معرفی سلسله طغاتیموریه
سلسله طغاتیموریه نسب خود را به شش نسل وابسته به جوجی قسار یکی از برادران چنگیزخان میرساند. پدر طغاتیمور سوری بن بابا بهادر نام داشت. سرکرده یک دسته ده هزار نفری از سپاهیان مغول بود و به همین جهت لقب امیر تومان داشت. در سال ۷۰۵ با بهادار به همراه سپاهیان تحت فرمانش بود از آسیای میانه وارد خراسان گردید و تابعیت الجایتو را پذیرفت. الجایتو نیز به وی و افرادش اجازه داد که در نواحی استرآباد و مازندران اطراق کرده و به ییلاق و قشلاق در این ناحیه بپردازند. بدین ترتیب طایفه وی به عنوان یکی از گروههای نظامی تابع دولت ایلخانی در خراسان تبدیل شد. بعد از مرگ بابل بهادر پسرش طغاتیمور جانشین او شد.[۱]
موقعیت و وضعیت خراسان در جنگهای جانشینی بعد از مرگ ابوسعید باعث رشد طغاتیمور گردید. طغاتیمور بعد از مرگ ابوسعید خود را ایلخان نامید. شیخ علی قوشچی که از طرف ابوسعید به حکمرانی خراسان معین شده بود ادعای طغاتیمور را پذیرفت و سپس دیگر امرای خراسان از جمله امیر ارغون شاه رئیس طایفه مغولی جانی قربان به او پیوستند. امرای خراسانی به رهبری طغاتیمور با ادعای کسب قدرت ایلخانی دست به یک لشکر کشی و گسترده به غرب ایران زدند.
شیخ حسن جلایری که از رقیب خود شکست خورده بود، ابتدا به طغاتیمور پیوست، لیکن نهایتاً از او حمایت نکرد و با اختلافاتی که بین امرای خراسان پیشامد طغاتیمور شکست خورده و به خراسان بازگشت. با این حال طغاتیمور تنها مدتی ایلخانی بود که قدرت واقعی داشت. دیگر افرادی که تحت عنوان ایلخان در این دوره ظهور کردند افرادی بی اراده و بازیچه دست امرای نظامی بوده اند. طغاتیمور بعد از این دیگر به غرب لشکر نکشید، اما در مواقعی که امرای جلایری در بغداد به ظاهر حکومت او را می پذیرفتند.
فشار مالیاتی دولت تا طغاتیمور و تحمیل هزینه لشکرکشی های او به مردم خراسان باعث به وجود آمدن حرکت سربداران در این خطه گردید. سربداران دشمنان اصلی طغاتیمور بودند و طغاتیمور در مبارزه با سربداران با دولت آل کرت هرات متحد بود. اما عاقبت در ستیز و مجادلات پیدرپی که بین او و سربداران پیش آمد طغاتیمور در یکی از این عملیاتها توسط یحیی کرابی حاکم سربداران در سال ۷۵۴ هجری غافلگیر و کشته شد.[۲] با مرگ طغاتیمور حیات سلسله او بع پایان نرسید، بلکه این سلسله تا سال ۸۱۲ هجری در جرجان و حوالی آن به حکومت خود ادامه داد.
امیر ولی پسر یکی از سرداران طغاتیمور توانست قسمتی از متصرفات وی را تحت نفوذ خود در آورد و لقمان پسر طغاتیمور را به عنوان جانشین پدر بر تخت نشاند.ولی در عمل قدرت اصلی را در دست خود گرفت. امیر ولی تا دوره تهاجم تیمور به ایران قدرت را در ناحیه گرگان و مازندران در دست داشت و در طول این مدت بین او و سلطان اویس جلایری و سادات مرعشی مازندرانی مجادلاتی روی داد. عاقبت امیر ولی بر اثر حمله تیمور متواری و کشته شد.
اما تیمور به عمر حکومت طغاتیموریه این ناحیه از ایران پایان نداد. او همچنان به عنوان پادشاه را به عنوان حاکمیت دستنشانده در حکومت باقی گذاشت. لقمان تا سال ۷۹۰ هجری در این مقام باقی گذاشت. لقمان تا سال ۷۹۰ هجری در این مقام باقی بود و چون درگذشت پسرش پیرعلی پادشاه با تصویب امیر تیمور حاکم گرگان شد. پیرعلی پادشاه در سال ۸۱۰ هجری با شاهرخ تیموری مخالفت کرد. شاهرخ به مازندران لشکر کشید و وی را مقتول ساخت. پس از وی پسرش سلطان علی جای او را گرفت، اما حکومت او دو سال بیشتر دوام نیاورد و در سال ۸۱۲ هجری سلطان علی به دست امرای الغ بیگ تیموری کشته شد و سلسله طغاتیمور برافتاد.[۳]
سلسله طغاتیمور | ۸۱۲-۷۳۶ هـ. ق |
طغاتیمور پسر سوری بن بابا بهادار
لقمان پسر طغاتیمور پیرعلی پادشاه پسر لقمان سلطان علی پسر پیر علی پادشاه کشته شدن سلطانعلی به دست امرای الغ بیگ |
۷۳۶
۷۵۴ ۷۹۰ ۸۱۰ ۸۱۲ |
[۱] . مزاوی، ص ۸.
[۲] . رویمر، ص ۵۳-۵۰
[۳] . قبال، ص ۴۷۸. مزاوی، ص ۹ – ۸.
منبع:
- تاریخ جهان اسلام از قرن هفتم تا دهم هجری ، علیرضا خزائلی، انتشارات دانشگاه پیام نور
- تهیه الکترونیکی: سایت تاریخ ما، اِنی کاظمی