پاسداشت شیراز، فاصلهی حرف تا عمل
امسال هم، عمده برنامهها بیش از آنکه یک حرکت نو و تازه را تعریف و ارائه کند، در برگیرنده حجمی از سخنرانی افراد مختلف بود؛ هرچند در میان این انبوه، رونمایی از کتابهایی در مورد شیراز یا داشتههای شیراز را میشد قابل قبول دانست.
یکی از نکات بارز در برگزاری برنامههای روز و هفته شیراز، کم توجهی تکراری به ظرفیتهای شهرراز در زمینه مشاهیر، چهرههای نامی و مطرح، بناهای کمتر شناسانده شده و هنرهای بدیع و …. بود؛ مشاهیر و هنرها و داشتههایی که بعضی در سایه روشن کوچههای تنگ فراموشی، قدمهای آخر را بر میدارند!!
کرونا، امسال هم بهانهای بود که کمتر از چلنگری، مسگری، نقرهکاری، آینهکاری، کاشیکاری، خاتمکاری، میناکاری، نقاشی، خطاطی، ادبیات و …. دهها هنر و داشته دیگر و میراث داران و فعالان این عرصهها یاد نشود؛ هنرمندان و فرهنگورانی که یکی دیگر از آنان در همین هفته، به دیار باقی شتافت.
اگرچه دامنهی افتتاح و رونمایی و عکس و فیلم و البته سخنرانی، گسترده بود و در این میان سخنرانان مدام از اهمیت معرفی بهتر و بیشتر شیراز و داشتههایش و ارج نهادن به ظرفیتها و فراهم کردن بستری برای شناساندن هرچه مطلوبتر این پتانسیلها گفتند.
اما دریغ که در آخرین برنامه و اختتامیهی هفته شیراز، شعر شیراز را با چشم بستن به ظرفیتهای بومی این شهر در زمینه شعر و موسیقی، رونمایی کردند.
هرچند رئیس شورای شهر، برگزاری افتتاحیه هفته شیراز در مسجد نصیرالملک و مراسم اختتامیه در باغ عفیفآباد را یکی از گامهای اساسی در معرفی داشتههای شیراز میداند؛ یا رئیس کمیسیون فرهنگی شورا، از لزوم معرفی مکتب شیراز میگوید و …. اما به این اشاره نمیکنند که چرا باید موسیقی این شهر توسط هنرمندان مرکز نشین، معرفی شود؟
بیتردید، اقدامات شاخصی طی بیش از 2 دهه گذشته که نیمه اردیبهشت به نام شیراز، ثبت شد، رقم خورد که مهمترین آن، باز شدن بابی برای پرداختن به شیراز، بوده است.
اما عملکرد جزیرهای دستگاههای مختلف خصوصا نهادهایی که بخش یا کل فعالیت آنها، حوزه فرهنگ و هنر است، همه این 2 دهه ادامه داشته است؛ از فرهنگ و ارشاد اسلامی تا حوزه هنری و سازمان اسناد و کتابخانه ملی و میراث فرهنگی فارس گرفته تا مجموعه عریض و طویل شهرداری و خصوصا معاونت فرهنگی این مجموعه که خود را متولی اصلی برگزاری برنامههای روز شیراز میداند.
در کنار این متولیان عرصه فرهنگ و هنر، نباید از کنار دانشگاهها، آموزش و پرورش، ورزش و جوانان و مرکز فارس شناسی و البته تشکلهایی نظیر مرکز حافظ شناسی و مرکز سعدی شناسی و …. الی ماشاءالله نهاد و تشکل، به سادگی عبور کرد.
طرح نقدهایی به برنامهها و رویدادهایی که به بهانه بزرگداشت هفته شیراز، اجرا شد، به معنای نادیده گرفتن تلاشها و اقدامات خوب و تاثیرگذار انجام شده از سوی دستگاهها و نهادهای مختلف نیست بلکه پرداختن به موضوعی است که بارها و بارها، همه از آن گفتهاند اما به آن عمل نکردهاند؛ پرهیز از عملکرد جزیرهای، بهرهگیری از تمام ظرفیتهای موجود، ایجاد دبیرخانهای دائمی متشکل از نمایندگان همه بخشهای تاثیرگذار، برنامهمحور بودن و تدوین تقویمی مناسب و متناسب و … که به معرفی و شناساندن هرچه بهتر و مطلوبتر و واقعیتر شهر شیراز بینجامد.
پایان خبر / تاریخ ما