فرترکه سرداران پارسی در زمان سلوکیان
بگداد | |
---|---|
ساتراپ پارسه، آتشبان (نگهدارنده آتش سپند) | |
درفش کاویانی و شاه پارسه بگداد یکم حین نشستن بر تخت پادشاهی، عصای فرمانروایی را به دست راست و جام نوشیدنی را به دست چپ دارد.
|
|
زادروز | ۳۳۷ پیش از میلاد ایران، استان پارس |
مرگ | ۲۸۳ پیش از میلاد (۵۴ سال) ایران، استان پارس |
دین و مذهب | مزدیسنا |
فَرَتَرَکه (فرمانتار) به سرداران پارسی در سده سوم پیش از میلاد مسیح گفته میشد که مدتی از سوی سلوکیان بعنوان فرماندار سرزمین پارس گماشته شدند؛ ولی بعدها این فرمانداران با برپایی جنبشهای ضد سلوکی اقدام به بازپسگیری ایران نمودند. این دسته از حکمرانان بین سالهای ۳۰۰ تا ۲۰۰ پیش از میلاد در پارسه حکمرانی میکردند. شهر اصطخر بزرگترین و مهمترین شهر این قلمرو بوده و دارای یک آتشکده بسیار بزرگ بود.
نام
ناستر در مورد واژه آرامی فرترکه در سکههای بگداد یکم پژوهشهای در خور توجّه انجام دادهاست او واژه، فرتکر (Fratakara) فرت دار (Fratadara)فرترکه (Frataraka) را مورد تحلیل انتقادی جامعی قرار داده که واژه فرتکر را» آنکه آتش برمیافروزد «فرتدار» آنکه از آتش نگهبانی، یعنی حمل میکند و «واژه فرترکه» را فرمانده یا فرماندار «معرفی میکند. او معتقد است، دو واژه اول به دلیل تعلّق بیش از حد به حوزه مذهبی نمیتواند صحیح باشد و به منزله لقب حاکمان به کار رود، اما در مورد واژه سوم معتقد است، این واژه در متن پاپیروسی از عصر هخامنشیان در مصر به کار رفته که برای معرفی حاکم پارسی منطقه این لقب ذکر شدهاست. ویسهوفر نیز این گفته را تأیید میکند ایتو بر پایه مطالعات ناستر، اسناد پاپیروسهای حاوی لقب فرترکه را بهطور جامع مطالعه کردهاست او دارنده این سمت را در مصر پیشرو فرماندار، قائممقام، نماینده و… تعبیر میکند. پیرو این تحقیقات هنینگ و هینتس، فرترکه را شهرب جزء یعنی فرماندار معنی کردهاند و آن را به عنوان اصطلاح سلطنتی رد میکنند و بیشتر به عنوان واسال از این واژه یاد میکنند از طرفی فرترکهها بر پیوندهای نزدیکشان با هخامنشیان تأکید داشتهاند اما هیچگاه خود را مغ معرفی نکرده و خود را هخامنشی و از شاهان بزرگ بحساب نیاورده اند، فرترکهها هیچگاه این عنوان را قبول نکرده که تجسم پادشاهی بزرگ باشند.
بَگداد یکم (به یونانی: Bagǎdǎtes I) به معنی خداداد، اولین ساتراپ ایرانی در استخر بود که پس از شکست هخامنشیان از جانب سلوکیان به جایگاه فرمانداری در پارسه گماشته شد تا مسئول امور جنوب ایران باشد. پس از شکست هخامنشیان، فلات ایران جزء یکی از زیرمجموعههای امپراتوری مقدونی به حساب میآمد. پس از مرگ اسکندر مقدونی، امپراتوری او بین سردارانش تقسیم شد و قسمت آسیایی امپراتوری اسکندر امپراتوری سلوکی نام گرفت. سلوکیان، فرماندارانی را برای کنترل بخشهای مختلف امپراتوری میگماردند. سلوکوس یکم بنیانگذار امپراتوری سلوکی دستور داد تا بگداد یکم کنترل ساتراپی پارس را بر عهده بگیرد.
در پشت سکههای بگداد یکم مشاهده میشود که او عصای پادشاهی را به دست راست و جام نوشیدنی را به دست چپ دارد. در سکههای دیگر مشاهده میشود که فرمانداران در مقابل آتشکدهٔ زرتشتی قرار گرفتهاند و دو دست را به نماد نیایش به درگاه اهورامزدا بالا بردهاند. در سکههای مربوط به سدهٔ سوم پیش از میلاد مسیح، درفش کاویانی درمقابل همهٔ شاهان درحالی به نمایش درآمده که دارای چهار نقطهٔ بزرگ، چهار پر و چهار آویزه است.[۶]
بنظر میرسد که بگداد یکم پس از مدتی ادعای استقلال ایران از امپراتوری سلوکی را اعلام کرد و موجب ایجاد تنشهای بسیاری بین سلوکیان و پارس گشت. به گونهای که بگداد یکم اولین شورش شرقی در امپراتوری سلوکی را رقم زد.
پس از بگداد
پس از مرگ بگداد، این جایگاه به پسرش وَهبَرز (وَهوبَرز) رسید و او هم مطابق با دین و آئین ایرانیان، به رسم پدرش سکههای خود را با نقش درفش کاویانی و آتشکده زرتشت و نماد فر کیانی ضرب کرد. چندی بعد در سال ۱۵۰ پیش از میلاد، وادفَرَداد یکم رسماً استقلال پارسه را از امپراتوری سلوکیان اعلام کرد و جنبش آزادی ایران را از پارسه و نواحی جنوب و جنوبغربی ایران و شاخاب پارس آغاز کرد. چندی گذشت وادفَرَداد دوم نیز با سلوکیان به مقابله پرداخت. از این خاندان سکههای بسیاری موجود است و نشان میدهد که در زمان سلوکیان، این خاندان مستقل بوده و سکههای خود را با تعالیم زرتشتی و نمادهای ایرانی همانند فر کیانی و درفش کاویانی ضرب میکردند.
در دهه ۲۲۰ پیش از میلاد، پس از اینکه یکی از فرمانداران پارسه علیه سلوکیان شورش کرد، پادشاه وقت سلوکی قدرت را از فرماندار ایرانی ستاند و شخصی به نام الکساندر را مسئول فرمانداری پارسه کرد. الکساندر یکی از برادران مولون فرماندار ماد بود. در نهایت در سال ۱۹۰ پیش از میلاد، رومیان از غرب به سلوکیان هجوم بردند و در نبرد ماگنزیا سلوکیان را شکست دادند و بدین گونه ایرانیان فرصت یافتند تا از زیر سیطره سلوکیان خارج شوند سپس پارتها که قدرت زیادی داشتند، با متحد کردن پارسها و مادها یک اتحاد بزرگ تشکیل دادند و امپراتوری اشکانی شکل گرفت
ممنون از مطالب عالی و ارزشمند شما