مقاله‌نگاری در ادبیات ژاپن

11647_01.jpg (640×500)

بانو سی‌شوناگون- کامو نوچومی

آرای هاکوزکی هم مورخ بود و هم مقاله‌نگار، و تأثیر او در مقاله‌نگاری، که شاید دلاویز‌ترین شاخه ادب ژاپنی باشد، عظیم است. قهرمان این حوزه هم، مانند قهرمان حوزه داستان‌نویسی، یک زن است: بانو سی‌شوناگون، صاحب ماکورا زوشی، یعنی «یادداشتهای بالشی»، معمولا نخستین و والاترین مقاله‌نگار ژاپنی به شمار می‌آید. وی، که همعصر بانو موراساکی بود، از خاندان مشهور فوجیوارا برخاست و افتخار ملازمت ملکه را یافت و زندگی پرتکلف و پرفضیحت اطراف خود را توصیف کرد. ما می‌توانیم از لطف ترجمه مقالات او، لطف اصل آنها را حدس زنیم. پس از مرگ ملکه، سی‌شوناگون گوشه گرفت. بعضی گفته‌اند که در صومعه‌ای عزلت گزید، و برخی نوشته‌اند که به فقر افتاد. اما در کتاب او اشاره‌ای

به هیچ یک از این دو دیده نمی‌شود. اخلاق سهل‌گیر زمان خود را به فراخور موازین سست زمان خود می‌پذیرد و برای روحانیون شادی‌کش احترام چندانی قایل نیست:

واعظ باید مردی خوش سیما باشد، تا آسانتر بتوان برچهر‌اش نظر دوخت، وگرنه بهره بردن از سخنانش ممکن نمی‌شود. چشمها به تک و دو می‌افتند، و کارگوش دادن از یادت می‌رود. بنابراین، واعظان زشت مسئولیت خطیری برعهده دارند. اگر واعظان در سن مناسبتری بودند، شادمانه درباره ایشان قضاوت موافقتری می‌کردم. دروضع حاضر، فکر معاصی آنان خوف‌آور است.

بانو سی‌شوناگون از خواستنیها و ناخواستنیهای خود نام می‌برد:

چیزهای نشاط‌بخش:

با ارابه‌هایی پرجمعیت، از گردش به خانه آمدن،

برای دواندن نره‌گاوان و راندن ارابه‌ها، شاطران فراوان داشتن،

زورقی روان بر رودخانه،

دندانهایی که بخوبی به رنگ سیاه ملون شده باشند.

چیزهای کدورت آور:

اطاقی که طفلی در آن مرده باشد،

مجمری که آتشش خاموش شده باشد،

ارابه‌رانی که مورد نفرت نره‌گاوان باشد،

تولد دختران، یکی پس ازدیگری، در خانه مردی دانشمند.

چیزهای نفرت‌انگیز:

مردی که چون برایشان داستان‌گویی، میان سخنت دوند و گویند «اوه می‌دانم!»،

و آنگاه داستانی نامربوط برایت نقل کنند،

مردی که با تو دوستی دارد، و زبان به ستایش زنی که تازه شناخته است، گشاید،

میهمانی که چون تو را در شتاب بیند، قصه درازی گوید،

خرناس مردی که خواهی پنهانش کنی، و در جایی به خواب رفته باشد که نباید، ساسها.

تنها رقیب سی‌شوناگون در مقاله نگاری کامو نوچومی است. پدرش در زیارتگاه کامو، واقع در کیوتو و متعلق به شینتو مذهبان، متولی بود. چومی نتوانست جانشین پدر شود، در سلک رهبانان بودایی درآمد و در سن پنجاه‌ در یکی از زوایای کوهستان منزوی شد و به مراقبه پرداخت. سپس در ۱۲۱۲، به عنوان وداع با دنیای پرجنجال اجتماع، هوجوکی یا «گزارش ده پای مربع» را نوشت. وی در این نوشته، پس از شرح رنجها و آزارهای زندگی شهری و قحطی بزرگ ۱۱۸۱، اظهار می‌دارد که برای خود کلبه‌ای به وسعت کمتر از سه متر مربع و به ارتفاع دو متر ساخته است و، دور از آشوب زمانه، از صحبت فلسفه، و رفاقت بی‌پیرایه طبیعت خرسند شده است. این اثر، انسان امریکایی را به این فکر می‌اندازد که  شرح این قحطی در قسمت III فصل بیست و نهم آمده است.

در سده سیزدهم خردمندی داشته است گوشه‌گیر، همچون ثورو- سخندان گوشه‌گیر امریکایی

در عزلتگاه والدن پوند.

منبع : , جلد اول : مشرق زمین

نویسنده :

نشر الکترونیکی سایت

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ