سلسله کمنن (۱۱۸۵-۱۰۵۷ میلادی)

پس از مرگ تئودورا در ۱۰۵۶ میلادی هرج و مرج در امپراتوری بیزانس حکمفرما گردید. اشراف درباری میخاییل ششم را نامزد امپراتوری کردند، اما سپاهیان مایل بودند سرداری به نام اسحاق کومنتوس به این مقام برگزیده شود. میخاییل به سلک رهبانان در آمد و کومنتوس در سال ۱۰۵۷ میلادی به عنوان امپراتور قدم به پایتخت نهاد و سلسله مقدونیان پس از ۱۹۰ سال حکومت به پایان خویش رسید و سلسله کمنن پا به عرصه وجود نهاد.

اسحاق کومنتوس بعد از دو سال استعفا داد، قسطنطین دوکاس، رئیس سنا، را به‌جانشینی خود معین کرد و خود وارد صومعه ای شد. هنگامی که قسطنطین درگذشت (۱۰۶۷ میلادی)، بیوه وی آئودوکیا مدت چهار سال نایب السلطنه شد، اما حوایج جنگ، وجود رهبر سختگیرتری را ایجاب می‌کرد؛

به همین سبب وی به عقد ازدواج رومانوس چهارم در آمد و تاج بر سر وی نهاد. رومانوس در ملاذگرد از ترکان شکست خورد (۱۰۷۱ میلادی)، سرشکسته به قسطنطنیه بازگشت، از مقام امپراتوری خلع و زندانی شد، او را نابینا ساختند و به حال خود رها کردند و بر زخمهایش مرهمی نهادند تا از این طریق جان سپرد (دورانت، ۱۳۷۳ ب، ص ۵۵۴). پس از عزل او نیسه فور سوم (۱۰۸۱-۱۰۷۸ میلادی) به قدرت رسید (ممتحن، ۱۳۷۰، ص ۷۱۹).

عکس سکه با طرح تئودورا %d8%b3%d9%84%d8%b3%d9%84%d9%87-%d9%83%d9%85%d9%86%d9%86-%db%b1%db%b1%db%b8%db%b5-%db%b1%db%b0%db%b5%db%b7-%d9%85%db%8c%d9%84%d8%a7%d8%af%db%8c Tarikhema.org
سکه با طرح تئودورا

بخش اول: آلکسیس اول (۱۱۱۸-۱۰۸۱ میلادی)

الکسیس اول مشهور به کومنتوس برادرزاده اسحاق کومنتوس در ۱۰۸۱ میلادی به امپراتوری رسید. با زمامداری الکسیس، حزب نظامی و اشراف ملاک و ولایات، به حزب اداری غلبه کرد. در واقع، آلکسیس ترقیات خود را مدیون افتخارات نظامی خود برد و کومنن ها، که خانواده هاشان شاید از سکنه ناحیه (ادرنه) بود، در آسیای صاحب املاک بسیار بزرگ شده بودند. آلکسیس از سال ۱۰۸۱ تا ۱۱۱۸ میلادی سلطنت کرد (لومرل، ۱۳۲۹ میلادی، ص ۱۲۵).

الکسیس، بعد از آنکه با کامیابی تمام امپراتوری روم شرقی را در ضمن جنگ‌های ترکان و نورمانها و اولین جنگ صلیبی رهبری کرد، دوران طویل زمامداری خویش را در میان توطئه ای که مختص امپراتوری بیزانس بود پایان داد. دختر بزرگ وی موسوم به آناکومننا نمونه ای از فضل، زبده ای از حکمت، شاعری صاحب منظومات مختلف، سیاستمداری باریک بین و تاریخ نویسی سرآمد محسوب می‌شد.

بعد از آنکه به عقد ازدواج فرزند امپراتور میخاییل هفتم درآمد، بر ضد برادرش که برای جانشینی پدرش انتخاب شده بود توطئه کرد تا خود جانشین پدر شود. توطئه کشف شد و مورد عفو قرار گرفت و ترک دنیا گفت و در صومعه ای مقام گزید و ماجرای فرمانروایی پدر خود را با عنوان الکسیاد به نشر درآورد (دورانت، ۱۳۷۳ ب، بخش دوم، ص ۸۷۲).

عکس تعمید کنستانتین %d8%b3%d9%84%d8%b3%d9%84%d9%87-%d9%83%d9%85%d9%86%d9%86-%db%b1%db%b1%db%b8%db%b5-%db%b1%db%b0%db%b5%db%b7-%d9%85%db%8c%d9%84%d8%a7%d8%af%db%8c Tarikhema.org
تعمید کنستانتین

الکسیاد تاریخ امپراتوری پدرش است که به یونانی فصیح نوشته شده است و در آن خاطرنشان شده که امپراتور از هر طرف هدف حمله و تهاجم است. در حمله نورمانها، از ونیزیها کمک می طلبد. اما ونیزیها در ازای این کمک بهای گزافی از امپراتور تقاضا می کنند، به‌طوریکه امپراتور در ۱۰۸۲ میلادی امتیازات زیادی به آن‌ها می دهد و خرید و فروش تمام کالاها در اختیار ونیزیها قرار می گیرد. در حقیقت بازار قسطنطنیه در اختیار ونیزیها گذاشته می‌شود (بریتانیکا، اینترنتی، ۲۰۰۴).

امپراتور جدید با موقعیتی تقریبا به همان اندازه ناگوار مواجه شد که هراکلیوس در اوایل قرن هفتم مواجه شده بود. نورمان ها، پس از بیرون راندن بیزانسی‌ها از ایتالیا، پیشروی خود را متوقف نکردند، بلکه از دریای آدریاتیک گذشتند و به سواحل امپراتوری در بالکان رسیدند. ترک‌ها هنوز در حال پیشروی در آسیای صغیر به سوی قسطنطنیه بودند. آلکسیس اول، برای مقابله با این تهدیدها، تنها حکومت و سپاهی را در اختیار داشت که خیانت، بی کفایتی، فساد و بزدلی آن را از پا انداخته بود.

الکسیس اول، با بازسازی سپاه امپراتوری با پول گرفته‌شده از کلیسای بیزانس شروع کرد. سپس در ۱۰۸۲ میلادی شهر ایتالیای ونیز را تشویق کرد که با تامین کشتیهای جنگی برای مقابله با نورمانها موافقت کند. امپراتور، در عوض این کشتیها، حقوق تجارت در امپراتوری را به ونیز واگذار کرد. همچنین عواملی را به سیسیل فرستاد تا بین اهالی ایتالیایی و اربابان نورمان آن‌ها، درگیری به وجود آورند.

در پایان، نورمانها ناگزیر شدند از سرزمین اصلی ایتالیا عقب نشینی کنند (کوریک، ۱۳۸۳ ب، ص ۱۰۸). آلکسیس همچنین توانست ترکان سلجوقی را از پیشروی باز دارد. او از ضعف دشمن تا آنجا که ممکن بود بهره برداری کرد و رهبران ترک را بر ضد یکدیگر به بازی گرفت. فرمانروایی سلجوقی ازآن‌رو نتوانست شهری کوچک در بیزانس را به تصرف در آورد که الکسیس او را با رشته سرگرمیهای مختلف، ازجمله جشنها و مسابقات ارابه رانی، مشغول نگه داشت و همزمان توانست استحکامات آن شهر را تقویت کند.

آلکسیس همچنین کلیسای روم را به پشتیبانی از نخستین جنگ صلیبی متقاعد کرد. نتیجه بازگشت بخش مهمی از آسیای صغیر به زیر تسلط امپراتوری بود (کوریک، ۱۳۸۳ الف، ص ۱۰۹).

قیصر مزبور از بسط دولت ترک متوحش شد و به عیسویان اروپای غربی پناه برد و از آن‌ها کمک طلبید. او از صلیبیون پیمان گرفت که به نفع او جنگ کنند و از محاربات مقدس فواید مادی و خاکی در نظر نگیرند و هر قدر از اراضی که در تصرف دارند به دولت روم شرقی بدهند. قیصر از پیشرفت صلیبیون در جنگ اول صلیبی استفاده کرد و ترکان سلجوقی را به عقب راند و قسمتی از اراضی از دست رفته را مجددا در تصرف آورد. صلیبیون نیز به پیمانی که داده بودند رفتار نکردند و دولتی از خود در فلسطین تشکیل دادند و زمانی آن دولت را تا نزدیک انطاکیه توسعه دادند( شیبانی، ۱۳۱۴، ص ۳۵۰).

 

عکس پادشاه دیوید در لباسهای امپراطور بیزانس %d8%b3%d9%84%d8%b3%d9%84%d9%87-%d9%83%d9%85%d9%86%d9%86-%db%b1%db%b1%db%b8%db%b5-%db%b1%db%b0%db%b5%db%b7-%d9%85%db%8c%d9%84%d8%a7%d8%af%db%8c Tarikhema.org
پادشاه دیوید در لباسهای امپراطور بیزانس

 

بخش دوم: کالویوهانس (۱۱۴۳-۱۱۱۸ میلادی)    

الکسیس اول در ۱۱۱۸ میلادی مرد و پسر بزرگش یحیی، معروف به کالویوناهس’، به‌جای پدر امپراتور روم شرقی گردید.سیاست الکسیس در دوره حکومت پسرش و همچنین نواده اش مانوئل اول از۸۰-۱۱۴۳ میلادی دنبال گردید. در این دوره دخالت کشورهای اروپای غربی در مسائل داخلی امپراتوری بیزانس شدت گرفت (بریتانیکا، اینترنت، ۲۰۰۴).

یحیای دوم (یوحنای دوم) با پاکدامنی، شایستگی اداری و مبارزاتی توأم با پیروزی بر دشمنان مشرک، مسیحی و مسلمان مایه شگفتی اروپا شد. چند صبای ظواهر امر دال بر آن بود که وی امپراتوری را به حشمت و وسعت سابق خود خواهد رسانید، اما، براثر خراشی که از تیر زهرآلوده ای در ترکش خویش برداشت، زندگی و آرمانهای وی به پایان آمد (دورانت، ۱۳۷۳ ب، ص ۸۷۲). از اخلاق او بسیار تمجید کرده‌اند. خواهر فاضله و تاریخ نویس او بود که دعوی سلطنت در سر داشت و بر ضد برادر توطئه کرد.

او پس از کشف توطئه و اقرار به گناه گفت «طبیعت در خلقت ما دو نفر اشتباه کرده به من روح مردی و به برادرم روح زنی داده است، لذا تخت وتاج روم مرا سزاست.» از نیکی برادرش همین بس که او را بخشید و اموال بسیار که حکومت از او ضبط کرده بود به او مسترد نمود و او را بیش از پیش محترم داشت. پس از این واقعه قیصر مزبور محبوب مردم و خانواده اش قرار گرفت و دیگر در مدت سلطنتش حادثه بدی برای او رخ نداد. در دوره او که ۲۵ سال بود، مجازات اعدام موقوف شد. به عقیده او دولت می بایستی به تزکیه اخلاق مردم بپردازد و از این راه از معاصی جلوگیری کند، نه آنکه به اتلاف نفوس پردازد.

او می گفت نباید به مردم مالیاتهای سنگین تحمیل کرد و به مخارج ظاهرسازی افزود. بدین ترتیب، او اصلاحات بسیار در زندگی سیاسی و اجتماعی قسطنطنیه انجام داد. طبیعی است که در چنین فردی جسارت و جنگ آوری برجسته نیست، مع هذا او چند دفعه شخصاً به جنگ ترکان رفت و آن‌ها را از نزدیکی بوسفر دور کرد و در رأس قشون فاتح به دارالملک مراجعت نمود. قیصر مزبور در شکارگاه آنازاربا در کیلیکیه دچار سانحه شد و درگذشت (شیبانی، ۱۳۱۴ ص ۳۵۱).

عکس یوشع رول، مقاله یونانی برجسته قرن دهم که احتمالا در قسطنطنیه (کتابخانه واتیکان، رم) ساخته شده است. %d8%b3%d9%84%d8%b3%d9%84%d9%87-%d9%83%d9%85%d9%86%d9%86-%db%b1%db%b1%db%b8%db%b5-%db%b1%db%b0%db%b5%db%b7-%d9%85%db%8c%d9%84%d8%a7%d8%af%db%8c Tarikhema.org
یوشع رول، مقاله یونانی برجسته قرن دهم که احتمالا در قسطنطنیه (کتابخانه واتیکان، رم) ساخته شده است.

بخش سوم: مانوئل اول (۱۱۸۰-۱۱۴۳ میلادی)     

یحیی چهار پسر داشت. دو پسر بزرگش پیش از او مردند. پس از او پسر کوچکش مانوئل اول بر تخت نشست. او در زمان پدرش برابر ترکان رشادت بسیار از خود نشان داد و محبوب قشون و مردم شده بود. او برادر بزرگش اسحق را سباستوکراتور یا معاون قیصر نامید. مانوئل از قیاصره خوب و وطن پرست روم شرقی است. در زمان دولت بیزانس مورد احترام و خوف دول همسایه و غیرهمجوار گردید.

او سی و هفت سال سلطنت کرد و پیوسته به جنگ با ترک‌ها و عیسویان و طوایف ساکن حوزه دانوب،  درمصر و سوریه و آسیای صغیر و جلگه های مجارستان و ایتالیا و آبهای سیسیل و و یونان پرداخت و دولتش را در سیاست بین المللی آن روز، از بیت المقدس گرفته تا روم و روسیه، شرکت داد. در مجارستان و در جنگ با مجارها رشادت بسیار نشان داد. مانوئل از محاربات و فتوحاتش نتیجه مثبت به دست نیاورد و در آخرین محاربه ای که با ترکان در موضع پی زید یه در آسیای صغیر انجام داد شکست خورد و لشکرش تارومارشد

در هر جنگی مگر جنگ آخرى فاتح بود. دایما پیشاپیش سربازانش به میدان مبارزه می شتافت، جنگ تن به تن را مغتنم می شمرد. براثر بذل توجه و عنایات وی، بازار ادبیات و تتبع بار دیگر رونق گرفت. در این دوران بود که زوناراس. به نوشتن اثر بزرگ خویش موسوم به خلاصه تاریخ دست زد. مانوئل کاخ جدیدی موسوم به بلاکرنای در منتهی الیه شاخ زرین، کنار بوسفر، بنا کرد. درباره این کاخ می نویسند

عکس مانوئل اول %d8%b3%d9%84%d8%b3%d9%84%d9%87-%d9%83%d9%85%d9%86%d9%86-%db%b1%db%b1%db%b8%db%b5-%db%b1%db%b0%db%b5%db%b7-%d9%85%db%8c%d9%84%d8%a7%d8%af%db%8c Tarikhema.org
مانوئل اول

«زیباترین بنای روی زمین بود. نیمی از دیوارها و ستونهای آن مستور از طلا بود و مزین به جواهرات، که حتی در میان ظلمت شب می درخشید.» در قسطنطنیه قرن دوازدهم رنسانس ایتالیایی فراهم آمد.

این حشمت پایتخت امپراتوری، و جنگ‌های مکرری که برای دفع خطر دشمنان صورت می گرفت مستلزم مالیاتی سنگین بود که تجمل پرستان بر دوش تولید کنندگان ضروریات زندگی می گذاشتند. کشاورزان تهیدست تر و کارگران صنایع دستی شهرها زاغه نشین شدند. تسخیر فلسطین از جانب صلیبیون بنادر سوریه را به روی بازرگانان کشورهای لاتین گشوده بود. به همین سبب یک سوم تجارت دریایی قسطنطنیه به چنگ شهرهای رو به ترقی ایتالیا افتاد. مسیحیان و مسلمانان به یکسان هوس تصرف این گنجینه را، که حاوی هزار سال بود در سر می پروراندند (دورانت، ۱۳۷۳ ب، ص ۸۷۳).

در ۱۱۷۶، ارتش ترک ارتش بیزانس را در ناحیه فریژی در میریوکفالون تارومار کرد. بدین ترتیب، تقریبا یک قرن بعد از ملاذگرد، هر گونه امیدی برای بیزانس مبنی بر اینکه بتواند ترک‌ها را در آسیا مغلوب کند به کلی از بین رفت (لومرل، ۱۳۲۹، ص ۱۲۷). مانوئل در ۱۱۸۰ میلادی فوت کرد.

عکس یک نامه نوشته شده توسط مانوئل اول %d8%b3%d9%84%d8%b3%d9%84%d9%87-%d9%83%d9%85%d9%86%d9%86-%db%b1%db%b1%db%b8%db%b5-%db%b1%db%b0%db%b5%db%b7-%d9%85%db%8c%d9%84%d8%a7%d8%af%db%8c Tarikhema.org
یک نامه نوشته شده توسط مانوئل اول

بخش چهارم: الکسیس دوم (۱۱۸۳-۱۱۸۰ میلادی)       

پس از مرگ مانوئل، پسر ده ساله اش آلکسیس دوم در آوریل ۱۱۸۰ تاجگذاری کرد (هاسی، ۱۹۶۶، بخش اول، ص ۲۱۲). مادرش ماریا که شاهزاده خانمی فرانسوی بود نیابت سلطنت را عهده دار شد. اما با اشکالات داخلی و خارجی آن دوره روم،  مخصوصا با فشاری که از طرف ترکان از طرف شرق وارد می‌آمد، از حکومت قیصر ده ساله و مادر ضعیفش کار مهمی برنیامد و میدان برای اشخاصی که دعوی سلطنت داشتند باز شد. ازجمله یکی از نواده های الکسیس اول و پسر اسحق موسوم به اندرو نیکوس، که به شرارت و خبث طینت معروف بود و در زمان مانوئل محکوم به اعدام و حبس ابد شده و بعد او را بخشیده و آزاد کرده بودند، موقعیت به دست آورد و خود را در مقام حامی دولت و قیم قیصر صغیر در رأس حکومت قرارداد.

دیری نگذشت که الکسیس دوم و مادرش ماریا را از میان برداشت. ماریا چند روز پیش از پسرش شربت مرگ را چشید. نعش او را در دریا افکندند. آلکسیس دوم را چند شب بعد خفه کردند و نزد آندرونیکوس مزبور آوردند. وی با لگد به سر قیصر مرده کوفت و با لحن غضب آلوده گفت «پدرت حرامزاده بوده و مادرت فاحشه و خودت دیوانه بودی» (شیبانی، ۱۳۱۴، ص ۳۵۴). برادر همین آندرونیکوس را گویند که او به مناسبت ترسی که از طرف عمویش قیصر روم شرقی داشت به ترکان پناه برد و در آنجا به دین اسلام داخل شد و دختری از خوانین ترکان را به زنی گرفت و با احترام در دولت ترک زندگی کرد. او را از اجداد سلطان محمد فاتح دانسته‌اند.

عکس پاپ آدریان پنجم %d8%b3%d9%84%d8%b3%d9%84%d9%87-%d9%83%d9%85%d9%86%d9%86-%db%b1%db%b1%db%b8%db%b5-%db%b1%db%b0%db%b5%db%b7-%d9%85%db%8c%d9%84%d8%a7%d8%af%db%8c Tarikhema.org
پاپ آدریان پنجم

بخش پنجم: آندرونیکوس (۱۱۸۵-۱۱۸۳ میلادی)    

او سه سال و نیم سلطنت کرد و با وجود شقاوتی که داشت اصلاحاتی نیز به عمل آورد و بسیاری از مفاسد را از دوایر حکومت و جامعه بیزانس برانداخت. او با سفاکی و بی باکی مخالفان و آنهایی را که احتمال می‌داد باطنا همراه او نیستند نابود کرد. از ترس او دسته دسته از خانواده های اشراف قسطنطنیه فرار می‌کردند و در شهرهای کوچک آسیای صغیر مخفیانه زندگی می‌کردند و باز از شر او محفوظ نبودند (شیبانی، ۱۳۱۴، ص ۳۵۴).

در ۱۱۸۵ میلادی، به انتقام قتل عامی که آندرونیکوس به راه انداخت، نورمانها از سیسیل راه افتادند و با قتل و غارت به داخل تسالونی، دومین شهر بزرگ امپراتوری، راه گشودند. سرنوشت تسالونی و امکان رسیدن نورمانها به قسطنطنیه موجی از وحشت در پایتخت بیزانس ایجاد کرد.

آندرونیکوس، مانند آلکسیس اول، ناگزیر شد برای کمک به توقف نورمانها به ونیز روی آورد. این کمک مانند قبل در ازای حقوق تجاری در داخل امپراتوری، همان حقوقی که در ۱۱۷۱ میلادی لغو شده بود، صورت گرفت. اما این حرکت امپراتور شهروندان وحشتزده قسطنطنیه را راضی نکرد (کوریک، ۱۳۸۳ ب، ص ۱۱۷)  سرانجام، اهالی قسطنطنیه به طغیان برخاستند و شخصی را موسوم به اسحق انژلوس به پادشاهی نشاندند. آندرونیکوس را نخست بر شتری سوار کردند و در شهر قسطنطنیه گرداندند و بعد او را وارونه آویختند و زنده قطعه قطعه کردند. هر کسی از او ظلمی دیده بود تکه ای از بدنش را جدا کرد و به یادگار برداشت. آخرین حرف او این بود «خدایا، مرا رحم کن! چرا نی شکسته را خرد می کنید!» (شیبانی، ۱۳۱۴، ص ۳۵۵). بدین ترتیب، قیصر مزبور جان سپرد (۱۱۸۵ میلادی) و با او سلسله کومنن منقرض گردید.

عکس فردریک بارباروسا پس از شکست خود در نبرد لنانیو %d8%b3%d9%84%d8%b3%d9%84%d9%87-%d9%83%d9%85%d9%86%d9%86-%db%b1%db%b1%db%b8%db%b5-%db%b1%db%b0%db%b5%db%b7-%d9%85%db%8c%d9%84%d8%a7%d8%af%db%8c Tarikhema.org
فردریک بارباروسا پس از شکست خود در نبرد لنانیو

 

منبع:

  • ، نوشته محمد امیر شیخ نوری و محمدرضا نصیری
  • انتشارات پیام نور، چاپ شده در ۱۱ مهر ۹۷
  • تهیه الکترونیکی: سایت ، اِنی کاظمی

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ