جشن تیرگان؛ نمادی از آخرین تیر آرش کمانگیر و آب پاشان
جشن تیرگان در ایران باستان، روز دهم تیر بوده است. این روز به روایت ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه، روز بزرگداشت مقام نویسندگان بوده است. دلیل این نامگذاری این است که تیر (سیاره عطارد)، کاتب ستارگان است. به همین مناسبت هم در تقویم ملی کشورمان، روز چهاردهم تیرماه بهعنوان روز قلم نامگذاری شده است.
جشن تیرگان (سیزدهم به تقویم زرتشتی، دهم تیر به تقویم خورشیدی) که در ایران باستان روایتی نه روز و به روایت دیگری دو روز طول میکشیده، در کنار جشنهای نوروز، سده و مهرگان، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و باشکوه فراوان برگزار میشده است.
تاریخچه جشن تیرگان
در باورهای مردم ایران باستان دو روایت در مورد علت برگزاری جشن تیرگان وجود دارد:
نخست اینکه به باور پیشینیان، در این روز «تیشتر» فرشته باران به نبرد با «اپوش» دیو خشکسالی میپردازد و با یاری اهورا سرانجام پیروز میشود و مردم سالگرد این پیروزی را هرساله جشن میگرفتند. باور دوم مربوط میشود به ماجرای آرش کمانگیر و پرتاب تیر او. جریان از این قرار است که در نبرد میان افراسیاب پادشاه توران و منوچهر پادشاه ایران، که سالها به طول انجامیده بود، در تیرماه پادشاه ایران شکست میخورد و در نبرد سختی که در مازندران درمیگیرد، دو سپاه تصمیم به صلح و سازش میگیرند و بنا را بر این میگذارند که جهت مشخص شدن مرز میان دو کشور، تیری از جانب مازندران بهسمت خراسان رها شود و محل فرود آمدن آن، محل مرز دو کشور را تعیین کند.
به فرمان سپندارمذ (ایزد بانوی زمین)، این تیر توسط آرش کمانگیر پهلوان نامدار ایرانی از بالای کوه دماوند پرتاب میشود و خود او بیجان روی زمین میافتد و تیر پرتاب شده پس از گذشت زمان در کناره رود جیحون فرود میآید و آنجا بهعنوان مرز ایران و توران تعیین میشود. از آن پس به این مناسبت جشن باشکوهی برگزار میکردند. در برگزاری این جشن، آیینهای مخصوصی نیز اجرا میشده که از جمله آنها میتوان به آبپاشی، فال کوزه، دستبند تیر و باد و خوردن میوه و گندم پخته اشاره کرد. این جشن بهطور معمول در کنار آبها برگزار میشد و آبپاشی و خیس کردن دیگران، یکی از مراسم رایج در آن بود. مردم در این جشن با پاشیدن آب به یکدیگر، آرزوی باران و دوری از خشکسالی میکنند.
این جشن بهدلیل وجود این رسم با نامهایی چون «آبریزگان» یا «آب پاشان» یا «سرشوران» نیز یاد شده است.
آیینها و رسوم جشن تیرگان
آیین دیگری که در این جشن اجرا میشد، فال کوزه بود. روز پیش از جشن برای برگزاری این آیین، دوشیزهای انتخاب میشد که کوزه سبزرنگ دهانگشادی را از آب چشمه پرکرده، دستمالی ابریشمی روی آن میانداختند و نزد کسانی میبرد که آرزو یا نیتی در دل خود داشتند. آنها نیز جسم کوچکی چون انگشتر، سکه، سنجاق و مانند آن در آن میانداختند و آن دختر در نهایت کوزه را زیر درختی همیشه سبز مانند سرو میبرد و آنجا میگذاشت. سپس در روز جشن، کوزه را از زیر درخت به میان جمع آورده و سالخوردگان با صدای بلند شعرهایی را میخواندند. در پایان هر شعر، آن دختر یکی از آن اجسام را از کوزه درمیآورد و صاحب آن جسم متوجه میشد که آن شعر مربوط به او و خواست و آرزوی او بوده است.
آیین دیگر، دستبند تیر و باد بوده که در آن مردم در آغاز جشن، بعد از خوردن شیرینی، دستبندی که تیر و باد نام داشت و از هفت طناب با هفت رنگ متفاوت بافته شده بود را به دست خود میبستند ونه روز بعد بهجای بلندی می رفته و آن را به دست باد میسپردند و بههمراه آن آرزوهای خویش را هم طلب می کردند. این کار بههمراه خواندن اشعار خاصی انجام میگرفته است.
خوردن میوه و گندم پخته از دیگر رسمهای این جشن است. این رسم که ابوریحان بیرونی نیز آن را نقل کرده، به این صورت بوده که جهت گرامیداشت خاطره رنجهای منوچهر در جنگ با افراسیاب، مردم پوشاکک کشاورزان و دهقانان را بر تن کرده و محصولات را بهصورت ابتدایی آن، یعنی بهصورت میوه و گندم پخته مصرف میکردند.
جشن تیرگان در کدام شهرها برگزار میشود؟
اگرچه نمیتوان نشانی از این جشن در کتابهای تاریخی و ادبی قرن هشتم به بعد پیدا کرد، اما این جشن هم اکنون نیز در میان بعضی مردمان برگزار میشود. از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
- مردم مازندران (مردم فیروزکوه، ساری، سنگسر و سوادکوه) که این جشن را با نام تیرماه، سیزده شو برگزار میکنند.
- مردم فراهان، که آن را روز اول تیر ماه برگزار میکنند.
- مردم کاریزات (بخشی در۱۲۰ کیلومتری یزد) که آن را در روز اول تیرماه، با نام «آب، تیر، ماهی» برگزار میکنند.
- ارامنه اصفهان و بعضی نقاط جهان، که آن را روز سیزدهم ژانویه برگزار میکنند.
- زرتشتیان کرمان که آن را با نام تیر و جشن و در دهه دوم تیرماه برگزار میکنند.
…
درین پیکار،
در این کار،
دل خلقی است درمشتم،
امید مردمی خاموش هم پشتم
کمان کهکشان در دست،
کمان داری کمان گیرم
شهاب تیزرو تیرم؛
ستیغ سربلند کوه مأوایم؛
به چشم آفتاب تازه رس جایم
مرا تیر است آتش پر؛
مرا باد است فرمان بر
…
از منظومه آرش کمان گیر؛ سیاوش کسرایی
آنچه مسلم است این که اگرچه این جشن هم اکنون بهطور عمومی در میان مردم ما برگزار نمیشود، همین برگزاری محدود، پس از گذشت سالها، نشان از قدمت و اهمیت جشن در میان پیشینیان ما دارد و بر ماست که اگرچه آن را برگزار نمیکنیم، یادش را بهعنوان آیینی کهن گرامی داریم.