تاریخ ایلامیان باستان
ایلامیان شاخه ای از آن دسته از اقوام خویشاوند و همزبانی بودند که در حدود ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد از اسیای میانه به ایران کوچ کردند. ایلامیان در جنوب غرب ایران امروزی ساکن شدند. و بعد از چندین قرن موفق به ایجاد تمدن بزرگی به نام ایلام شدند و دولت عیلام نزدیک به سه هزار سال دوام یافت.
ایلامیان تقریبا همزمان با سومری ها دولتشان را که شامل خوزستان, اطراف کوههای بختیاری,لرستان,پشتکوه و انشان یا انزان(فارس) بود تشکیل دادند.پایتختشان شوش بود و اهواز و خایدالو(خرم اباد) از شهرهای مهم شان بود(حقوق تاریخ, صفحه ۸۳, علی پاشا). ولی بعدا سرزمین تحت سلطه شان را تا نواحی مرکزی و شرقی ایران گسترش دادندַ
خود اهالی ایلام کشورشان را Haltamtu هلتمتو به معنی سرزمین خدا(ئی) می نامیدند. سومری های دشت نشین ناحیه بین النهرین, ان کشور را ایلام(Elam) یعنی کشور کوهستانی و اهالی ان را ایلامی یعنی ساکنین مناطق کوهستانی خطاب میکردند. این نامگذاری را اکدی ها از سومری ها اخذ و از طریق تمدن بابل به تورات رسید که با املای “عیلام” به اعراب و دیگر مسلمین منتقل شد.هخامنشیان مهاجر انان را Huwaja می نامیدند.( دکتر ضַ صدر,پیرامون نام تاریخی کشور”ایلام”)
دولت مقتدر ایلام از ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد تا ۶۴۵ ق م یعنی به مدت ۳۰۰۰سال تداوم داشت و بیشترین تاثیر را بر فرهنگ اقوام ساکن در ایران گذاشته است.
از ایلامیان کتیبه و لوحه های زیادی به جای مانده و بیش از ده هزار لوحه ایلامی در دانشگاه شیکاگو نگهداری میشود و اثاری که تا حال ترجمه شده اطلاعات زیادی راجع به سلسله های شاهی ایلام میدهند ولی اطلاعات راجع به زمان قبل از سارگون اول (۲۳۳۴ق م) شاه اکد کم است.
اولین سلسله سراسری ایلام “آوان” نام داشت (۲۵۵۰-۲۶۰۰ق م) و شوشتر کنونی مرکزشان بود.
سلسله “سیماش” ۱۲ شاه داشتند و مرکز حکومتشان در شمال خوزستان و جنوب لرستان بود. اوایل حکومتشان همزمان با حاکمیت قوتتی های اذربایجان در بابل بود و تابع انها بودند و اخرین شاه این سلسله “Eparli” بود و این سلسله در سال ۱۸۶۰ق م سرنگون شدַاز حوادث مهم این دوران جنگهای طولانی با سومر-اکد که منجر به انقراض انان و تسلط درازمدت ایلامیان بر بین النهرین شدַ
سلسله “سوککال ماخ” (۱۸۰۰-۱۵۵۰ق م) : از شاهان معروف این سلسله” shirukduk” میباشد که بابل را مطیع ایلام کردַ در سال ۱۹۵۷ در شمال عراق کتیبه ای از او پیدا شد که اشاره میکند به حمله او به قوتتی هایی که بین دریاچه اورمیه و ایلک باتان(همدان) ساکن بودند ,در ان حمله shirukduk شکست خورده و به شوش برگشته و بعد از مدتی میمیردַ بعد از او برادرش” شیموت-وارتاش” شاه ایلام شدַ
دوره میانه پادشاهی ایلام( ۱۴۵۰-۱۱۰۰ ق م) دوران زرین ایلام بود. ولی در قرن های ۱۱-۹ ق م به علت کشمکشهای داخلی ایلام فاقد دولت مرکزی بود و همه ایالتها کاملا مستقل بودندַ
دوران جدید دولت ایلام (۷۴۵-۶۴۵ق م ) از حساسترین دوران در تاریخ دولت ایلام بود,در این دوره کیاکسار شاه ماد همراه با بابل بر علیه آشور میجنگیدند و ایلامیان از این فرصت استفاده کرده دولت خود را تقویت کردند
در این دوران “تیگلات پیلسر” شاه آشور توانست لولوبی ها و هوری ها را مطیع خود ساخته و مستقیما با ایلام همسایه شودַ سارگون دوم در سال ۷۲۲ق م به ایلام حمله کرد ولی شکست خوردַ آشور بنی پال در سال ۶۴۵ به ایلام حمله کرده و ” خوم بان کالداش” اخرین شاه ایلام را دستگیر کرد و دولت مرکزی ایلام را منقرض کردند ولی دولت های محلی به عمر خود ادامه دادند و شکست نهایی ایلام با حمله هخامنشیان در سال ۵۴۵ق م انجام گرفتַ
ایلامیان بعد از این شکست دیگر فرصت باز سازی دولت مرکزی خود را نیافتند و بعد از انقراض ماد توسط هخامشیان٬ پارس ها بتدریج اراضی ایلام را ضمیمه امپراطوری تازه تشکیل شده خود کردند و دولت های محلی ایلام تابع انها شدندַ
ایلامیان برای تشکیل دولت مستقل خود حتی در زمان هخامنشیان بارها قیام کردند ولی دیگر موفق نشدنددولت پایداری را ایجاد کنند . داریوش در سال اول حکوتش سه بار برای جنگ با سه نفر از استقلال طلبان ایلام به انجا لشکر کشی کرد و هر سه قیام را با خشونت زیاد سرکوب کرد.داریوش شهرشوش را گرفته و به پایتختی تبدیل کرد و بدین ترتیب حکومت ایلام توسط هخامنشیان از بین رفت ولی ایلامیان مثل یک ملت تا قرن ها به حیات خود ادامه داد. در زمان اشکانیان ٬ ایلامیان حق ضرب سکه خود را داشتند و بارها در زمان اشکانیان برای استقلال خود قیام کردند.
از آنجا که به هیچ وجه حمله آشوریها و حتی حمله هخامنشیان را پایان کار ایلام نمیدانیم٬ بخش مهمی از کتاب را به بررسی تاریخ ایلام در دوره سلوکی ٬ اشکانی و ساسانی اختصاص داده ایم و امیدواریم خواننده مجاب شود که حمله آشور بنی پال و ظهور هخامنشیان پایان کار ایلام نیست که حتی در دوره اشکانی برای استقلال خود می جنگیده اند.( د.ت.پوتس٬ باستان شناسی ایلام٬ مقدمه٬ص۲ ٬ از انتشارات دانشگاه کمبریج٬سال ۱۹۹۹)
ایلامیان بر عکس سومریان بعد از انقراض حاکمیتشان در طول عصر های زیادی به زندگی در وطن خود ادامه داده و زبان و تمدن خود را زنده نگه داشتندַزبان ایلامی که به علت شباهت اش با زبان دیگر اقوام (قوتتی ه,کاسسی ها,ַַַ) از زمان Puzur inshushinak پوزور این شوشیناک (۲۲۰۰ ق.م.)زبان مشترک و اداری سراسر ایران بود توانست موقعیت ممتاز خود را تا اوایل ساسانیان حفظ کندַبا ترجمه تعدادی از لوحه های ایلامی نگهداری شده در شیکاگو بطور قطعی ثابت شده است که زبان ایلامی یک زبان التصاقی میباشد و لغات زیادی در ان با ترکی آذری امروزی شبیه یا عین هم هستندַ آکادئمک “مار” ثابت کرد که زبان ماد و ماننا نیز همان زبان ایلامی بودַ
زبان ایلامی تا قرن ها بعد از سقوط ایلام اهمیت خود را حفظ کرد , داریوش هخامنشی آن را زبان رسمی و اداری امپراطوری کرد و همه ۳۰ هزار لوحه پیدا شده در تخت جمشید به زبان ایلامی هستند(هنوز هم ترجمه نشده اند)ַ اکادمئک”مار” ثابت کرده است که زبان رسمی و اداری ماد هم ایلامی بود(تاریخ و تمدن ایلام, ص۵), این موضوع بعدا در بخش مربوط به ماد ها شرح داده خواهد شدַ
ایلامیان در زمان هخامنشیان, سلوکیان, اشکانیان و ساسانیان زبان خود را نگه داشتند و حتی در دوره بعد از اسلام نیز زبان ایلامی به حیات خود ادامه داد واز طرف تاریخنویسان اسلامی “خوزی” نامیده شد ,برای مثال اصطخری در کتاب”مسالک الممالک” به ان اشاره میکند و تاریخدانان امروزی مثلا دکتر سید محمدعلی سجادی وַַزبان خوزی را همان زبا ن ایلامی میدانندַ این زبان حالا هم در شوش و مناطق عراقی نزدیک به شوش , از جمله شهر “مندلی” و هم چنین در شهر “سنقر” لرستان و اطراف ان و بعضی جاهای دیگر زنده است و زبان عادی و روزمره اهالی میباشد و خودش هم به زبان ترکی اذری امروزی خیلی نزدیک است, انان خودشان را اشکانی مینامند(تاریخ دیرین ترکان ایران,جلد۱, پروفسور ذهتابی)
” دمورگان” که سالها در خرابه های شوش کاوشگری کرده بود مینویسد که ایالت فارس حتی بعد از به قدرت رسیدن هخامنشیان شدیدا تحت نفوذ فرهنگ و زبان ایلامی بود و پارس ها دولت و فرهنگ خود را بر آنچه که از ایلامیان یاد گرفته بودند بنا نهادندַ
“مַ دیاکونوف” محقق روسیمینویسد: در ایالت فارس چندین کتیبه ایلامی از اوایل حکومت هخامنشیان وجود دارد که حضور بالای ایلامیان در آنجا را حتی در زمان داریوش دوم نشان میدهدַ و این مسئله از انجا دیده میشود که” مارتیا ” که خود را پادشاه ایلام مینامد در ایالت فارس زندگی میکرد و در دفترخانه “استخر” حاکمیت کامل زبان ایلامی نشانه بیسوادی مامورین و دولتمردان پارس میباشد و نه اینکه تصور کنیم که ان زبان فقط رایج در بین اهالی بودַ (تاریخ ماد صفحه ۵۸۰-۵۸۱)
چونکه هخامنشیان کوچ نشین از خود تمدنی نداشتند و حاکمیت را با زور شمشیر و خشونت و بیرحمی خاص خودشان بدست آورده بودند امپراتوری خود را بر پایه تمدن ایلام بنا کردند و به وسیله آنان تمدن ایلامی در دنیا توسعه یافتַ در آن زمان دعوای تمدن و فرهنگ قومی در ایران وجود نداشت و این عارضه از زمان ساسانیان توسط اردشیر بابکان شروع شد( از بین بردن آثار ترکان ماد و اشکانی توسط ساسانیان) و بعدا این کار زشت توسط رژیم پهلوی که خود را وارث انها معرفی میکرد ادامه یافت( خیلی از آثار باستانی اذربایجان را در این دوره از بین بردند)ַ
تمدن واحد سنتی ایران تا زمان انقلاب مشروطیت تقریبا همان تمدن ایلامی بود که برای اولین بار با ورود اسلام تغییراتی در ان ایجادشده بود و بار دوم قازان خان سلطان معروف و کاردان ایلخانی با اصلاحات اجتماعی عظیم خود تغیراتی را در سیستم اجتماعی ایران داد و بعد ها هم در زمان مشروطیت و هم با انقلاب سفید تغیراتی در آن شد ولی رویهمرفته ساختار اجتماعی امروزی ایران همان ساختار ایلامی و تمدن ایرانی مساوی است با تمدن ایلامی و تمدنی به اسم تمدن آریایی وجود خارجی نداشته و نظریه پوچ و بی اساسی است که از طرف استمارگران غربی برای رسیدن به اهداف استمارگرانه شان در اواخر قرن نوزدهم به میان کشیده شد و حالا خود انها خیلی وقت پیش به دغل بازی خود اعتراف کرده و موهومی بودن ان نظریه را تایید نموده و حالا حتی نظریه زبان هندو اروپایی در محافل علمی طرد شده و احتمال خویشاوندی بین زبانهای اروپایی و هندوایرانی را کلا رد میکنندַ
دین ایلامیان بت پرستی بود و عقیده به ارواح مختلف, شامان ها, در بین انان رایج بودַاسم خدای بزرگ ایلام “شوشیناک“بود و هر شهری خدای خود را داشت و مجسمه خدایان در عبادتگاه های شهرها گذاشته شده بود ַ مراسم دینی ایلام شبیه مراسم دینی سومر و بابل بود (تاریخ ماد, م دیاکونوف ص ۵۸۹).
در سیستم اجتماعی ایلام نیز مثل سومریان و دیگر خلق های التصاقی زبان زن از حقوق اجتماعی خیلی بالایی برخوردار بود و در کارهای دولتی و سرپرستی اماکن مذهبی زنان حضور گسترده ای داشتند و ستم جنسی بر علیه زنان از خصوصیات اجتماعی قبایل تات( قبایلی از اواخر قرن ۱۹ به غلط با اسم اریایی خطاب میشوند) بود و آنها زن را یک انسان حساب نمیکردند و او را مثل یک جنس خرید و فروش میکردند( هنوز هم در بین کردها, تاجیکها و بعضی دیگر از قبایل تات دختر را در مقابل پولی به مرد خواستگار میفروشند) با به حاکمیت رسیدن هخامنشیان به تدریج زنان از فعالیت های اجتماعی کنار زده شدند و تمام حقوق اجتماعی خود را از دست دادند. وضع اسفناکی را که هخامنشیان به زنان تحمیل کرده بودند٬ در زمان ساسانیان بدتر شد ولی با آمدن دین مبین اسلام وضعیت زنان کمی بهتر شد٬ اما هیچوقت به زمان قبل از آمدن تات ها بر نگشتַ(زن در سیستم حقوقی ساسانیان,k.Bartlemen , ترجمه دکتر نַ صاحب الزمان) .
مجسمه سنگی”ناپیر اسو” ملکه ایلام از ۱۵۲۰ ق م قدیمیترین مجسمه زن پیدا شده در دنیاست, این مجسمه که سرش کنده شده ۱۸۰۰کیلو وزن دارد و نمونه هنر و ظریف کاری آنها است ومجسمه های یونانی و رومی که صدها سال بعد از آن درست کرده شده اند از لحاظ هنری در سطح خیلی پایین تری قرار دارندַلباس های تن این ملکه شبیه لباس های زنان اذری میباشدַ
هر کسی که با زبان ترکی اشنایی دارد با نگاهی به اسامی شاهان ایلام تشابهات آنها را با اسامی ترکی امروزی میبیندַمثال:اسامی تعدادی از شاهان ایلام: شیموت-وارتاش shimut-vartash , تن دن- اولی tan dan-uli, اونتاش قال untash-gal, لیلا–ایرتاشlila-ir-tash, هومبان هال تاشhumban-haltashو غیرهַ در آخر اکثر اسامی ایلامی پسوند های”تاش“,”آش” و”لی” وجود دارد که در زبان همه اقوام التصاقی زبان ساکن اطراف کوههای زاگرس(قوتتی,لولوبی,هوری,گیلزان,ماننا,ماد,ַַַ) نیز صرف میشد و هنوز هم در بین اکثر اهالی همین سرزمین ها رایج است و برای مثال پسوند “ تاش” بصورت “داش” در ترکی آذری استفاده میشود:یولداش, قارداش,تیمورتاش و غیره.
ایلامیان نیز همچون سومریان موفق به افریدن یکی از تمدنهای عالی بشری شدند و در طول تمام دوره تقریبا ۳۰۰۰ ساله حکومتشان “دمکراسی ابتدایی و سنتی” خاص اقوام ترک را حفظ کردند که بعدا مادها, اشکانیان,سلجوقیان و دیگر سلسله های ترک آن روش را ادامه دادند(ایالات و ولایات نوعی استقلال داخلی داشتن و به فرهنگ و دین دیگران احترام میگذاشتند), این خصوصیت از اخلاق طبیعی ترکان قدیم به حساب می آید و در نتیجه همین روحیه آزاد ملی ایلامیان توانستند نزدیک به سه هزار سال حکومت کنند و در مقابل اقوام سامی و غیره ایستاده و اغلب غالب ایندַسیتم حکومتی فدرالی اولین بار در تاریخ در ایلام شکل گرفتַ
به مرور زمان تمدن درخشان ایلام هر چه بیشتر اشکارتر میشود و شوینیست های فارس و حامیان اریاپرست شان( استمارگران غربی که تاریخ ایران را به نفع قوم موهوم آریا شدیدا تحریف کرده اند) که تا دیروز ٬یا وجود آنها را کلا انکار میکردند و یا آنها را وحشی و غیر ایرانی مینامیدند٬ حالا با بیشرمی میخواهند به آنها لباس اریایی ( بخوان لباس وحشیت) بپوشانند , برای مثال “یوسف مجید زاده” در کتاب “تاریخ و تمدن ایلام” مینویسد:منطقی ترین فرضیه این است که ایلامیان به عنوان پروتولر زبانشان با ورود به دوران ماد به زبان ایرانی مبدل شد.( این پان فارس همان به اصطلاح تاریخ دانی هست که اخیرا در مصاحبه ای با روزنامه همشهری ادعا های دروغین پان فارس ها را در مورد کتابسوزی مسلمین در ایران را پس گرفته و اعتراف کرد که آریایی ها تا قرن ۹ میلادی هیچوقت هیچ نوشتاری از خود نداشتند و اولین بار در اواخر قرن ۹ میلادی با کمک گیری از زبان عربی زبان فارسی قدرت نوشتاری پیدا کرد) ( همشهری، ۶ مهر ۱۳۸۲)., اینها ۸۰ ساله که مشغول تحریف تاریخ ایران به نفع قوم موهوم آریا هستند و هنوز هم با سماجت به این کار غیر انسانی و ضدفرهنگی شان ادامه میدهندַ
محمدرضا Copyright © azerbaijan43.persianblog.ir
یک نویسنده باید صالح و درست نوشتار باشد تا نوشته اش را به توان با رغبت خواند. شما با وجود این که فارس ها را شوونیست می خوانید خود نیز یک شوونیست هستید که از آسمان به ریسمان می رسید و نوشته های تاریخی را هم بی اعتبار می کنید. تعصب با خرد بسیار فاصله دارد. در ضمن من خود یک ترک هستم ولی از این نوشته حالم به هم می خورد.
با سلام ،جناب احمد رفیق شما یک ترک نیستید بلکه خودفروش هستید و اریا گرا و حتما دلت خوش است به اینکه یک روزی ثابت شود ترکهای آذری واقعا آریای هستند . تو یک بزدلی و شرم باد بر تو . مگر نمیبینی که این همه توهین و دزدی و تجاوز به حقوق ترکها شده آنوقت ادعای انسانیت می کنی و از عدالت دم می زنی ؟ تو هیچ چی نیستی . واقعا وقتی یک ترک اینگونه سخن می راند ، حالم بهم می خورد.
اول : نمی دانم که چرا این متن در این سایت قرار گرفته . لازم است آقای کاظمی در این باره توضیح دهد .
دوم : چیزی به نام نژاد و تعصب نژادی از احمقانه ترین چیزهایی است که می توان در قرن ۲۱ پیدا کرد . شاید زمانی خوب یا حتی لازم بود اما امروزه دیگر نه ضرورتی دارد و نه حتی جایی برای ابراز وجود .
به خود شما پیشنهاد می کنم که یک آزمایش ژنتیک بدهید تا معلوم شود مخلوط عجیبی از نژادهای گوناگون هستید از سامی تا مغول و …
به عقیده من کسانی که در قرن ۲۱ اینگونه به نژاد مخلوط خود می نازند یا از سر نادانی است یا حماقت
سوم : اگر طبق اسلوب شما بخواهیم جلو برویم و نژاد را مهم بدانیم ، یک سوال بسیار ساده از شما و امثال شما دارم : چه کسی به شما توهین کرده ؟ چه کسی جیب شما را زده ؟ چه کسی به حقوق شما ترک ها تجاوز کرده ؟ طی ۱۴۰۰ سال بعد از اسلام نزدیک به ۱۳۰۰ سال آنرا ترک ها برا این منطقه حکومت کرده اند و اگر به نظر شما کسی طی این سالها در حق مردم ظلم کرده ، شما بوده اید نه کس دیگر اگر کسی ناراضی باشد و شاکی ، باید غیر ترک ها باشند نه شما . اسم ۲ سلسله را بیاورید که ترک نباشند
طی این سالها سامانیان غیر ترک بوده اند و تا حدودی پهلوی بقیه عملا ترک بوده اند
پس لطفا از جایگاه مدعی خارج شوید قبل از این که ما شما را محاکمه کنیم
من یه سوال ازت می پرسم
یک نمونه از خط ترکی به من نشون بده
و تاریخ ترک هارا هم بخون
در ضمن اذربایجانی ها نژادشان ترک نیست ترک زبان هست آن هم به دلیل تسلط ترکان چادر نشین و مهاجم ماوراالنهر
سخت گیری و تعصب خامی است -تا جنینی کار تو خون خواری است
در ضمن کتاب سوزی بوده ان هم به دست به ظاهر مسلمانان ولی متعصبان قوم گرا متعصبان جنین و متعصبان خون خوار و متعصبان غیر ایرانی که درمرام ایرانی تعصب بر باطل وجود ندارد
غیرت با تعصب فرق داره
کلمه تاش به معنی کوه صاف و درجای به معنی تراش است
قارداش چه ربطی به تاش داشت
برو تحقیق کن
با سلام ، خود شما بفرمایید آیا مشابهتی بین زبان ایلامی ( زبانی که در کتیبه ها است ) با زبان فارسی و یا کردی وجد دارد؟ لطفا زبان ایلامی امروزی را مطرح نکنید که در اینصورت می توان ثابت کرد که زبان امریکا ۱۰۰ در ۱۰۰ انگلیسی است ، در حالیکه اینگونه نیست و امریکاییها مهاجر هستند. ایلامیان امروزی نیز مهاجر هستند.البته من به شما حق می دهم چون شما ها را اینگونه بار آورده اند . مثل آنست که تو کردی حرف می زنی و این زبان از مادرت به شما به ارث رسیده است. این اعتقادات نیز از اعتقادات موهوم نژادپرستان فارس و کرد به ارث رسیده است و شما گناهی ندارید. باید انسان خودش تحقیق کند .بواقع من هم یک روزی مثل شما بودم و دنبال مدرکی که ثابت شود واقعا ترک هستم .آنقدر مطالعه کردم و کتاب خواندم از ترکی و فارسی و انگلیسی تا راهم را پیدا کردم.لطفا شما نیز از ته دل و از روی وجدان مطالعه فرمایید برای رسیدن به حقیقت هرچند که تعصب اجازه ندهد آنرا به زبان آورید.
دوست عزیز تعصب جلوی چشم شما را گرفته این حرف شما مثل این است که بگویید چون ایلامی ها دو دست داشته اند پس ترک بوده اند بزار یه چیز ای رو برات مشخص کنم کرد به چند گروه تقسیم میشوند به اقوام غربی ایران چون رمه گردان بوده اند به کرد به معنی رمه گردان معروف شده اند و از دو نژاد ماد و ایلامی هستند هر چه به سمت شمال میرویم بیشتر از نژاد ماد هستند به طوری که بالا تر از سنندج دیگر می توان گفت ماد هستند به طوری که زبان ایلامیان کنونی ۲ واج اظافه نسبت به کردی کردستان دارد جدای از این اگر ایلامیان با اقوام جدید نسبتی داشته باشد قطعا ترک ها(مغولی ها ) ندارند
این حرف های شما از کتاب تاریخ دیرین ترکان ایران تالیف محمدتقی زهتابی (کیریشچی) ترجمه و تلخیص : علی احمدیان سرای نشر اختر ۱۳۸۱ صفه ۳۸ تا ۱۰۳ است پس به من لغب بیسوادی و تعصب نزن من این کتاب را خوانده ام البته مطمعن نیستم شما این کتاب را خو انده اید یا نه یا فقط از جای کپی کردی . این اقا با یک لیسانس ادبیات به خاطر این اراجیف از دانشگاه پان ترک باکو دکترا افتخاری گرفت کسی که ادبیات خوانده از بزرگترین باستان شناسان دنیا چون گرانتوسکی م. آ. داندامایف، هینس، جرج کامرون، پیگولووسکایا، رومن گریشمن که تمدن ایلام را از زیر خاک بیرون کشیدند بیشتر میداند جمهوری ازربایجان که با خلاء تمدن روبروست از این حرف ها همایت میکنند و فریفته شدگانی نیز دارد اگه شما میخواهید حقیقت را بفهمید کتب زیر را بخوانید
تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ا. آ. گرانتوسکی – م. آ. داندامایف، مترجم: کیخسرو کشاورزی، ناشر: مروارید ۱۳۸۵
دنیای گمشده ایلام، هینس، ترجمه فیروز فیروزنیا، تهران: ۱۳۷۱
گذری بر تاریخ ایلام، هینس، ترجمه محمدحسین خانی، تهران: ۱۳۷۳
ایران در سپیدهدم تاریخ، جرج کامرون، ترجمه حسن انوشه،: ۱۳۷۲
تاریخ اجتماعی ایران (جلد ۱)، مرتضی راوندی تاریخ ماد، دیاکونوف – ترجمه کریم کشاورز
تاریخ ایران از عهد باستان تا قرن ۱۸، پیگولووسکایا، ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۵۳.
مجیدزاده، یوسف، تاریخ و تمدن ایلام، مرکز نشر دانشگاهی، تهران ۱۳۷۰
دمت گرم برا . والا دیگه همین یه چیزمون کم بود که کم کم بگن ایلامیها ترکن ، نمیدونم چرا بعضی هموطنان اینقده با کورد بودن ماها مشکل دارن . طوری ک میخوام بزور هم ک شده ماهارو از نژاد باافتخار کورد بودنمون که در ذره ذره وحودمون شکل گرفته جدا جلوه بدن ولی نمیدونن ک ما ایلامیها به کورد بودنمون میبالیم و تا اخرین لحظه ک جان در بدن داریم با افتخار فریاد میزنیم که ما ایلامیها کورد بوده ایم ، کوردیم و کورد میمانیم تا دنیادنیاستتتتت .. هربژی کورد و کوردستان
استان ایلام رو با تمدن ایلام اشتباه گرفتی.در ضمن استان ایلام هم نیمه غربی لرستان هست نه کرد
از راه مطالعه کتاب و مقاله و غیره نمی شود تبار ژنتیکی کسی را پیدا کرد.
از آن گذشته تبار ژنتیکی با تبارزبانی یکی نیستند و همواره همپوشانی ندارند.
چه بسا کسی تبار عربی داشته باشد ولی زبانش فارسی باشد که تبار آریایی دارد. مثل سادات ایرانی.
بهتره خودمان را به خریت نزنیم و تبار دزدی نکنیم.
کلمه تاش گفته نه تراش . تاش در بین تورک ها به معنی هم فارسی کاربرد داره مثلا قارداش یعنی هم شکم . وطن داش یعنی هموطن . همکتاش یعنی هم کیش . یولداش یعنی همراه . یک حقیقت تاریخی در مورد اقوام بومی ایران(اوراتو . منناییان . لولوبیان .گوتیان . ایلامیان(انشان)سومریان و…) این است که همگی قبل از درامدن اقوام هندواروپایی به منطقه ساکنان اصلی این مرزبوم با جغرافیای مشخص بودند که قدرتمندانه از سرزمین خود دفاع میکردند حتی دولت قدرتمند سامی نژاد اشوری هم نتوانست دربرابر انان دوام بیاورد( شش طایفه زردپوست التصاقی زبان ساکن در ازربایجان متحد و دولت مته یا همان ماد را علیه اشور ایجاد کردند) و بر انان چیره شود چه اینکه ده طایفه چادر نشین اریایی از راه نرسیده بر انان چیره شده و سرزمین انان را تصاحب کنند . پس هیچ کدام از اقوام ایرانی(بجز تورک ها که از نسل بومیان ایران میباشد) ائم از کرد و لر و تات و تالش حق دست اندازی و تصاحب تاریخ و قومیت و نژاد و فرهنگ بومیان ایران رو نداره چرا که هم نژادان ارمنی شما که بیشترین بهره از علم باستان شناسی نسبت به شما را دارند نیز قبلا همین تفکر را نسبت به اوراتوها داشتند تا اینکه برایشان معلوم شد اوراتو ها کاملا متفاوت با هندواروپاییان و اجداد تورکان اناتولی و بخشی از ازربایجان میباشند . و نکته دیگر اینکه وقتی سخن از تمدن های باشکوه ایران قبل از اریاییان که اولین و گهواره تمدن بشریست لطفا سکوت نکنید و تاریخ رو تحریف نکنید این حرفا چه معنی میدهد که زبان ایلامیان یا سومریان منفرد است و در هیچ گروه زبانی جای نمیگرد جز عداوت و کینه توزی و تعصب کورکورانه ای که نشانه ای جز تنگ نفسی و افکار حقیرانه و مسموم یک صاحب نظر . با جرات حقیقت رو بگید که انان به زبانی تکلم میکردند که در گروه زبانی التصاقی قرار میگیرد . گروهی که تورکی صدرنشین ان گروه هست.
یک احمق یهودی تورات خوان تبار اقوام را به سه پسر نوح یعنی سام و یافث و حام تقسیم کرد و همین افسانه ساختگی وارد باستان شناسی شد و تا همین اکنون موجب سو تفاهمات زیادی شده است.
یک احمق پانترک هم یا از روی غرض یا سو تفاهم به تاریخ باستان دست اندازی کرده و هر گروه قومی که نه سامی است و نه آریایی را ترک می نامد.
اصلا حام و سام و یافث افسانه ای چگونه با آریایی و عرب و ترک قابل تطبیق است. جالبه در کتب تاریخی مثل اخبارالطوال دینوری ملت فارس را از نژاد سام می داند. حالا چرا فارس سام نژاد و عرب سامی اینقدر تفاوت زبانی، فرهنگی و تمدنی دارند را باید از یهودیان پانترک خزری یهودی پرسید.
اکثر مطالب شما نادرست است. و فکر میکنم آن هم به دلیل ناآگاهی شما از تاریخ ایلام باشد .مردم ایلام نژاد متفاوتی داشتند . و این نژاد به اقوام قدیمی(کردهاو کاسیها و سومریهاو…) همسایه خود نزدیکی فراوانی داشته است . همچنین شما استان ایلام را جزو ایلام باستان به حساب نیاوردید.فقط از لفظ پشتکوه و آن هم یک بار استفاده کرده اید.
در صورتی که وقتی آشوریان به ایلام حمله میکنند در این منطقه یک سنگ نوشته به عنوان فتح ایلام به یادگار میگذارند(ایلام – ملکشاهی -گل گل).شهر ماسبذان در استان ایلام در شهر ستان دره شهر پایتخت ایلام باستانمیباشد.
کلمه تاش به زبان محلی ایلامی که همان زبان کردی میباشد به معنی کوه است و هیچ ربطی به قارداش ندارد .
و اینکه ایلامیها اصلا قرابتی با ترک ها نداشتند و ترکها خیلی بعد از ایلامیها به وجود می آیند .لطفا تاریخ را درست منتقل کنید. امیدوارم که اشتباهات مطلب شما همان طور که اول نوشتم به دلیل نداشتن آگاهی در مورد ایلام باستان باشد.
شاید منابع ما قدیمی و فرسوده شده اند..
با سلام ، آیا اسم کردی و فارسی وجود دارد که پایانش تاش باشد؟ اما رئیس جمهورچند سال پیش قبرس شمالی (قسمت ترک نشین ) اسمش دنگ تاش بود و دنگ چند معنی دارد ۱- به معنای تعادل ۲ – به معنای عرفانی و آسمانی و … وتاش یعنی ۱- سنگ ۲- هم کیش یا یا همزبان یا هم رزم و . . .که البته بجای خود باید یکی از اینها باشد. پس دنگ تاش یعنی سنگ تعادل یا سنگ عدالت .قارداش یا در آذری قدیمی یعنی به قبل از ۸۰۰ یا ۷۰۰ هجری به قبل با تلفظ قار تاش : یعنی برادر و فارسها که الان میگند داش یا داداش همان گرفته شده از ترکی است.و یولداش یا یولتاش یعنی همراه و دوست . آنقدر پسوند تاش و داش است که نوشتن آنها و معنی آنها حتما یک کتاب ۵۰۰ صفحه می شود ای وطنداش.
همان طور که گفتم تاش به معنی کوه می باشد در زبان کردی (کردی هورامی ،سورانی ،ایلامی و….) وشما که اینقدر اطلاعت دارید باید بدانید که کردها (مادها )اولین فرمانروایان اریایی در ایران بودند وزبان انها یکی از زبانهای رایج در ایران وشاید زبان رسمی ایران بوده .واینکه زبان کردی هورامی را بداند میتواند اوستا را به راحتی بخواند .
اما این را بدانید که ترک ها خیلی بعد از کردها صاحب حکومت میشوند وان هم از زمان خوارزمشاهیان و سلجوقیان .و این را بدانید قدمت زبان کردی از ترکی بیشتر است.
من در مورد زبان ترکی چیزی نمیدانم شاید و یا حتما حرفهای شما درست باشد در مورد زبان کردی ولی قدمت ۷۰۰ویا ۸۰۰ساله را با قدمت ۳۰۰۰ساله مقایسه نکنید .
ممنون
هر بژی = زنده باشی
دوست عزیز شما که قدمت زبان کردی را سه هزار ساله می پندارید یک اثر کردی معرفی کنید که قبل از صفویان تاریخ کتابت داشته باشد. اوستایی را که کردی می دانی تمام اقوام ایرانی می توانند ادعای مالکیتش را داشته باشند. اگر هم به فرض قبول کنیم اوستا کردی است ، پس چرا از ۳۰۰۰ سال تا عصر قاجار ( آثار مدون کردی در این عصر پدید آمده اند) یک خلا بسیار طولانی در عدم توانایی اکراد در پدید آوردن آثار کردی به وجود آمده است؟ اگر قومی توانایی خلق کتابی در حد اوستا را داشته اند ،پس تا این مدت کجا بوده اند و چه کار می کردند؟ واقعیت این است که متکلمان به زبان اوستا نابود شده اند و کردها بدون هیچ ادله محکم و قابل دفاعی تنها چون در جغرافیای قوم ماد زندگی می کنند خود را وارث تمدن ماد می دانند. در صورتی که تا کنون حتی یک کلمه نوشته شده ای که به زبان مادی باشد در دست نیست.
دوست عزیز زبان کوردی هست و کتاب و اثار تاریخی هم هست دلیل از این محکمتر و ارامگاه هوخشتره یه سند از قوم ماد که در کردستان عراق هست و شما با دستکاری کردن کلمات خود میخواین تاریخ سازی کنین و
مورخان مسلمان مثل مسعودی و ابن مقفع زبان های ایرانی را شامل پارسی، پهلوی، دری، سریانی و خوزی دانسته اند. برخی محققین معتقدند زبان خوزی بازمانده زبان ایلامی باستان بوده و برخی هم آن را گویشی از زبان های ایرانی دانسته اند. زبن سریانی را هم همان زبان آرامی شرقی که زبان رسمی امپراتوری بوده، دانسته اند. اما این احتمال هم هست که این زبان همان کردی سورانی باشد. به هر حال، من در مقاله ای که به زودی چاپ می شود ثابت کرده ام که بر خلاف تصور محققین زبان پهلوی همان پارسی ساسانی نیست، بلکه این زبان بازمانده زبان مادی است که تا قرون بعد از اسلام هم در مادستان قدیم که شامل آذربایجان هم هست رایج بوده و دوبیتی های باباطاهر تحت عنوان فهلویات متعلق به گویش های همین زبان است و ربطی به پارسی و دری ندارد.
لطفا ربط کلمه های دای /دایه لری = مادر، دادی / ددی انگلیسی = پدر، دایی فارسی = برادر مادر، دادر تاجیکی= برادر، و غیره که هر کدام متعلق به زبانی جدا با فاصله جغرافیایی بزرگ هستند را با کلمه داداش که آن را ترکی میدانید مشخص کنید ببینیم داستان چگونه و ربطش با قارداش چیه؟
سلام ، باید به اطلاع برسانم که ترک ها بعد از اسلام و هنگام حمله
مغول وارد ایران شدند و حکومت های ترک زبان از آن زمان به بعد در
ایران مشاهده می گردد. و باعث از بین رفتن هویت ایرانی شد. همانطور
که می دانید تنها ترک ها می گویند زنده باد آذربایجان ولی بقیه اقوام زنده باد ایران می گویند.
ورود ترکان به ایران به دوران عباسی برمی گرد، خلفای عباسی که به عرب های اموی و عرب های شیعه و همچنین به ایرانیان اعتماد نداشتند گروهی از ترکان را وارد لشکر کرده و گارد محافظی متشکل از ترکان پدید آوردند وگر نه تا پیش از آن پای ترکان به سرزمین های اینور دریاچه آرال (خوارزم) نرسیده بود.
در مورد نام گذاری تمدن ایلام میخواستم بگویم که در کتابهای قدیمی دینی به اسم آلامتو آورده شده است ولی در همان حال هم در برخی کتابها که کمی دیر تر نوشته شدایلام آورده شده است.
و اعراب به آن عیلام گفتند . و استا ایلام به مناسبت این که در گذشته یکی از پایتخت های ایلام باستان بوده است در زمان رضا خان و بعد از جنگ معروف رنو به حق دوباره صاحب این نام تاریخی خود شد.
انی کاظمی!!!!!!انی کاظمی!!!!!!!
از کی تا حالا انزان یا انشان(ایذه در خوزستان)رفته تو استان فارس که ما خبر نداریم؟؟؟؟؟.واقعا زشته برای وبلاگ شما همچین اشتباه های به این بزرگی.پس خوب ببین چی بهت میگم :۱-چند تا از اثار دوران ایلامی تو کل استان فارس برام اسم ببر!عمرا اگه پیدا کنی(در حالی که در ایذه درمنطقه تفریحی اشکفت سلمان حداقل سه کتیبه بزرگ خط ایلامی وتصاویری از پادشاه وخانواده و وزیر در حال نیایش در دل کوه وجود دارد و همچنین در منطقه کولفرح ایذه قطعات بزرگ حجاری شده از دوره ایلامیان به وفور وجود دارد و به طبع درمناطق دیگر ایذه طوری که باستان شناسان شهر ایذه یا انزان قدیم(به معنی کنار اب قرار گرفته شده-زیرا از ان زمان تا کنون دو دریاچه در این محل وجود دارد)را سرزمین سنگ نوشته ها نام نهادند که در زمان ایلامیان همراه شوش و اوان (اهواز)-ارجان(بهبهان)از مهمترین شهرهای ایلام بودند۲-طبق جلد اول کتاب ایران باستان استاد حسن پیرنیا این سرزمین چون از شهرهای مهم ایلام بودوتمدن ایلام پس از شکست مقابل دولت اشور وضعیف شدن به دست حکومت تازه تاسیس مجاور خود یعنی پارس افتاد و چون هم از لحاظ قدمت وشهرت و ابادانی مطلوب بود به عنوان پایتخت اجداد کورش کبیر انتخاب شده بود تا چند سال بعد از به قدرت رسیدن کورش کبیر .و این شهر کم کم از اسم انزان یا انشان در زمان ایلامیان و هخامنشیان به ایاپیر در دوره اشکانیان و ایذج یا ایذه در زمان ساسانیان و اعراب و به مالمیر در زمان حکومت اتابکان لر بزرگ تغییر پیدا کرد. مجسمه برنزیه مرد پارتی که یک دست دارد هم در همین منطقه کشف شد۳-با مراجعه به دیوان حافظ در غزلی که در مدح حاکم ایذه در ان زمان یعنی اتابک سرو ده شده از ایذج نام برده شده که ای غزل با این بیت شروع می شود
افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن
مقدمش یارب مبارک باد بر سرو و چمن
.
.
.
بعد از این نشگفت اگر با نکهت خلق خوشت
خیزد از سحرای ایذج نافه مشک ختن
خلاصه اینکه زمانی که این شهرستان در حال حاضر محروم عرض اندام میکرد سر و صدایی از تهران و اصفهان و شیراز و….وجود نداشت پس یه لطفی کن کمتر از این اشتباهها یا دزدیدن شهرت وتمدن این شهرهای اکنون محروم که تنها دلخوشیش فقط شکوه قدیمش هست بکن
درود.
اِنی کاظمی تنها نقل کننده بوده است، بجز این نگاره، بیشتر نگاره ها از یک دکتر ایلامی از مردم ایلامیان نقل شده است که
نام کتابش هست : ایلام باستان.
کتابی نازک که به بررسی نام شاهان ایلامی، برخی از اسناد و مدارک موجود (تنها مدارک موجود نه فرضیه و سخن باد) می پردازد.
برای تاریخ و تمدن ایلام کتاب ایلام و تمدن دیرینه آن نوشته ایرج افشار سیستانی منبع بهتری است.
انی کاظمی
من مدرک ارائه کردم نه باد هوا !!۱-اثار باستانی ایلامی موجود در ایذه(انشان قدیم) وترجمه انها که در کتب معتبر موجود است ایا وجود این اثار در ایذه و عدم وجود ان در کل استان فارس یک فرضیه است؟؟؟اگر میتوانید ثابت کنید .۲-در حال حاضر اشخاص زیادی تاریخ را نوشته اند ولی ایا همه انها معتبر هستند. نه: من سراغ هر کس و ناکسی برای مطالعه تاریخ نمی روم بلکه ابتدا چند تاریخ نویس معتبر ایرانی یا خارجی را پیدا میکنم بعد مدارک انها و نوشته های ان را مطالعه میکنم تا اگر جوابی خواستم به کسی بدم مثل شما نگویم من نمیدانم و فقط نقل داستان کردم .من مطالب استاد پیرنیا را به عنوان یکی از مدارکم ارائه کردم(تکرار میکنم یکی از مدارک) که ایشان را تمام تاریخ دانان میشناسند و میدانند که کیست وتا چه حد دارای اعتبار است نه یک دکتر در سطح یک استان۳-ضمنا ایا شما مثلا برای سردار بزرگ ایرانی یعنی اریو برزن جایی سنگ نوشته یا کتابی از ایران قدیم از زیر خاک پیدا کردید که ما نمیدانیم و میگویند همچین اشخاصی بودند و مثلا اهل فلان منطقه بودند نه بلکه هویت انها را یونانیها برای ما مشخص کردند نه دکتر ایلامی و شما .هویت ایذه(انشان) را هم استاد پیرنیا که هر سال کتابهایش را بیشتر سانسور و کم حجمتر میکنند از روی کتابهای هرودت(پدر تاریخ)-کتزیاس-کزنفون که خود تقریبا در همان دوره میزیستند نوشته واز اثار موجود در ایران به عنوان مدرک استفاده کرده نه دکتر ایلامی جانت۴-این حرف شما (من فقط نقل کردم)الان دیگه با امکانات موجود جواب حتی ادمای بیسواد و بچه دبستانی ها هم نیست چه برسد به یک وبلاگ تاریخی!!!!!!!!!!!!!!!!۵-ما که تا همین چند وقت پیش هنوز کوچ میکردیم وجزء عشایر بختیاری بودیم هرچه که نداشته باشیم لا اقل بهتر میدانیم که از نسل که بودیم وهستیم- کجا بودیم وکجا زندگی میکنیم ولی برخی هه!!!معلوم نیست از نسل ترک- عرب -افغان-مغول و یا ایرانی هستند و از کدام سرزمین و قوم و قبیله امدند وخود را به عنوان ایرانی جا میزنند.۶-در ایذه(انشان) و کوههای بختیاری کودکان با شاهنامه حکیم فردوسی بزرگ میشوند (میخندند و میگریند و عاشق میشوند و میجنگند و میمیرند) پس کسی نمی تواند تاریخ و هویت شهرهای بختیاری را به نام تاریخ بدزدد.همان کاری را که بیگانگان بر سر ایران و شخصیتهای ایران میکنند.مرا ببخشید اگر تند حرف زدم ولی ما از وبلاگ شما توقع زیادی داریم. و از شما را هم از صمیم قلب به خاطر تلاشتان در افزایش اگاهی جوانان ایران تشکر میکنیم
انشان بختیاری، نمی دانم چه گفتم که این پاسخ را دادی :
“من مدرک ارائه کردم نه باد هوا !!”
من فقط توضیحی از سیاست کاری دادم و بس.
معلومه که از تاریخ هیچی سرت نمیشه
با سلام بر اساس سنگ نوشته ها ی تاریشا یا اشکفت سلمان و کولفرح که در(آیاپیر، ایذج،آنزان، مالمیر، ایذه)((انشان))در شمال شرقی خوزستان موجود می باشد دلیل بر صحت و معتبر بودن تاریخ این سرزمین در دوره های مختلف خصوصا ایلامی می باشد شما با سفر به این شهر می توانید به اشتباه بزرگ خود پی ببرید.
درود.
در مورد اشتباه ما کمی توضیح بدید و بگید که چه باید بکنیم ؟
حاظریم اصلاح کنیم. درین مورد با منابع خوب در ارتباط نیستیم.
سلام به همه دوستان
خوز لهجه ای هست که در منطقه شمال خوزستان و در شهرهای شوشتر و دزفول به آن گویش دارند
منبع:
http://farsilookup.com/p2p/seek.jsp?lang=fa&word=%D8%AE%D9%88%D8%B2
http://www.rismoon.com/moeenworddetail-13601-fa.html
خیلی گوه خوردی از کی تا حالا ترک ها ایرانی هستند فکر کنم روت نشد وگرنه می گفتی اصلا ساکنان اول ایران ترک بودند بقیه مهاجر هستند تو اصلان زبان کوردی رو که میشه گفت همون زبان ایلامی و زردتشتی هستش رو می دونی پس … نگو
این اراجیفو از کجات در اوردی…؟
آفرین بر تو چقدر با ادب تشریف داری
ادبیات کردی حرف میزنی آره؟
من اصل سنگ نوشته های ایلامی را خوندم که به الفبای عربی بر گرداننده شده و زیر سنگ نوشته زده شده خیلی شبیه زبان ترکی آذربایجانیه در ضمن مردمانی از ایلامی ها باقی موندن که خودشونو اشکانی نام میبرند و مثل آذربایجانی ها ترکی حرف میزنند اگه استان ایلامو بگردی تو روستاهایی هستند که همشون ترکی حرف میزنند. لطفا نژاد پرست نباشید. از ما ترکها یاد بگیرید به هیچ قوم و ملتی توهین و بی احترامی نمیکنیم پس شما هم این کار غیر انسانی را رها کنید. الان قرن پیشرفت و فن آوری و سالم زیستنه مگه نه؟
عزیز دل اشتباه نکن !
کل استان ایلام باتمام روستاهاش و بگردی ی نفرترک و پیدانمی کنی.هرچند من خودم شخصا خیلی ترکی رو دوس دارم .پس دقت کن
.سعی کن همیشه انتقادپذیر باشی و به ضعف خودت واقف باشی نه خودت و تبرعه کنی.موفق باشی چاوکم
دوست عزیز جناب آقای سعید جمالی
در اواسط دوران سلطنت محمدرضا پهلوی در نواحی بین شهر شوش – که پایتخت ایلامیان بوده- و مرز عراق روستاهایی وجود داشتند که به یک لهجه بخصوص ترکی که به لهجه آذری نزدیک بود سخن می گفتند از روستاها و قصبه های مزبور که الان نیز وجود دارند می توان به “بدره”،”قازانیه”،”خانقین”، “مندلی” را نام برد که همان اخلاف خوزیان و بازمانده ایلامیان هستند.
یاشا
با سلام خدمت همه ی خواننده های این مطلب:
من خودم تقریبا”همه شهر ها و روستا های ایلام رو به خوبی گشتم ولی ندیدم و نشنیدم که هیچ قومی از ایلام به زبون ترکی حرف بزنن یا حتی لهجه ترکی داشته باشن آره قبول دارم که جاهای کمی از ایلام لری حرف میزنند ولی ترکی نداشتیم و نداریم و نخواهیم داشت!
متاسفانه تعصب احمقانه پان ترک های سرزمین ما خود یکی از عواملی است که باعث می شود تمدن ۸۰۰۰ ساله این فلات توسط برخی مورخ نویسان غرض ورز تنها ۲۵۰۰ سال نشان داده شود . تا زمانی که آریایی ها نژاد برتر بودند هم وطن های آذری ما آریایی بودند و زرتشت متولد آذربایجان بود و حالا که آریایی های مهاجر نژاد دیکتاتور معرفی می شوند باز هموطنان آذری ما خودشان را به قوم قدیمی تر نسبت می دهند . با توجه به اینکه ایلامیان باستان تمدن باشکوهی چه از لحاظ صنعت و هنر و چه از لحاظ سیاست و تجارت داشته اند بعید می دانم ترکان تکرو و ستیزه جوی سرزمین آذربایجان را بتوان از نسل ایلامیانی دانست که بهترین نوع حکومت داری جهان ( به سبک ایالتی و ولایتی ) را پایه ریزی نمودند؛ دانست . کاش یاد بگیریم در این فلات حاصلخیز تنها به هم میهن بودنمان احترام بگذاریم و با هدف مشترک آبادی سرزمینمان دست در دست یکدیگر تلاش کینم
ببینید آقایون آریایی هر کاری بکنید دیگه سر ما ترکها کلاه نمیره زیاد خودتونو زحمت ندید ما ترکها هیچوقت خودمونو به آریاییهای وحشی نچسبوندیم اون کسروی بی غیرت نوکر انگلیس و آمریکا بود . مثل خیلی از شماها تاریخ ما از ده هزار سال پیش ثبت شده. زیاد به خودتون فشار نیارید.
kheyli ….rrrrrrrrrrr
به تازگی در دانشگاه مونیخ آلمان از باقیمانده استخوانهای قبرستان گوی مسجد تبریز و شهر سوخته سیستان و بلوچستان که قدمتشان به ده هزار سال پیش میرسد. آزمایش dna گرفته شده و با dna مردم فعلی تبریز و سیستان و بلوچستان تطبیق داده شده و ثابت شده که این مردمان نوادگان همان مردم ده هزار سال پیش هستند نه ۲۵۰۰ سال پیش شما این ثابت میکنه که ترکها و افغان ها ی ساکن در مناطق فعلی در سرزمین اجدادی خودشان زندگی میکنند. شما فارسهای خونخوار اینجا را اشغال کرده اید. در ضمن ثابت شده که سرزمین اصلی کرد ها سیستان وبلوچستان است.
بله ، اگه به تاریخ نگاه کنید سکونت گاه آریاییی ها در قفقاز بوده و
از آنجا وارد ایران شدند پس حتما آثاری از خود از قفقاز تا جنوب غربی
ایران به جا گذاشته اند که بعدا اقوام دیگر به آنجا آمده اند.
حسین از تهران
من خیلی متاسفم این دوست عزیز تمدن بزرگ ایلام رو به ترکها نسبت میده در حالیکه اصلا ترکها ریشه زبانیشون مربوط به دوران سلجوقیان و مغولهاست در ثانی منطقه ایلام باستان که شامل لرستان امروزی.ایلام(لرستان پشتکوه)و خوزستان است اصلا چه ربطی به ترکها داره.کورش در منشور حقوق بشر خود و اجدادش رو انزانی یا انشانی معرفی کرده و انشان از ایالات دولت ایلام بوده در جنوب غربی که همگی یا لرند یا لر بختیاری.نام کوروش و پسرش ریشه در زبان لری دارد کوروش(کور ارخش) پسر نورانی و بردیا به معنای سنگی هر چند که از ایلام هم در زمان پهلوی لرستان پشتکوه بوده و بعد ها به استان ایلام شکل گرفت ولی شهرهای دره شهر .ابدانان ودهلران همگی لر بوده در شمال خوزتان و شرق خوزستان همه بختیاریند و بطور کل جنوب غربی ایران بختیاریند که همان سرزمین ایلام باستان ویا انشان سرزمین پادشاهی کوروش و اجدادش است پس فارسهاوترکهاوکردها حق ندارند بدون دلیل کوروش ابر مرد تاریخ ایران و بالاخص بختیاریها رو به خود نسبت بدهند. تاریخ رو باید با واقعیتها و شواهد و قراین درک کرد نه تعصبات قومی.
سلام
کورش واسه لرها باشه خوبه!
ولی خواهشا” حرفای مستندی بزنید کی گفته ابدانان ودهلران و دره شهر همگی لر اند من خودم بچه آبدانانم و که حدود ۲۵% از مردم آبدانان لرند و بیش از ۲۰% این مردم لک(زیر گروه کرد)و بقیه مردم هم به زبان کردی کلهری صحبت میکنندا دهلران بیش از ۸۰%کرد دارد وتنها ۲۰% از آنها لر اند و دره شهر هم بالغ بر۷۵% کرد دارد با این آمار کی میگه همشون لر اند؟
خدا شفا بده وضعیت تو خیلی خرابه
حرف شما درست آقا حسین ولی اگر بختیاری هستی یعنی لری و اگر لری یعنی پارس هستی.پس خودت رو از پارس ها جدا نکن.آتیلا جان کسروی ثابت کرد که شما ترک زبان شدید و ترک نیستید.اگه شما آذرپادگانی ها هرودوت و گریشمن و کسروی رو قبول ندارید پس کی رو قبول دارید ؟ اول نام سرزمین شما آذر یعنی آتش به زبان پارسی.همین کافی نیست؟شما چه بخایدچه نخاید آریایی ماد هستید . حالا اگه دوست داری یه وحشی هم ضمیمش کنیم.
اولاً که هیچ کس ترک زبان نشده دوم هرکس که ثابت کرده باید سند و مدرک هم داشته باشه سوم مادها ترک
بودند و قوم کل ترکها هم توران است حالا چه چیزی هست که ثابت میکنه که مادها آریایی بودند
توران که در شاهنامه آمده ترک نبودن
جناب کیوان و تمامی دوستان
هر چند که میدانم از روی نادانی و تعصبات نژاد پرستانه قبول نخواهید کرد ولی لا اقل یه خورده اندیشه کنید اما داستان این است:
1-در مورد عوض شدن زبان:
پیروان کسروی در ترجمه عبارات به عمد یا سهو دچار اشتباهات فاحش بنفع تئوری خود شده اند بعنوان مثال ابن حوقل در کتاب « صورت الارض» که در بعضی نسخ چاپ شده در خارج «المسالک و الممالک» نیز نامیده شده است مینویسد: ” و اما لسان اهل آذربایجان و اکثر اهل ارمنیه الفارسیه تجمعهم (تجمعه) والعربیه بینهم مستعمله و قلمن بها ممن یتکلم بالفارسیه لا یفهم بالعربیه و یفصح بها من التجار و ارباب الضیاع …” {ابن حوقل: « صوره الارض » ، الطبعه الثانی (القسم الثانی) ، (طبع لیدن ۱۹۳۹)، ص. ۳۴۸ـ۳۴۹}.« ترجمه صحیح آن که به تأیید زبانشناسان عربی و عرب زبانان نیز رسیده است و از ترجمه های تاکنون موجود آن در نوشته های «محققین» ایرانی متفاوت است ، عبارت است از :
– “و اما زبان تجمع (ارتباط) اهالی آذربایجان و اکثر اهالی ارمنیه فارسی است و عربی نیز (در اینمورد ارتباط بینشان) مستعمل است و در این میان کم اند که فارسی سخن بگویند ولی عربی نفهمند ، (لکن) در عربی (بعضی) تجار و زمینداران فصیح اند”.
باید دانست که معنی ” تجمعهم (تجمعه) ” در متن بالا جمع آمدن باهم است و یعنی آذربایجانیها و ارمنیها ئی که به هم میرسیدند چون زبان همدیگر را نمی فهمیدند با هم به فارسی ویا عربی صحبت میکردند و نه اینکه در آذربایجان و ارمنستان با خودی و میان خودشان.
نتیجه منطقی این نوشته طبق تایید نظر عربشناسان آلمانی و عرب زبانان اینست که نه اینکه زبان مادری ومحاوره روزمره اهالی آذربایجان و اکثر اهالی ارمنستان هزارسال پیش فارسی بوده باشد بلکه معدودی از آنان که در هزار سال پیش به همدیگر میرسیده اند نظیر دیوانیان و تجار این دو سرزمین، با هم به فارسی (الفارسیه) مکالمه میکرده اند. و یعنی زبان ارتباط ، پیوند و زبان مبادلاتی معدود مذکور از اهل ارامنه و آذزبایجان فارسی بوده است. بعین اینکه در هند وستان تحت تصرف انگلستان قرون اخیر زبان انگلیسی به زبان دیوان و ادارات و نیز زبان ارتباط بین اهالی ایلات هند با زبانهای مادری مختلف که زبانهای یکدیگررا نمی فهمیدند بدل شده بود. اما کسروی برای دستیابی به اهداف خود مطلب ابن حوقل راچنین ترجمه نموده است : ” زبان مردم آذربایجان و زبان بیشتری از مردم ارمنستان فارسی و عربی است. لیکن کمتر کسی بعربی سخن گوید و آنانکه بفارسی سخن گویند بعربی نفهمند …”{احمد کسروی: « آذری یا زبان باستان آذربایجان» ، شرکت نشرو پخش کتاب ، ۱/ ۱۰ / ۸/ ۲۵۳۵} با مقایسه این ترجمه با متن عربی و نیز ترجمه صحیح متوجه میشویم که ترجمه کسروی دست کم سه غلط فاحش دارد و شبیه داستان «خسن و خسین دختران حظرت معاویه بودند » است تا یک سخن جدی {ملاحظاتی در زبان قدیم آذربایجان ـ پرفسور فرهاد قابوسی }
۲-در مورد قدمت اسکان ترکان ایران
ترکان در کتیبه های اشوری (۱۴۰۰ قبل از میلاد ) به نام توروک خوانده شده اند و در کتیبه های اورارتویی (۱۵۰۰ ق. م)با نام توریخ امده است و از همسایگی انها با این اقوام سخن به میان امده است .همسایگی انها اذربایجان بوده است .
در کتیبه سارگن دوم از محلی به نام( اوش قایا )به ترکی یعنی سه کوه یا سه تپه نام برده شده با توجه به توضیحااتش دقیقا اسکوی کنونی است .
پرفسور خودیف در کتاب زبان ادبی اذر بایجان بارها به وجود اقوام ترک بومی در سرزمین اذربایجان تاکید کرده است .
دیاکونوف روسی در کتاب تاریخ ماد نوشته که محققین به این نتیجه رسیدند که اقوام التای – پرو ترک در هزاره های ۳-۱پیش از میلاد در اطراف دریاچه ی ارومیه سکونت داشته اند.
قدیمیترین ساکنان بابل یعنی سومریها غیر سامی بوده و ریشه ی مغولی ( ترکی ) داشته اند . از کتاب تاریخ حقوق از انتشارات دانشکاه همیلتون ص ۹۶
ژ- اوپر( ۱۸۲۵ – ۱۹۰۵م) زبان سومری جزء زبانهای التای (ترکی) است . فریتز هومل (۱۸۵۴-۱۹۳۶ م) سومرشناس المانی ثابت کرد سومریان و ترکان قومهای مشترک هستند . وبا برابر هم نهادن ۳۵۰ واژه سومری و ترکی انها را به راحتی معنی کرد .
پروفسور ارگین .گفته وقتی دیوان لغات کاشغری را در یک طرف و کتیبه های سومری را در یک طرف قرار دادم در کتیبه ها ی سومری غیر از زبان ترکی ندیدم.
همچنین ابن خلدون (۸۰۸ـ۷۳۲ هـ )جامعه شناس ،سیاست مدار ، انسان شناس ،تاریخ نگار و فقیه و فیلسوف بزرگ تونسی که بعنوان پدر جامعه شناسی از وی یاد میشود و نوشتجات او از ارزش بسزایی برخوردار است می نویسد:« و فی الکتب ان ارض ایران هی ارض الترک …فاما علماء الفرس و نسابتهم فیابون من هذا کله»{ابن خلدون ق ۱ج ۲ص ۱۵۴} (ترجمه: کتابها می نویسند که ایران سرزمین ترکان است اما علما و نسب شناسان فارس به کلی منکر این هستند)این جمله ابن خلدون که بدلیل وابستگی نداشتن به فارسها یا ترکها کاملا بیطرفانه محسوب می شود همچنین موید این مطلب است که بعضی نویسندگان فارس بعمد در صدد انکار ترک زبانان در ایران بوده اند.
آریا ( آ +ریا= دروغ) ،آسترناخ(شخصی یهودی که نژاد آریا را برای ایران ساخت و پرداخت)= آستری+ ناخ به آلمانی یعنی نیست و کوروش=کو+روش واژه ای جهت پنهان ساختن این دروغ گویی ها همه دروغی بیش نبوده جهت انحراف تاریخ برای من مسجل شده که (آریا =آستری نیست +کو روش)
متأسفانه آدم باید به حقیقت اعتراف کند این همه دلیل باشد آدم باور نکند واقعاً باید کور باشد.
خوشبختانه در آخرین تحقیقات ژنتیکی دکتر مازیار اشرفیان بناب که در تاریخ ۲۲ آبان ۱۳۹۰ هم از تلویزیون بی بی سی پخش شد معلوم شده اکثریت ایرانیها و از جمله فارسها ژن آریایی ندارند و DNA ژن آنها به ۱۱ هزار سال پیش و به بومیان ساکن ایران (سومرهای و ایلامی های پروتو تورک ) می رسد که در صده های اخیر تحت تأثیر افغانها و تاجیکها زبانشان عوض شده و دری صحبت میکنند.
که در حقیقت اکثر فارسها هم ژن تورکی ( ساکنان اولیه و بومی ایران = سومریها = التصاقی زبان = پرتوتورک = تورکان اولیه ) دارند
که بعدها زبانشان عوض شده ولی نژادشان عوض نشده است . برای مطالعه بیشتر در این
زمینه به ادرس اینترنتی :http://yurddash.com/?p=1238#more-1238 مراجعه کنید .
آریا ( آ +ریا= دروغ) ،آسترناخ(شخصی یهودی که نژاد آریا را برای ایران ساخت و پرداخت)= آستری+ ناخ به آلمانی یعنی نیست و کوروش=کو+روش واژه ای جهت پنهان ساختن این دروغ گویی ها همه دروغی بیش نبوده جهت انحراف تاریخ برای من مسجل شده که (آریا =آستری نیست +کو روش)
متأسفانه آدم باید به حقیقت اعتراف کند این همه دلیل باشد آدم باور نکند واقعاً باید کور باشد.
خوشبختانه در آخرین تحقیقات ژنتیکی دکتر مازیار اشرفیان بناب که در تاریخ ۲۲ آبان ۱۳۹۰ هم از تلویزیون بی بی سی پخش شد معلوم شده اکثریت ایرانیها و از جمله فارسها ژن آریایی ندارند و DNA ژن آنها به ۱۱ هزار سال پیش و به بومیان ساکن ایران (سومرهای و ایلامی های پروتو تورک ) می رسد که در صده های اخیر تحت تأثیر افغانها و تاجیکها زبانشان عوض شده و دری صحبت میکنند.
که در حقیقت اکثر فارسها هم ژن تورکی ( ساکنان
اولیه و بومی ایران = سومریها = التصاقی زبان = پرتوتورک = تورکان اولیه ) دارند
که بعدها زبانشان عوض شده ولی نژادشان عوض نشده است . برای مطالعه بیشتر در این
زمینه به ادرس اینترنتی :http://yurddash.com/?p=1238#more-1238 مراجعه کنید .
اگه به امپراتوری ایلامی های و مناطق بختیاری ها نگاه کنید هیچ فرقی نداره و دقیقا همه ی اون مناطق لوری و بختیاری تکلم می کنند
درود بر لرها (ایلامی ها)
یعنی حالا شما لرها سامی شدید این دفعه؟؟تا دیروز اصل آریایی بودید که
ایلامیان دارای شهرگیری و دادگری و دانش بودند که این آریایی بودن آنها را ثابت میکند اگه غارتگر و وحشی و دخترهایشان را زنده بگور می کردند آن وقت می توانستی ایلامیان را به خودتان بچسبانید
دوستانی آن بالا ادعا کرده اند که “تاش” کلمه کردی به معنی کوه میباشد.
آلامتو گفته:”همان طور که گفتم تاش به معنی کوه می باشد در زبان کردی (کردی هورامی ،سورانی ،ایلامی و….) وشما که اینقدر اطلاعت دارید باید بدانید که کردها (مادها )!!!!!! اولین فرمانروایان اریایی در ایران بودند و زبان انها یکی از زبانهای رایج در ایران وشاید زبان رسمی ایران بوده .واینکه زبان کردی هورامی را بداند میتواند اوستا را به راحتی بخواند .”
جهت اطلاع دوستان و عرض اینکه اصیلترین زبان کردی ، کرمانجی است که زبان نوشتاری کردی میباشد کردی کلمه ای به نام تاش نداریم حال اینکه اصیل ترین کلمه برای کوه ” chiya ” و سنگ ” kevir ” میباشد اگر تاش را به معنی کوه استفاده میکنند حتماً از زبان دیگری عاریه گرفته اند.
در خصوص اینکه “هر کسی کردی هورامی را بداند میتواند اوستا را به راحتی بخواند .”
دوستان عزیز آیا میدانید “گاثا”های اوستا که از قدیمی ترین بخشهای اوستا هستند و از سوی شخص زرتشت و بزبان خود وی سروده شده ،به زبان التصاقی اهالی آذربایجان آن عهد نه به زبان پارسی باستان است چه در صورتی که به زبان پارسی باستان یا پهلوی میبود نیازی به ترجمه اوستا به فارسی در عهد ساسانیان وجود نداشت.
اما راجع به مفهوم و مضمون خود “گاثه”ها به طور مشخص از آن نمی توان سخن گفت چون در طریق فهم گاثه ها هنوز قرسنگها از کمال مقصود دور هستیم، هر معبری از علمای دینی عهد ساسانیان گرفته تا دانشمندان فقه الغه معاصر ما گاثه ها را به میل خود ترجمه می کند و مضمونی را که خود مایل می باشد برای آن کتاب قائل است.
ولی تا کنون هیچ کدام از ایشان موفق به درک درست مفهوم آن نگشته اند.
“کوردان ایلام”!!!!! (KüÇIKZA) عزیز بله دوست عزیز خودت … خوردی اگر تاریخ را درست بخوانی و نژاد پرست نباشید باید قبول کنی ترکان ساکنان اولیه ایران هستند.
هره بژی
(خانزاده)عزیز ترکا رو دیگه همه میشناسن که چیا هستن
نمیدونم کی سر بحث کرد و ترک رو وا کرده ولی به نظر من کردها و تاریخ کرد ها خیلی فرا تر از اونیه که ترکها بخوان خودشون رو با ما مقایسه کنند و تنها امتیازی که ترکها دارن اینه که جمعیتشون تو ایران تقریبا” زیاده ولی هرگز به پای کردها نمیرسند (نه از نظر جمعیت!)
ولی تو که اینقدر میگی(( اگه تاریخ را درست بخوانی و نژاد پرست نباشید باید قبول کنی ترکان ساکنان اولیه ایران هستند.))اگه واقعا” تاریخ خوان باشی هرگز اجازه چنیین جسارتی رو به خودت نمیدادی دوست عزیز!!
در ضمن از همه کردهای عزیز میخوام که کردی رو زیاد با ترکی مقایسه نکنن ونظراشون رو به پای ترکها نریزن…
البته این حرفها رو که زدم به این معنی نیس که ترکی زبون و نژاد بدیه نه من خودم ترکی یاد دارم و میتونم ترکی بحرفم!
هربژیا کوردستان
هربژیا ایلام
هربژیا ((((((((((_ملکشای_))))))))))
تاریخ کوردها کجا گم شده آدرسی میدادی ما نیز اطلاعاتمان زیاد بشه کم نیاریم.
هربژیا کوردستان
هربژیا ایلام
کرد ها از عراق مهاجرت کردند. اگر واقعا تمدن داشتند الان یک کشور مستقل داشتند.
داداش این مهاجرت کی بوده و از زبان امروزه ایران ایرانی تره و فکر نکن امپراتوری عثمانی ترک بوده امپراتور سونی مذهب بودن و بیشتر جمعیتشون عرب بودن و باید بگم انگلستان و فرانسه و اسرایل با قطع نامه ساکس پی کو نزدیک به صد سال پیش کورد ها رو جدا کردن و چهار قسمت کردن شاید حلال حاصل خیز همون سرزمین موعود یهود باشه اقای تورچ
ملکشاهی عزیز
لطفاً یک آدرسی از تاریخ کردها!!!!! می دادی ما نیز می خواندیم و اطلاعاتمان زیاد می شد با تعصب که نمی شود تاریخ درست کرد یا جمعیت اضافه کرد .
دیل …
دیل وارلیق هویت،دی بونی دویمالییق بیز
ناموسدی بلی, ناموسا جان وئرملییق بیز
رنگین دئیشیب دیل ساتانین ارزشی اولماز
بنزر کسیلن بیر خولا دای کؤک سالا بیلــمز
هر کیمسه دیلین آتسا دینینــــده آتاجاقدیر
ناموسسوز اولوب خوار اولاجاقدیر , باتاجاقدیر
دیل ناموسوم ائل غیرتیم اولکم شرفیمـــــدیر
هر تک تکینه وئـــــــــــرمگه جانیم هدفیمدیر
نادان !
سنقر در کرماشان است نه لرستان !
وانگهی : سنقر یک واژه ترکی ست منتصب به مردم سنقری که بدست تیمور لنگ به کرماشان و به عمد به مردم ” دینَوَر ” تبعید و کوچانده شدند و هرگز زبان مردم دینور که شهرهای کهن ایران است ترکی نبوده .. جالب است بدانید واژه سنقری در بین مردم کرماشان نوعی فوهش و لغوز تلقی می شود و مردم کرماشان هنوز که هنوزه از دینورانی که خود را ترک می دانند یا ترکی حرف می زنند بیزارند و دختر نمی دهند و … مگر اینکه بدانند طرفشان کرد است و خود را کرد یا فارس کرماشانی جا بزند ( طرف فکر کرده با قافله کورها طرفه !)
درباره زبان ایلامی و ساختار التصاقی آن ! .. انی جان کلاس این وبلاگ را با این مزخرفات بی پشتوانه و سخیف پایین آوردی و همچنین از ارزش دیگر جستار این وبلاگ کم کردی و چهره برخی دیگر از افرادی که در این وبلاگ مقاله می زارن را برام روشن تر کردی ( از این بابت ممنون
سلام
ترکها از قرن یازدهم به خاورمیانه اومدن حالا ادعای ۷۰۰۰ ساله دارند!قبل اون خاورمیانه ترک نداشت!
سلام به همه ی دوستان عزیز
اولا این بحثو لطفا دیگه کشش ندین ک تاش تو کدوم زبونه و…. همین الانشم تو خیلی از زبون های دنیا کلی کلمه هستش ک مشترکه
و این ک از ابتدای تمدن بشر چی گفتن دلیل نمیشه ک به زبان های الان مرتبط باشه،تمام زبان هایی ک الان وجود داره و لحجه های متفاوتشون بعدها به وجود اومده
اون زمان برای برقراری ارتباط یه سری واژگان به کار بردن و نمیشه دقیقا به زبان خاصی نسبتش داد.ok?
درضمن تو دوره ی ما ک علم خیلی پیشرفت کرده و مسائل رو خیلی موشکافانه بررسی میکنن این ثابت شده ک تمدن اولیه توی عیلام بوده(ایلام و شوش کنونی) من خودم معماری خوندم و بخاطر پروژه هایی ک داشتم راجبش خیلی تحقیق و مطالعه داشتم.
به هرحال همه ی ما توی ایران هستیم و ایرانی محسوب میشیم و این خیلی تاسف آوره ک بحث نژاد و قومی قبیله ای باعث اختلافی بین ما ایرانی ها بشه
شاد و پیروز باشید
انی وبلاگتو مطالعه میکردم ولی حال که فهمیدم یک پان ترک ناآگاه لجباز و دشمنی حالم ازت به هم خورد.
آذر = آتش
آذرآپادگان = آذربایجان = آریایی ایرانی
آذربایجانیها آذری هستند نه ترک و بعد از حمله اونها طی چندین سال زبانشون تغییر کرد. اسناد تاریخی بسیاری این را ثابت میکند. کاش میدانستم دلیل وطن فروشی شماها چیست و چرا میخواهید به زور خودتان را ترکجا بزنید. شرم بر شما
سلام
میشه اسناد تاریخی برای ما معرفی کنید که قبلا ترکهای ایران فارسی زبان بوده اند؟
نقدی بر اظهارت یکی از نخبگان رسما “پان ترکیست” ترکیه به نام صابر زیان بدرالدین
علل و ریشه های نفرت جهانیان از ترک ها
اقوام ترک تبار،به همراه عموزادگان مغولشان،در زمره ی منفورترین گروه های قومی جهان به شمار می آیند.شاید به جرأت بتوان ادعا کرد که پس از یهودیان که به دلیل موفقیت های عظیم اقتصادی-علمی،در طول تاریخ از سوی میزبانانشان مورد بی مهری و دشمنی قرار می گرفته اند، ترک ها در رده ی دوم منفورترین و دوست نداشتنی ترین مردم جهان قرار دارند.برای اثبات این امر،تنها نگاهی گذرا به آنچه در فرهنگ عامه ی اقوام مختلفی که هر یک در درازای تاریخشان به نوعی با ترکان تماس داشته اند،کافی و بیشتر از کافی است.”وحشی”،”ظالم”،”ابله”،”خرابکار”،”غارتگر”…. اینها مودبانه ترین صفاتی است که به ترک ها از سوی دیگر گروه های قومی اطلاق شده و می شود.
شک نکنید که “ترک ستیزی” دارای ریشه های تاریخی-فرهنگی است: -به تاریخ ترک ها نگاه کنید! آیا موردی را سراغ دارید که اقوام ترک در فرآیند تکوین و تکامل یک تمدن و فرهنگ حتی نیمه-درخشان مشارکت جسته باشند؟ آیا یک شاعر ترک،نه در حد حافظ و سعدی و نظامی،که در حد جامی و نیما و شاملو،یک دانشمند،یک فیلسوف،یک معمار،یک مهندس شهیر ترک داشته ایم؟! آیا ساختمانی،بیمارستانی،دانشگاهی،مسجدی را می شناسید که به دست ترکان-نه به فرمانشان و بدست اقوام هنرمند زیرسلطه-ساخته شده باشد؟!…در برابر،چند هزار شهر و روستا،از شمال چین تا قلب اروپا،بدست ترکان نابود و با خاک یکسان شده است؟ چند میلیون انسان در درازای تاریخ،قربانی جنایات خونین ترکان شده اند؟!…و چند تمدن و فرهنگ،از ایرانی و بیزانسی و ارمنی و اسلاوی و چینی و هندی،در اثر یورش ها و چپاول ها و کشتارهای ترکان از میان رفته اند؟!
-فرهنگ و اخلاقیات قومی ترکان را بنگرید! جز ستمکاری،آز و حرص،شهوترانی،دزدی و غارتگری،بی وفایی و نامهربانی،میهمان ستیزی و خصومت با بیگانگان،چیز دیگری در آن یافت می کنید؟! هنوز که هنوز است،رسم نفرت انگیز “دزدیدن دختران” در میان اقوام ترک تبار آسیای میانه وجود دارد! هنوز دزدی و غارتگری نزد بسیاری از ترکان،یک “ارزش اجتماعی” و نشانگر مردانگی و شجاعت قلمداد می شود و هنوز تعصب و تصلب احمقانه ی مذهبی در همه ی جوامع ترکی برجا و برپاست.
خزرها قومی ترک بودند که در شمال دریای کاسی (دریای کاسپین) جکومتی مستقل پدید آوردند و در رقابت با ایران زرتشتی و روم مسیحی به دین یهود گرویدند. بعدها یعنی پس از فروپاشی حکومت خزرها این قوم در اروپای شرقی و آلمان پراکنده شدند و به خاطر همین خصوصیات در اروپا نیز مورد نفرت قرار گرفتند تا اینکه با تشکیل اسرائیل بدنه اصلی این رژیم منحوس تحت نام اشکنازی ها شکل دادند. بروید کتاب قبیله سیزدهم نوشته آرتور کستلر یهودی تبار را بخوانید تا حقیقت بر شما آشکار شود
آنچه می تواند رهایی از نفرت قومی را برای جهان ترک به ارمغان آورد،اجرای این پیشنهادهاست:
۱-باز پس دادن سرزمین هایی که از سوی ترکان اشغال شده به صاحبان اصلی شان.(آناتولی غربی به یونان،آناتولی شرقی به کردها و ارمنی ها،مرو و خوارزم و سمرقند و بخارا به ایرانیان )
۲-تبری جستن از گذشته ی تاریک و سیاه ترکی-مغولی.ترکان امروز اگر احترام می خواهند بایستی افتخار کردن به چنگیز و آتیلا و تیمور را متوقف کنند.
۳-ترک آداب و رسوم جاهلی و منحط فرهنگ ترکی-مغولی،مانند رسم دختر دزدیدن و اصولا دزدی به طور کلی،اسب پرستی،خنجربازی،…
۴-توقف سرقت ها و مصادره های فرهنگی از ملل متمدن.ترک ها بایستی از ادعاهای ابلهانه یشان نسبت به اقوام و تمدن های مادی،اشکانی،اورارتویی ،سومری،ایلامی ،آلبانی ،سکایی، کیمری، ماساژتی، و نسبت به مفاخر علمی،فرهنگی،هنری ملل دیگر مانند ابن سینا،خوارزمی،نظامی ،مولوی، هومر،… دست کشیده و ضمن اکتفا به همان میراث -هر چند ناچیز- ترکی-مغولی خود،در صدد اصلاح و تکامل آن و تطبیقش با مقتضیات زندگی فرهنگی انسان های تکامل یافته برآیند.
تنها گذر زمان است که عزم و اراده ی ملل ترک را برای به فراموشی سپردن گذشته ی سیاهشان و گام زدن در مسیر انسانیت و تمدن به نمایش خواهد گذارد!
(۱): دولت ترکیه در سال ۱۹۷۴ میلادی،به بهانه ی حفاظت از اقلیت ۱۸٪ ترک تباران قبرس به این جزیره ی کوچک حمله برد و با اشغال ۴۰٪ خاک این کشور،دولت دست نشانده ای را تحت نام “جمهوری ترک قبرس شمالی” در مناطق اشغالی به وجود آورد.تا امروز تنها یک کشور این موجودیت نامشروع سیاسی را به رسمیت شناخته که آن هم خود ترکیه است!
انی کاظمی نشون دادی هیچی نمیفهمی. معلوم شد تو هم یه پان ترک کثیفی و فقط کپی پیست میکنی. تاریخ را تحریف نکن. آیا تو شرف و غیرت نداری؟ ننگ بر تو
انی کاظمی پانترک وطن فروش ضد ایرانی چرا نظرات منو حذف میکنی؟
درود
هر گونه نظر که فحش داشته باشه پاک میشه
نفرین بر شما که پیامبر همه ی تاریخ ، پدر مردم گیتی ، کوروش بزرگ
(درود خداوند بر او و خاندانش باد) را دروغین می شمارید..
نفرین بر شما که اینچنین شکوه آدمی را زیر سوال می برید.
کورش بزرگ اگر نباشد زبانم لال ،آدمی به چیزش ببالد؟؟
خداوند شما نویسنده ای که در پی بردوسیدن تبار خویش به مغول ها ی بی خان و مان هستید را رهنمون سازد.
هورمزد مهربان ببخشاید.
تو هم مخت عیب کرده انگار کرد ها از نسل ماد ها هستند و بختیاری ها از نسل عیلامی استان عیلام ربطی به عیلامیان ندارد. مطالعتو زیاد کن
آقا مطالعتو زیاد کن از کی تا حالا ما لرا پارس شدیم ما لرا عیلامی هستیم . با کلی پژوهش به این مطلب رسیدم
آقا مطالعتو زیاد کن از کی تا حالا ما لرا پارس شدیم ما لرا عیلامی هستیم با کلی پژوهش به این مطلب رسیدم.
نظرات بالا بسیار خنده دار بود.
من در مورد ریشه برادران ترک اطلاعی ندارم و در این زمینه نظری نمیدهم.
تعجب من از این بود که لر ها و بختیاری ها خود را وام داران تمدن های کهن میداند!!!!!!
اکثر اقوام ایران مانند بختیاری و لر در ۲۰۰ سال اخیر وارد این منطقه شده اند. اگر به روال تشکیل تجمعات انسانی نگاه کنیم و لر ها و بختیاری ها را با این نمودار بسنجیم میبینیم که این اقوام تا ۱۰۰ سال پیش هنوز در مرحله کوچ نشینی بوده اند. اکثرا” در زمان رضا شاه به صورت اجباری اسکان داده شدند و بجمعات شهری را تشکیل دادند، کما اینکه هنوز هم قسمتی از بختیاری ها به صورت کوچ نشین زندگی میکنند.
اولین مستند ایران به نام علف که توسط آمریکا در سال ۱۳۰۴ فیلمبرداری شده است مئید این واقعیت است. این فیلم که قابل دانلود از اینتر نت است نشان میدهد که ۵۰ هزار نفر از اقوام بختیاری از حوالی ترکیه با زور به شمال خوزستان و دامنه های کو های زاگرس کوچانده شدند.
طبق گفته تورات عیلام و آشور دو فرزند سام بن نوح هستند.
تمدن عیلام تمدنی سامی است و زبان عیلامی زبانی سامی است قرابتی شدید به زبان عربی دارد. به طوری که بالای ۸۶۰ کلمه و فعل مشترک با عربی دارد. هنوز هم کلماتی عیلامی در بین مردمان عرب خوزستان رایج است مانند عگله که در عربی فصیح به آن بئر یعنی چاه گفته میشود یا حوش که در عربی بیت یعنی خانه و کلمات بسیار دیگری که هنوز در بین عرب خوزستان کاربرد دارد….
صابئین عرب زبان ساکن اهواز که دینشان مربوط به زمان عیلامیان است گواهی دیگر بر این مدعاست.
خوبه هرکی از ننش قهرمیکنه تاریخ نویس میشه
تمام تمئن شما توی کتیبه اورخون توضیح داده شده که حدود ۸۰۰ سال قدمت داره و درصحرای استپ مغولستان کشف شده
هارای هارای هارای من تاریخ نویسم
سفرنامه ابن فضلان رو بخون که به ترکستان سفر کرده بود، اون دوره هنوز وارد ایران نشده بودند، تورکها حتی لباس نداشتن، زن و مرد لخت بودن. باور نداری برو سفرنامه ابن فضلان رو بخون.
برای اینکه بفهمم که کلمه تاش توی زبان کوردی هست یا نه، به فرهنگ لغت کوردی به فارسی هه نبانه بوورینه از ماموستا هه ژار رجوع کردم و جلوی کلمه تاش معانی زیر را آورده بود.
تاش: صخره صاف و بلند در کوه، تخته سنگ پهن و صاف، پسوند فاعلی و مفعولی به معنی تراشنده و تراشیده
اینو نوشتم تا پانترک های بی فکر و بی سواد همه چیز رو به خودشون نچسپونن. بیچاره ها من اگه جای شما بودم، بجای اینکه به تاریخ نداشتم پز بدم و به فکر دزدیدن تمدن های قدیمی باشم ، میرفتم و تاریخ واقعی تورکها رو میخوندم و خودم رو اصلاح میکردم و سعی میکرم که به جای آشوب و خشونت و دزدیدن فرهنگ های باستانی ایندفعه انسان خوبی بشم.
سلام.
واقعا الان همه مشکلاتتون حل شده و این مساله مونده که نژاد اصیل ایرانی ها کرده یا ترکه؟
تعصب دقیقا همون چیزیه که کل تاریخ و قدمت ایران رو زیر سوال برده و ما رو به عنوان جهان سوم مطرح میکنه.
لطفا این بحث های متعصبانه رو تموم کنید. این که معلوم بشه نژاد اصیل این کشور ترکه یا کرده چیو حل میکنه؟
تاریخ ثبت شده در دل کوه ها و پادشاهان بزرگی مثل کوروش و داریوش غیر قابل انکار هستن و بدونید این بزرگان مخالف دامن زدن به تعصبات قومی و قبیله ای و دینی بودن و امروز روحشون از بازماندگانشون به خاطر تعصبات اشتباهشون آزرده است.
کمی تعقل کنید دوستان و ایرانیان.
درود بر شما.
با سلام
تقریبا همه مردم استان ایلام لر بوده و هستند و هیچ ربطی به کرد نداریم.این شخصی که خودشو ایلامی و کرد وانمود می کنه بیشتر گفته هاش غیر واقعی است و داره تعداد اندکی از مردم شهر ایلام را که کردنمایی می کنند بزرگ جلوه می دهد و شهر ایلام را به عنوان یک شهر کردی معرفی می کنه.تقریبا همه ایلات و طوایف موجود در استان ایلام هم ریشه با طوایف و ایلات موجود در لرستان هستند و تقریبا یک نام خانوادگی دارند.
شهر ایلام تا دوره رضاخان مرکز اصلی حکام محلی لرستان (پیشکوه و پشتکوه) بوده است.
حداقل از تاریخ بعد از اسلام منطقه پشتکوه لرستان دارای تاریخی روشن است که از مردمان آن با عنوان لر یاد شده است و جای شک در آن نیست .
متاسفانه برخی کردهای زیاده خواه با توجه به اشتراکات فرهنگی و زبانی ما لرها و کردها از این موضوع سوء استفاده می کنند و هر روز ادعای جدیدی طرح می کنند .
امروزه بطور واضح روشن می بینیم که قوم لر از نظر موقعیت جغرافیایی کاملا منطبق بر همان سرزمین عیلام است . از نظر فرهنگی چه خوبیها و بدیهای که از ایلامیان گفته می شود امروزه نیز با مردمان لر مشابهت زیادی دارد و بسیاز از باستان شناسان نیز قوم لر را وارث ایلامیان می دانند.
در خصوص این مقاله و تشابه کلمات در فرهنگهای مختلف بایستی گفت که به احتمال زیاد با توجه به مهاجرتهای اجباری خانوادگی و طایفه ای (من به مهاجرتهای قومی اعتقاد ندارم) که در دوره های قدیم وجود داشته است شاید همین گروه پادشاهان که آخر اسمشون به (ش) ختم می شوند از برادران ترک بوده باشند.
در آن گذشته های دور که نمی دانیم که بوده. زبان همه مردم یکی بوده چرا که همه از فرزندان یک زن و مرد بودند. وجود کلمات مشترک در زبان های ظاهرا بی ارتباط هم چیز عجیب و غریبی نیست.
سلام
استان ایلام و ایل ملکشاهی لر هستیم واطلاعات اشتباه نده
حسین آقا اطلاعات شما ضعیفه استان ایلام همگی لر هستیم .اکثر شهروندان ایلام با لرستانیه فامیل هستیم و کوچکترین فامیلی با کردستانیها در این شهر وجود ندارد .
اگر ما کرد بوده باشیم بایستی مانند کردستانی مذهب سنی انتخاب می کردیم .همین موضوع که بر می گررد به ۱۰۰۰ سال پیش بخوبی گواه همه چیز است .
از اینها گذشته حسین آباد(ایلام امروزی) یکی از مراکز اصلی اتابکان لرکوچک و والیهای لرستان بوده است .
بر اساس تقسیم بندی دولتی مناطق ایوان در شمال ایلام به استان ایلام زمیمه شده و هم اکنون بسیاری از اهالی این و منطقه به شهر ایلام مهاجرت کردند و خود را کرد می نامند در حالی که اصالتا آنها نیز از ایل کلهر که همان لر است هستند.
در جواب عرب خوزستان
سلام
دوست عزیز عربهای خوزستان که بیشتر از طایفه بنی کعب هستند در زمان شاه طهماسب صفوی وارد دشت خوزستان شدند.
کشور عراق کنونی در دوره صفویه جزء امپراتوری عثمانی ها که سنی مذهب بودند بود.تحت ظلم حاکمین عثمانی بر شیعیان جنوب عراق ، طایفه بنی کعب از حاکم بختیاری خوزستان درخواست مساعدت و بنوعی پناهندگی می کند و شاه طهماسب صفوی که خود را مدافع شیعه می دانست موافقت می کند و از همین رو اعراب وارد دشت خوزستان می شوند و بعدها قدرت می گیرند و در قسمتهای از خوزستان ساکن می شوند.
مکاتبات این رویداد در برخی کتاب عهد صفوی موجود است.
دوست خوب دشت خوزستان از عهد ایلامیان جولانگاه کوچ ییلاق و قشلاق قوم لر بوده است .همچنانکه هم اکنون هم این روال وجود دارد.
عزیز تو که از تاریخ خیلی میفهمی ومیگی که عربهای خوزستان به ایران اومدن میشه تمدن میسان برام تعریف کنی میشه جواب مستدلل درباره روایات کتاب مقدس بیان بفرمایی میشه درباره نقش ونگارها ومجسمه هایی که براثار پیداشده با مدرک بیان بفرمایید باتشکر
آلامتو از کی تا حالا لرستان پشت کوه شدن کرد ؟
برو کشک ت رو بساب عمو کرد ها اصلا عیلامی نیستن
نکنه مثل بارزانی چشم بد به خاک لرستان داری ؟
در این که ایلام امروزی رو ایلام نام نهادن بسیار کار درست و به جای بوده چون سرزمین عیلامیان هست و بوده و خواهد بود اما مثل اینکه تجزیه لرستان به دست قاجار بی همه کس و رضا پالانی میر پنج به کام شما کرد ها شده بیشتر که دست اندازی کنید به خاک دیگران
یه نصیحت بهت میکنم بجای غصب تاریخ و تمدن دیگران بگرد تا هویت گمشده ی کردی خودت رو پیدا کنی (یه بار آریایی یه بار ماد یه بار ساسانی ) خودتونم نمیدونید چی هستید ، سیمای استانی ایلام سعی در کردی سازی استان ایلام دارد اما پیرمردی از همان ملکشاهی هایی که میفرمایی کرد هستن (مثل کلهر ها و فیلی ها)که قبضه شون کردیددر همون سیمای استانی با قاطعیت در جواب گزارشگر کرد شبکه اعلام کرد ما لر هستیم بودیم و خواهیم بود .
سر برز بای لرسون گئپ (سرافراز باشی لرستان بزرگ )
ککمبمبمبمب
دمت گرم کاملا درسته
ین لینک هم جالبه و به خوندنش می ارزه:
http://www.ibnanews.ir/vdcb.gbwurhb5giupr.html
مخصوصا اینجاش که میگه:
به نظر من اگر کسی لری را خوب یاد بگیرد و اتومولوژی زبان را بفهمد،ایلامی را آموخته است .
بعدشم بهتره هر مقاله ای رو تایید نکنید کسی که این مقاله رو نوشته یه عقده ای به تمام معنا بوده که هیچی از تاریخ سرش نمیشه!
سلام دوستان هیچ شکی نیست که ایلامی ها لر هایی فعلی هستند
باتوجه به اینکه قوم کاسی در مناطق لک زبان لرستان و عیلامی های در مناطق لر زبان و بختیاری ایران و لرستان حضور داشته اند و این دو قوم با هم عیلام نامیده میشدند و همچنین معنی عیلام به معنی سرزمین طلوع آفتاب که خرم آباد پایتخت آن بود همچنین خرم آباد به زبان محلی خورموا تلفظ می شود که متشکل از دو کلمه خور و موا که معنی آن بر خلاف آنچه که مردم فکر میکنند که مخفف خرم آباد است نیست بلکه ، به معنی سرزمین طلوع آفتاب یعنی عیلام است چرا که در زبان لری( خ) فارسی تبدیل به( ح) میشود و حور در لری به معنی آفتاب میباشد و میتوان کلمه خور (آفتاب) را در اشعار لری باباطاهر عریان دید، برهمین اساس بسیاری از دانش آموختگان لر ، لر را عیلامی (عیلامی و کاسی یا همان لرو لک فعلی) میدانند و نه آریایی.
کجایید ای شیر مردان “تمدن زنده به گور”! تا ببینید پس از غارت خاک و آب و نفت و گاز و کوه و جنگل و میراث تاریخی تان، اینک ترکان و تازیان و فارسان و کردان داعیه فرهنگ و تاریخ و زبان و تمدتان را دارند. وا اسفا!
هه بویی لورسونم…
لرها بازماندگان ایلامی ها هستن و تمام شهرها و اثار و مفرغ های ایلامی تو شهر ها و مناطق لرنشین هستن شوش خرم اباد ایذه مسجدسلیمان شهرهای مهم ایلامی بودن الانم زبانشون خوزی که بازمانده زبان ایلامی هست درود بر لرها بازماندگان و بومیان ایران زمین
اره جان خودت واسه همینه که اسم اون تمدن باستانی چندهزارساله اسمش تمدن لرستان باستان بود. مدیونی اگه فکر کنی ایلام بود و کرد بودن وهستن و خواهند ماند .
عیلام از فرزندان سام و عیلامیها سامین چجور جز عربهای ایران میشه نژاد دیگه ای رو به عیلامیها نسبت داد چرا همه چی تو ایران بهم ریختس
فکر کنم با تصحیح املایی ایلام مشکل شما حل میشه الان شدن اقوام زردپوست اسیایی نه سفیدپوست سامی ضمنا ایلام و صحیحتر هالامتوم به مناطق کوهستانی و مرتفع اطلاق میشد انان خود را آنشان (که در زبان ایلامی و تورکی معنی کسی که میفهمد ) خود را معرفی کرده اند.
تصحیح املایی یا جعل املایی من نمیدونم چطور به یک خر بفهمونن که تمدن عیلام بوده نه ایلام زیقورات دور انتاش بوده نه چعازنبیل مزخرف یک مشت احمق نزاد پرست که زورشون میاد حقیقت ثابت بشه فراموش کردن که هوزیا وشهرهایشان مثل اهواز هویزه هوزینا در مناطق جنوبی ایران واقع شده نه درشمال با انکه میدونم بعدهای ترکیب جمعیتی شده ولی نمیدونم با لاپوشانی نمیدونم چی گیرشون بیاد باشه اقایون همتون چه لر چه فارس چه کرد چه ترک همتونایلامی هستید نه عیلامی خب بعدش چی ذات کثیفتون راحت میشه؟
سام جد ههیچ آریایی و کردو ترک و لری به سام بر نمیگرده خواهشا دست به تاریخ اجدادمون نزنید اسم شهرامونو دست زدید ظلمها کردید به تاریخمون دست نزنید
عجیب ترین واژگان تاریخی؟! ترکان ماد چه مفهوم جدیدی است، زرد پوستان همسایه مغولها چه دخلی بر مادهای کوهستان های ما دارد. زبان آذری، مادی است و ترکی جز زبان های شرق آسیا.
نوشتی که ایلامیها ۵۰۰۰ سال پیش از آسیای میانه (قفقاز) به ایران کوچیدند؟؟؟!!!!!!
در حالی که ما در مناطق ایلامی اشیاء و ظروفی پیدا کردیم که متعلق به بیش ۱۰ هزار سال پیش است
آن وقت چگونه ایلامیها ۵۰۰۰ سال پیش به ایران آمدند؟؟؟
همه چیزش مسخره بود و خنده دار
مطالب چقدر با تعصب و تبعیض نژادی نوشته شده بود. از لحاظ تاریخی عیلامیها هیچ ربطی با ترکان آذری ندارند واقعا خنده دار بود
در نظر شما که سوادشو نداری شاید .
این شمایی که اطلاعات نداری حتی موقعیت ایلام با ترک ها فاصله داره جناب مهرداد پانترک
در مورد نسب ایلامیان #عبدالنبی قیم که نویسنده عرب هست . در صفحه ۲۳۵این کتاب که ظاهرا همین چند ماه پیش انتشار یافت به صراحت چنین گفته باید گفت عیلامی سامی نیست و قرابتی هم با سامی ندارد آنچه در تورات به عنوان فرزندان سام آمده از نظر علمی فاقد اعتبار است و نمیتوان به آن استناد کرد ممکن است تورات را به عنوان یک کتاب وقایع نگاری برای ذکر حوادث قابل استناد باشد اما این کتاب برای تعیین اصل و نسب اقوام کتاب معتبر و قابل قبولی نیست بویژه که پژوهش های علمی صحت چنین گفتاری را تعیین نکرده در تورات نام بسیاری از اقوام سامی به عنوان فرزندان سام نیامده مثل عربها. بابلی ها تدمری ها کنعانی ها و حتی عبری ها به عنوان فرزندان سام نیامده تورات تمدن عیلام و آشور و ارفکشاد و لود و آرام را فرزندان سام دانسته پژوهشگران و علما نوشته های تورات را قبول ندارند . هنری س عبودی مینویسد :نوشته های تورات درباره سامی ها با واقعیت ملت ها تطابق ندارد سرپرسی سایکس نیز در کتاب خود تحت عنوان تاریخ ایران آورده آنچه در تورات تمدن های جهان را به عنوان فرزندان سام آورده سیاسی بوده, نه نژادی او در پی نوشت این کتاب خطاب به جاهلین و کسانی که ایلامیان را سامی معرفی کردند آورده عده ای فکر کردن با حلوا حلوا کردن دهانشان شیرین میشود آن ها در این توهم هستن که بگویند ما عیلامی هستیم کافی هست و علماجامعه علمی حرف آنها را میپذیرند غافل از اینکه این موضوع به این سادگی نیست .الیماییان پاسخ به ابهامات تمدن ایرانی و بومیِ #هَلتَمتی با نام اکدی بابلیِ #ایلام، #عیلام است. این تمدن ایرانی نژاده هیچ ربطی به آرامی، آشوری، تازی عربی ندارد. . هَلتَمتیها_ایلامیان یکی از پایههای حکومت هخامنشی و در کنار پارس و ماد از میراثداران این حکومت بودند. پس از نابودی هخامنشی و در زمان سلوکی دوباره به عنوان یک قدرت از خاکستر هَلتَمتی سر برافراشتند و در مناطق کوهستانی جنوب غربی ایران به حیات خود ادامه دادند. پایتخت : ایذه ، شوش تأسیس : ۱۴۷ پ.م انقراض : ۲۲۴ م حکومت : حدود ۳۷۰ سال ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺣﮑﻮﻣﺖﻫﺎﯼ ﻣﺤﻠﯽ ایرانی ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺍﺷﮑﺎﻧﯽ در نواحی ﺧﻮﺯﺳﺘﺎﻥ_لرستان_کهگیلویه و بویراحمد_چهارمحال بختیاری امروزی ﻇﻬﻮﺭ ﮐﺮﺩ، ﺍﻟﯿﻤﺎییﻫﺎ (ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﺴﻞ ایلامیهای ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ ) میباشند. ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺭﻓﺘﻦ ﻗﺪﺭﺕ ﻫﺨﺎﻣﻨﺸﯿﺎﻥ ﻭ ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﯽ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭ ﻗﺪﺭﺕ ﺩﺭ ﺷﺮﻕ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﮑﻨﺪﺭ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﭘﯿﺪﺍﯾﺶ ﺩﻭﻟﺖﻫﺎﯼ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﻭ ﻧﯿﻤﻪ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺷﺪ. . ﺍﻟﯿﻤﺎیی، ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﮑﻮﻣﺖﻫﺎﯼ ﻣﺤﻠﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺍﺷﮑﺎﻧﯽ ﻇﻬﻮﺭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﭘﺎﯾﺘﺨﺘﺶ ﺩﺭ #ایذه ﺑﻮﺩ. ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻧﻪﻫﺎﯼ ﺳﺪﻩ ﺩﻭﻡ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﻣﯿﻼﺩ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﻗﺪﺭﺕ ﺳﯿﺎﺳﯽ مطرح میشد ﺗﺎ ﺍﻭﺍﯾﻞ ﺳﺪﻩ ﺳﻮﻡ ﻣﯿﻼﺩﯼ ﺑﻪ ﺣﯿﺎﺕ ﺧﻮﺩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩادند. ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺧﻮﺩﮔﺮﺩﺍﻥ ﺍﻟﯿﻤﺎیی، ﺧﺎﺳﺘﮕﺎﻩ ﺣﻮﺍﺩﺙ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽِ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﻬﻤﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﻘﺶ ﻓﻌﺎﻟﯽ ﺩﺭ ﺻﺤﻨﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺳﻠﻮﮐﯿﺎﻥ ﻭ ﺍﺷﮑﺎﻧﯿﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﻗﺪﺭﺕ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺳﻠﻮﮐﯽ ﻭ ﺍﺷﮑﺎﻧﯽ ﺑﻪ آﻧﺠﺎ ﺭﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﺷﺎﻫﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭﻩ ﺑﻪ ﻧﺒﺮﺩ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻨﺪ. . آثار و سنگ نگارههای الیمایی در اندیکا، ایذه، مسجد سلیمان بختیاری (خونگ یارعلی وند ، شیمبار ، خونگ اژدر ، کمالوند، شهسوار ) و تنگ سروک بهمئی هنوز پایرجاست. .
هیچ جوابی برای یک نفهم پیدا نمیشه جز سکوت خخخخخخ یک روز اریایی یک روز عیلامی یک روز چشم ابی انگلیسی خدا عاقبتتون به خیر کنه مردمی که تا الان کوچ نشین باشین چطور میشه سه هزار قبل از میلاد شهر نشین بودن الا ابنکه دنیا وارونه شده
ما همه ایرانی هستیم😍 من گیلکم اما میگم درود برتمام کردهای وطنم😘
این متن بسیار مغرضانه و درهم و آشفته و دارای اطلاعات تاریخی ناقص و نادرست بود. از به میانه متن آن را رها کردم لطفا شما هم مثل من وقت خود را برای این اثر تاسف بار تلف نکنید. خواهش دارم از پشتیبانی سایت این متن نادرست و غیر علمی را برداشته و مقالات بدون جهت گیری سیاسی و قومی برای پژوهشگران و علاقه مندان به تاریخ قرار دهند
باسلام و درود فراوان . اول تشکر میکنم ازتون که وقت گذاشتین ودرمورد تمدن ایلام مطالبی رو ذکر کردین اما یک نکته که من بعنوان یک ایلامی که از نسل همان مردم متمدن ایلام باستان هستم خیلی بهم برخورد که از مردم ایلام باستان بعنوان ترک یاد کردین ، خیر دوست عزیز با کمال احترام به هنوطنان عزیز ترکمان باید عرض کنم خدمتتون که ماها تاریخ تمدن چندهزارساله ایلام باستان خودمونو از حفظیم و با اطمینان کامل میگم هیییییچ تناسب و تشابه و هیچ خویشاوندی هرچند دور بین مردم ایلام باستان و ترکان نبوده و نخواهد بود .
این نظر شخصی خودم متاسفانه چون کورد ها کشوری ندارن و تاریخشون رو مهو کردن در مناطق کورد نشین و حلال حاصل خیز کسایی که تاریخی ندارن دست به تاریخ سازی میزنن الان ترک ها به عنوان مثال حکومت ایلام رو ما خود میدانن که تاریخ ورود ترک به خاورمیانه به چند صد سال هم نمیرسه و لر ها حکومت ایلامی را ما خود میدانن که پیدایش کلمه لر که تاریخدان های زیاد ان ها رو کورد های فارس نامیدن به چندصد سال هم نمیرسه من نمیدونم ادمین سومر و ایلام چه ارتباطی با اشکانیان دارن که پارتی و در شرق ایران بودن و پارت ها و پادشاهی های بین النهرین چه ارتباطی با ترک های اسیای میانه زرد پوست دارع راستی ادم فضایی ها هم ترکن به گفته شبکه های ترکی البته اگه وجود ادم فضایی اثبات بشه
قدیمی ترین نقش برجسته در ایران، نقش برجسته ی کورانگون در استان فارس، بخش ممسنی_ رستم می باشد و جزو آثار به ثبت رسیده ی ملی ایران است
شهر من ممسنی تو استان فارس رو گوگل کن دستت مییاد در جواب به یکی که گفته بود یه اثر ایلامی در فارس رو نام ببرید.در ضمن ممسنی لر زبان است.
چرا زور میزنید یه کم مطالعه بدون تعصب کاملا مشخصه که لرهای کنونی همان عیلامیان بودند .
و ادعای آریایی بودن هم نداریم ولی صاحبان اولیه ایران بودیم و همیشه ایرانی میمانیم و نمیزاریم آدم های کم دان اونو دوباره زخمی و چند پاره کنن
درود.
من کامنت ها رو که خوندم متوجه افراد باسواد اما نژاد پرستی شدم دوستان حتی اگه نگاهی به حروف الفبا بزنیم بیشتر کلمه ها با حرف های چ پ گ وژ که حروف ایرانی هستند در زبان کرد و لر هست و همچنین چندین سال پیش کشور هایی مثل فرانسه ایران هند اینگلیس ایتالیاو… با یک زبان صحبت میکردند(قبل از ورود اعراب)و کلماتی مثل کپولی لنگ سیستر و.. از اون دوران است که در زبان لکی به کار میره(دسته ای از کرد ها) و اگر اسم شهر ملایر را شنیده باشید که در شهر همدان هست تحقیق شده که افراد بسیار اصیل اون منطقه با زبان فارسی دری صحبت میکنند(اولین زبان شکل گرفته) که میتوان گفت در واقع انها اریایی بودند به دلیل اینکه حداقل یکی از تشخیص این زبان این است که صدا ها را جابه جا میگویند اما اریایی ها هم دو نژاد دیگر داشتن که یکی از انها لر ها بودند و اسم دیگری را به یاد ندارم اما انها بیشتر عشایر هستند و زبان ترکی بر انها قالب شده و در مورد نژآد کرد ها که بنده نظری در باره ی شکل گیری او ندارم اما افسانه ای است که وقتی ضحاک مغز جوانان رو به مار هایش میداده یک تن به جای مغز انسان مغز خرگوش به ضحاک میداده و آن جوانان رو رها میکرده که نژاد کرد ها از این نژاد است البته اول گفتم که افسانه!
مقاله موهوم و حال بهم زنی بود، قلم نجسی دارید
وقتی بتاریخ گذشته ایران نگاه میکنم غرور فراوانی بمن دست میدهد اما وقتی به حال ایران نگاه میکنم فقط شرمنده گذشته گانم میشوم . فقط خدا
طی سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸ در دانشگاه شهرکرد پژوهشی توسط سورنا فیروزی بر روی نمونههای استخوانی و دندانی از هفتتپه، چغامیش، دزفول و شوش و گورهای باستانی از دوران ایلام میانه در هزارهٔ دوم پیش از میلاد یعنی چهار هزار سال پیش انجام گرفت. در این پژوهش، نشانگرهای ژنتیکی شاخص مردمان آریایی مورد جستجو و بررسی قرار گرفت. در هر سه نمونهٔ دزفول و در سه مورد از پنج مورد نمونههای ایلامیان هفتتپه و نیز در یک نمونه از سیلکیها با دیرینگی ۶٬۰۰۰ سال، نشانگرهای ژنتیکی شاخص مردم آریایی مشاهده شد. قرابتی میان این نمونهها با نمونههای اشکانی محوطهٔ ولیران دماوند و همچنین چند نمونه از ارگ بم نیز دیده شد.
یکسان بودن تبار ایلامیان و پارسیان
پژوهشگر ﺍﺭﺟﻤﻨﺪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺳﻮﺭﻧﺎ ﻓﯿﺮﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﮐﻨﮑﺎﺵ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﯽ ﺑﺮ ﺟﺎﯼ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯ ۳۵۰۰ ﺗﺎ ۶۰۰۰ ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺭ ﺗﭙﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﻭ ﮔﻮﺭﻫﺎﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﻭﺭﺩﻫﺎﯾﯽ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﯾﮑﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﺒﺎﺭ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﺗﻤﺪﻥ ﺍﯾﻼﻡ ﺩﺳﺖ ﯾﺎﻓﺖ.
ﺩﺭ ﺣﺪ ﻓﺎﺻﻞ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ۱۳۸۶ ﺗﺎ ۱۳۸۸ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪﯼ ﻭ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺷﻬﺮﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻧﮕﺮﺵ ﮊﻧﺘﯿﮑﯽ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ او ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ . ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻫﺎﯼ ﮊﻧﺘﯿﮑﯽ ، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ۸ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﯾﻼﻣﯽ ( ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺩﻭ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﻫﻔﺖ ﺗﭙﻪ ﺷﻮﺵ ﻭ ﺩﺯﻓﻮﻝ ﺑﺎ ﻗﺪﻣﺖ ﻫﺎﯼ ۱۵۰۰ ﺗﺎ ۲۰۰۰ ﭖ . ﻡ ) ﺻﻮﺭﺕ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺎﺭﮐﺮﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭﯼ ﺷﺎﺧﺺ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻣﻮﺭﺩ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ .
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻭﺳﻌﺖ ﺑﻮﻡ ﻧﮕﺎﺭﺍﻧﻪ ( ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﯾﯽ ) ﻭ ﻧﯿﺰ ﺷﻤﺎﺭ ﻧﻤﻮﻧﻪ ( ۱۷ ﻧﻤﻮﻧﻪ ) ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺑﻮﻃﻪُ ﺟﻬﺎﻥ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺗﺒﺎﺭ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ، ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﯽ ﻭ ﺩﻧﺪﺍﻧﯽ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻃﯽ ﺁﻥ، ﺩﺭ ﻫﺮ ﺳﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺧﻮﺯﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﺩﺯﻓﻮﻝ، ﺩﺭ ﺳﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺯ ﭘﻨﺞ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﯾﻼﻣﯿﺎﻥ ﻫﻔﺖ ﺗﭙﻪ ﺑﺎ ﻗﺪﻣﺖ ﻫﺎﯼ ﭘﯿﺸﺘﺮ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﺳﯿﻠﮑﯽ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺩﯾﺮﯾﻨﮕﯽ ۶۰۰۰ ﺳﺎﻝ، ﻣﺎﺭﮐﺮ M17 ﻭ R1a ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺷﺪ .
ﻫﺎﭘﻠﻮ ﮔﺮﻭﻩ M17 ﺷﺎﺧﺼﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺻﺮﻓﺎ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﯾﺎﻓﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ . ﺑﻪ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺩﺳﺘﻪ ﻧﮋﺍﺩﯼ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺯﯾﺮ ﯾﺎﻓﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ : ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺍﺯ P ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺧﺎﻭﺭﯼ ﺗﺎ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻏﺮﺑﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺍﺳﻼﻭﻫﺎﯼ ﺭﻭﺱ G ، ﺍﺳﻼ ﻭﻫﺎﯼ ﺍﻭﮐﺮﺍﯾﻦ T ، ﮐﺮﻭﺍﺕ ﻫﺎ ) ، ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﮑﺎﻧﺪﯾﻨﺎﻭﯾﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﻧﺮﻭﮊ ( ، ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺍﺗﺮﯾﺶ & ، ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﻭ . . .
ﻫﻢ ﺭﺩﻩ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺭﮐﺮ ﯾﻌﻨﯽ R1b ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ – ﺍﺭﻭﭘﺎﯾﯽ ﻏﺮﺑﯽ ﭼﻮﻥ ﮊﺭﻣﻦ ﻫﺎﯼ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺑﺎ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ E ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺭﺍﯾﺞ ﺍﺳﺖ .
ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺷﺎﺧﺺ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﻣﯽ ﭼﻮﻥ ﻋﺒﺮﯾﺎﻥ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺳﺎﯾﺮ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎﯼ ﻧﮋﺍﺩﯼ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺼﺮﯾﺎﻥ ﻭ ﺯﺭﺩﭘﻮﺳﺘﺎﻥ ﺩﯾﺪﻩ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ . ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﻣﺎﺭﮐﺮ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺧﻮﺯﯾﺎﻥ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﺩﻋﺎ ﺷﺪﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﻭﻧﺶ ﻭ ﻭﺭﻭﺩ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻓﻼﺕ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺩﯾﺪﻩ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﮐﻬﻦ ﻫﻢ ﺗﺒﺎﺭ ﺑﺎ ﺳﺎﯾﺮ ﺗﯿﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﭘﺎﺭﺗﯽ ﻫﺎ، ﭘﺎﺭﺳﯿﺎﻥ، ﮐﺮﺩﻫﺎ، ﺁﺫﺭﯼ ﻫﺎ، ﺍﺭﻣﻨﯽ ﻫﺎ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ . ﺩﺭ ﻏﯿﺮ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ، ﺑﻪ ﺳﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﻧﺎﺁﺭﯾﺎﯾﯽ، R1a ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯿﮕﺸﺖ .
ﺍﻓﺰﻭﻥ ﺑﺮ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ، ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﺗﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﺣﯿﻪ ﻭﻟﯿﺮﺍﻥ ﺩﻣﺎﻭﻧﺪ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺳﺎﮐﻨﺎﻥ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﭘﺲ ﺑﺎﺳﺘﺎﻥ ( ﺍﺳﻼﻣﯽ ) ﺑﻢ ﻧﯿﺰ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﻢ ﺭﺍﺳﺘﺎ ﺑﺎ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﺎ، ﻭﺟﻮﺩ ﻫﺎﭘﻠﻮﮔﺮﻭﻩ R1a ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﺷﺪ.
با سپاس از استاد سورنا فیروزی