“احیای برجام”؛ سهل، کمی ممتنع
در عین حال برخی بر این نظرند که این مذاکرات سختتر از مذاکرات ۲۰۱۵ است، از این رو دستیابی به تفاهم در آینده نزدیک امکانپذیر نیست.
به گزارش خبرگزاری تاریخ ما، سه ماه بعد از روی کار آمدن جو بایدن در نهایت گامهای جدی را برای بازگشت آمریکا به برجام شاهد هستیم. هرچند هیات سیاسی آمریکا هنوز مجوز ورود به نشستهای رسمی را با توجه به خروج این کشور از برجام در می ۲۰۱۸ ندارد، اما حضور این هیات در محل و شهر مذاکرات در وین و نیز تعامل غیرمستقیم با دیگر هیاتهای مذاکره کننده حاکی از تلاش این کشور برای پیوستن دوباره به برجام است.
آمریکا برای بازگشت به برجام هم باید هزینههای سیاسی و بین المللی این خروج را به دیگر طرفهای برجام بپردازد، هم شرایط اجرای تعهدات برجامیاش را به قبل از خروجش از این توافق بازگرداند که این مرحله سخت کار است. اما در آن صورت است که ایران و دیگر کشورها مجوز بازگشت این کشور به برجام را صادر خواهند کرد.
کشورهای باقی مانده در برجام از تمایل دولت بایدن برای بازگشت استقبال کرده و مذاکرات درباره چگونگی بازگشت و رفع تحریمهای گسترده علیه ایران را طی دو هفته گذشته در وین از سر گرفتند.
از آنجایی که در سه سال گذشته تحولات سیاسی، امنیتی و تحریمی گستردهای از سوی آمریکا علیه ایران انجام گرفته است و متقابلا ایران در واکنش به عدم اجرای برجام و سیاستهای خصمانه دولت وقت آمریکا از تعهدات برجامیاش عقب نشسته است، بازگشت به توافق ۲۰۱۵ آن هم با یک امضا یا اعلام بازگشت محقق نخواهد شد و باید ابتدا بسترهای لازم برای رفع تحریمها فراهم شود تا ایران هم به اجرای تعهدات هستهایاش بازگردد. همزمان باید موانع سیاسی، منطقهای و بینالمللی نیز از سر راه اجرای برجام برداشته شود.
برخی از کارشناسان و تحلیلگران عرصه سیاست خارجی و مسایل بینالملل بر این نظرند که مذاکرات وین برای احیای برجام و بازگشت آمریکا به توافق از مذاکرات ۲۰۱۵ که به توافق هستهای منجر شد “سختتر” است! به واقع مذاکرات در این دور سختتر از مذاکراتی است که به توافق هستهای منجر شد؟ در این رابطه سوالات زیادی مطرح است.
موافقان این دیدگاه که مذاکرات در این دور سختتر از سال ۲۰۱۵ است، بیشتر به تحریمهای گستردهای که در زمان دونالد ترامپ علیه ایران اعمال شد، تکیه دارند. از این جهت که اگر قبلا باید در برابر هر اقدام هستهای ایران به عنوان مثال ۱۰ اقدام از سوی آمریکا و اروپا انجام میگرفت، الان باید فقط ۱۰۰ اقدام از سوی آمریکا صورت گیرد.
با این حال، آنچه در رفع تحریمهای آمریکا با هر تعداد و حجمی مهم است، اراده سیاسی دولت آمریکا برای برداشتن تحریم ها طبق برجام است. اگر این اراده واقعی باشد و صرفا در مواضع و سخنرانیها به رخ کشیده نشود، برداشته شدن تحریمها در یک برهه زمانی مشخص ولو طولانی امری کاملا میسر است. نقشه راه به لحاظ چارچوبها و دستهبندیهای فنی – هستهای و حقوقی روشن است. برای رفع تحریمها دیگر نیاز به تفاهم و توافق بر سر مسیر و نقشه راه جدید نیست بلکه صرفا با مباحث تکنیکی رو به رو هستیم که در سطحی وسیع تر از ۲۰۱۵ موردنظر است. شاید از این منظر مذاکرات کمی زمانبر و سنگین باشد اما در کلیت قابل مقایسه با مذاکراتی که برای اولین بار در سطح بین المللی شکل گرفت و آمریکا و ایران نیز برای اولین بار پشت میز مذاکره نشستند نیست.
یکی از بحث های مهم ایران و آمریکا در این دور از مذاکرات در وین بر سر چگونگی رفع تحریمهاست که به نظر مناقشه برانگیزترین مساله باشد. ایران اعلام کرده است که رفع تحریم ها باید یک جا انجام شود و سپس راستی آزمایی شود در عین حال طرف های مقابل برای اجرای این خواسته ادعاهایی دارند که طبیعی است در روزها و هفته های آتی شاهد کشمکش طرفها بر سر این موضوع باشیم. در عین حال اگر قرار باشد برجام در همان قالب موجود اجرا شود، رفع تحریم ها مرحله ای و گام به گام و تمدید تعلیق تحریمها در دورههای زمانی سه ماهه و شش ماهه است. باید دید در نهایت طرفها به چه حد وسطی از خواستههایشان می رسند.
هم چنین در این دور از مذاکرات چندان از بحث های فنی – هسته ای پیچیده خبری نیست و تعهدات هسته ای ایران می تواند در همان چارچوب موجود در برجام مجدد اجرا شود منوط به اینکه طرف های دیگر نیز اقدامات و تعهدات خود را به طور دقیق و کامل انجام دهند.
تحولات سیاسی و امنیتی رخ داده میان ایران و آمریکا در سطح منطقه از دیگر موضوعاتی است که برخی معتقدند تحت تاثیر این مسایل مذاکرات وین ۲۰۲۱ سختتر از گذشته است.
اگر قرار باشد فقط به خاطر ترور سردار شهید قاسم سلیمانی اقدامی از سوی ایران انجام گیرد، آن اقدام “مذاکره نکردن” مستقیم یا غیرمستقیم با آمریکا چه در بحث برجام و چه مسایل دیگر یا اقدام نظامی متقابل است که می تواند دامنه یک جنگ و درگیری را در منطقه گسترده سازد. این در حالی است که به عقیده بسیاری هنوز انتقام سخت ایران در واکنش به ترور فرمانده سپاه قدس پاسداران اسلامی از آمریکاییها گرفته نشده است. اما همانطور که در مذاکرات ۲۰۱۳ و ۲۰۱۵ مسایل سیاسی دوجانبه، منطقهای و غیره در مباحث هستهای وارد نشد در این مرحله از مذاکرات هم به همان شیوه و روش کار دنبال شده است. این رویکرد باعث میشود که هر یک از اقدامات و تحریکات آمریکا در خلیج فارس و منطقه پاسخی جدای از آنچه در بحث هستهای در جریان است، دریافت کند.
گفته می شود که بی اعتمادی بسیار شرایط مذاکرات در وین را سخت کرده است اما سوال این جاست که مگر طرفها بر مبنای اعتماد به یکدیگر با هم مذاکره می کنند؟ منافع ملی هر یک از کشورها تعیین کننده رویکردشان در مذاکرات است. اگر بیاعتمادی آنقدر زیاد است که چشمانداز یک تفاهم بر سر اجرای مجدد برجام را مبهم میسازد اساسا چرا وقت و انرژی کشور را برای مذاکره ای بی نتیجه و محکوم به شکست باید گذاشت؟ مذاکرات هسته ای همواره در دو دهه اخیر بر مبنای بی اعتمادی انجام شده است.
در هر مذاکرات سیاسی ـ بین المللی، ابعاد و رویکرد سیاسی طرف ها، موتور محرک مذاکرات هستند که البته قبل از شروع کار، در حین مذاکرات و نیز در پایان کار همواره باید به طور قوی وجود داشته و مورد راستی آزمایی قرار گیرد، در غیر این صورت هیچ جلوهای از تفاهم و توافق بروز و ظهور پیدا نمی کند. آنچه مذاکرات هستهای را در ژنو و وین به حرکت درآورد، تفاهم و اراده سیاسی طرفها بود که قبل از شروع مذاکرات مورد تایید رهبران دو کشور قرار گرفت. و این اراده امروز برای احیای برجام وجود دارد.
در روند مذاکرات ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ آنچه بیش از پیش کار را سخت و پیچیده میساخت، متوازن ساختن تعهدات و اقدامات هر یک از طرفها در ابعاد فنی، هستهای، اقتصادی و سیاسی بود. اما امروز به لطف کار فنی و حقوقی که قبلا در برجام انجام شده است، تمامی این پیچیدگیها در روند بازگشت به اجرای تعهدات، روشن است. به علاوه ایرادات و اشکالاتی که در روند اجرای برجام از سوی هر یک از طرف ها به وجود آمد می تواند در اجرای دوباره آن رفع شود.
تا قبل از مذاکرات ۲۰۱۳ مسیر مذاکرات سنگلاخ و با موانع بسیار بزرگ رو به رو بود اما با شروع مذاکرات در آن سال، آرام آرام جادهای شکل گرفت و کم کم موانع از سر راه برداشته شد و مسیر برای رسیدن به مقصد تا حد زیادی هموار گشت، هر چند که هنوز دستاندازهای زیادی در آن وجود داشت. اما از ۲۰۱۸ هر روز بر دستاندازها و موانع افزوده شد. در روند احیای برجام و بازگشت آمریکا به توافق قرار نیست جاده ای جدید یا بزرگ تر ایجاد شود بلکه قرار است همان جاده مسدود شده با موانع متعدد و بزرگ هموار شود.
در مذاکرات وین با هدف بازگشت همه طرفها به برجام، دیگر از بازی پلیس بد فرانسه یا کشورهای دیگر خبری نیست. در ۲۰۱۵ کشورهای عضو گروه ۱+۵ تلاش داشتند که از قافله منافع تجاری و اقتصادی و بهره مندی از بازار ایران در مقابل آمریکا عقب نمانند و این تلاش بارها مذاکرات را از مسیر منحرف ساخت و در نهایت تکالیف و وظایف هر یک از طرف ها با تفاهم طرفین مشخص شد. اکنون نیز همه طرف ها در همان خطوط ترسیم شده از قبل حرکت خواهند کرد و دیگر خبری از دعواهای سیاسی بر سر سود اقتصادی و مالی اجرای برجام به آن شکل نیست. کشورهای اروپایی اگر هم دنبال سهمی برای خود در جبران خروج آمریکا از برجام و صدمات وارد آمده به یک توافق بین المللی هستند، باید آن را از آمریکا طلب کنند که در این مدت با خروجش از برجام خسارتهای سیاسی بینالمللی، امنیتی و اقتصادی فراوانی را به این کشورها، قوانین بین المللی و به طور کلی حیثیت و اعتبار بین المللی این کشورها تحمیل کرد. هر چند که ایران نیز باید مراقب باشد در این روند مورد بازی و دست مایه اروپاییها قرار نگیرد.
مذاکرات وین هم چنین از این جهت قابل مقایسه در سختی کار با مذاکرات ۲۰۱۵ نیست که امروز تفاهم و توافق بر سر احیای برجام از سوی افکار عمومی امری امکان پذیر و قابل باور است در حالی که در ۲۰۱۳ و ۲۰۱۵ این انتظار در میان افکار عمومی جهانی و ایران نبود یا کم بود و همین مساله روند دستیابی به توافق را دشوار و بعضا ناامیدکننده می ساخت. تصمیم آمریکا برای ورود مستقیم به مذاکرات و از سویی صدور فرمان مذاکره با آمریکا در چارچوب برجام از تهران سختی، پیچیدگی و حساسیت کار در مذاکرات ژنو و وین را بالا برد، در حالی که در مذاکرات وین برای احیای برجام این حساسیت دیگر وجود ندارد و احتمال پیوستن آمریکا به طور مستقیم و رسمی به برجام در روزها و هفتههای آتی نزد افکار عمومی بسیار زیاد و محتمل است.
در مذاکرات هستهای که به توافق بر سر برنامه جامع اقدام مشترک منجر شد، همه طرفها در نهایت از خواستههای حداکثری خود عدول کردند و بر سر یک چارچوب و برنامه جامع تفاهم کردند. از این رو اینکه در مذاکرات وین ۲۰۲۱ هم طرفها از خواستههای حداکثری خود به طور همزمان با حفظ منافع عدول کنند نیز قابل پیشبینی و امری تجربه شده در گذشته است.
یکی از بزرگترین تهدیدها علیه ایران در مذاکرات ۲۰۱۵، قطعنامههای شورای امنیت بود که آمریکا همزمان با حمایت جامعه جهانی و هم پیمانانش از آن استفاده می کرد، اما در مذاکرات مربوط به احیای برجام دیگر هیچ یکی از ابزارهای فشار در اختیار آمریکا نیست و برعکس آمریکا تلاش دارد تا به نوعی با بازگشت به برجام و احیای مکانیسم ماشه یک بار دیگر بالقوه این تهدیدات را در اختیار بگیرد. امری که با حساسیت از سوی ایرانیها تحت تاثیر سوءاستفاده رییس جمهور وقت آمریکا از این مکانسیم دنبال می شود.
نکته دیگر که مذاکرات وین را تسهیل می کند، آگاهی و شناختی است که هیاتهای مذاکره کننده و دستگاههای سیاست خارجی بعد از دو سال و اندی مذاکرات فشرده در ژنو و وین نسبت به رویکردها و سیاست های یکدیگر پیدا کردهاند که بسته به نوع نگاه دولت ها یا کشورها می تواند هم خوب باشد هم بد. در مذاکرات هستهای تا کنون دیپلماتهای مختلفی آمدند و رفتند، اما آنچه در جای خود باقی مانده و هدایت شده، مواضع کشورها بوده است. از این رو اگر مذاکرات احیای برجام در دولت حسن روحانی محقق نشود و مذاکرات به دولت بعدی با هر نگاه سیاسی منتقل شود، تفاوتی در اصل رویکرد ایران به برجام و اجرای آن ندارد. دولت بعدی اصلاح طلبتر یا اصولگراتر، مجری سیاستهای کلی نظام خواهد بود.
در عین حال، آنچه تهدیدی برای مذاکرات احیای برجام محسوب می شود، بیماری کرونا در سطح جهانی و ملی از یک سو و محدودیت زمانی برای هر دو کشور ایران و آمریکا از طرف دیگر است. کرونا تعاملات، رایزنیها و دسترسیها را سخت و بسیار محدود کرده است؛ چه بسا ابتلای یک عضو یا اعضای هیاتهای دیپلماتیک به طور کلی روند مذاکرات را با تاخیر مواجه کند. در عین حال تمامی توجهات کشورها صرف مقابله با کرونا و مدیریت این بحران است.
هم چنین ایران در آستانه انتخابات ریاست جمهوری است و دولت بایدن نیز سعی دارد هر چه زودتر با روشن ساختن مساله برجام به سراغ مسایل مهم سیاست خارجیاش به ویژه چین برود. در هر حال تغییر دولت در ایران همانطور که در آمریکا وقفهای چندماهه ایجاد کرد، در ایران هم این وقفه را ایجاد می کند که این مساله مذاکرات برجامی را تحت الشعاع قرار می دهد. یکی از مهم ترین آسیب ها به روند مذاکرات، رقابت های سیاسی انتخاباتی است که توان به انحراف کشاندن آن را دارد.
به گزارش خبرگزاری تاریخ ما، مذاکرات احیای برجام در وین در حالی دنبال می شود که برخلاف مذاکرات ۲۰۱۳ و ۲۰۱۵ ضمن وجود اراده سیاسی از سوی دو طرف ایران و آمریکا برای بازگشت به برجام، پایان قابل پیشبینی، نقشه راه، دیپلماتهای بلد راه، ابزار فنی و حقوقی از قبل طراحی شده در اختیار دارد. همان قدر که دولت قبلی در آمریکا در از بین بردن برجام و ایجاد موانع بسیار سیاسی و قانونی تلاش کرد، دولت فعلی در این کشور باید نسبت به برداشتن موانع ایجاد شده، تلاش کند.
پایان خبر / تاریخ ما