منوچهر     

از ایرج، باوجود بدخواهی‌های سلم و تور، دختری به نام وَزَک یا گوسزَک باقی می‌ماند. فریدون این دختر را پنهان می‌پرورد و او را به همسری برادرزادۀ خود پَشَنگ درمی‌آورد. از این دختر، منوچهر به وجود می‌آید که در ایرانشهر یعنی سرزمین ایران به فرمانروایی می‌رسد و به کینه خواهی نیای خویش با پهلوانی چون کارن یا قارن کاویان(پسر کاوۀ آهنگر)، سام نریمان، گرشاسب، قباد و … بر لشکریان سلم و تور می‌تازد و آنان را از پای درمی‌آورد. فریدون سالخورده منوچهر را به سام نریمان می‌سپارد و خود جان به جان‌آفرین تسلیم می‌کند.

منوچهر شخصیتی مرموز در اسطوره‌هاست که اصل او بنا به برخی نوشته‌ها به ایزدان می‌رسد. التقاطی از بن‌مایۀ نخستین انسان هندی، منو، و نیای ایرانیان را در او می‌توان دید؛ چون از نام او برمی‌آید که او نژاد منو دارد. در اسطوره‌های هندی پس‌ازاینکه جمشید سرور دنیای مردگان می‌گردد، مقام نخستین انسان به منو داده می‌شود. منوچهر فرمانروایی خود را در ایرانشهر استحکام می‌بخشد. در متن‌های پهلوی، جنگ با افراسیاب در دوران حکومت اوست. سنت‌های دینی در متن‌های اوستا و پهلوی با سنت‌های شاهنامه و دیگر منابع در مورد رویدادهای این دوره تفاوت‌هایی دارد.

درجایی از کتاب‌های پهلوی سخن از این است که افراسیاب آب را از ایرانشهر بازداشت. برای باز آوردن آب و حل این مشکل، سپندارمد، ایزد بانوی زمین، به شکل دوشیزه‌ای با جامه‌ای پرشکوه به خانۀ منوچهر داخل شد. بنا بر متن‌های پهلوی، افراسیاب دلباختۀ سپندارمد می‌شود و از او خواستگاری می‌کند. سپندارمد نخست افراسیاب را وامی‌دارد که آب را به ایرانشهر بازآورد و چون از همه‌چیز مطمئن می‌شود، دوباره زمین فرو می‌رود

 

نسخه خطی شاهنامه: تاجگذاری منوچهر

 

منبع:

  • کتاب  اساطیری ایران، اثر ژاله آموزگار،
    انتشارات سمت، چاپ شده در مهر ۱۳۹۵
  • تهیه الکترونیکی: سایت ، اِنی کاظمی

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ