عادل فردوسیپور: من و علی دایی؟ چه قیاسی!؟
به گزارش خبرگزاری تاریخ ما، گزیده گفتوگوی عادل فردوسیپور با ویژهنامه نوروزی روزنامه شرق را در ادامه میخوانید:
– به نظر من علی دایی یکی از برجستهترین شخصیتهایی است که در کشور ما رشد کرده و به جایگاهی که استحقاقش را داشته، رسیده است. البته این توصیف، فقط شخصیت ورزشی علی دایی را دربرنمیگیرد؛ ورزشی و غیرورزشی، او شخصیت برجستهای در ایران است.
– من سال ۷۱ که وارد دانشگاه شدم، علی دایی سال آخر رشته متالورژی دانشگاه شریف بود. با علی دایی از همان زمان آشنا شدم. آن وقتها میرفتم و بازیهایش را میدیدم؛ فکر میکنم مربوط به زمانی بود که تازه به تیم تاکسیرانی رفته بود. نکته جالبی که دربارهاش وجود داشت، این بود که همان موقع هم با شور، اشتیاق و علاقه عجیبی فوتبال بازی میکرد. این ویژگیهایش زبانزد خاص و عام بچههای دانشگاه بود. دایی بعد از تاکسیرانی هم راهی بانک تجارت شد و فوتبال حرفهایاش را جدیتر دنبال کرد.
– این واقعیت دارد که دایی خیلی دیر در فوتبال به سطح ملی رسید؛ فکر میکنم تازه ۲۲ یا ۲۳ ساله بود که اولین بازی ملیاش را تجربه کرد. البته با وجود آن که دیر به سطح ملی رسید، ولی رکوردهایی به جا گذاشت که کمتر بازیکنی توانایی خلقکردن آنها را دارد.
– دایی استعداد داشت ولی رکوردهایی که خلق کرد، نه به خاطر استعداد بلکه به خاطر فعل خواستن بود که او واقعا صرفش کرد. اجازه بدهید این طور بگویم که هیچکس به اندازه علی دایی تلاش نکرد؛ هیچکس به اندازه علی دایی اراده نداشت و هیچکس به اندازه او میل بردن در دوران ورزشیاش را نداشت. به نظرم علی دایی نماد کسی است که با تلاش، غیرت و انگیزهای که داشت، به چیزی که خواست رسید.
– خب ببینید، او درست زندگی کرد؛ به طوری که همین الان هم آدم موفقی است و همه جهانیان فوتبال ما را به اسم علی دایی میشناسند. او باعث افتخار کشور ماست و خیلی خوشحالم که به هر حال با علی دایی یک مدتی همدوره بودیم.
– ما خاطرات تلخ و شیرین زیادی با هم داریم ولی به نظرم علی دایی یکی از الهامبخشترین شخصیتهایی است که ورزش ما، حتی فراتر از ورزش، به نظرم کشور ما به خودش دیده است. کسی که این قدر نام ایران را در سراسر دنیا بلندآوازه کند، واقعا شایسته تقدیر و تمجید است.
– فکر میکنم چهار یا پنج سالی از زمان شروع فوتبالش گذشته بود که به خودم گفتم این بازیکن توانایی انجام کار مهمی در دنیای فوتبال را دارد. واقعیت این است، زمانی که آدم سختکوشی، اراده و انگیزه علی دایی را میدید، امیدوار میشد او بتواند رکورد جاودانهای خلق کند.
– این که علی دایی فقط به تیمهای ضعیف گل زده باشد را اصلا قبول ندارم؛ کمااینکه همان رونالدو هم به تیمهای ضعیف، زیاد گل زده است؛ آنجا هم لیختناشتاین و مالت و جزایر فارو و چندین تیم ضعیف دیگر هستند. علی دایی تقریبا به همه تیمهای بزرگ آسیا و تیمهای خوبی که مقابلشان بازی کرده، گل زده است. مهمترین نکته درباره علی دایی «کانسیستنسی» بود که داشت؛ به خاطر دارم، همیشه وسط هفته هم در آلمان اگر بازی داشتند، بلند میشد به اردوی تیم ملی میآمد و خستگی راه و پرواز را به جان میخرید و با تمام وجود و انگیزه برای تیم ملی بازی میکرد. شما اگر به آمار گلهایش در تیم ملی نگاه کنید، به کره، عربستان، ژاپن، مکزیک و تقریبا به هر تیم بزرگی که مقابلش بازی کرده، کم گل نزده است. پس، این فرضیه را قبول ندارم و همان طور که گفتم، مهم، تداومی است که علی دایی در این همه سال داشته است.
– خودم؟ خودم را که بیخیال؛ چه قیاسی است؟ من که دیگر از گلهایم بگویم ریا میشود (میخندد)!
– میتوانم بگویم حیف و صدحیف که علی دایی دیر در عرصه ملی مطرح شد. یعنی اگر علی دایی ۱۶ یا ۱۷ سالگی کشف میشد، مطمئنا رکوردش تا سالهای سال دستنخورده باقی میماند.
– الان فاصله دایی و رونالدو اگر اشتباه نکنم فقط هفت گل است. به نظرم اگر ماجراهای کرونا و تعویق رقابتهای یورو ۲۰۲۰ پیش نمیآمد، همین الان هم این عنوان به رونالدو میرسید. در این یکی – دو سال که رونالدو به دایی نزدیک و نزدیکتر شد، اتفاقات جالبی هم افتاد؛ از تعویق بازیهای ملی و یورو ۲۰۲۰ گرفته تا مصدومیت رونالدو. حتی یک بازی ملی را به دلیل گزیدهشدن توسط زنبور از دست داد. در یکی، دو بازی بسیار ساده هم خیلی کم گل زد، در چند بازی هم هر کاری کرد گل نزد. همه این عوامل دست به دست هم داد که عنوان آقای گل جهان بیشتر در دست دایی بماند و رسانههای جهان بیشتر روی این موضوع مانور بدهند. در این یک سال رسانههای معتبر ورزشی دنیا خیلی از دایی نوشتند. رونالدو عاشق رکوردزدن است. مطمئن هستم تا روزی که این رکورد را نشکند، راحت نمینشیند. بعید است او زودتر از جام جهانی ۲۰۲۲ قید تیم ملی پرتغال را بزند و به نظرم تا این رکورد را هم از آن خود نکند، بیخیال نمیشود.
– من نزدیک به ۳۸ یا ۴۰ سال است که دارم فوتبال را دنبال میکنم و میتوانم بگویم بدون تردید، بهترین بازیکن تاریخ فوتبال مارادونا است. این حرف را به خاطر جوگیری که چون مارادونا از دنیا رفته است و الان خیلیها دارند چنین چیزی را میگویند، بیان نمیکنم. برایش دلیل دارم؛ مارادونا از هر نظر فوقالعاده بود؛ کسی که بهتنهایی بار یک تیم را به دوش میکشید؛ با کاریزمای استثنائی و تکنیک فوقالعادهای که داشت، به تنهایی توانست ناپولی را در سطح فوتبال اروپا مطرح کند. تیم ملی آرژانتین را با بازیکنانی که حتی در آن مقطع هم بازیکنان بزرگی نبودند، توانست قهرمان جام جهانی کند و سالهای سال در اوج فوتبال بود. معتقدم مارادونا با فاصله بهترین بازیکن تاریخ فوتبال بود؛ ولی حیف که این قدر زود از دستش دادیم.
– اگر بازیکنانی را که در زمان مارادونا کنارش بازی میکردند با بازیکنانی که الان یا گذشته، کنار مسی بازی میکردند مقایسه کنیم، میبینیم که آن زمان مارادونا با بازیکنانی همچون خورخه بوروچاگا و … تیم را قهرمان کرده است ولی بازیکنانی مثل ژاوی و اینیستا کنار مسی بازی میکردند؛ بنابراین مارادونا بهتنهایی نتایج را تغییر میداد و برای همین بهترین بوده است. البته فقط بحث مسی تنها نیست؛ ما قبلا بازیهای بازیکنان قدیمی همچون پله و یوهان کرویف را مشاهده کردهایم. با این حال، به نظر بسیاری، آنها مثل مارادونا نبودند و بعید میدانم که از این به بعد هم بازیکنی در حد مارادونا ظهور کند. ممکن است خیلیها همعصر مارادونا نباشند، اما آنها هم مارادونا را یک اسطوره میدانند. همانند کسی که یک اثر ماندگار به جا گذاشته و به تنهایی تیم یک شهر را قهرمان کرد و کاری کرد که رؤیای مردم ناپل محقق شد و بعد از آن هم که مارادونا از آنجا رفت، هیچ وقت محقق نشد. او تیمی را که در ایتالیا جایگاه خاصی نداشت، در این کشور و اروپا مطرح کرد. خلاصهاش میشود این که در تاریخ بازیکن بزرگ زیاد داشتیم ولی کنار همه آن بازیکنان، بازیکنان بزرگ دیگری بازی میکردهاند؛ این مسئله اما در مورد مارادونا خیلی صدق نمیکند و به عنوان مثال خودش یکتنه آرژانتین را به قله فوتبال در دنیا رساند.
– خب مارادونا حواشی زیادی داشت؛ شاید همان حواشی هم به کاریزما و جذابیتش کمک کرد. برای همین است که الان کل دنیا در سوگ ازدستدادن چنین شخصیت بزرگی است. بعید میدانم شخصیت ورزشی دیگری در صورت فوتشدن کل جهان را مکدر کند و تا این اندازه تمام فضای اجتماعی و غیر اجتماعی جهان را تحت تأثیر قرار دهد. به هر حال مارادونا خود واقعیاش بود. این را قبلا هم از گواردیولا نقل قول کردهام که گفته کاری نداریم مارادونا با زندگی خودش چه کرد، مهم این است که با زندگی ما چه کرده است.
– به نظرم اگر مارادونا سمت مسائل حاشیهای نمیرفت، شاید سالهای درخشان بیشتری در عرصه فوتبال فعالیت میکرد. ولی خب، همانطور که گفتم این مسائل دیگر جزء لاینفک زندگیاش بود. البته به نظرم کاملا روی فوتبالش تأثیرگذار بود؛ ولی اینقدر کاریزما داشت و اینقدر بزرگ بود که همه سعی کردند آن وجه از زندگیاش را جدی نگیرند و به تواناییهای فنی و کاریزمایی که داشت بیشتر فکر کنند. شاید هر فرد دیگری بود، چه میدانم، اتفاقات عجیب و غریب و حاشیهای در زندگیاش رخ میداد، این وجهه و اعتبار را پیدا نمیکرد ولی مارادونا فرق داشت. واقعا اعتقاد دارم شاید قرنها طول بکشد تا بازیکن دیگری مثل مارادونا بیاید. فکر میکنم جهان فوتبال یک نابغه را از دست داد. روی دست مارادونا کس دیگری نمیآید.
پایان خبر / تاریخ ما