزدهم میلادی استعمارگران انگلیسی شیفتهی این بازی شدند که در هند دیده بودند و در میان نظامیان خود به این مهم پرداختند و در سال ۱۸۶۲ میلادی باشگاه چوگان کلکته را افتتاح و در سال ۱۸۷۱ میلادی اولین بازی چوگان در انگلیس انجام یافت و از آنجا به تمام جهان معرفی شد.
اما صحبت از خواستگاه چوگان است؛ با نگاه به اولین سند مکتوب از چوگان یعنی «کارنامهی اردشیر بابکان» که متعلق به ۱۸ قرن پیشتر است و حجاریهای بهجا مانده از همان دوران در تنگهی چوگان استان فارس؛ بیشک این میراث را از آن فلات ایران مینمایاند! اما همان قدر که کشور ایران از چوگان سهم دارد کشور آذربایجان، تاجیکستان، افغانستان و سایر کشورهایی که امروز در فلات ایران قرار دارند و تا چندی نه چندان دور امپراطوری عظیم پارس را تشکیل میدادند نیز در چوگان سهیم میباشند.
همانگونه که نوروزگان دیگر میراث ناملموس ایران زمین، به درستی در ثبت چندین کشور چون ایران، افغانستان، تاجیکستان، آذربایجان، ترکیه، قرقیزستان، قزاقستان و ترکمنستان است؛ چوگان نیز باید همین رویه را رود و این بهدرستی نزدیکتر است؛ و کشورایران میتواند در چوگان و بزرگداشت آن نقش راهبر را داشته باشد به همان شکل که در جشن نوروز این راه را پیمود و تاثیرات فرهنگیش بیشتر خود را نشان داد. مسلما نزدیکی کشورهای فلات ایران زمین به یکدیگر به مراتب ارزشمندتر از افتراق و جنگ رسانهای آنها میباشد، هدف بیشک معرفی فرهنگ فلات ایران زمین است؛ از «سمرقند» و «بخارا» که امروز در «ازبکستان» است؛و «بلخ» و«مزار شریف» که در «افغانستان» می باشند.
دکتر علی نیکویی