مروری بر کاوش های باستان شناختی در بندر بوشهر

در مقاطعی حساس از تاریخ ایران که در زمانی نواحی چون؛خراسان و
نواحی شرقی  از یکسو و از سوی دیگر طبرستان و کرمانشاهان و
نواحی غربی ایران محور حوادث سیاسی بودند،بوشهر نیز در برهه ای از
تاریخ خویش بنابر شرایط زمانی و مکانی اش محور حوادث  و
مسائل سیاسی ایران زمین بود.رخدادهای تاریخ سیاسی معاصر ایران از
جنگ های دوگانه هرات از نیمه ی اول عصر قاجار گرفته تا وقوع جنگ
جهانی اول در اواخر قاجار و کشیده شدن دامنه آن به ایران و بوشهر
نمونه ای از این حوادث و مسائل سیاسی مهم معاصر ایران و خلیج فارس
است.اما سوای از این مسائل بوشهر کنونی از پیشینه ای باستانی در
کرانه های شمالی خلیج فارس برخوردار بوده است که در این مقال
بنابر اهمیت این موضوع اشاره ای مختصر به منظور کاوش های باستان
شناسی صورت گرفته، به منظور درک جایگاه مهم تاریخی بوشهر و الزام
به حفاظت و حراست و پاسداشت مواریث تاریخی و فرهنگی این بندر
پرداخته شده است.

مطالعات باستان شناختی در بوشهر به طور جدی و علمی از آغاز قرن
نوزدهم میلادی شروع و در دهه دوم قرن بیستم شتاب گرفت. کاوش
ها پس از جنگ جهانی دوم پی گرفته شد و تا به امروز نیز ادامه
دارد.

کاوش های صورت گرفته در بندر بوشهر که با کشف لوح ها و کتیبه ها
همراه بوده تا حدودی اطلاعات مهمی را در مورد پادشاهان عیلام،دین
و مذهب این پادشاهان را به نسل امروز القا می کند.

نکته جالب توجه اینکه تا پیش از حضور و فعالیت باستان شناسان
اروپایی در بوشهر مورخان ایرانی به وجود چنین آثاری در بندر بوشهر
اشاره نموده اند اما به دلیل عدم برخورداری و فقدان رشد علمی
ایران عصر قاجار هیچ کوششی در این زمینه به عمل نیامد.

مورخانی چون میرزا فرصت شیرازی در سال 1303 ﻫ.ق / 1889 م و همچنین
محمد حسن خان اعتمادالسلطنه در آثارشان با شگفتی از آثار تاریخی
موجود با عنوان “غرایب” یاد کرده و این آثار را از رازهای سر به
مهر ایران باستان می دانستند. بر اساس اسناد و منابع موجود تاریخی
برای نخستین بار یک پژوهشگر آلمانی به نام دکتر اندریاس دست به
کاوش در آثار باستانی گورستان شغاب در بوشهر می زند که به دنبال
این اقدام قسمت هایی از یک آجر نبشته عیلامی مربوط به تمدن عیلامی
ها در این گورستان کشف شد.

این لوح بعدها توسط دکتر اندریاس به تاجری ارمنی از اهالی بوشهر
به نام “مالکوم” واگذار و سپس در جریان مسافرت مارسل دیولافوا
باستان شناس فرانسوی در عصر ناصری قسمت های مهمی از این لوح
شناسایی و به موزه ی لوور پاریس منتقل شد.بر اساس گزارش هایی که
از هیأت باستان شناسی آلمانی در سال 1876 م باقی مانده است در محل
تپه  باستانی شغاب در جنوب شبه جزیره بوشهر صدها آجر نبشته
که عمدتاً متعلق به دوران کلاسیک عصر تمدن عیلام بودند کشف شد.بنا
به نقل یکی از باستان شناسان آلمانی همراه دکتر اندریاس به دلیل
عدم توانایی مالی هیأت باستان شناسی آلمانی در پرداخت هزینه انبار
جهت نگه داری کتیبه ها و آجر نبشته ها در این انبارها،این هیأت
برخی از این کتیبه های اکتشافی در بندر بوشهر را به عنوان یادگار
سفرشان به موزه های پاریس،لیدن هلند و لندن فروختند.

از جمله فواید کاوش های باستان شناسی هیأت آلمانی به سرپرستی دکتر
اندریاس در بوشهر را می توان شناسایی الواح و آجر نبشته های
عیلامی در این بندر دانست که تا آن روز دنیای باستان شناسی از آن
خبر نداشت.سید قاسم یاحسینی از پژوهشگران بوشهری در اثر خویش به
نام “تاریخ شهر لیان” مهمترین دستاورد حفاری آندریاس در بوشهر را
کشف و شناسایی الواح عیلامی به جهانیان می داند و آن را دستاوردی
بس مهم ارزیابی می کند.

پس از کاوش هایی که هیأت باستان شناسی آلمانی در بوشهر انجام
دادند برای مدت زمانی این کاوش ها متوقف شد تا اینکه در اواخر
دوران قاجار و در سال 1913م/1331 ه.ق هیأت باستان شناسی فرانسوی
به سرپرستی موریس پزار وارد بوشهر شد و در هماهنگی که با
موقرالدوله حکمران بوشهر و همچنین سرپرسی کاکس نماینده کنسولگری
بریتانیا در بوشهر داشت شروع به کاوش در این بندر کردند.

پزار فرانسوی با استفاده از اطلاعات موجود از هیأت باستان شناسی
آلمانی و همچنین استفاده از اطلاعات پیران و معمرین بوشهری شروع
به کاوش در حوزه های باستانی بندر بوشهر و مناطقی چون
ریشهر،سبزآباد و امام زاده نمود.به جرأت می توان گفت که کاوش های
صورت گرفته توسط پزار و هیأت فراسوی او در بوشهر قسمت های تاریک
تاریخ عیلام را در کرانه های شمالی خلیج فارس به محوریت بندر
بوشهر تا حدود زیادی آشکار کرد.

مطالعات پزار پس از جنگ جهانی اول چاپ شده و مورد استقبال خیل
عظیمی از مورخان و باستانشناسان قرار گرفت بطوریکه عیلام شناسان و
خلیج فارس شناسانی چون سرآرنولد ویلسون،پیرآمیر،جورج کامرون والتر
هینتس و رومن گریشمن و پاتس به این گزارش پزار ارجاع و استناد
نموده اند.علاوه بر موریس پزار باستان شناسانی چون سر اورل استاین
انگلیسی که سیستم آبرسانی،قنات ها و چاه های باستانی بوشهر را در
دوران پهلوی اول مورد مطالعه قرار داد و همچنین دیوید ویلیامسن و
دیوید وایت هاوس نیز مطالعات عمیق و علمی در مورد تمدن باستانی
بوشهر انجام داده اند که در جای خود در خور تأمل است.

اما کاوش های باستان شناسی باستان شناسان ایرانی عمدتاً به دوران
پس از انقلاب اسلامی باز می گردد که باستان شناسانی چون دکتر
اسماعیل یغمایی و دکتر علی اصغر میر فتاح در سالهای 62 و 69 به
بوشهر آمده و به مطالعه و گمانه زنی هایی در مورد گورستان شغاب
پرداختند و گزارش هایی نیز در مورد مطالعات خود منتشر کردند.در
اوایل دهه هفتاد نیز بار دیگر دکتر اسماعیل یغمایی به همراه
باستان شناسانی چون دکتر سرافراز و دکتر مهدی رهبر به بوشهر آمده
و گزارش های مفصلی از آثار باستانی و تاریخی موجود در بوشهر تهیه
کردند که این گزارشات در آرشیو اداره کل میراث فرهنگی،صنایع دستی
و گردشگری استان بوشهر موجود است.نکته در خور تأمل آن است که به
جز یک مورد مابقی باستان شناسان ایرانی گزارش های علمی و باستان
شناختی خود را منتشر کردند و به ارائه یک گزارش داخلی برای سازمان
مربوطه خود اکتفا نمودند که این امر خود جای بسی تأمل دارد.

بنابراین و در یک نگاه کلی بندر بوشهر را می توان با توجه به
مستندات تاریخی و باستان شناسی موجود، بندری مهم و راهبردی در
معادلات شاهان و فرمانروایان ایران باستان دانست که این قدرت ها
از طریق تسلط و نظارت بر این بندر به دنبال تثبیت،بسط و
احاطه  سیطره سیاسی و اقتصادی خود بر کرانه های شمالی و
جنوبی خلیج فارس بودند.لازم به ذکر است که چنین اهمیت و چنین
پیشینه ای لزوم توجه بیشتر به کشفیات باستان شناسی در دو حوزه
خشکی و دریا را در این بندر الزامی به نظر می رسد.
منابع:
–    یاحسینی،سید قاسم؛تاریخ شهر لیان،انتشارات
صحیفه خرد،1388
–    فرصت الدوله شیرازی،محمد نصیر،آثار عجم،ج
2،تصحیح و تحشیه از منصور رستگار فسایی،انتشارات
امیرکبیر.1377
–    فسایی،حسن،فارسنامه ناصری،ج 1،انتشارات
امیرکبیر1382

*کارشناس میراث فرهنگی استان بوشهر

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.