تمدن باستانی آرتا گهواره تمدن (۱)- سرنخهای تاریخی

اگر بخواهیم سفر خود در تاریخ ایران را آغاز کنیم و سیر اندیشه و تمدن انسان ایرانی و ارتباط آن با جهان بیرون را پی گیریم باید این سفر را از نخستین آثار تاریخی که شواهدی دال بر وجود تمدنی باستانی در ایران زمین دارند شروع کنیم. پس بیایید به جنوب شرقی ایران سفر کنیم و از کرمان و منطقه شهداد سفر طولانی خود را آغاز کنیم. سفری که هنوز تا مهاجرت آریاییان به ایران حداقل دوهزارسال فاصله دارد و حداقل یک تمدن دیگر یعنی تمدن عیلامی میان این نقطه شروع و آغاز حکومت مادها و سپس امپراتوری هخامنشیان و بنیان گذاری کشور ایران توسط کورش کبیر که توسط بسیاری از ما آغاز تاریخ تمدن ایرانی شناخته می شود فاصله است.

 شهداد منطقه ای است واقع در کویر لوت که امروزه بخشی از استان کرمان محسوب می شود. شهری که خود چنان قدمتی در تاریخ ایران دارد که هرودت ۲۵۰۰ سال پیش از آن به عنوان کارامان و شهری که یکی از ده تبار مهم پارسیان را تشکیل می دهد نام برده است و داریوش شاه هخامنشی بر کتیبه بیستون از اینکه چگونه از چوبهای کارامان برای ساخت  پارسه (تخت جمشید ) بهره جسته است می گوید. نام باستانی شهداد بنا بر بسیاری کتب از جمله تاریخ طبری ”خبیص” بوده است و در یکصد وده کیلومتری شرق کرمان در حاشیه غربی کویر لوت قرار دارد. خبیص در زبان عربی به معنای حلوای خرماست و این احتمالا به دلیل کیفیت بالای خرمای این منطقه بوده است و البته بنا به اسناد تاریخی حنا و پارچه های ابریشم این منطقه نیزدر گذشته ای نه چندان دور خواستاران فراوان داشته است.  نکته جالب توجه دیگر در رابطه با منطقه شهداد این است که این منطقه تنها ۸۰ کیلومتر با ناحیه گندم بریان فاصله دارد. منطقه ای  با ۴۸۰ کیلومتر مربع مساحت که باگدازه های آتشفشانی سیاه رنگ پوشیده شده و به علت جذب بسیار بالای نور خورشید گاهی درجه هوا در سایه آن به ۷۰ درجه سانتیگراد می رسد و این حرارتی است که هیچ موجود زنده ای در آن امکان زندگی ندارد و از این روست که آن را به همراه نقطه ای در صحرای آریزونای امریکا (با ۶۵ درجه حرارت) گرمترین نقطه زمین می دانند .

از لحاظ جاذبه ها و عوارض طبیعی، دشت لوت یکی از منحصر به فردترین نقاط که زمین است. مرتفع ترین هرمهای شناخته شده ماسه ای دنیا با ۳۰۰ متر ارتفاع در لیبی قرار دارند و این در حالی است که ارتفاع هرمهای ماسه ای کویر لوت گاه به ۴۸۰ متر نیز می رسد. گذشته از هرمهای ماسه ای  کلوتهای دشت لوت در ۴۰ کیلومتری شمال شرق شهداد بزرگترین عارضه طبیعی دنیاست. شهری افراشته از کلوخ ،ساخته دست آب و باد و خاک به مساحت ۱۱۰۰۰ کیلومتر مربع در کویری که حتی گیاه در آن نمی روید.

ولی این شگفتیها تنها پوشاننده شگفتی دور از ذهن و بزرگ دیگری هستند که برای هزاران سال از چشمان بشر پنهان گشته بود. چه کسی باور می کرد تمدنی بزرگ با قدمتی بین شش تا هشت هزار سال در اعماق این ناحیه بیابانی و بی حیات خفته است. چند سال است که نام تمدن آرتا در میان باستان شناسان به گوش می رسد. ولی این آرتا کجاست و اولین سرنخهای تاریخی وجود آن چگونه به دست آمده است و ارتباط آن با منطقه شهداد چیست؟

مطابق یک توافق عام در دنیای باستان شناسی بین النهرین گهواره تمدن بشری محسوب می شود و از این نظر آن را حتی بر مصر مقدم می دانند. این نقطه ای است که سفر تاریخی بشر در هزاره چهارم پیش از میلاد آغاز گشته است. نام بین النهرین تداعی گر تمدنهای سومر، اکد، بابل و آشور است و این نام نخستین بار توسط آشوریان به این منطقه اطلاق شد و بعدها به همین صورت به یونانی، عربی و در نتیجه پارسی برگردانده شد. سومر قدیمیترین این تمدنهاست که توسط همسایگانشان شنعار نامیده می شدند و هم در تورات و هم در کتیبه ای از کورش به آنها اشاره شده است. برای اولین بار ستاره شناسی و تقسیم ساعت به ۶۰ دقیقه و هر دقیقه به ۶۰ ثانیه از سومر برخاست و نخستین کتیبه جهان مربوط به ۳۲۰۰ سال پیش از میلاد در این نقطه به دست آمده است. تمدن همسایه سومر اکد نام داشته که سامی نژاد بوده اند ولی آنچه آشکار است این است که سومریان چون عیلامیان نه سامی و نه آریایی نژاد بوده اند و زبان آنان نیز هیچ گونه ارتباطی با زبان این اقوام نداشته است و خویشاوندی آنان نیز با اقوام آسیای صغیر به تایید نرسیده است و چگونگی پیدایش آنان و منشا زبانشان در پرده ای از ابهام قرار دارد. شهر اوروک از معروفترین شهرهای این تمدن و افسانه گیل گمش ،شاخص ترین اسطوره به جا مانده از آنان است و همچنین زیگوراتها به صورت معابد پلکانی یکی از قدیمیترین خاستگاههای خود را در سومر یافته است و شایان ذکر است که رسم ساخت این این بنا در تمدن همسایه یعنی عیلام و هزاران کیلومتر دورتر در اقوام مایا و اینکا نیز مشاهده شده است. این تمدن بعدها توسط اکدی های سامی که از عربستان مهاجرت کرده بودند مغلوب شد و دوره های بعدی احیا شهرهای آن را باید در تمدنهای وارث آن چون کلده، آشور و بابل جست. نکته ای که اینجا لازم به ذکر است این است که امکان اطلاق واژه تمدن به هر مجموعه یافته باستان شناسی وجود ندارد و اصولا زمانی می توانیم از یک تمدن صحبت کنیم که به یافته هایی چون معماری، صنعت، حکومت، مذهب، تجارت و البته خط و زبان  به طور هم زمان دست یابیم.

نخستین اشاره ها به تمدن آرتا را می توان در آثار مکتوب به جا مانده از تمدن سومر یافت که آنها در گل نبشته ها و سرودهای حماسی خود بارها به این سرزمین اشاره کرده اند و از آن یاری طلبیده اند. در این نوشته ها آمده است که :”برج و باروی آرتا از لاجورد سبزند، دیوارهای آن از آجر قرمز، و خاک مورد نیاز برای بنا کردن آن از کوه‌هایی آمده است که در آنها سرو می‌روید.” در آثار بعدی در دوره های بعدی سومر پادشاه اوروک از مردم آرتا می خواهد تسلیم شوند و ثروت خود را در اختیار سومر قرار دهند و فرستاده مردوک این سرزمین را اینگونه آدرس می دهد که باید از اوروک به سوی عیلام روی و از سرزمین عیلام بگذری، از انشان (فارس کنونی) عبور کنی و پس از پشت سر گذاشتن هفت کوه به آرتا خواهی رسید.

در طی سالیان گذشته نظریات متعددی در رابطه با آرتا مطرح شده است. گروهی آن را تنها یک اسطوره تاریخی می دانند و گروهی نیز آرتا را واقع در غرب ایران و بیشتر حوالی دریاچه ارومیه و همینطور ارمنستان می دانند که در این میان نیز گروهی به ریشه های مشترک نژادی مردم بومی آن منطقه و سومری ها اعتقاد دارند. اعتقاد دیگری نیز وجود دارد که با جهت ارائه شده توسط لوح سومری اگر انشان را همان فارس بدانیم مطابقت بیشتری دارد و آن این است که این تمدن باید جایی در جنوب شرقی ایران باشد.

پرفسور مجید زاده مدتهاست که معتقد است ارتباطی بین آثار یافت شده از منطقه شهداد، جیرفت و شهر سوخته وجود دارد که ارتباط جغرافیایی آنها در منطقه جنوب شرقی ایران آن را تقویت می کند. او معتقد است در این منطقه ما با تمدنی عظیم و بسیار کهن و پهناور روبرو هستیم که هزاران سال است در سکوت دشتهای کویری این منطقه خفته است. تمدنی که به اعتقاد او همان آرتای گم شده است که او روزگاری که در دانشگاه شیکاگو تحصیل می کرد آرزو داشت روزی به جستجوی آن برآید. آرزویی که ۲۵ سال بعد محقق شد.

سوالات بسیاری است که در این ارتباط باید پاسخ داده شود. آیا یافته های باستانشناسی در این منطقه در حد آن است که بتوانیم به آن تمدن اطلاق کنیم؟ به یاد آوریم که برای این کار ما باید صنعت، آیین ها، حکومت و خط و زبان را به اثبات برسانیم. و اگر آنچه یافت شده براستی سرنخهای یک تمدن است. قدمت این تمدن چقدر است؟

اگر ادعاهای پرفسور مجیدزاده و همکاران امریکایی او در تمدن بودن آثار به جا مانده و قدمت آنها درست باشد، زلزله ای در انتظار دنیای باستان شناسی است و جایگاه گهواره تمدن تغییر خواهد کرد. ایرانیان ریشه های جدیدی برای هویت باستانی خود خواهند یافت که  ۱۵۰۰- ۳۰۰۰سال کهن تر از مهاجرت آریاییان به ایران است و البته سوالات جدیدی مطرح خواهد شد.

 ارتباط تمدن آرتا و سومر چه بوده است؟

آیا سومریان غیر آریایی و غیر سامی  همچون عیلامیان غیر آریایی و غیر سامی برای نخستین بار از آرتا مهاجرت کرده اند؟

ارتباط عیلام که تا امروز کهن ترین تمدن شناخته شده ایرانی به پایتختی شوش است با این دو تمدن چیست؟

 آیا زیگوراتها که تنها در معدودی تمدنهای جهان تا امروز پدیدار گشته اند از جمله زیگوراتهای سومری، زیگوراتهای تمدن ایلام که معروفترین آنها چغازنبیل است و زیگوراتهای جیرفت ارتباط تاریخی معنا داری  با یکدیگر را آشکار خواهند ساخت؟

و شگفتی بزرگتر آنکه زیگوراتهای اقوام ناپدید گشته مایا و ازتک در امریکای مرکزی ریشه های کهنی در آسیا خواهد یافت؟

سوال غیر طبیعی آخر وقتی جذاب تر می شود که بدانیم مایاها مطابق تقویم شگفت انگیز خود که تقریبا در ۳۳۱۴ سال قبل از میلاد و همزمان با تولد تمدن سومر آغاز می شود تاریخ خود را آغاز کرده اند و این تاریخی است که ۲۱ دسامبر سال ۲۰۱۲ به پایان می رسد و شگفت آنکه از شباهت چهره های منقوش بر آثار مایایی، عیلامی، سومری و آثار به جا مانده از تمدن جیرفت و شهداد که بگذریم رسمهایی چون جشن گرفتن ۲۲ دسامبر به معنای طولانی ترین شب سال، تقسیم سال به ۳۶۵ روز و محاسبه خمسه مسترقه یا ۵ روز دزدیده شده که در ایین های باستانی ایران مشاهده شده به صورت کاملا منطبق در رسومات این قوم دور افتاده در آن سوی اقیانوسها تنها یک همزمانی شگفت است و یا خطوط جدیدی از دنیای کهن و مهاجرت های آن در حال آشکار شدن است؟

در چند سال گذشته من به دلیل علاقه به تمدن و عرفان سرخپوستان امریکای مرکزی مطالعاتی را بر روی تقویم مایایی و عرفان تولتکی انجام داده ام. نکات ذکر شده در مورد جشن شب یلدا، تقسیم سال، ۵ روز دزدیده شده و اعتقاد به بازگشت روح مردگان و آغاز تاریخ مایایی همگی مواردی بود که به عنوان مشابهات توجه مرا جلب کرده بود و نظریات جدید درباره منشا قوم سومر و به ویژه تقارن آغاز سفر تاریخی این قوم منجر به طرح احتمالاتی شد که دربالا بدان اشاره کردم که تا کنون تحقیقی در رابطه با آن مشاهده نکرده ام و اگرچه آنچه طرح گردیده تنها در حد پرسش و طرح یک سوال است ولی به معتقدم ارزش مطالعات بیشتر را دارد. زیرا آنچه در این رهگذر یافت خواهد شد تنها آثار باستانی نیست و در تاریخ شکل گیری مبانی تفکرات عرفانی، باورهای تمدنهای نخستین و ساختار آگاهی انها نیز تاثیر خواهد داشت. احتمالا مطالعه بر روی اسطوره های این اقوام خطوط جدیدی را آشکار خواهد کرد و این یکی از مواردی است که در حال حاضر مشغول مطالعه انم. که در بخشهای بعد و جمع بندی کل مجموعه تمدن آرتا بیشتر بدان خواهم پرداخت.

اگرچه این بخش از بحث بیشتر بر حدس و گمان متکی است و تا حتی تبدیل به نظریه راهی طولانی ی رو دارد ولی اثبات وجود تمدنی که ارتباط دهنده شهداد، جیرفت و شهر سوخته باشد نه تنها گهواره تمدن را از بین النهرین به ایران جابجا خواهد کرد بلکه بنیانهای درک باستانشناسی از دنیای کهن را دگرگون خواهد ساخت.

در قسمتهای بعدی این بحث را با تمرکز بیشتر بر یافته های کشف شده از منطقه شهداد، جیرفت و شهر سوخته پی خواهیم گرفت تا ببینیم آیا یافته ها توان دلالت بر وجود تمدن اسطوره ای آرتا را دارند ؟!

برچیده شده از www.theiraniandream.net

 

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
9 نظرات
  1. بهرام می گوید

    آدرس ایمیلی که در قسمت تماس با ما نوشته اید کامل نیست لطفا آنرا بصورت کامل برایم پست کنید
    با تشکر

    1. مسعود اکبری می گوید

      درود
      نوشته شده:
      جیمیل،یعنی :
      Kazemi.eni@gmail.com
      masoud.tarikhema@gmail.com
      یا نوشته شده یاهو ،یعنی:
      Tarikhema4us@yahoo.com
      masoud.tarikhema@yahoo.com

    2. مسعود اکبری می گوید

      درود
      نوشته شده:
      جیمیل،یعنی :
      masoud.tarikhema@gmail.com
      یا نوشته شده یاهو ،یعنی:
      masoud.tarikhema@yahoo.com

  2. سرور می گوید

    ممنون بابت مطالب تاریخی با ارزشتان

  3. زهرا می گوید

    سلام
    اولین باری بود که از آرتا می خواندم
    دست شما درد نکنه

  4. سامان می گوید

    با درود

    من از این در شگفتم چرا دوستانی که در مورد تاریخ ایران می نویسند نیم نگاهی به بررسی های نوین نمیاندازند.

    فرضیه مهاجرت آرییان به ایران رد شده

    نگاه کنید به بررسی های ارزنده درخشانی و اشرفیان بناب و….
    با مهر سامان

  5. m می گوید

    جای سوال است که چرا در دنیای امروز منشاء و محل پیدایش ابتدایی تقریبا تمامی علوم و پیشرفت های بشری، یونان باستان و غرب معرفی می شود؟! معرفی شدن غرب بعنوان مرکز پیدایش علوم، باعث شده تا آنها خود را یگانه صاحبان و وارثان علم و فناوری، چه در زمان گذشته و چه در زمان حال، در جهان بدانند. که همین موضوع باعث نوعی سلطه گری و انحصار طلبی علمی توسط کشورهای غربی گردیده است. درست است که اسلام بسیار به علم آموزی حتی از غیر مسلمانان تاکید داشته، ولی این موضوع نباید باعث شود علاوه بر علم، فرهنگ های نادرست و خود باختگی را هم به همراه آن بپذیریم. و باید صحت و درستی آنها مورد بررسی قرار گیرد.
    حقیقت آن است که برخلاف چیزی که سال هاست تبلیغ می شود، غرب مرکز پیدایش و گسترش علوم نبوده است. زیرا تقریبا تمام دانشمندان مطرح غربی در دوران باستان از مناطق کوچکی در شرق اروپا یعنی یونان و مقدونیه بوده اند که آن هم بدلیل ارتباط و استفاده علمی از تمدن های شرق بوده است و مابقی پهنه وسیع اروپا مانند: امپراطوری رم، بریتانیا و… فاقد چنین اندیشمندانی در این سطح بوده اند.
    متاسفانه این نگرش به همراه علوم غیر بومی وارد کشور شده و بسیاری از اساتید محترم ما نیز بدون تحقیق کافی آن را پذیرفته اند. بعنوان نمونه استادی شناخته شده در خصوص تاریخچه علم آمار می گفتند که این علم ابتدا در یونان بوجود آمد و آن هم به این شکل که چوپانان یونانی برای شمارش گوسفندان خود از نوعی آمارگیری ابتدایی استفاده می کردند. بنده به این استاد محترم عرض کردم که چرا بر یونان تاکید دارید؟! در صورتی که در طول تاریخ در همه جای دنیا تمامی چوپان ها برای شمارش گوسفندان خود یقینا از یک روش آمارگیری استفاده می کردند. چرا از زحمات و خدمات عظیم علمی کشورهای دیگر، مخصوصا کشورهای مسلمان کمتر سخن گفته می شود؟! در حالی که این مسلمانان بودند که با گسترش علوم مختلف و پیشرفت های علمی خود موجب ایجاد پیشرفت های امروز بشر گردیدند. آیا ترویج این نگرش باعث خودباختگی کشورها و قبول سلطه فکری غرب که به دروغ مدعی ایجاد و گسترش علوم در گذشته و حال می باشند، نیست؟!

  6. sahar می گوید

    با عرض سلام و خسته نباشید.غیر از چند غلط املایی همه چیز بسیار خوب بود.ممنون

  7. محمدرضا بیابانی می گوید

    سلام نشانه های این تمدن رو من در جنوب غربی کشور شاهد هستم که همچنان از دیده ها پنهان مانده . ولی بی شک با توجه به سرعت تغییرات زمین ، ورود به عصر اکواریوس و برون فکنی های تاریخی زمین بزودی دنیا مبهوت تمدن ایران زمین خواهد بود .

ارسال یک پاسخ