گردونه مهر در ایران باستان (خورشید)

گردونه مِهر یک چلیپا با شاخه‌های ۹۰ درجه به سمت راست یا چپ است. که معمولاً با جهت افقی یا گوشه‌هایی با زاویه ۴۵ درجه می‌‌باشد. در شکل هندویی نقطه‌هایی در هر ربع آن قرار می‌‌دهند.

واژه سواستیکا swastika از سانسکریت می باشد و آمیزه ای از سو = خوب استیکا = است و هست و هستی، می باشد. بقولی در ایران باستان چنین نشانه ای را “گردونه مهر” می گفته اند. )گردونه خورشید Sun cross) نیز نامیده می شده است.

گردونه مهر در تمام هنرها و طراحی‌های تاریخ بشری پدیدار می‌‌باشد، نشان بسیاری از چیزها، همچون خوش اقبالی، خورشید، برهما یا هندوها و بودایی ها بود. در روزگار باستان، در بین سومری ها، سلت ها و یونانی ها استفاده می‌‌شد.

در غرب، گردونه مهر عموماً با نام صلیب شکسته و به عنوان نماد نازیسم شناخته می‌شود (به خاطر آنکه به عنوان نشان حزب ملی کارگران سوسیالیست آلمان به‌کار می‌رفت). پس از جنگ جهانی دوم، این نماد جهره مشهوری در غرب پیدا کرده‌است

نشان گردونه مهر جزئی از میراث فرهنگی اقوام آریایی است که از هزاران سال پیش به کار می‌‌رفته است. نشانه های از آن در تروی و ایران پیدا شده است.نمونه آن گردن بندی بسیار زیبا می باشد که در شمال ایران یافت شده است و همچنین کاشی کاری در بسیاری از مساجد ایران که نشان از عمق اثر تعلیمات عرفانی بودیسم، در عرفان اسلامی مختص ایرانیان دارد.

نکته: در بعضی منابع گفته شده که این علامت، در واقع نام «علی» است که در حرف «ع» اشتراک دارند. طرّاحی مسجد جامع یزد، نمودی از نادرستی این برداشت است. با کمی دقت، تفاوت بین «علی» و «گردونه مهر» روشن میشود.

 

آیین مهر

در آیین مهر این نشان را گردونه مهر می نامند که آمیزش چهار عنصر اصلی آّب ، باد ، خاک ، آتش را می رساند.

گردونه مهر یا گردونه خورشید که به چلیپای شکسته نیز مشهور است ، نماد و نشانواره بسیار کهنسالی ست که آن را به قوم آریا و سرزمین ایران نسبت می دهند ، هرچند که یافته های باستان شناسی در زمینه ی پیشینه ی گردونه ی مهر بسیار اندک و تفسیر پیرامون آن بسیار دشوار است ، اما از همین یافته های نادر باستان شناسی می توان چنین برداشت کرد که گردونه ی مهر نمادی مختص ایرانیان باستان بوده و به احتمال قریب به یقین ، این نشانواره از نمادهای آیین مهری یا میتراییسم بوده است . آیینی که پیش از ظهور زرتشت در ایران رواج داشته و پس از تولد دین زرتشت نیز همچنان موقعیت خود را حفظ نمود و در دین زرتشتی نیز نفوذ یافت و بعدها ( حدوداً در سده یکم پیش از میلاد ) به غرب آسیای صغیر گسترش یافت . خصوصاً ورود آیین مهر به روم و اروپا کاملاً محسوس است ، چنانکه دستاوردهای باستان شناسی در این زمینه این امر را تأکید می کنند .

البته این در حالی ست که پس از قدرت یافتن مسیحیت در اروپا و رقابت سرسختانه ی دین مسیحیت با آیین مهرپرستی ، سرانجام مسیحیت در اواخر قرن چهارم میلادی بر دین میتراییسم چیره شده و در این میان آثار باستانی مهری بسیاری توسط مسیحیان نابود شده و یا تغییر شکل یافتند . گرامی داشت نماد گردونه ی مهر ، ریشه ای بس کهن دارد . گروهی از محققان بر این باورند که این نشانواره نمادی از خورشید است که به مرور تغییر شکل داده شده . گروهی نیز بر این باورند که در جامعه های آغازین ، مردم به نماد چلیپا چون مظهر آتش ، احترام می گذاشتند و این نماد ، نقشی از ابزار ابتدایی برای بدست آوردن آتش بود . ذکر یک تاریخ و مفهوم دقیق و حتی ذکر یک تاریخ حدودی پیرامون زمان پیدایش گردونه ی مهر بسیار دشوار و دور از دست است . این امر دلایل گوناگون دارد .

یافته های باستان شناسی پیرامون گردونه ی مهر ، هر چند که اصالت آن را به سرزمین ایران نسبت می دهند اما در بسیاری از نقاط جهان و با قدمتی بسیار دور نیز مشاهده می شوند . در بسیاری از تمدن های باستانی کهن ، این نماد مشهود است و نیز در سرزمین های بسیار دور نیز مشاهده شده . علاوه بر آن یکی از دلایل آنکه مفهوم گردونه ی مهر به درستی در متون و لوح های باستانی ذکر نشده آن است که آیین مهر ، آیینی بسیار راز آمیز بوده و پیروان آن ، مفاهیم آیینی را به صورت یک راز به نسل های بعدی منتقل می کردند . از این رو نه تنها مفهوم گردونه ی مهر ، بلکه بسیاری از آداب و رسوم و باورهای مهری ( میترایی ) نیز در پرده ای از ابهام نهفته است و معدود اطلاعاتی که امروزه در دست است از تفسیر تصاویر به جای مانده بر مهرابه های میترایی و مختصر متون قدیمی به جای مانده استخراج شده .

این در حالی ست که بسیاری از مسیحیان و مخالفان آیین مهر در اروپا ، علاوه بر تخریب و نابودی آثار مهری ، متون مهری کاذب و دروغینی نیز بر جای گذاشتند تا وجهه ی دین مهری را در نزد عوام و آیندگان خراب جلوه کنند . آنچه در میان تفاسیر مختلف پیرامون معنا و مفهوم گردونه ی مهر مورد توجه می نماید علاوه بر مفهوم نماد خورشید ، مهر و آتش ، اشاره ی این گردونه به آخشیج های چهارگانه( آب ، آتش ، خاک و باد ) است که ممکن است نشانواره ی گردونه ی مهر به معنای آن باشد . همانگونه که ذکر شد این نماد در بسیاری از تمدن های کهن یافت شده و نیز در بسیاری از فرهنگ ها و باور ها راه یافت .

با پژوهشی در یونان پی می بریم که در عصری عالم را ترکیبی از عناصر چهار گانه (آب ، باد ، خاک و آتش ) ذکر کرده اند و با بیان این مطلب باید دانست که این علامت در یونان باستان نیز سابقه دارد. چون هنر ایران و یونان متقابلا” در یکدیگر تاثیر گذارده اند و بنا به نوشته گیرشمن هنر ایران بخصوص نواحی سیلک لرستان تاثیر زیادی در هنر یونان بخشیده است و سابقه نقش چلیپا در ایران قدیمی تر از (۵۰۰۰) سال پیش از میلاد است به احتمال قوی این علامت از ایران به یونان رفته و ارزش سمبولیک پیدا کرده است.

با توجه به اینکه نشانه چلیپا به شاهین و فروهر هم بسیار نزدیک است ، می توان پنداشت در زمانی که از اهمیت مهر کاسته شد ، نشانه مقدس میتراییسم رفته رفته به شاهین مبدل شده و شاهین و نگاره فروهر تمام جاذبه معنوی و روحانی این نشانه را گرفته و مظهر فر و شکوه معنوی گردیده است .

مهر پرستی یا آیین مهر یا میترائیسم از دین‌های باستانی ایرانیان بود که بر پایه ایزد ایرانی مهر و دیگر ایزدان ایرانی بنیاد شده بود. مهرپرستی در حدود بیش از ۵۰۰۰ سال پیش در میان ایرانیان ساکن دشت مغان به وجود آمده .

سالروز تولد مسیح که معادل با شب یلدا سالروز تولد میترااست و بنا به دلایل تقویمی (اشکال تقویم رومی ها در محاسبه کبیسه) جا به جه شده است و حتی نام مسیح برای عیسی پسر عمران از همین آیین گرفته شده.چلیبا یا گردونه مهر که نماد اصلی ترسایی (مسیحیت) صلیب، برگرفته از آن است نماد دیگری از زایش دوباره آیین مهری در دل ترسایی(مسیحیت) است.این نیز چون غسل تعمید، نشان و رسمى بوده از کیش میترا. در یکى از مهرابه‌هاى اروپا، برابر پاى میترا یک ماهى نقش شده و این رمز و نشان مسیحیت، نشانه‌اى است از کیش میترا. بسیارى از رموز و اسرار میترا برخلاف آنچه مشهور شده، اصل و بنیان ایرانى خود را حفظ کرده است. آنچه امروزه به نام غسل تعمید میان مسیحیان متداول است مانند بسیارى از مراسم و آداب دیگر، از آریاها اقتباس شده است.

گردونه مهر در ایران باستان

بسیاری از صاحبان نظران بر این باورند که منشاء این نشانواره نزد قوم آریا بوده ، قومی که بیشتر در قسمت های غربی ایران سکنی گزیده بودند و تمد ن های شگفت آوری را موجب شدند . در مورد خاستگاه این قوم جنجال بر انگیز ، صاحبنظران و محققان نظریات بسیاری ارائه داده اند . آریایی ها به صورت دو شاخه ی غربی و شرقی در فلات ایران منتشر شدند که از مهمترین آنها مادها و پارس ها می باشند . آریایی ها نخستین پادشاهی جهانی را تأسیس کردند . گردونه ی مهر نشانواره ای ست بس کهن که زادگاه و ریشه های آن بوضوح مشخص نیست و در اکثر تمدن ها و فرهنگ ها ی باستانی خود را نمایانده است . آنچنان که مشهود است ، این نشانه نخستین بار در خوزستان با قدمتی پنج هزار ساله دیده شده و گواه بر این است که ریشه ای عمیق و ژرف در باورهای ایرانیان داشته . نشانواره بر روی تکه سفالی که توسط باستان شناسان بدست آمده مشهود است . در شهر سوخته۱ نیز مهرهایی از جنس مرمر ، لاجورد ، مفرغ واستخوان و سفال کشف شده که بر روی برخی از این مهرها با قدمتی حدود پنج هزار سال ، این نماد دیده می شود . در هزار ه ی چهارم قبل از میلاد در تل باکون مردوشت ( شیراز ) آوندهای سفالین ، سفالینه های شکسته و منقوش نیز این نشانواره را بر خود دارند . در حفاریهای باستان شناسانه در گیلان فسا در استان شیراز، ظرف سفالین قرمز رنگی مربوط به هزاره چهارم قبل از میلاد بدست آمده که طرح این نماد را بر روی آن می بینیم . این نشانواره را در تپه سیلک کاشان ، یکی از شاخص ترین تپه های پیش از تاریخ ایران بر روی ظرفی سفالی که قدمتش به هزاره ی اول قبل از میلاد می رسد و همچنین بر روی یک کوزه از همین تپه نیز ، می توان دید . جام زرینی در کلاردشت در سال ۱۳۱۸ خورشیدی به دست آمده که بر روی آن پیکره ی شیری را مشاهده میکنیم که بر روی کپلش چلیپای شکسته مشهود است . لازم به ذکر است که شیر در نزد آریاییان مقام بالایی داشته و دارای عظمت بوده و نیز یکی از مظاهر آیین مهری نیز محسوب می شده . کاسه زرین زیبایی در کاوشهای تپه ی حسنلو واقع در جنوب ارومیه کشف شده که این کاسه نیز پیکره ی شیر و شیربان را نشان می دهد و جالب آنکه دوباره در اینجا بر روی کپل شیر ، نشانواره دیده می شود . گردنبند زرینی که سه چلیپا را در خود نشان می دهد ، در کاوشهایی که توسط آقای شهیدزاده در سال ۵۶- ۱۳۵۵ خورشیدی در شهر رودبار گیلان به دست آمده که مربوط به هزاره ی اول قبل از میلاد می باشد . همان طور که مشخص است این نشانواره از دوران های مختلف گذر کرده . در گرمی آذربایجان گورهایی به صورت خمره مانند یافت شده که در میان آنها تکه پارچه ای با طرح چلیپای شکسته مشهود است . در همین دوران و همین مکان تکه سفالی از یک خمره بدست آمده که بر سطح آن ، نشانواره را به صورت برجسته مشاهده میکنیم . هم اکنون این تکه سفال در موزه ی ایران باستان حفاظت می شود . این نشانه تنها بر سطح ظروف سفالین و زرین و اشیاء زرین و تکه پارچه ها مشهود نیست . این نشانواره بر روی سکه های باستانی نیز مشهود است از جمله سکه مهرداد دوم که ۳۸ سال سلطنت کرد و اشک نهم . در آن دوران نیز نشان چلیپای شکسته را بر روی گردنبند ها تصویر می کردند و این مطلب زمانی روشن می شود که ما به آویزه ی گردنی از جنس عقیق که از جوبن گیلان یافت شده بر می خوریم که در سال ۱۳۴۵ خورشیدی به دست آمده . در ویرانه های کاخی در کوه خواجه سیستان که قدمتی طولانی دارد و مقر فرمانداری اشکانیان بوده و دارای گچبریهای زیبایی ست ما شاهد نماد چلیپای شکسته هستیم . بر روی کلاه اردشیر ساسانی ، بینانگذار شاهنشاهی ساسانیان در پارس نیز نشانواره مشهود است . در ویرانه های کاخی در بیشابور مربوط به ساسانیان چلیپای شکسته حضور دارد و نیز در گچبریهای قلعه ی یزد گرد که از جزیره ی کیش به دست آمده و کاخ تیسفون در عراق امروزی . نشانواره بر سکه ی سیمینی که در موزه ی بریتانیا نگهداری می شود و به پاکه ( فرمانداری پارسی که قبل از پیدایش دولت ساسانی فرمانروایی می کرده ) تعلق دارد ، دیده می شود ، همچنین بر روی سکه ی بهرام ، سکه ی نرسی پسر شاپور که این سکه ها با نام شاهنشاه در شهرها ی ایران ضرب می گردیده اند . آوند پایه دار سفالینی متعلق به ۳۵۰۰ فبل از میلاد در بررسی های ۱۳۱۰ خورشیدی از تپه ی باستانی حصار دامغان یافت شده که چلیپا را نشان می دهد . گردونه ی مهر در بسیاری از آثار مشابه بدست ‎آمده توسط باستانشناسان در طول تاریخ دیده می شود . این نماد حتی در نگاره ها و معماری مذهبی پس از اسلام نیز مشهود است .

مقبره شاه نعمت اله ولی در ماهان کرمان دو مناره دارد که تمام آن با چلیپا تزیین شده است ، این صلیبها دو نوع اند ، یکی سفید و دیگری سیاه.

مناره باغ قوشخانه اصفهان با صلیب های مجوفی که در صلیب های شکسته ادغام شده اند تزیین شده است. ترکیب چلیپا و چلیپای شکسته به عنوان یک واحد تزیین حاصل تفکری هنرمندانه است.

آرامگاه شیخ صفی‌الدین در اردبیل کاشی‌های تزیینی فراوانی دارد. در قسمت بالای این تصویر یک پیکان سیاه در زمینه سفید دیده می شود . این پیکان اضافه شده است تا چلیپای خطی سیاه که در بین دو چلیپای شکسته سفید قرار گرفته نمایان شود.

 

گردونه مهر در سرزمین های دیگر

چلیپای شکسته علاوه بر ایران در بسیاری از اقوام و ملل دیگر نیز مشهود است که گاه تاریخ آن بسیار کهن می باشد . نشانواره در نزد اقوام و سرزمین هایی نظیر مصر ( از دوره ی بطمیوس به بعد ) ، هندوستان ، چین ، رم ، ژاپن ، آشور در شمال عراق ، انگلستان ، ایسلند ، لیتوانی و آلمان و در ملت هایی چون سرخ پوستان امریکایی ، بوداییان ، اسکاندیناوی و تیوتنی ، سامی ، هیتیت ها و … حضور داشته و در اماکنی چون آنوردیک عشق آباد ، اوزکند ، آرامگاه یوسف فرزند قیصر ( نخجوان ) ، مدرسه ی میرعرب ، مدرسه ی کاراتای ( ترکیه ) ، آرامگاه خواجه عبدالله انصاری ( افغانستان ) و … حضور داشته و دارد . مورد باستان شناسی بسیار جالب توجه و شگفت آوری نیز پیرامون این نماد در دهکده ای به نام مزین در اکراین یافت شده که در آن نماد بر روی عاج یک ماموت دیده شده . البته هنوز مشخص نیست که آیا این عاج در سیبری به دست آمده و در همان زمان ماموت ها نشانواره بر روی آن حکاکی شده و یا بعدها توسط افرادی دیگر این نماد بر روی آن به تصویر در آمده . به هر حال تاریخ نماد حکاکی شده بر این عاج به وضوح مشخص نیست . گردونه ی مهر نزد اقوام غیر ایرانی معانی و مفاهیم مختلفی داشته از جمله : ۱- نماد الوهیت آریایی ۲- چهار عنصر اصلی ( آب ، باد ، خاک ، آتش ) ۳- زندگانی طولانی ۴- حرکت آب ۵- هست و نیست ، بود نبود ، بست وگسست ۶- یک پیکره ی قرار دادی انسان با دو دست و دو پا ۷- دور کننده ی چشم زخم و اهریمنان و نیروی درمان بخش ۸- دو ترکه ی بر هم نهاده برای روشن کردن آتش ۹- نگاره مثبت و دارنده ی بار مثبت و سازنده ۱۰- نمودار پرواز ۱۱- دوکهای نخ ریسی آغازین ۱۲- خورشید ۱۳- نماد ستارگان و… این احتمال وجود دارد که ریشه ی معانی و مفاهیم چلیپا در اقوام گوناگون در نزد قوم آریا باشد دستاوردها نتیجه ای. در این میان ، بنابر گزارشات و شواهد به دست آمده ، خالق احتمالی این نشانواره در رده ی نخست ، آریاییان هستند .

گردونه مهر در هند

چلیپای شکسته در هند سواستیک یا سواستیکا۲ ( سانسکریت ) نامیده می شود . این نماد در باور هندیان نمادیست از حرکت خورشید ، نیک بختی و افزونی . در گروهی از اماکن مذهبی هند ، چه در گذشته و چه در زمان حال ، سواستیکا مشهود بوده و ریشه هایی بسیار کهن دارد . در شماری از نگاره های کف پای بودا متعلق به سده های قبل و بعد از میلاد ، این نشان به کار می رفته و در آیین بودا نیز کاربرد یافته است . چلیپای شکسته در آیین جینسیم۳ نیز حضوری محسوس دارد . بسیاری از جینیست ها ، این نشان را بر سر در خانه های خود نقش زده و بر این باورند که سواستیکا دارای نیرویی ست که خوشی ، برکت و ثروت را به ارمغان می آورد. به طور کل ، سواستیکای راست گرد در هند نمادیست از خورشید ، روشنایی ، خوشی ، بهار و تابستان و در مقابل ، سواستیکای چپ گرد نماد تاریکی ، شب ، وحشت ، جادو ، پاییز و زمستان است .

گردونه مهر در چین و ژاپن

چلیپای شکسته در چین با نام باستانی وان۴ داری تاریخی کهن است . این نماد بیشتر در آیین دائو۵ تجلی یافت . دائو یا تائو۶ از آیین های باستانی چین محسوب می شود که بنیانگذار آن را شخصی به نام لائوزه۷ به معنای استاد پیر می دانند ، گویی که گروهی از تاریخ دانان وی را شخصیتی خیالی و افسانه ای می پندارند. لائوزه حدوداَ همدوره ی کنفوسیوس۸ ( ح ۵۵۱ تا ۴۷۹ ق.م ) بود ، اما از زندگی و تعلیمات وی اطلاعات بسیار مختصری در دست است که صحت آنها هنوز در پرده ای از ابهام است . تنها اثر مکتوب به جا مانده از استاد پیر ، کتابی تحت عنوان دائو د جینگ۹ می باشد که نویسنده ی آن را لائوزه می دانند . بنیانهای فلسفی آیین دائو بر تعادل و تعامل میان دو نیروی یین۱۰ و یانگ۱۱ استوار است . یین نماد نیروی زنانه ، زمین ، روشنایی و … می باشد که در مقابل یانگ یا نیروی مردانه ، آسمان ، تاریکی و … قرار دارد . دائو گرایان بر این باورند که این دو نیرو در جهان هستی در گردشند و این گردش بر اساس قوانین طبیعت صورت می گیرد . در این میان ، طبیعت و هستی خود پیرو دائوست . گردونه مهر در فرهنگ و آیین های چینی حضور یافته و مفاهیم جدیدی را در بر گرفت . چلیپای شکسته ی راست گرد نمادیست از یانگ و چپ گرد ، نماد یین . رنگ های این نشانواره نیز در چین معانی و مفاهیم ویژه ای داشت ؛ رنگ سبز نماد برکت در کشاورزی ، آبی مظهر برکت آسمانی ، قرمز نماد برکت قلب بودا و زرد نمودار خوشبختی و نیک فرجامی . بنابر گزارشات تاریخی ، امپراتوریس چین با نام وو۱۲ ( ۷۰۴ ۶۸۴ م ) در زمان دودمان تانگ۱۳ ، چلیپای شکسته را به عنوان نماد و سمبلی از خورشید مقرر کرد . این نماد در چین مفاهیمی نظیر تداوم ابدی بدون آغاز و انجام ، تجدید ابدی حیات ، تکامل و تعالی ، حرکت بر طبق قاعده و قانون ، طول عمر ، بر کت ، طومار رعد و … را در بر دارد. چلیپای شکسته از چین به کره و سپس به ژاپن راه یافت و در زبان ژاپنی با نام مانجی۱۴ شناخته شد . این احتمال وجود دارد که نشانواره از طریق ورود آیین بودا به ژاپن راه یافته ، هر چند که این نظر نمی تواند قطعیت کامل داشته باشد . در هر حال در ژاپن ، عموماَ چلیپای شکسته نمادی ست از معابد بودایی و آیین بودا . در حالت کلی هر دو جهت گردش نشانواره در ژاپن معانی و مفاهیم سازنده و خجسته ای را در بر دارد . گردونه ی چپ گرد با نام ئوموته مانجی۱۵ نمادی ست از عشق و رحمت و گردونه ی راست گرد یا یورا مانجی۱۶ نمادی از بصیرت ، آگاهی و قدرت .

 

نشان گردونه مهر در آیین بودا دارای مفاهیم متعددی ست ؛ از جمله چهار نشانه ، چهار حقیقت عالی ، به گردش در آوردن چرخ آیین ، رفتن راهبان و آموزگاران به چهار گوشه ی هند و جهان ، در چرخش بودن نظام طبیعت و چهار عنصر ، که نمادیست از فنا پذیری و عدم پایداری موجودات و … در این میان دو تفسیر ، بسیار جالب توجه است . نخست آنکه این نماد را راز پنهانی آیین بودا می نامند . عمق آیین بودا و تجربه ی بوداگی صرفاً یک تجربه ی انحصاری ست ، غیر قابل انتقال و غیر قابل تفسیر و توضیح و یا شاید این نماد به مفهوم دیگری اشاره دارد که باید آن را کشف کرد . دومین مفهوم و معنا که عمومیت بیشتری دارد آن است که چلیپای شکسته نمادی ست از قلب بودا ، به همین علت در تمثال ها ، نشان چلیپا بر روی سینه ی برهنه ی بودا ترسیم می شود و به مهر دل بودا مشهور است . این نشانواره بیشتر در تمثال های بودا در چین دیده می شود و شاید نشان از همآغوشی آیین دائو و آیین بودای چینی داشته باشد . معنای دیگر چلیپا در آیین بودا که صرفأ یک گمانه زنی شخصی ست آن که ممکن است این نماد نقطه ی اتصال بودا و قوم آریا باشد . هر چند که این نماد در بسیاری از نقاط جهان و بسیاری از فرهنگ ها و اقوام یافت می شود اما نکته ی فابل توجه آن است که به ندرت چلیپای شکسته بر روی بدن تمثال ها به تصویر آمده و عموماَ در کنار دیگر موضاعات جای گرفته و یا به صورتی مجزا و با اشکال گوناگون ترسیم شده . این که آیا بودا از اقوام آریایی بوده یا نه صرفاَ یک گمانی زنی شخصی۴۶ بر اساس دستاوردهای ابتدایی پیرامون این مسئله می باشد که نیازمند بررسی های گسترده است . استفاده از نشان چلیپای شکسته در تمامی تمثال های بودا عمومیت ندارد ، اما این نشان در بسیاری از معابد بودایی جهان و شماری از تمثال ها و نگاره ها مشهود است . همانگونه که در ژاپن این نشان ، نمادی از آیین بوداست . این نشانواره خود از اسرار آمیز ترین نمادهای چهان بوده و بسیار جالب است که بوداییان بار دیگر آن را به صورت یک راز معرفی می نمایند . این نماد علاوه بر تمثال های بودا ، گاه در نگاره ها و پیکر ه های دیگر افراد آیین و بودی ستوه ها۴۷ دیده می شود. از جمله خدا بانوی رحمت ، بودی ستوه گوان یین۴۸ که در چین محبوبیت بسیاری دارد . گردونه ی مهر در آیین بودا ، نشانی ست از تداخل و تعامل بسیار پیچیده ی فرهنگ ها ، باورها و تاریخ جهان باستان که گوشه های بسیاری از آن ، در پرده ای از ابهام نهفته است .

پی نوشت ها :

۱- در سیستان

۲- wastika یا Suvastika

۳- Jainism

۴- Wan

۵- Dao

۶- Tao

۷- LaoTzu یا Laozi

۸- Confucius ،که در واقع شهرت اصلی وی کونگ زه Kong Zi ، به معنای استاد کونگ می باشد ( غربی ها به لاتین کنفوسیوس می نامند . ) در حقیقت نام اصلی او Kon Qin بوده .

۹- Tao Te Ching یا Dao De Jing

۱۰- Yin

۱۱- Yang

۱۲- Wu

۱۳- ‏Tang

۱۴- Manji

۱۵- Omote Manji

۱۶- Ura Manji

۱۷- Shakya یا Sakya ساکیا

۱۸- Siddhartha Gautama ( سانسکریت )Siddhattha Goatama ( پالی )

۱۹- Maha Maya Davi

۲۰- Suddhodana

۲۱- Raja لقب پدر بودا در بعضی مدارک و گزارشات تاریخی .

۲۲- Lumbini ،این منطقه که در زمان تولد بودا یک بیشه پر درخت بوده است ، اکنون در نپال واقع شده ، در دویست و سی کیلومتری شمال بنارس .

۲۳- در گروهی از گزارشات ذکر شده است که بودا از پهلوی مادرش متولد شد ، عملی شبیه به سزارین .

۲۴- Yasodhara برای وی نامهای گوناگونی ذکر شده است از قبیل بهدا ( Bhadda ) ، سوبهدکا ( Subhaddaka ) و بمبه ( Bimba )

۲۵- Nimithe

۲۶- Rahula (در روایاتی ذکر شده که راهوله در زمان خروج بودا از قصر هفت روزه بوده )

۲۷- بنابر گزارشاتی احتمالاً سی ساله.

۲۸- Bodhi به معنای روشن شدگی . در واقع این درخت یک درخت استه (Assattha ) یا (Pippala ) بوده ، نوعی انجیربن که به انجیر بزچرانان هم معروف است .

۲۹- Mara . در آیین بودا ، شیطان نه یک وجود یا نیرویی خارجی ، بلکه وهم و نیرویی ست درونی . شیطان در داستانها شکلی نمادین داشته و بیشتر در افسانه ها حضور دارد .

۳۰- بدی یا بدهی (سانسکریت ) معادل وو (چینی ) و ساتوری (ژاپن )

۳۱- Isipatana باغ آهوان : منطقه ای در بنارس که امروزه سرنات Sarnath گفته می شود .

۳۲- Benares ، (موعظه بودا در بنارس ) به ( گفتار به گردش در آوردن چرخ آیین ) یا Dhammacakkappavatana مشهور است .

۳۳- Kusinara – کاسیای کنونی ، در پنجاه و پنج کیلومتری شرق گواخپور .

۳۴- Nirvana ( سانسکریت ) مقصد نهایی بوداییان است که فرد پس از رهایی به آن می پیوندد و از دایره مرگ و زندگی خارج شده و دیگر تولدی نخواهد داشت .

۳۵- Dharma ( سانسکریت ) یا Dhamma ( پالی ) ، در کتب فارسی آن را درمه ، دارمه ، دمه ، دارومه ، داروما و … هم نوشته اند .

۳۶- سنگه Sangha به معنای انجمن بوداییان

۳۷- Dukkha Sacca

۳۸- Dukkha Samudaya

۳۹- Nirodha

۴۰- Dharma Cakra یا Dharra Chakra

۴۱- Ariya Atthangika Magga

۴۲- Gandhara

۴۳- Ashoka

۴۴- برداشت شخصی مولفین مقاله

۴۵- Nagga

۴۶- گمانه زنی شخصی مولفین مقاله

۴۷- Bodhisattva

۴۸- Guan yin یا Kuan yin ( چینی ) و Cannon ( ژاپنی )

 

منابع و ارجاعات :

۱- بختور تاش ، دکتر نصرت الله ، نشان رازآمیز ، انتشارات فروهر ، ۱۳۸۰

۲- پاشایی ، ع ، بودا ، انتشارات فیروزه ، ۱۳۷۵

۳- جلالی نائینی ، دکتر سید محمد رضا ، هند در یک نگاه ، نشر شیرازه ، ۱۳۷۵

۴- شایگان ، داریوش ، ادیان و مکتب های فلسفی هند ، نشر امیر کبیر ، ۱۳۸۳

۵- فیروزمندی ، بهمن و سرافراز ، علی اکبر ، باستان شناسی و هنر دوران تاریخی ، نشر عفاف ،۱۳۸۱

۶- فیروزی ، حمید ، سهم ایران در تمدن جهان ، ۱۳۷۹

۷- کریدز ، مایکل ، بودا ، ترجمه علی محمد حق شناس ، نشر طرح نو ، ۱۳۷۲

۸- ولفگانگ شومان ، هانس ، آیین بودا ، ترجمه ع . پاشایی ، نشر فیروزه ، ۱۳۷۵

۹- ویلسون راس ، نانسی ، بودیسم ، ترجمه منوچهر شادان ، انتشارات بهجت ، ۱۳۷۴

۱۰- پاسپرس ، کارل ، فیلسوفان بزرگ ، ترجمه دکتر اسدالله مبشری ، انتشارات پیام ، ۱۳۵۳

۱۱- نصرت الله بختورتاش, گردونه خورشید یا گردونه مهر, موسسه مطبوعاتی عطائی۱۳۵۶

 

جامع یزد

اصفهان – وند

یزد – امیرچخماق

 

تصویر سمت راست شبیه یک کلاه سوراخ است و سمت چپی شبیه یک چرخ‌دنده؛ اما هر دوتاشان پشت و روی یک مهر مسطح باستانی‌اند، این مهر دگمه‌ای که از نزدیکی قم به دست آمده است با بندی که از سوراخ آن می‌گذرد، از گردن آویزان می‌شده تا گم نشود .

نقش این مُهر به گردونۀ ایزد مهر (میترا) مشهور است و رمزی است از گردش خورشید و وفای به عهد. شاید با این نقش ، ایزد مِهر را شاهدی برای قرارداد می‌گرفته‌اند .

جهت گردش گردونه روی مهر، ساعتگرد است اما اثری که از مهر به جا می‌ماند، برعکس و موافق گردش روزانه خورشید (از شرق به غرب) است. شاهنامه فردوسی: بدین مهر ومنشور یزدان گواست/ که ما بندگانیم و او پادشاست

 

نشان گردونه مهر (صلیب) نقش

رستم – شیراز

نشان شاهین – تخت جمشید

c

نشان شاهین – دوره هخامنشیان

 

قسمتی از یکی از دیوارهای کاخ‌های هخامنشی در

شوش؛ این دیوار هم اکنون در موزه لوور موجود است.

برچیده از : http://gardoonehmehr.bravehost.com

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
6 نظرات
  1. امامی می گوید

    با سلام
    از مقاله خیلی خوب قرار داده شده بر روی سایت درباره «نقش گردونه مهر» سپاسگزارم. چون بسیار مفید و جامع بود. اما منابع داده شده در پایان متن به نظر کامل نمی رسد. چون اینجانب به تمامی منابع رجوع کرده ام. لطفاً در صورت امکان تمام منابع و ارجاعات را نویسنده محترم برای مطالعات بیشتر، بر روی مقاله درج کنند. با تشکر

  2. کاوه فاضل بسطامی می گوید

    با سلام
    از پیگیری مطالبِ تاریخی تان ممنون و متشکر .
    در مقاله ( گردونه مهر در ایران باستان “خورشید” ) از دو تصویر شاهین استفاده کرده اید که هر دو توضیحِ تصویر ، اشتباهی تاریخی است که در دهه های اخیر در بینِ مردم رایج شده است و متاسفانه گسترش پیداکرده است . اول تصویر ( نشان شاهین – تخت جمشید ) که این سرستون ها ، تندیسی از مرغِ چمروش است که نگاهبانِ ایران زمین بوده است و متاسفانه به اشتباه آن را هما نامگذاری کرده اند .
    دوم ( نشان شاهین – دوره هخامنشیان ) که این نمادِ ایرانی ، تصویری از مرغِ هما ست و شاهین نیست .
    اشتباهاتِ به نظر کوچکِ تاریخی ، به نسل های آینده منتقل می شود.

  3. علی می گوید

    اون نشان تخت جمشیدمربوط به یک موجود افسانه ای شیردال (شیر+عقاب) بوده و شاهین نیست !

  4. حسن می گوید

    سراسر خرافات و خرافه پرستی دوران سیاه تاریخ بشری و اداب و. رسوم ادمخوارانی که برای خدایگان بهترین جوانان را قربانی می کردند و تاریخ تحریف شده که اغلب توسط یهودیان باستانگرا مدیریت میشود

    1. دانیال می گوید

      گردونه شانس ایترنت رایگان واقعی

    2. صادق ظفری می گوید

      یهودیت باستانگرا!!! این نمادها با آثاری کاملا تاریخی و بر اساس یافته های باستان شناسی و معتبر تاریخی بیش از دین یهود داره. دین مهر و آیین ها و نمادهای اون مربوط پیش از دین یهود هست و ربطی به آیین یهود نداره. دوران سیاه بشری و رسوم آدمخواری!!۱ مگر مهرپرستان آدمخوار بودند؟ بهتر است بیشتر مطالعه کنید.

ارسال یک پاسخ