رازهای «سرزمین لی‌لی‌پوت‌ها»

روستای ماخونیک یکی از توابع شهر سربیشه در استان خراسان جنوبی در نزدیکی مرز افغانستان است که در دهستان «دُرُح» واقع شده و مرکز این منطقه به شمار می‌آید. شاید اولین چیزی که با شنیدن اسم این روستا به ذهن برسد، قد مردمان آن باشد، اما با کمی مطالعه و آشنایی بیشتر با این روستا به آداب‌ورسومی پی خواهیم برد که نشان از نگاه و تفکر حاکم بر این منطقه است.

ماخونیک روستایی شگفت‌انگیز در دل کوه‌هاست که به علت ویژگی و سنت‌های خاص ساکنینش، نه تنها در ایران بلکه در جهان هم شناخته شده و نام‌آشنا است. انزوا و تنهایی این روستا در میان کوه‌پایه‌ها باعث شده تا فرهنگ و زندگی مردم آن، کم‌ترین تاثیرپذیری را جهان بیرون داشته باشد؛ زمانی که گردشگران وارد این روستا می‌شوند از تنهایی و انزوای مردم این روستا متعجب خواهند شد.

روستای ماخونیک به سبب همین تاثیرپذیری کم و ارتباط محدود با پیرامون خود، تا همین چند سال گذشته از تمام امکانات رفاهی محروم مانده بود و حال این روستا امکاناتی نظیر جاده آسفالت و سایر امکانات رفاهی را پس از چند سال به خود دیده است.

در رابطه با علت نام‌گذاری این روستا، نظرات متعددی مطرح شده است اما شاید تنها منبع مکتوبی که به این روستا اشاره کرده، «سفرنامه خراسان و سیستان» باشد که توسط کلنل چارلز ادوارد دبیت که در دوران حکومت ناصرالدین شاه به این منطقه سفر کرده نوشته شده‌ و به بیان ویژگی‌های آن نیز پرداخته است.

برخی معتقدند در گذشته تعدادی از مأموران حکومتی به این روستا سفر کرده‌اند که مورد استقبال ساکنین روستا واقع نشده و آن‌ها برخورد سردی با آن مأموران داشته‌اند. به همین علت گفته می‌شود آن دسته از مأموران حکومتی این نام را برای این روستا انتخاب کرده‌اند.

از سویی عده‌ای دیگر از مردم منطقه، شکاف موجود در کوه نزدیک به این روستا که «ماده خونیک» نام دارد را علت نام‌گذاری این روستا می‌دانند و معتقدند آن نام در طول زمان به صورت ماخونیک رواج پیدا کرده و به این اسم شناخته می‌شود. البته در اسناد قدیمی به ‌دست آمده از این منطقه به نام «مادخونیک» می‌رسیم که از دو بخش «ماد» و «خونیک» تشکیل شده است. در همین رابطه زبان‌شناسان معتقدند کلمه «ماد» در زبان پهلوی به «ماه» تغییر کرده که یکی از معانی آن شهر و مملکت است.

مهم‌ترین عامل شناخته شدن و معروفیت این روستا، قد ساکنین آن است که تا سال‌های گذشته به علت نوع تغذیه منحصر به فرد و ازدواج‌های فامیلی، از حدود ۱۴۰ سانتی‌متر تجاوز نمی‌کرد و به همین دلیل بود که این روستا را سرزمین لی‌لی‌پوت‌ها نامیده‌اند؛ اما در حال حاضر با تغییر سبک تغذیه مردم، نسل جدید ساکنین این روستا قد بلندتری دارند.

واقع شدن این روستا در کوه‌پایه‌ها باعث شده تا ماخونیک، زمستان‌های سردی داشته باشد، به همین علت ساکنین ابتدایی این روستا خانه‌های خود را به شیوه منحصر به فردی ساخته‌اند. پیش از آن که روستا دارای خانه‌های معمولی که امروز در آن‌جا می‌بینیم باشد، مردم ماخونیک نزدیک به ۱۰۰ سال در شکاف‌های میان کوه‌ها زندگی می‌کرده‌اند که به «شیله» معروف بوده و هنوز هم بقایای این شیله‌ها در منطقه قابل مشاهده است.

در همین راستا مردم روستا تصمیم گرفتند با استفاده از منابع و مصالح طبیعی موجود مانند خاک رس و درختچه‌های خودرو چون بنه یا پسته کوهی و سرم خانه‌های خود را بنا کنند، اما به علت کمیابی و محدودیت این منابع، آن‌ها خانه‌های محقر و ساده‌ای ساختند که می‌توان به دو نوع «کِرِشکی» خانه‌هایی که به صورت عمومی ساخته می‌شد و «خاشه‌ای» که مخصوص ثروت‌مندان و اعیان بود، تقسیم کرد.

خانه‌های این روستا با دیوارهای ضخیم و سقف کوتاه ساخته شده‌اند که درهای کوتاه و کوچکی دارند. همچنین ورودی این خانه‌ها معمولا یک یا چند پله به پایین دارد و حدود یک متر از سطح زمین پایین‌تر است. دیوارهای خانه‌ها در این روستا عموما قطورند و صاف بنا نشده‌اند. علت این‌کار سرمای زمستانی این منطقه است که با این سبک از معماری درون خانه‌ها را گرم نگه می‌داشتند.

نکته جالب دیگر در مورد خانه‌های این روستا کنار هم و به‌ صورت فشرده ساخته شدن آن‌هاست، که عمدتا دارای یک اتاق هستند و به ‌صورت مستقیم به کوچه پس‌کوچه‌های روستا، راه دارد.

مردم این روستا به سبک مردم بلوچستان، شلوار، پیراهن و دستار می‌پوشند که عمدا پوشاک آن‌ها از پشم بز ساخته می‌شود. ساکنین ماخونیک اغلب به دام‌داری و کشاورزی مشغول هستند اما در سال‌های اخیر جوانان این روستا به کار در معدن سنگ روی آورده‌اند و زنان روستا هم به قالی‌بافی مشغول هستند.

نکته جالب در مورد کشاورزی این منطقه این است که مردم این روستا تا چندسال گذشته، به علت شرایط اقلیمی خاص این منطقه، محصول گندم را ندیده بودند و نمی‌شناختند. به دلیل آشنا نبودن مردم این روستا با گندم، تا حدود سال ۱۳۸۴، خوراک غالب مردم این روستا «پختک» بود که از ترکیب چغندر و شلغم پخته به ‌دست می‌آید. از دهه ۷۰ و بعد از ورود گندم به این روستا، مردم ماخونیک نان می‌پختند و همراه با ترکیب کشک، سیر و روغن داغ، به عنوان یک وعده غذایی مصرف می‌کردند.

از مناطق دیدینی این روستا می‌توان به بنای برج و قلعه، سنگ سیاه یا سنگ‌نگاره، برگ گل انجیر، نادر مرده و منزل سرگردونی اشاره کرد. همچین این روستا یک برج سنگی در طبقات بالای خود دارد که به تمام روستا مشرف است و در گذشته از آن به‌عنوان برج دیده‌بانی استفاده می‌شده تا در مقابل تهدیدات احتمالی از مردم روستا دفاع شود.

مردم روستای ماخونیک آداب و رسوم خاصی مانند ترک نکردن محل زندگی حتی با وجود فقر فراوان، صلح‌طلبی و شکار نکردن، رعایت عدالت در تقسیمات زمین‌های کشاورزی دارند. همچنین تا حدود ۵۰ سال پیش مردم این روستا تلویزیون را از نیروهای شیطان می‌دانستند و اجازه نمی‌دادند فرزنداشان به تماشای برنامه‌های تلویزیون بنشینند؛ به همین علت نیز خوردن گوشت، نوشیدن چای و کشیدن سیگار در میان مردم این روستا، از دسته گناهان بزرگ به حساب می‌آمد.

روستای ماخونیک به عنوان یک مقصد هیجان‌انگیز و مرموز می‌تواند پیشنهادی لذت‌بخش برای گردشگران باشد، بنابراین می‌توان برای داشتن یک سفر سراسر هیجان پس از پایان همه‌گیری کرونا از مسیر جاده سربیشه به منطقه دُرُح رسیده و از روستای ماخونیک بازدید کرد.

منبع:

جاذبه‌های گردشگری ایران

پایان خبر / تاریخ ما

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.