کاترین دوم روسیه (کاترین کبیر)

کاترین دوم روسیه (به روسی: Екатерина II Великая) ‏(۱۷۲۹ – ۱۷۹۶) که به عنوان کاترین کبیر نیز شناخته می‌شد، امپراتریس و تزاریس مشهور روسیه بود و به مدت ۳۴ سال این مقام را داشت.[۱] او بیشتر از هر تزار دیگری بر روسیه حکومت کرد و توانست با چندین جنگ بزرگ و موفق آمیز و با اصلاحات مدرن به سبک اروپای غربی آن سرزمین را به یک کشور مقتدر و پیشرفته و با ارتشی آموزش دیده و قدرتمند تبدیل نماید. دوران حکومت کاترین کبیر اوج اصلاحات بزرگ و اوج پیشرفت اقتصادی و موفقیت سیاسی و پیروزی های نظامی و اوج عصر طلایی تاریخ روسیه به حساب می آید همچنین دوران حکومت ملکه کاترین جدا از عصر طلایی بلکه یکی از سیاه ترین دورانهای تاریخ این سرزمین بوده است.

در زمان کاترین، امپراتوری روسیه بسیار بزرگتر و مقتدرتر از زمان پتر کبیر شده بود و یکی از قدرت های بزرگ و اصلی اروپا بود. کاترین کبیر با نام سوفیا اوگوستا آنهالت زِربست (Sophia Augusta Frederica) در پروس متولد شده بود و پس از آنکه به مذهب ارتدکس درآمد، نام کاترین برای او انتخاب شد. با این که نام سوفیا در روسیه زیاد بود چون خواهر ناتنی پطر کبیر سوفیا نام داشت و از او خاطره بدی در اذهان بود، مادرش ملکه الیزابت ترجیح داد نام مادرش یعنی کاترین (زن دوم پطر کبیر) را انتخاب کند.

حکومت

در دوران زمامداری کاترین کبیر، امپراتوری روسیه ۴۶۸ هزار کیلومتر مربع از لهستان و بخش بزرگی از اوکراین و تمام شبه جزیره کریمه و سرزمین مولداوی و بخش‌های شمالی امپراتوری عثمانی در بالکان و تمام آلاسکا و بخش‌های از نروژ و سوئد و در اواخر عمرش تقریباً تمام قفقاز را به تصرف درآورد. کاترین اصلاحاتی را در نظام ِ اداری، قضایی و آموزشی روسیه به وجود آورد وی سیستم گسترده ای در ارتش به بار آورد و به سواستفاده‌های بسیاری رسیدگی کرد. سیاست داخلی و خارجی کاترین باعث افزایش قدرت و نفوذ اشراف در دول محلی سرزمین ها شد کاترین قدرت خودمختاری اربابان را در ایالات گرفت اما سیاست کاترین باعث شد قوانین فئودال بر مردم سختگیر تر شود، کاترین سرزمین روسیه را برای هدایت خوب دولت مرکزی به ۵۱ ایالت تقسیم کرد و همچنین برای روابط خوب با شاهزادگان امتیاز برده داری و مالیاتی را به انان داد و آکادمی دوشیزگان اشرافی را تأسیس کرد تا دختران اربابان به خوبی تحصیل کنند.[۲] کاترین دوم که بعدها به کاترین کبیر ملقب شد، شاهزاده خانمی از یکی از دربارهای کوچک کشور پروس بود به عقد ازدواج پتر سوم خواهرزاده ملکه الیزابت، امپراتریس روسیه درآمد.

 

پتر سوم که مردی عقب مانده و سفیه بود پس از آن که به عنوان امپراتور تاج شاهی کشور روسیه را بر سر نهاد، با اعمال و حرکات غیرمنطقی خود طوری عرصه را بر روحانیون، نظامیان و آحاد مردم آن کشور تنگ کرد که همگی بالاتفاق خواهان عزل وی شدند و متعاقب این امر کاترین با همدستی عده‌ای از درباری‌ها و نظامیان با انجام یک کودتا، پطر را عزل و خود به عنوان کاترین دوم ملکه روسیه تاجگذاری کرد. پس از آن سرتاسر زندگی کاترین تا زمان مرگش صرف لهو و لعب و شهوترانی و رتق و فتق گردید و در این راه پوتمکین صدر اعظم مقتدر آن کشور، یار و ندیم او بود.

او فردی بسیار ولخرج و علاقه‌مند به لباس‌های گران‌قیمت و جواهرات بسیار گران و مهمانی‌های باشکوه بود. تا آخر عمر ازدواج نکرد، اما معشوقه‌های مرد بسیار داشت (نزدیک به ۳۳ تا ۴۰ معشوق). وی در امور سلطنت جدی و سخت‌کوش بود. حس جاه‌طلبی و قدرت اراده او را در راهی انداخت که همتراز با پطر کبیر قرار گرفت. او اغلب روزی پانزده ساعت کار می‌کرد. گزارش‌ها را می‌خواند، به سخنان مشاورانش گوش می‌داد، و فرمان‌ها را آماده می‌ساخت. او می‌خواست همه چیز را بداند، همه چیز را بررسی کند و در همه چیز اصلاح به عمل می‌آورد. کاترین، همچون پتر، به جنگ‌های تازه‌ای پرداخت تا امپراتوری روسیه را گسترش دهد. او علاقه خاصی به ادبیات و فلسفه اروپای غربی داشت و برای رشد و گسترش فرهنگ جدید به اصلاحات روی آورد و با نویسندگان مشهوری چون ژان ژاک روسو مکاتبه داشت.

در زمان سلطنت کاترین دوم تمام اصول انسانیت و آزادگی به زیر پا گذاشته شد و عصر کاترین یکی از ادوار سیاه تاریخ روسیه به‌شمار می‌رود. درحالی که کاترین خزانه مملکت را برای خوشامد معشوقه‌های جوانش به باد یغما می‌داد، دهقانان روسیه در فقر و تنگدستی بی‌حد و حصری غوطه می‌خوردند. در آخرین سال‌های عمر کاترین کبیر طبق نص صریح تاریخ، در بعضی ایالات روسیه، یک رعیت را برای همه عمر به پنج روبل می‌فروختند و خریداری برای او یافت نمی‌شد، در صورتی که همان وقت یک گاو نر به نسبت بدی و خوبی از بیست و پنج تا چهل روبل معامله می‌شد و ملت روسیه طوری مفلوک شده بود که هشت برده که باید مادام العمر برای ارباب خود زحمت بکشند به قدر یک گاو نر فربه و قوی قیمت نداشتند.

دهقانان روسیه نه در دوره ایوان مخوف این قدر گرسنه و درمانده بود و نه در دوره پطر کبیر با آن وحشیگری‌های مشهور آن پادشاه. در دوره کاترین کبیر طوری توده مردم تحت فشار قرار گرفتند که زمینه انقلابات آینده روسیه را که از نیمه اول قرن نوزدهم شروع شد و تا سال ۱۹۱۷ میلادی ادامه داشت، فراهم نمود.

فتح سرزمین‌های تازه، ولخرجی‌های او و هزینه سنگین طرح‌های جدید، کاترین را مجبور کرد که مالیات اشراف را افزایش دهد و فشار این مالیات‌های اضافه، بر دوش دهقانان روستایی بود. با این‌که کاترین اولین تزاری بود که مشاورانش را ترغیب می‌کرد راه‌هایی برای بهبود شرایط دهقانان بیایند، اما سیاست‌های او موجب وخامت حال دهقانان شده بود. برای همین در دوران او بارها شورش‌های دهقانی رخ داد که شورش پوگاچف در دهه ۱۷۷۰ مهم‌ترین آن بود که می‌گفت پطر سوم است که زنده مانده و حتی با اعدام رهبر آنان پوگاچف نیز مانع از تداوم شورش نشد و ناچار در میدان اصلی هر روستایی یک سکوی اعدام کار گذاشته شد و اعدام و شلاق و تبعید برای شورشیان وضع گردید. کاترین کبیر در ۱۷ نوامبر ۱۷۹۶ در سن شصت و هفت سالگی درگذشت و عصر اصلاحات کبیر با مرگ او رو به افول نهاد. در شصت سال بعدی، تزارهای روسی با رفتاری محافظه‌کارانه به حفظ سنت‌ها پرداختند. کاترین در هنگام مرگ تنها بود و همچون یک غریب که در کشوری بیگانه درگذرد زندگی را بدرود گفت.

افسانه ی مرگ

افسانه ای در مورد مرگ کاترین بزرگ وجود دارد که بیان می‌کند کاترین بزرگ هنگامی که تلاش داشت با اسب خود رابطهٔ جنسی برقرار کند به دلیل رم کردن اسب و ضربه به سرش کشته شد. این افسانه برای نخستین بار در بین مردمان طبقه بالا و ثروتمند فرانسه شکل گرفت و امروزه در غرب شناخته شده‌است. احتمالاً رقابت فرانسه و روسیه به ویژه در زمان ناپلئون باعث سرهم کردن چنین افسانه ای توسط فرانسویان شده‌است.

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ