نبرد کاره
آغاز نبردهای نبردهای ایران و رم
رم که پس از نابودی پادشاه پونت، تضعیف ارمنستان و تسخیر یونان تقریبا در آسیای صغیر و مدیترانه دشمنی نداشت و در شمال اروپا نیز تا توانسته بود از جنگل نشینان به اسارت گرفته بود اکنون برای فح جهان متمدن آن روز باید وارد بین النهرین می شد. حال آنکه در شرق قدرت جدیدی در حال توسعه بود. پارت ها یا اشکانیان در حدود ۱۰۰ سال قبل از میلاد به قدرتی قابل توجه رسیده و با اخراج سلوکیان از سرزمین اصلی ایران اکنون قصد ورود به ارمنستان، آسیای صغیر و بین النهرین را داشتند.
طبیعی بود که در این شرایط جنگ اجتناب ناپذیر باشد. مهرداد اول پادشاه اشکانی ابتدا برای آنکه از جانب بیابانگردان شرقی رها شود، آنها را در یک نبرد تعیین کننده شکست داد و سکاها و صحرانوردها در اثر این شکست تا ده ها سال مزاحم ایران نشدند. بنابراین جانشینان او از جانب شمال و شرق راحت بودند.
دلیل اولیه پیدایش تضاد بین ایران و رم
در زمان نبردهای ارمنستان و رم، پمپه، سردار رمی، از ایران خواست تا در این نبرد به زیان ارمنستان شرکت کند و در مقابل دو شهر ارمنستان در اختیار ایران باشد. اما پس از پایان جنگ و شکست ارمنستان، پمپه با این استدلال که ایران در جنگ ارمنستان جدی نبوده، از این قول خود شانه خالی کرد.
پمپه، سردار پر قدرت رمی، پس از مطیع ساختن سوریه و آسیای صغیر وارد بین النهرین شده و این تقاضای فرهاد، پادشاه ایرانی، را مبنی بر آن که رود فرات حد فاصل دو کشور باشد را نپذیرفت. به گفته مورخان، پمپه در همان زمان حتی خیال ورود به ایران را به سر داشت اما به دلیل وسعت خاک ایران از این تصمیم منصرف شد و آتش جنگ موقتاً خاموش شد.
کراسوس و ایران
کراسوس، پمپه و سزار، سه سردار بزرگ رم در ۶۰ ق.م با یکدیگر توافق کردند که در انجام کارها با یکدیگر هماهنگ باشند و بنابراین علیرغم وجود سنا، این سه نفر حاکم امپراتوری بودند. کراسوس در ۵۵ ق.م به حکمروایی سوریه منصور شد. او در سال یعد با استفاده از قدرت لژیون های رم، بین النهرین را تسخیر و عملاً ایران و رم را هم مرز کرد. پیروزی های مدادم رم در اروپا و شرق سبب شد تا رم ظفر بر ایران را نیزکار ساده ای فرض کند.
اشتباه بزرگ کراسوس
آرتاوردیس، پادشاه ارمنستان، پس از آنکه از تصمیم کراسوس مطلع شد به او پیشنهاد داد که از خاک این کشور به ایران حمله ور شود چرا که لژیونرها در کوهستان بهتر می جنگند و سواران پارت (نقطه قوت ارتش ایران) نمی توانند در خاک کوهستان ارمنستان به خوبی تاخت و تاز کنند. وی حتی وعده ۱۶ هزار سوار و ۳۰ هزار پیاده را به کراسوس داد اما کراسوس به دلیل غرور ناشی از پیروزی های مکرر لژیون های رمی و آشنایی به خاک بین النهرین درخواست او را نذیرفت و ۵۴ ق.م آماده جدال با ایران شد.
پادشاه ایران در این زمان اورد بود. وی در ابتدا خواهان جنگ با سربازان کراسوس نبود و سفیری به نزد کراسوس فرستاد با این پیام که اگر مردم رم خواهان جنگ با من بودند من از بدترین عواقب آن نیز بیم نداشتم ام اگر شما (کراسوس) با هدف شخصی می خواهید به ایران دست اندازی کنید، حاضرم به سفاهت شما رحم کرده و اسرای رم ار پس دهم تا جنگ نشود.
کراسوس مغرور در جواب سفیر ایران گفت: جواب شما را در سلوکیه می دهم. (مراد از سلوکیه، خاک ایران است) و سفیر ایران نیز در جواب او با خنده جمله معروفی را گفت: اگر کف دست من مو می بینید، ایران را خواهید دید.
سرعت عمل شاه ایران
اورد که در این زمان از سرداری بسیار باهوش و ورزیده به نام سورن (سورنا) بهره می برد اول به سرعت به ارمنستان حمله برد تا از شکل گیری سپاه بزرگ ارمنی علیه نیروهای خود جلوگیری کند سورن را به جنگ با کراسوس فرستاد. اقدام اورد از نظر نظامی بسیار دارای اهمیت بود چرا که ارمنستان تسخیر شده و ارتباطش با سردار رمی قطع شده بود. اکنون برای پیروزی تنها به رشادت سواران پارت احتیاج بود.
کراسوس با ۴۲ هزار سرباز لژیون خود وارد جلگه های بین النهرین شده و به حران یا کاره رسید. سورن که می دانست سربازان حرفه ای و غرق در جوش و فولاد رم را به سادگی نمی توان شکست داد، دست به حیله جنگی زد.
وی عمده سواران پارتی خود را پشت تپه ها پنهان کرد و آنهایی را که به سمت کراسوس کشاند نیز موظف کرد تا سلاح های خود را زیر لباس پنهان کنند.
هنگامی که لژیون ها ترکیب فالانژ را به خود گرفتند ناگهان ایرانی ها به صدای طبل از گوشه های مختلف به لژیون های رمی حمله بردند. سربازان منظم رمی جهت مبارزه را تغییر داده و نیزه های خود را به سمت نیروهایی که آنها را از پشت سر مورد هجوم قرار دادند، برگرداندند اما سرعت آنها به اندازه سواران پارت نبود و این لژیون ها نتوانستند به سرعت آنها، جای خود را تغییر دهند.
در این اثنا سواران ایرانی لباس خود را کنار زده و کمان ها، سلاح ها و زره های خود را نمایان کردند. سرداران پارت با حرکت زیگزاگی تیرها را به سمت لژیون های رمی رها کردند. ابتکار عمل اکنون دست سپاه ایران بود. آنها لژیون ها را به سمت بیابان کشیدند و بخش عظیمی از مردان رمی با تیر پارت ها بر زمین افتادند در این زمان فابیوس، پسر کراسوس که سال ها هم رزم سزار بزرگ بود، با ۱۴۰۰ سوار سنگین اسلحه به کمک کراسوس رسید.
ورود فابیوس و دلاوری سواران وی سبب شد تا کراسوس برای ساعاتی زیر ضربات پارت ها بیرون آید اما ظرف همین مدت فابیوس و سواران آن به کلی توسط پارت ها منهدم شدند.
کراسوس زمانی که می خواست مجددا فرمان حمله بدهد ناگهان سر پسر خود را به نیزه مردان سوار پارت دید، روحیه رمی ها اکنون به شدت تضعیف شده و بالعکس پارت ها حملات شان را تشدید می کردند. اکتاویوس سردار دیگر رمی، در این موقع پیشنهاد عقب نشینی به کوهستان برای در امان ماندن از حمله سواران را داد اما راهنمای عرب به رمی ها خیانت کرد و یا اشتباه کرد، در نتیجه سورن به حملات خود به رمی ها ادامه داد.
مرگ کراسوس
سورن در این زمان پیشنهاد صلح به کراسوس را داد اما به او تکلیف کرد که باید برای امضای صلح به ساحل رودخانه بیاید. کراسوس به ایرانی ها اعتماد نکرد اما تحت فشار سربازان و سردارانش به ویژه اکتاویوس و کاسیوس که بعدها فرمانروایان رم شدند، مجبور به پذیرش این خواسته شد. وی و سواران همراه او در حین حرکت به سمت اردوی ایران با پارت ها درگیر شده و کشته شدند.
در این که چه کسی مسبب مرگ او بود باید گفت که برخی مورخان خلف وعده سورن را دلیل این امر می دانند، برخی بروز شورش در اردوی رمی و برخی نیز دست به اسلحه بردن همراهان کراسوس را.
اما به هر تقدیر مرگ کراسوس سپاه رم را متوحش و پراکنده کرد. گفته می شود از سپاه رم ۲۰ هزار نفر کشته و ۱۰ هزار اسیر ایرانی ها و ۱۰ هزار نفر شکار اعراب بیابانگرد شدند.
نتیجه نبرد کاره
۱-نبرد کاره یا حران نبردی تعیین کننده و مرگبار بود. برای اولین بار رم در مصاف با یک دولت، شکست قطعی خورده و ۹۰ درصد از بهترین لژیون های شرقی خود را از دست داد. این شکست را رم در اوج قدرت از دولت تازه قدرت یافته پارت یا اشکانی خورده بود.
2-در این نبرد چنان که ذکر شد سه سردار بزرگ رم، کراسوس، اکتاویوس و کاسیوس حضور داشتند که نشان دهنده علاقه رم به فتح ایران بود اما مرگ یک سردار و سرافکندگی دو سردار دیگر برای رم قابل تحمل نبود.
3- حمله پارت ها در تاریخ مشهور گشت تا آنجا که جنگ و گزیر علیه سپاه های منظم تاریخ به عنوان یک تاکتیک مورد استفاده بسیاری از سرداران جنگی قرار گرفت چنان که گفته می شود جنگ و گریز پارتیزانی از کلمه پارت می آید.
4- ظاهراً رمی ها فهمیدند که عبور از دجله و فرات کار آسانی نیست و پیشروی آنها به سوی شرق اقدامی پرزحمت است. شاید بتوان به جرات گفت که ایران در دوران اشکانی و بعد ساسانی مانع اصلی توسعه دول غربی برای دستیابی آنها به شرق به ویژه هند، ماوراالنهر و خاک ایران شد.
5- رم اکنون متوجه وجود یک دشمن بسیار بزرگتر از دشمنان قبل خود (پادشاه پونت، گل ها، ژرمن ها و هانیبال) شده بود. قدرتی که به دلیل پهناوری خاک، نفوس فراوان و تواتن بالای جنگاوری غیر قابل شکست نشان میداد.