بحران کمآبی پایتخت در دوره قاجار
تهران همیشه آب داشته و سرسبز و پر از زندگانی بوده و البته آب در این شهر قدر و منزلت بسیار داشته و حساب و کتاب داشته و دعوا هم میشده بر سرش؛ بخاطر اینکه عزیز بوده. حتی خاطرهای هست از یک خارجی درباره دعوا بر سر آب در عهد قاجار.
به برکت مجاورت با رشتهکوه البرز و وجود قناتها و چشمهها ساکنان پایتخت کوهپایهای ایران همواره به آب نیز دسترسی داشتهاند. با این حال آب همواره محدود هم بود و از دوره قاجار هم که تهران شلوغ و شلوغتر شد برای مصارف کشاورزی و آبیاری باغات بر سر آب دعوا هم بود. معلوم است آب تمیز و باکیفیت برای مصارف شرب و نظافت نیز خواهان بیشتری داشت. همسر وزیرمختار انگلیس در ایرانِ «مری وولف شیل» در اوایل دوره ناصری و در خاطراتش در سال ۱۲۲۹ شمسی درباره وضعیت آب تهران نیز روایتی دارد، شنیدنی: «در این روز اتفاقی افتاد که ما را کاملا به قدر و قیمت آب در مملکت ایران واقف نمود، به این ترتیب که دو باغبان همراه سه تن از سربازان ایرانی محافظ در ورودی سفارتخانه دواندوان خود را به اتاقی که ما در آن نشسته بودیم، افکندند و من متوجه شدم که یکی از باغبانها مشتی از موهای ریشش را که کنده شده بود در دست دارد و یکی از سربازان نیز دستمالی روی دهانش گرفته که نشان میداد دندانهایش شکسته شده است. از بالا تا پایین لباسهای آنها پارهپاره بود و نیز مدام فریاد میزد: برای نگهداری باغ وزیرمختار کشته شدم، مُردم! این چه رفتاری است که با باغبان وزیرمختار میکنند؟! کاملا معلوم بود که بهخاطر آبیاری باغ سفارتخانه این معرکه بر پا شده است.
مقداری از آب مصرفی شهر تهران هم از چاه تامین میشود، که بسیار کثیف و غیرقابل شرب است، و مقداری نیز از قناتهایی است که از اطراف بهنوبت به داخل شهر هدایت شدهاند. به مدت دو روز و دو شب هر هفته نوبت آب سفارتخانه ماست که باید به وسیله یکی از همین قناتها، آب مورد لزوم به سمت سفارتخانه جاری شود ولی چون آب این قناتها معمولا از شمال شهر میآید، لذا باید پس از عبور مسافتی در حدود یک مایل و نیم در میان جویهای مختلف و محلات لبتشنه تهران به ما برسد که البته امر مشکلی است و برای جلوگیری از انحراف مسیر آب، ما محافظین متعددی قدم به قدم در سر راه میگذاشتیم تا مواظب باشند که در بین راه، آب به سوی دیگری هدایت نشود و دستنخورده به مقصد برسد.
مسلم است که این کار به آسانی انجامپذیر نبوده و ، به مجردی که یکی از محافظین غفلت کنند یا از سر پست خود دور شوند و یا اینکه به طریقی سبیل وی را چرب کنند بیدرنگ مسیر آب تغییر میکند و هر کسی که زورش برسد برای پر کردن حوض و آبانبار خود نیز به تکاپو میافتد، که نتیجه آن بیآب ماندن سفارتخانه و عدم استفاده از جیره نوبتی آب خواهد بود.
برخی از افراد نیز مجرایی در زیرزمین از محل جوی تا حوض منزل خود تعبیه کردهاند تا بتوانند به این وسیله جریان آب را از جوی به داخل منزل هدایت کنند و البته با توجه به حیاتیبودن مسئله آب و نیاز همگانی به آن، اینگونه سوءاستفاده از آب مورد احتیاج مردم باعث ناراحتی دیگران میشود و غالبا کار را به زد و خورد میکشاند و نمونه آن همین بلایی بود که بر سر باغبانها و محافظین سفارتخانه آمد و آنها بهدلیل آنکه موضع ضعیفتری در برابر سارقین آب، که معمولا از پشتیبانی عدهای برخوردارند داشتند، و کتک مفصلی خورده بودند و نالان و مجروح برای تظلم به نزد ما نیز آمدند.
زارعین برای تصاحب آب به همینگونه رفتار میکنند ولی چون هستی و زندگی آنها به محصول مزرعه و آبیاری آن بستگی دارد لذا برخورد و مرافعه آنان بر سر آب معمولا شدیدتر است».