اخلاق جنسی در مصر باستان
زنا با محارم در دربار- اندرون شاهی- ازدواج – وضع زن- مادرشاهی در مصر– مسائل اخلاقی جنسی
رسومات ازدواج در مصر باستان
دولت مصر در بسیاری از چیزها، حتی زنا با محارم، به دولت ناپلئون شباهت داشت. شاه غالباً خواهر و گاهی دختر خود را به همسری خویش اختیار میکرد، به این بهانه که خون خاندان سلطنتی را پاک و پاکیزه نگاه دارد. بدشواری میتوان گفت که این عادت از نیروی تناسل شاهان مصر کاسته و آن را ضعیف کرده باشد. آنچه مصریان، پس از تجربه چند هزار ساله، در آن شک نداشتند این بود که چنین کاری سبب ضعیف شدن نیروی تناسل نمیشود؛ به همین جهت، عادت همسری با خواهران از شاه به همه طبقات مردم سرایت کرد؛ در قرن دوم میلادی، دو سوم ساکنان آرسینوئه از این قاعده پیروی میکردند. در شعر مصری قدیم کلمات «برادر» و «خواهر» همان معنی «عاشق» و «معشوق» زمان ما را داشته است. فرعون، علاوه بر خواهران خود، زنان دیگری نیز داشته است که از میان اسیران جنگی برمیگزیده یا بزرگان مملکت، یا شاهزادگان بیگانه به او هدیه میکردهاند. مثلا یکی از اسیران سرزمین نهرینه دختر بزرگ خود را، با سیصد دختر جوان، به عنوان هدیه برای آمنحوتپ سوم فرستاد. پارهای از اعیان مملکت، در این کار، از فرعون تقلید میکردند؛ البته هرگز نمیتوانستند در این باره به درجه شاه برسند. چه ناچار بایستی، در مراعات اصول جاری اخلاقی و سرمایه و درآمد مالی خویش را نیز از نظر دور نداشته باشند.
ولی توده مردم، مانند همه افراد ملتهای دیگر که درآمد متوسطی دارند، به یک زن قناعت میورزیدند. ظاهراً چنان به نظر میرسد که زندگی خانوادگی منظم بوده و، از لحاظ اخلاقی و حدود تسلط افراد خانواده، با آنچه در میان ملل متمدن این زمان وجود دارد اختلافی نداشته است. تا زمان سلسلههایی که انحطاط مصر با آن سلسلهها آغاز شده، طلاق بندرت اتفاق میافتاده است. هرگاه زن زنا میداده، شوهر میتوانسته است، بدون دادن هیچ حقی، او را از خانه خود بیرون کند، ولی اگر جز در این صورت وی را طلاق میگفته، ناچار بوده است
قسمت بزرگی از املاک خانواده را به وی واگذارد. وفاداری شوهر نسبت به زن- تا آنجا که میتوان درباره این گونه کارهای محرمانه قضاوت کرد- مانند آنچه در تمدنهای پس از آن زمان دیده میشود، کار بسیار دشواری بوده؛ وضع اجتماعی زن، در آن زمان، از وضعی که زنان بسیاری ازملتها در زمان حاضر دارند، بالاتر بوده است. ماکس مولر در این خصوص میگوید: «هیچ ملت کهنه و نویی نیست که در آن مقام و منزلت زن به پایه مقام و منزلت زنان وادی نیل رسیده باشد.» نقشهایی که از آن زمانهای باستانی برجای مانده زنان را به صورتی نشان میدهد که آزادانه در میان مردم میخورند و میآشامند و در کوچه و بازار، بیآنکه کسی نگاهبان ایشان باشد یا سلاحی به دست داشته باشند، در پی کارخویش میروند و با آزادی کامل به کارهای صنعتی و بازرگانی میپردازند.
نظر سایر اقوام به رسومات ازدواج مصریان
سیاحان یونانی، که عادت داشتهاند بر زنان سلیطه خود سخت بگیرند، از مشاهده این آزادی زنان در مصر تعجب کرده و مردان مصری را، که در تحت تسلط زنان خویش به سر میبرند، استهزا کردهاند. دیودوروس سیسیلی، به صورتی مسخرهآمیز، این مطلب را نقل میکند که، در دره نیل، یکی از شرایطی که در قباله نکاح ذکر میشود آن است که مرد باید از زن خویش اطاعت کند- و این شرطی است که ذکر آن در قراردادهای زناشویی امریکایی ضرورتی ندارد. زنان مالک میشدند و ملک خود را به ارث میگذاشتند؛ یکی از اسناد قدیمی تاریخی به این نکته اشاره میکند، و آن وصیتنامهای است از زمان سلسله سوم، که در آن زنی به نام نب- سنت در باره قسمت شدن زمینهایی که دارد، برای فرزندانش وصیت کرده است. خشپسوت و کلئوپاترا به تخت سلطنت مصر نشستند و، همانگونه که شاهان حکم میکنند و ویران میسازند، این دو ملکه نیز به حکم راندن و ویران ساختن پرداختند.
با وجود این، گاهی در میان ادبیات قدیم مصر نغمه ریشخندآمیزی درباره زنان شنیده میشود؛ ازاین جمله است آنچه یکی از علمای قدیم اخلاق مصری نوشته و مردان را از زنان برحذر داشته است؛ نوشته وی چنین است:
از زنی که از خارج میآید و کسی درداخل شهر او را نمیشناسد برحذر باش. در آن هنگام که میآید و تو او را نمیشناسی به او نگاه مکن. وی همچون گرداب موجود در آب بسیار عمیقی است که نمیتوانی ژرفنای آن را اندازه بگیری. زنی که شوهر وی غایب است، هر روز برای تو نامهای میفرستد. اگر کسی مراقب او نباشد، به پای برمیخیزد و دام خود را میافکند. آه که چه جنایت زشتی است که آدمی به حرف وی گوش فرا دارد.
اما آنچه که بیشتر رنگ مصری دارد، آن است که پتاح- حوتپ به عنوان نصیحتنامه برای فرزندش نوشته است:
اگر کامیاب شدی و خانه خود را آراستی و از ته دل زنت را دوست داشتی، شکم او را پرکن و پشتش را بپوشان… تا زمانی که او را در اختیار داری دلش را شاد نگاه دار، زیرا که وی برای کسی که مالک آن است همچون کشتزار حاصلخیزی است. اگر به مخالفت با او برخیزی، باید بدانی که این سبب خانه خرابی توست.
و نوشته پاپیروس بولاق فرزند را، با حکمت و فرزانگی کامل، چنین پند میدهد:
هرگز مادرت را فراموش مکن… چه وی مدت درازی تو را چون بار سنگینی در شکم نگاه داشته و، پس از آنکه ماههای تو تمام شده، تو را زاییده. سه سال تمام تو را بر دوش کشیده و پستان به دهانت گذاشته. به تو غذا داده و از پلیدی و ناپاکی تو روی ترش نکرده است. در آن هنگام که به مکتب میرفتی و نوشتن را میآموختی، هر روز، از خانه نان و آبجو با خود به نزد آموزگار تو میآورد.
شاید این منزلت عالی که در مصر برای زنان بود از این پیدا شده که، در آن سرزمین، تسلط زن یا مادرشاهی بر تسلط مرد یا پدرشاهی غالب بوده است.
گواه بر این مطلب آن است که نه تنها زن در خانه بزرگی کامل داشته، بلکه تمام اراضی کشاورزی به زنان منتقل میشد. فلیندرزپتری در این خصوص چنین میگوید: «مرد، تا دورههای اخیر، هنگام زناشویی، به نفع همسر خود، از تمام املاک و درآمدهای آینده خود صرفنظر میکرده است.» سبب زناشویی با خواهر آن نبوده است که برادر از عشق خواهر بیتاب میشده، بلکه مردان میخواستهاند، به این ترتیب، ازمیراث خانواده، که از مادر به خواهر انتقال مییافته، بهرهبرداری کنند، و نمیخواستهاند که این ثروت به چنگ بیگانگان بیفتد. باید دانست که تسلط زن رفته رفته کمتر میشد؛ شاید این در نتیجه آداب و عادات تسلط پدر و پدرشاهی بوده است، که بعد از تسلط هیکسوسها در مصر رواج یافته، و کشور از گوشهگیری کشاورزی بیرون آمده و از مرحله صلح و سلم به مرحله جنگ استعماری رسیده است. در روزگار بطالسه نفوذ یونانیان به اندازهای شد که حق طلاق گرفتن، که از مختصات زن در دورههای گذشته بود، از چنگ او خارج شد و از آن پس تنها به دست مرد افتاد.
چیزی که هست، حتی در این زمان هم، این تغییر تنها شامل طبقات عالیه مملکت میشد و عامه مردم مطابق همان عادات قدیمی رفتار میکردند. شاید تسلط زن بر امور مخصوص وی سبب آن بوده که کشتن کودک خیلی به ندرت در مصر اتفاق میافتاده است. دیودوروس نقل میکند که از خواص مصریان یکی آن بوده است که هر طفل که بدنیا میآمده از تربیت و پرستاری کامل برخوردار میشده؛ مطابق قانون، اگر پدری فرزندش را میکشته، ناچار بایستی سه شب و سه روز تمام بچه مرده را در آغوش خود نگاه دارد. تعداد افراد خانوادهها زیاد بود و، چه در کاخها و چه در کوچهها، اطفال فراوان دیده میشد؛ بعضی از توانگران چنان بودند که بسختی میتوانستند حساب فرزندان خود را نگاه دارند.
تقدم زن بر مرد در خواستگاری و ابراز علاقه در مصر باستان
حتی در مسئله نامزدی و اظهار عشق و زناشویی حق تقدم با زن بوده است؛ گواه بر این، غزلها و نامههای عاشقانه بازمانده از آن زمان است، که بیشتر از طرف زن به مرد خطاب شده، و زن از مرد میخواسته است تا زمان و مکانی برای ملاقات معین کند، یا از او به کمال صراحت، خواستگاری میکرده و طالب همسری میشده است. در یکی از نامهها چنین آمده است: «ای دوست زیبای من، من خواستار آنم که همسر تو باشم و کدبانو و صاحب اختیار همه املاک تو شوم.» به همین جهت است که حجب و حیا، که البته نباید با وفاداری اشتباه شود، در نزد مصریان فراوان نبوده، و از مسائل جنسی با چنان صراحتی سخن میگفتهاند که امروز هرگز چنان سخنی نمیگوییم؛ معابد خود را با صورتها و نقشهای برجستهای تزیین میکردهاند که همه قسمتهای مختلف بدن، با کمال وضوح، در آنها دیده میشد؛ برای دلخوشی مردگان خود در قبرها، نوشتهها و ادبیات بسیار زشت و زنندهای به آنان تقدیم میکردند. خونی که در رگهای ساکنان دره نیل جریان داشت، خونگرمی بود؛ به همین جهت دختران درده سالگی آماده ازدواج میشدند، و پسران و دختران، پیش از زناشویی، میتوانستند آزادانه یکدیگر را ببینند، قیودی اخلاقی در این باب وجود نداشت. گفته شده که، در دوران بطالسه، یکی از زنان هرجایی توانسته است با پولهایی که اندوخته بود هرمی بسازد. حتی لواط نیز در مصر طرفدارانی داشته است. دختران رقاص، همچون نظایر خود که اکنون در ژاپن به سر میبرند، در مجامع مردان طبقات عالی کشور راه داشتند و انواع وسایل خوشگذارانی و لذت جسمانی را برای حاضران فراهم میساختند؛ این گونه دختران لباسهای شفاف میپوشیدند، یا اصلاً لباسی نداشتند و تنها با دستبند و گوشواره و خلخال خود را میآراستند. شواهدی در دست است که بنابر آنها معلوم میشود فحشای مذهبی نیز به اندازه محدودی وجود داشته؛ تا اواخر زمان تسلط رومیان، رسم بر آن جاری بوده است که زیباترین دختران خانوادههای اشرافی طیوه را برای آمون نذر کنند؛ در آن هنگام که چنین دختری، به واسطه کبرسن، از خرسند ساختن این خدا ناتوان میماند، وی را با تشریفات و احتراماتی از خدمت بیرون میآوردند و به شوهر میدادند و، در مجامع عالی کشور، مورد احترام و تکریم فراوان قرار میدادند. تمدن و فرهنگ مصری ، برای خود، افکار و تمایلاتی داشت که البته با آنچه ما داریم تفاوت دارد.
منبع :
– ویل دورانت، تاریخ تمدن، جلد اول، مشرق زمین، مصر > اخلاق
– کتابخانه، تاریخ ما > http://ancient.ir/story/east/ & http://tarikhema.org/story/east
sax
موضوعات جالبی داشت
جالب بود.
jalebe vali chizaye jalebtari ham too mesr hast ke bayad doonest fahashi haye badtar az in too zamane hal hast ke didane in masael baese badamoozi mishe.
inke roo divar ha mikeshidan tanha ghesmate oryan sineye zanan biid va albatte sineye zanan.oonam aksaram male raghashaye maabed bood hatta roo mojasamehaye malake ha ya sine riz dashtan ya in ke moohashoon roo ye oon ghesmat ro migereft.
zanan va mardan hamishe daman va reda dashtan.
dar majamee omoomi 2rosteke dide mishod o lebashashoon nazok bood vali in chizi bood ke too jamee ja oftade bood va hame in ro adi mididan .
vai too keshvari mesle iran ye hamchin chizi bad 31 sal hokoomate eslami bashe khoon be pa mishe.
امیدوارم شما در گسترش محتوا کمک ما باشید.
mn nafahmidam agha shoma alan tamaskhoram kardid ya tahghir ya tarif ya tamjid?
dar har soorat bebinid in yek haghighate ke mesr azime vo ba shokooh har kasi in ro enkar kone yani yeki az ablahane koreye zamine.
in sarzamin asrare ziadi dare ke montazere kashf shodane
elmi motafavet dare ke montazere mahast
nabayad ba in masaele koochooloo va tahghigh da in bare vaght talaf konim ba doonestane haghighate bozorg mishe koochik haram doonest dg na?
mn motaghedam mesr chizi dare ke marboot be ayandeye kole jahan mishe.
rasti shoma ye webe dg darin ye webe tarikhie dg.daghighan yadame.axe nevisandeye web hamin bood.eshtebah ke nemikonam?
خسته نباشید مهندس جان میگم یه تیکه سنگ از خدای خپری در دستم موجود هست و به پول اون نیاز دارم اگر مایل به خریدن هستی میتونی بهم پیام بدی
من خریدارم
چرا از دیگاه ازادی بیان و عقیده در مصر باستان عظیم نگاه نمیکنیم/؟
مصر باستانیه تمدن فوق عظیم داره که به دلایلی نابود شده و شاید هم بیشتر از چیزایی که ما الان اطلاع داریم از مصر، پوشیده و از بین رفته است. و اونها طوری میخواستن به ایندگان این مطلب و برسونن و از وجود تمدن و.. خودشون اطلاع بدن. برای همین بی پرده از همه چیز برای ما از قبل فرستادن که بتونیم اگاهی درست و بی طرف پیدا کنیم!
سلام
این کار در روم باستان و یونان هم رواج داشته است . در همین ایران ما در زمان ساسانیان و شاید قبلتر از اونها زنای با محارم وجود داشته و اصلا یک کار پرهیزگارانه در دین زرتشتی حساب میشده ! نمونه اش در شاهنامه هست که بهمن پسر اسفندیار با دخترش ازدواج میکنه . بزرگان ایرانی و خاندان سلطنتی بسیار به این کار پایبند بودند البته زنان غریبه هم اختیار میکردند .
با تشکر
حرف شمارا تایید میکنم ایرانیان باستان چون خیلی میهن پرست ونژاد پرست بودن میگفتن نباید نسل ما با کسی قاطی بشه و به همین دلیل با خواهر و دختر خود ازدواج میکردند
البته تمام ایرانیانی که در گذشته و عهد قدیم با خواهر یا مادر یا هر محرم دیگری ازدواج کرده اند الزاما زرتشتی نبوده اند و نباید این کار را فقط به پای دین زرتشت گذاشت هر چند که این دین هم آن را نهی نمیکرد . در اغلب موارد هدف از چنین ازدواجهایی ، مصلحت و یا کار تقوایانه یا خالص نگه داشتن خون سلطنتی بوده است تا اینکه عشق و عاشقی پرحرارت میان آن محرمان وجود داشته باشد!
با تشکر
چرا تخت جمشید کف پوش نداره؟
غیر از تخت جمشید جای دیگه ای هست که اثری ازش مونده البته منظورم شبیه تخت جمشید که مربوط به همان دوران و ویژه ی سلطنت باشد
نمونه ی سکه ی رایج ان دوران چی؟یافت شده؟
چرا بعضی از دیوارای تخت جمشید تزیین کامل نشده یا بعضی کنده کاریهای موجده ناقص موندن ؟
چرا اثری از سقف ویران شده نیست؟
دوست گرامی …این بنا در گزارشها و نقاشی های سیاحان دیگر کشورها دست کم از سال ۱۴۷۲ مانند گزارشهای «باروبارو»ی ایتالیایی که یکی از نخستین کسانی بود که در صده ۱۵ میلادی از تخت جمشید، جایی که در گزارش خود از آن با نام «چهل منار» یاد کرده بازدید نمود……مگر اکروپولیس از سنگ فرشهایش چیزی مانده یا از اثار و ابنیه ی پالمیرا سقفی مانده .
این ربطی به موضوع نداشت ولی دوسداشتم اینجا جاش بدم
موضوع های مهمتر از اخلاق جنسی دوران هخامنش هست که باید روشن بشه
هخامنشیان واقعا” کیا بودن ؟چرا هر چی در مورد تاریخ هخامنش میخونیم ضدونقیضه؟
از شنیدندروغ بدمون نمیاد البته اگه به سود خودمون باشه
سنگ فرش و کاخهای سربه فلک کشیده و چند ستون تخت جمشید و … همه جاذبه های این خاک عزیز نیست . نه این ملت مقلوب نیست و حیا را مظهر پاکی میداند این گنج پارسی ارزوی اعراب وحشی صفت و سنگبارهنر است که دانایی چون حکیم خیام و … ادبیات فرهنگ ملی است که چون بسط مقدسی است هر جهانخواری را به جای خود مینشیند چون درک یافتن ان نمیداند …..پس این را نیز بدانید که در تصاویر تخت جمشید حجب و حیای زن مشخص است و همانند اهرام مصر نیست
اعراب وحشی صفت؟ شکوه علم و علوم ایران در دوران حضور اعراب در ایران بود..ابن سینا..خیام..رازی..فردوسی..رودکی … و ….. بهتره در ادبیاتتون تجدید نظر کنید تا به مستراح تاریخ نپبوندید
اشتباه نکنید هر آنچه در دوران بعد از اسلام وجود دارد نتیجه ی فرهنگ و دانش پیش از اسلام است با همان منابع اندکی که در اثر حملات مکرر بیگانگان به ایران باقی مانده است هم می توان تاثیر عمیق ادبیات و فرهنگ پیش از اسلام را در آثار بعد از اسلام دید شما مثالی که آوردید شاهنامه است و شاهنامه آیا اثریست که محتوای بعد از اسلامی دارد ؟خیر.قسمت اعظم شاهنامه از متون خداینامه هاست که در دوره ی ساسانیان نگاشته شده .آیا به نظر شما این به عقل جور درمیآید که یکدفعه بدون هیچ مقدمه و پیش زمینه ای رودکی و فردوسی ظهور کرده باشند؟
اعراب وحشی
مغولهای بدوی
یونانی های کافر
ترکهای پانترک
انگلسیهای استعمارگر
فرانسوی های….
کلا به هرکی بهمون حمله کرده و شکستمون داده یه فحشی میدیم
به امید روزی که به جای خواندن گذشته مان آینده مان را بسازیم
چه معنی داره تجاوز به حریم دیگران؟ پس به نظر من همه این ها به حق هست. ولی باید در نظر داشته باشیم که مشت نمونه خروار نیست و مطمعنا منظور از لفظ یونانی ها فرانسوی ها اعراب و …نژاد پرستی نیست و نباید هم باشد
انسان باید گذشته رو بخونه تا در اینده تصمیمات درستی بگیره تاریخ تجربه گذشتگان ماست درد و رنج و خوشی شون نشون دهنده انتخاب شون هست
باید از اون درس بگیریم و بعد اینده رو بسازیم
ملتی که تاریخ وگذشتش رو فراموش کنه،باید دوباره تاریخ رو تجربه کنه،جوری از کلمه انگلیسی استعمارگر ناراحتید انگار فراموشتون شده صدسال پیش چه بلاهایی برسر مردم ومیراث وتمدن ایران وایرانی که نیاوردند وچه جنایتهایی که مرتکب نشدند،غرب ودیگران هرچه دارند وپیشرفتشان رو مرهون غارتگری وتجاوز وچپاول کشورها وملتها ودیگران است.بیشتر تحقیق ومطالعه کنید تا دچارخودگریزی وخودفریبی نشید.
تخت جمشید سقف نداره چون بهد از ۲۵۰۰ سال چوباش پوسیدن.
بعضی دیواراش نصفه اند ،چون هر شاهی قسمتهایی به کاخ اضافه می کرد و موقع حمله اسکندر هم به کاخ داشته اضافه می شده.
کاخ آپادانای شوش معماریش ذقیقا مثل تخت جمشیده.
سکه و مهر ها و کتیبه های منقول هخامنشیان بسیارند و بخشی از اونا رو آمریکایی ها و یهودیا کش رفتند و آثار هخامنشی در موزه ی لور پاریس و لندن بسیار دزدیده شده و چیده شدند.
همه جای تاریخ ابهام زیاده ، چون با ما فاصله داره ولی موضوع مهم اینه که ما به گفته ی هیچ کسی به خصوص خارجی ها و افراد وابسته شون در مورد خوب و بد و درست و نادرست تاریخ خودمون اصلا اعتماد نکنیم و خودمون روی تاریخمون تحقیق منسجم و پایه ای انجام بدیم.
کاش این امریکایی ها و یهودی ها باقی تخت جمشیدو پاسارگارد رو هم میبرند تا این اثار تو این دوره ی بی غیرتی ایرانی ها و ما نسل بی عرضه اینطوری توی اب بارون و اب سد از بین نره و چند نسل بعد هم بتونن اونها رو ببینن. گرچه توی موزه های خارجی . ولی ببینن.
lمی خواستم در مورد دیدگاه اون عزیزی که در مورد ازدواج محارم در ایران باستان نوشته بگم که . : در دین زرتشتی ۵ نوع ازدواج وجود داره که ۲ نوع ان شبیه به بحث ایشان است. یکی به اسم ایوک زنه و یکی هم به معنی پل گذاری.نوع اول ازدواج بهمن با دخترش را شامل میشه به این معنی که پدر در صورت نداشتن پسر یا هر شرایط دیگه ای با داماد شرط میکنه که با تولد اولین پسر نام او بر نوزاد گذارند و ان طفل هم همانند باقی فرزندان از ارثی برابر برخوردار میشود. (که البته این نوع ازدواج ها هم که برای ماندگاری اسم بزرگان است هنوز هم در بین زرتشتیاه مرسوم است)متاسفانه به دلیل نا اگاهی ما از این موارد و فقط با خواندن سطحی نوشته ها مثل شاهنامه هم خود را گمراه می کنیم و هم باعث غرض ورزی بیهوده نسبت به یکی از بهترین مردمان می شویم. این رو هم بدونید که تک همسری (پادشاه زنه) در بین بهدینان از مهمترین اصول انان محسوب میشود. موفق باشید
در پاسخ به
0631
من هم اون مقاله رو در تابناک خواندم و باید بگم که جعل تاریخ و فریبی بیش نیست. در بازتاب مقاله اصلاحی منتشر شده که خودشان هم مقاله قبلی رم نقض کردن
http://www.tabnak.ir/fa/news/176533/باستانگرایی-و-باستانستیزی؛-دو-روی-یک-سکه
جالبه …… چه زیبا وشاعرانه ازدواج مصریان رو با محارمشان با توجیه حفظ میراث مادری و مادر سالاری ماست مالی کرد و رفت در حالی که همین داستان را که به صورت نیم بند در برخی اثار متاخر زرتشتی ونه در اثار کهن که به ان اشاره شده و هیچ سندی دست کم از بابت نسب نامه های پادشاهی دال بر وجود ان در ایران موجود نیست را تبدیل به تیغ برا و پتکی کوبنده بر سر ایرانیان کرد ه اند …. در حالی که همین قوانین به مانند مصر هم در یونان و هم در روم جاری بود ولی تمام بزرگان و اساتید اخلاق در مورد اولی (مصر) باداستان پردازی های رومانتیک و عاشقانه بر این رسم ماله کشی کرده و با توجیه حفظ مال و منالی که از مادر به دختر میراث مرسیده رفع رجوعش کرده اند و جالب تر این که همه حقیقت در این محلول با رنگ و بوی عشق حل میشود اچنانکه هیچ یک از این افرادی که در باب اب خوردن فلان پادشاه در ایران در سده ۲۰ پیش از میلاد سند میخواهند در مورد وجود منابع چنین توجیه و تفسیر مقتصدانه ای از الطاف مصریان به خوار و مادرشان سکوت مطلق اختیار کرده و تنها بر شکوه و عظمت مصر بی توجه به چنین قانونی تاکید میورزند …. از این گذشته و جالب تر خناق و خفقانی است که علما و فضلا و زعمای اخلاق گرا و اخلاق مدار غربی و شرقی و خودی در زمینه وجود چنین قانونی در یونان و روم پیش گرفته اند و چنان سر در برف فرو کرد ه اند که گویی چنین موردی عیان نه در مصر و نه در یونان وجود دارد ولی بر عکس مجدانه و مصرانه با پشت کاری بی نظیر از هر گونه هتاکی و هجوم و یورش به هر بعد از ایران گرایی فارق از ماهیتش و صرفا در جحت تخطیه فرهنگی و تاریخی به منظور ایجاد بی هویتی و بی تفاوتی ابایی ندارند ……….. غرض ورزی و مرض ورزی در چه حد باید اشکار باشد تا ایر انیان بیدار شوند خدا داند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ از نظر من انچه به روشنی روز اشکار است همین استاندارد سه گانه انها در قضاوت هایشان در باب یک موضوع و در سه تمدن که تقریبا همزمان بوده اند است که در یکی همراه با مخفی کاری و در دیگری خلق و ایجاد تفاسیر شاعرانه برای توجیه و در دیگری هجوم همه جانبه تا سر حد انکار……. به امید اگاهی و بیداری ایرانیان.
من مطالعه و تخصص خاصی در زمینه ی تاریخ ندارم و دانسته هام همه سطحی و در حد خواندن کتاب یا مطالبی از اینور و انور هست اما قویا” صحبت های شما رو تایید می کنم چرا که به چشم خودم عظمت فرهنگ وتمدن ایرانی رو نه در ایران بلکه در موزه لوور دیدم و مدتها در فکر بودم که چطور می شه این همه عظمت رو نادیده گرفت یا زیر سوال برد
بسیار جالبه که در فرهنگ اروپایی و امریکایی کوچکترین چیزهایی که دارند رو چنان بلد می کنند و برای ان داستانهای شاعرانه و راز الود درست می کنند تا بتوانند ذره ای وجهه و فرهنگ برای بالیدن به خودشون و افتخار افرینی درست کنند و در لوای این ظاهر سازی هاشون به صورت نامحسوس و با سیاست های کاملا از پیش طراحی شده سعی در تخریب و زیر سوال بردن دیگر فرهنگ ها و به نوعی استعمار مدرن انها دارند
و جالبتر اینکه ما هیچ دانشی برای فهم این سطح از زیرکی نداریم و حتی برخی از مسیولان هم به صورت دانسته یا نادانیته در حال اب ریختن در اسیاب اونها هستند
البته باز هم می گم اینها تنها تراوشات ذهنه من
البته این که در گذشته کی چی بوده هم مهمه ولی مهمتر از اون اینه که امروز پشت خودشون کثیف تره در زیر لینکی و در مورد نقشه کشورهایی قرار میدم که در هزاره سوم با وجود صلیب اب کشیدناشون رسما سکس با محارم بینشون قانونیه (incest)
https://www.thesun.co.uk/news/5562872/incest-map-of-europe-where-sex-is-legal-between-family-members
https://www.indy100.com/article/europe-map-incest-sex-legality-law-morality-relationships-family-illegal-cartography-7921436
https://www.theguardian.com/law/2012/apr/16/incest-legality-ethics
بهتره بعضی از کسایی که کامنت میگذارن و چیزی هم از تاریخ سرشون نمیشه؛ تو همون سایتای پورنی خودشون بگردن. واقعا از دیدن بعض از کامنتا شاخ در میآرم!
گفته. میشه دختران. حتی. وقتی. بدنشان. کاملا زنانه پیشد. لخت. مادر زاد در. بازار پرسه میزدند و به پسران برهنه در ملا عام رابط . داشتند حتی. امدام تناسلی. خود برای دوست پسر ها می ترهستند زنان. بروه. یونانی. و رومی یا حبشی. لخت. مادر. زاد. بودند کوی. لرزن. اکنده. از زنانی. روسپی. بود کخ. کاملا. لخت. بودند و در مجالس. میرقصیدند همچنین ادرار کردن. در ملا عام برتی دختر بچه. ها امیری عادی بود زنان خرجابی فصل. کشت محصول جاوی. مردم. گام میدادن. طریقه. خاستگاری. از طرف. دختر. لوده. که. هدیع ای به معشوق. میفرستاده. یا. چون تا سن. ازداج. کاملا لخت بودند در جلوی وی ایستاده اورار مبکرده. یا. شرمگاه. یا کپل خود. رابه. الت. پسر میمالیدتد در گوشه ای از هم. کام پیگرفتند. سپس در معبد ازداج میکردتد
اوف ماشین زمان منو کسی ندیده؟
البته در دوره هایی از تاریخمون واقعا شرایط خوب نبوده مثل زمان ساسانیان که حتی زنان میتونستن شاه بشن اخ چه معنی داره یک زن شاه بشه من نمیخام به زنها توهین کنم یا بگم خوب نیستن اتفاقا مردهای بزرگ در دامن زن های بزرگ پرورش پیدا میکنن اما بنده معتقدم زن نباید در منصب های بالای حکومتی باش چه برسه ب پادشاهی واقعا اینکار ساسانیان زشت بوده اما از طرفی دوره های هم داشتیم که بسیار خوب بوده مثل دوران همخامنش به اون کسایکه که بظاهر مسلمونن عرض کنم که حفظ و نگهداری فرهنگ یک جامعه از ازجمله کارای که دین گفته باید انجام بشه پس اگر واقعا مسلمونید بجای انکار تاریخ باارزشتون باید اون رو بیش از پیش تبلیغ کنید تا زنده بمونه واقعا باعث تاسف از اسلام هیچی متوجه نشدید وگرنه فرهنگتون رو تقویت میکردید .
اون کسیکه میخاد بنوعی ثابت کنه سلسله ی هخامنش نبوده بگم که اولا جناب عالی برو تو نت جستجو کن لوح زرین داریوش بزرگ ببین واست چی میاره و محتوای اون لوح رو بخون دوتاش تو موزه ایران و یکیش تو خارج محتوای همش یکیه این هم یک دلیل برای اثبات اینکه این سلسه وجود داشت.
دوم شما که انقد معتقدی بجای انکار دوره ی همخانش باید اون رو بیشتر تقویت کنی چراکه کوروش یا داریوش بزرگ که البته بشخصه معتقدم داریوش بوده همون ذوالقرنینی که تو قرآن گفته شده است که بسیار ادم خوبی بوده.
سوم حکومت قدرتمند ایران حتی در کتاب دانیال نبی (ع) هم بیا شده در این کتاب اشاره میکند که ۴ امپراطوری قدرتمند بوجود میایند که یکیش امپراطوری پارس که نماد سینه و بازوهای نقره دارد.
چهارم شما اگر واقعا مسلمونی در روایات اومده ۴ نفر در دنیا تونستن تمام دنیا رو فتح کنن دو نفرشون بد بودن دونفرشون خوب بودن یکی از اون دونفر خوب ذوالقرنین که قبلا گفتم گفته شده ذوالقرنین همون کوروش بزرگ پس یعنی واقعا همچین حکومتی وجود داشت همه ی این دلایل دورغ فقط حرف شما راست؟!!
شما دوسداری خودت رو به ندیدن بزنی اون بحث دیگ اس
خجالت بکشید و شرم کنید
حتی اگر ذره ای هم واقعیت داشته باشه
شما نباید این حرف ها رو بزنید
گفتن این خزعبلات و چرندیات باعث اشاعه فحشا و زشتی و بی بندوباری در جامعه خواهد شد
اصلا روم و مصر گناه کار و فاسق و بی شرف بودند به مردم ایران چه ربطی داره؟
البته و صد البته که ما میدونیم ازدواج محارم هم از لحاظ معنوی و هم از لحاظ ژنتیکی بشدت اسیب زننده هست و نمونه تاریخی اون هم توت عنخ امون فرعون پادشاهی نوین هست .
این پتاح حوتپ آدم خردمندی بوده است.به نظرتون این که می گوید زنانتان کشتزار شما هستند آشنا نیست؟؟؟ باید باقی نصایح او را هم دید و شنید اگر چیزی از آن باقی مانده باشد.یا نصحیت پاپیروس …
هر دوره تاریخی آداب و رسوم خودش رو داشته و ما تاریخ رو برای دانستن میخوانیم نه برای قضاوت کردن ،اینکه درمصر ویا ایران هم این رسومات بوده یا نه جای هیچ تعصبی نداره چون در زمان خودش عیب محسوب نمیشده اگر هر چیز بدی که از تاریخ میخونیم موضع بگیریم بگیم دروغ بوده وارد جاده تعصب شدیم، سالهای زندگی نسلهای مختلف در گذشته زیر بنای تمدن امروز مارو تشکیل میده وگرنه ما متفکر و داناتر و اخلاق مدارتر بدنیا نیومدیم