چرا در فوتبال ایران، شکست پدر و مادر ندارد؟
به گزارش خبرگزاری تاریخ ما، از قدیم میگویند “شکست، پدر و مادر ندارد” به این معنی که معمولا در هنگام باختن و شکست خوردن، کسی مسئولیت آن را بر عهده نمیگیرد. این موضوع در جامعه ایرانی و به خصوص در فوتبال نمود دارد. کمتر کسی در ایران پیدا میشود که مسئولیت ایرادها و مشکلات را بر عهده بگیرد و به تعبیر همین افراد، “دستهای پشت پرده، بدخواهان و حاشیهسازان” هستند که اجازه موفقیت را از تیمها میگیرند.
محمود فکری سرمربی استقلال که در فصل جاری با وجود نتایج بهتر نسبت به همتایان خود در این تیم، به علت ارائه بازیهای ضعیف و نه چندان زیبا مورد انتقاد است، اخیرا اظهارنظر جالبی داشته است: «تعجب میکنم از برخی افراد خودی که به دنبال خنجر زدن به تیم از پشت هستند وگرنه دشمن که دشمن است از او نباید انتظاری داشت اما از خودیها برای آرامش تیم و رسیدن به نتیجه مطلوب انتظار زیادی داریم.»
این واکنش فکری به خاطر انتقادات از تیمش بوده و او به جای مباحث فنی، چنین پاسخی را در واکنش به منتقدان ارائه کرده است. او حتی گفته که بدخواهان دوست ندارد تیم او موفق شود. البته فقط محمود فکری نیست. به طور کلی در فوتبال ایران فرضیه مافیا و دستهای پشت پرده یکی از عوامل ناکامی تیمها هستند.
حتی موفقترین تیمها هم در این سالها این فرضیه را تشدید کردهاند که یکی از اضلاع ناکامی تیمها، بدخواهان هستند که در خلال بازی دست و پای بازیکن را میبندند و نمیگذارند موفق شود! در واقع کسی حاضر نیست مسئولیت اتفاقی را در صورت ناکامی و در مواجهه با انتقادات بر عهده بگیرد.
* چرا زیدان و کومان از بدخواه و دستهای پشت پرده نمیگویند؟
کیلومترها دورتر و در اسپانیا هم وضعیت رئال مادرید و بارسا بهتر از استقلال نیست. هر دو تیم در وضعیت بحرانی به سر میبرند و مربیان در وضعیتی به مراتب بدتر نسبت به محمود فکری قرار دارند.
زینالدین زیدان وقتی در شرایط بحرانی سویا را شکست داد، در واکنش به اینکه تیمش در هفتههای گذشته به شدت تحت فشار منتقدان قرار داشت گفت: بله! همینطور است اما این شرایط هرگز تغییر نخواهد کرد. وقتی امتیاز از دست می دهیم، انتقاد میکنند ولی من همیشه مثبت فکر میکنم.
این هم اظهارنظر رونالد کومان بعد از ناکامیهای اخیر بارسلوناست که حداقل در قرن بیست و یکم بیسابقه بوده است: «نحوه بازی تیم دست من است و توانایی تغییر در پستها را دارم و تلاش میکنم تلاشهای من نتیجه بخش باشند. همچنین فشردهتر کردن تمرینات و کار تاکتیکی از اختیارات من است. البته این کار هنگامی که تعداد بازیها زیاد است و برنامه فشرده است سخت میشود. در مجموع هدفم تغییر چهره تیم است. مطمئن نیستم در حال حاضر تیم ایدهآلم را در اختیار دارم یا خیر.»
نکته مشخص این است که در فوتبال اروپا هر کسی وظایف و مسئولیت خود را میداند. اگر تیم زیدان یا کومان خوب بازی نمیکنند، منتقدان یا بدخواهان عامل این موضوع نیستند بلکه این مربیان هستند که تاکتیکها و تمرینهای مناسبی را برای موفقیت تیمشان در نظر نگرفتهاند و نتوانستند مشکل را حل کنند.
شاید اظهارات محمود فکری سه دهه قبل و زمانی که کسی فوتبال روز دنیا را دنبال نمیکرد، خریدار داشت اما وقتی روزانه حجم زیادی از اخبار و تصاویر مربوط به فوتبال اروپا به دست مخاطب میرسد، کسی نمیتواند با این دست سناریوها که بدخواهان عامل ناکامی تیم هستند، کامروا شود.
پایان خبر / تاریخ ما