رویداد های مهم در تاریخ یونان باستان! (قسمت دوم)
عصر پریکلس (۴۴۵ تا ۴۲۹ ق.م)
پریکلس، یک دولتمرد و سخنور بزرگ آتنی، موفقیت های بزرگی در مجلس یونان بدست آورد. آتن تحت سلطنت او رشد کرد. ساخت پارتنون هم در عصر طلایی پریکلس صورت گرفت.
پریکلس اصلاحات زیادی انجام داد و طبقه پایین اجتماعی اختیارات زیادی داد. فقرا در این شرایط توانستند زندگی خود را بهبود ببخشند. یک گام موفقیت آمیز دیگری که پریکلس برداشت، دادن حقوق به مردم فقیری بود که در جلسات دادگاه به عنوان ژوری حضور می یافتند.
آتنی ها تحصیل کرده بودند. آموزش پسران از خانه ها شروع می شد تا به سن ۷ سالگی برسند و به مدرسه بروند. ریاضیات و موسیقی مهمترین موضوعات آموزشی بود و آموزش های جسمانی جدی به کودکان داده میشد تا روحیه ورزشکاری پیدا کنند. جامعه آتن مردسالار بود و زنان و دختران مجبور بودند در خانه بمانند. پریکلس تا زمان مرگ در ۴۲۹ ق.م همچنان پر قدرت ماند.
جنگ دوم پلوپونز: آتن و اسپارتا (۴۳۱ ق.م)
جنگ بزرگ پلوپونز کل یونان را درگیر کرد ولی به طور کلی بین دو شهر یونان، آتن و اسپارتا بود. این جنگ معروف بود چرا که توسیادیدس، مورخ یونانی آن را تایید کرد. این جنگ تکنیک های مبارزه یونانی را نشان داد که در سه مرحله انجام شد:
مرحله اول، اسپارتا به طور مداوم به آتیکا حمله کرد. آتن از برتری خود نسبت به دریاها استفاده کرد و به سواحل پلوپونز یورش برد. این مرحله از جنگ با امضای معاهده “صلح نیکیاس” در ۴۲۱ ق.م پایان یافت.
با این وجود، معاهده پس از درگیری مجدد آتن و اسپارتا منحل شد. در ۴۱۵ ق.م ، آتن یک سری نیروی اعزامی به شهر سیراکوز فرستاد. این حمله شکست خورد و باعث ویرانی کل ارتش در ۴۱۳ ق.م شد.
این شکست باعث مرحله پایانی جنک شد که به آن جنگ لونیان گفته می شود. در این مرحله آخر، اسپارتان ها حمایت ایرانی ها را دریافت کردند و شورش هایی در آتن صورت گرفت. نابودی ناوگان آتن، جنگ را پایان داد. با این شکست آتن تسلیم شد. تیبز و قرنتس خواهان ویرانی آتن و به بردگی کشیدن شهروندان آن بودند، ولی اسپارتا ممانعت کرد.
طاعون خیارکی آتن (۴۳۰ ق.م)
طاعون وحشتناک آتن ، یک بیماری واگیردار بود که گوشه گوشه شهر را ویران کرد. طاعون تمام منطقه مدیترانه را تحت تاثیر قرار داد. این بیماری دوبار رخ داد ، یکی در سال ۴۲۹ ق.م و دیگری در زمستان ۴۲۷ ق.م…
تحقیقات نشان داد که ۳۰ پاتوژن باعث طاعون می شود و مردم زیادی مردند. مرده ها روی هم انباشته می شدند و در خیابان ها فاسد می شدند یا در گورهای دسته جمعی ریخته می شدند. در برخی موارد مرده ها را آتش می زدند. این بیماری اعتقادات مذهبی مردم را به چالش کشید، چرا که هر چه دعا کردند خدایانشان آنها را نجات نداد. آنها طاعون را از طرف خدا برای حمایت اسپارتا تلقی می کردند/
به قدرت رسیدن الکساندر کبیر (۳۳۶ ق.م)
اسکندر سوم مقدونی، معروف به الکساندر کبیر، پسر پادشاه فیلیپ دوم مقدونی بود. او بعد از مرگ پدرش در ۳۳۶ ق.م به سلطنت رسید. او به بیشتر تمدن های دنیای باستان پیروز شد. لقب کبیر، به خاطر نیروی نظامی و ویژگی های دیپلماتیک او داده شد و نه تنها سرزمین های زیادی بلکه قلب مردمش را بدست آورد. او به عنوان یک پادشاه فرهنگ، اعتقادات، مذهب و زبان یونانی را در سراسر مصر، آسیای صغیر، بین النهرین و هند گسترش داد. او تنها ۳۲ سال داشته که در سال ۳۲۳ ق.م بر اثر مالاریا مرد.
حمله رومی ها ( ۱۴۶ ق.م)
بعد از جنگ قرنتس در ۱۴۶ ق.م ، شبه جزیره یونان تحت کنترل رومی ها در امد. و مقدونیه پایتخت رومی ها شد. برخی یونانیان سعی کردند استقلال نسبی خود را حفظ کنند ولی برخی دیگر تسلیم شدند. چون پادشاه آتالوس سوم قلمرو خود را به رومی ها داد و ترک کرد، پادشاهی پرگامون در ۱۳۳ ق.م به دست رومی ها افتاد و پرگامون به سه بخش روم، پونتوس، کاپادوکیا تقسیم شد.
آتن شورشی در ۸۸ ق.م ترتیب داد ولی ژنرال سولا آن را سرکوب کرد. این جنگ های داخلی ادامه پیدا کرد تا سرزمین نابود شد. رومی ها در بازسازی شهرهای ویران شده سرمایه گذاری کردند. قرنتس پایتخت جدید شد و آتن به عنوان مرکز فلسفه و علم شکوفا شد.