روزهای کمفروغ آبادانیها
صنعت نفت آبادان که در ابتدای فصل بیستم توانست با عملکرد خیرکنندهاش، نتایج قابل قبولی کسب کند و چند هفته در صدر جدول باشد و روزهای خوبی را برای هواداران خود رقم بزند، رفتهرفته به دلیل غلبه مشکلات مالی بر این تیم از شرایط ایدهآل خود فاصله گرفت و در حال حاضر ۹ هفته متوالی است که نتوانسته به برد دست پیدا کند. موضوعی که نگرانیها را در مورد این تیم دوچندان کرده است.
به گزارش خبرگزاری تاریخ ما، البته روزهای افول و کمفروغ آبادانیها میتواند دلایل مختلفی داشته باشد؛ پیشکسوتی ضعف در مدیریت باشگاه را علت این نتایج میداند، برخی رو شدن دست پورموسوی برای سرمربیان دیگر را از دلایل نتیجه نگرفتن صنعت نفت بر میشمارند، عدهای ایراد در نحوه درآمدزایی باشگاه را به عنوان مشکل تلقی میکنند و تعداد بسیاری نیز عدم تعهد مسئولان خوزستانی نسبت به حمایت مالی به موقع را از دلایل اصلی حال ناخوش این روزهای نفت آبادان میدانند.
شاید در گذشته پول نقش مهمی در تبدیل استعدادها به بازیکن نداشت و بیشتر فوتبالیستها با عشق به تیم خود و رشته فوتبال، بازی میکردند اما سالها است که پول در دنیای حرفهای حرف اول را میزند و نقش مهمی در ساخته شدن یک فوتبالیست و کسب نتیجه برای تیمها دارد؛ پول که باشد و حقوق بازیکن به موقع پرداخت شود، روحیه و انگیزه بر تیم غلبه کرده و مربی با شیوههای بهتر و آرامش بیشتر میتواند تدابیر تاکتیکی و تکنیکی خود را در تیمش پیاده کند. شاید در نفت آبادان بازیکنان بر خلاف فصلهای قبل، به دلیل مشکلات مالی دست به اعتصاب نزدند که این هم به خاطر ارتباط خوبشان با پورموسوی بود اما نبود پول و ندادن حق و حقوق بازیکنان و تاثیر در روحیه و انگیزه آنها، هفتهها است که توان را از ساق پای پسران آبادانی گرفته و حاصل آن ۹ هفته متوالی بدون برد بوده است.
مطمئنا در شیوه کاری سرمربی تیم و همکارانش نیز ایراداتی وجود داشته که نتوانستهاند راهی برای رسیدن به دروازه حریفان پیدا کنند اما در تیمی که سرمربی آن، به دنبال رفع مشکل مالی باشد، طبیعتا آن مربی با تحمل فشار روحی روانی بسیار، نمیتواند با آسودگی خاطر کار کند؛ پورموسوی طی هفتههای گذشته با مراجعه به مسئولان، خواهان پرداخت مبلغ ۱۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی بود که ماهها است قول آن را دادهاند و همین آمد و رفتهای او به اهواز و آبادان، انرژی بسیاری از او گرفت، آن هم به خاطر اینکه با گرفتن حق بازیکنانش بتواند روحیه از دست رفته را به آنها برگرداند.
اما از آنجا که این تیم در نیمفصل اول روزهای درخشانی را پشت سر گذراند و به یکباره با امروز و فردا کردن مسئولان برای حمایت مالی، دچار چنین روزهای کمفروغی شده، نوک پیکان مشکلات را به سمت باشگاه و مسئولان شهری و استانی نشانه میرود که سالها است، نتوانستهاند فکری برای رفع مشکلات مالی و چگونگی درآمدزایی باشگاه داشته باشند تا در فصلی که آبادانیها میتوانستند حداقل سهمیه آسیایی را به هواداران خود تقدیم کنند، اینگونه سردرگم نباشند.
به نظر میرسد، مشکلات صنعت نفت آبادان گره کوری خورده است که به این آسانی باز نمیشود و باید تدابیر بهتری از سوی مدیریت باشگاه و مسئولان استانی صورت بگیرد تا تیمی که قرار است با موفقیتهایش به مردم محروم آبادان آرامش و دلگرمی دهد، اینگونه باعث آزرده خاطر شدن این هوادار عاشق نشود.
پایان خبر / تاریخ ما