کسب و کارهای الکترونیکی پتانسیل ویژهای برای نوآوری و تطبیقپذیری دارند
مهندس علی جاهدی در وبیناری تحت عنوان «گام به گام ثروتآفرینی در فضای کسب و کارهای الکترونیکی» اظهار کرد: فضای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، نیاز کاربران، بازی رقبا، تکنولوژیهای مخرب و موضوعاتی مانند این موارد، فضای کسب و کار را به شدت پویا و متغییر کرده است. بدین معنا، زمانی که وارد فضای کسب و کار میشوید باید آماده تغییرات به شدت سریع و زیاد باشید. شرکتهایی میتوانند در این مسیر موفق باشند که آمادگی این تغییرات را داشته باشند. بنابراین باید آمادگی خود را متناسب با تغییرات داشته باشیم تا اصلاح کنیم و تطبیق دهیم.
وی افزود: این تطبیقپذیری نکته بسیار مهمی است که متاسفانه شاید بسیاری از کسب و کارها این ویژگی را نداشتهاند و دلیل افت خیلی از برندهای بزرگ و اسطورهای این موضوع باشد. اگر بخواهیم تعریفی از نوآوری داشته باشیم باید به این نکته اشاره کرد که نقطه شروع ایده، روش، فرآیند و استفاده از منابع نو است. اما نوآوری تنها ایده نو نیست بلکه کل فرآیند از ایده نو تا خلق ثروت است.
این مشاور نوآوری کسب و کار اضافه کرد: زمانی میگوییم نوآوری رخ داده که بتوانیم مبتنی بر خلاقیت و ایده نو، محصول و خدمت جدیدی را برای حل مسئله جدی اجرا و تبدیل به کسب و کار کنیم و سپس به دست مشتری برسانیم و از آن درآمد کسب کنیم. نوآوری از آن دسته از ایدههای نویی صحبت میکند که بتواند یک مسئله را در دنیا حل و جهان را جایی برای بهتر زندگی کردن تبدیل کند که هدف علم است و این هدف میتواند از طریق نوآوری محقق شود.
وی تصریح کرد: شرکتهایی که این منطق را داشته باشند، میتوانند به صورت مداوم ایدههای نویی را مبتنی بر تقاضای واقعی بازار، تغییرات بازار، نظر و سلیقه نیاز مشتری طراحی و ارائه کنند و از همان ابتدا جدی هستند که بتوانند به خوبی رشد و توسعه دهند و سهم بازار بزرگتری را داشته باشند تا در ادامه مسیر به ثروت هم برسند. همچنین شرکتهایی متفاوت از شرکتهای دیگر هستند که به ماشین آلات، نام و نیروهای خود اکتفا کردند و بر آنها غَره شدند تا بتوانند سریعتر با رشد بیشتری این مسیر را طی کنند.
جاهدی عنوان کرد: بعضی از شرکتها به جای اینکه به آینده، تغییرات و آمادگی خود در این فضا فکر کنند، مدام به افتخارات گذشته مینگرند. شاید مهمترین عبارتی که مرتبط با موضوع نوآوری وجود دارد و در گام طراحی و راهاندازی در دنیا مطرح میشود، استارتآپ است. استارتآپ یک تیم یا بخشی از سازمان است که دور هم جمع میشوند و باور دارند که میخواهند مبنای کار خود را بر نوآوری بگذارند. به معنای ایدههای خلاقانه، نو، اجرایی کردن آنها، رساندن به دست مشتری و البته اخذ درآمد است. بنابراین هر جایی از کار متوقف شد بدانید که کار ایراد دارد و باید دنبال راهحل آن بود.
کسب و کارهای الکترونیکی پتانسیل ویژهای برای نوآوری دارند
وی خاطرنشان کرد: برخی از شرکتها از تکنولوژی و فنآوری استفاده کردند که قدرت بیشتری برای رشد و توسعه به آنها میداد و البته تکنولوژی فناوری اطلاعات و کسب و کارهای الکترونیک به عنوان یک سبک جدیدی از کسب و کار به شدت پتانسیل ویژهای برای نوآوری و تطبیقپذیری و اصلاحپذیری در شرایط عدم قطعیت و رشد زیاد را دارند.
این استاد دانشگاه فردوسی در خصوص گامهای راهاندازی کسب و کار به سبک الکترونیکی بیان کرد: در گام اول باوری را باید بدانیم که پرنسل و حامیان این کسب و کار نقشهای مهمی در ایجاد کسب و کار دارند، اما مهمترین نقش را مشتری دارد. مشتری است که تعیین میکند ما موفق شویم یا شکست بخوریم. هنر ما این است که ابتدا کشف کنیم چه گروهی از مشتریان، پذیرندگان آغازین هستند. متاسفانه کسب و کارهای مختلفی در این مسیر به دلیل ناآگاهی شکست میخورند.
وی با بیان اینکه هدف از شناسایی مشتری، جلب رضایت اوست، گفت: موفقیت کسب و کار در رضایت مشتری است و اگر بخواهیم مشتری داشته باشیم که پس از ارائه محصول، راضی باشد باید به سراغ نیازهای مشتری برویم که در عذاب است و با آن مشکل دارد. مسائل زیادی وجود دارد که ممکن است مشتریها با آن درگیر باشند اما همه آنها، مسائل مشتری نیست. بنابراین نباید سراغ نیاز مسائل موقتی، زودگذر و بدون اولویت مشتری برویم.
جاهدی اظهار کرد: در گام دوم زمانی که متوجه شدیم نقطه شروع کارآفرینی، پیدا کردن یک فرصت کسب و کار و آگاهی با مشکل است، باید به دنبال راهحل آن باشیم که چگونه میخواهیم این مشکل را حل کنیم. بنابراین شیوه راهحل و راهکار، تبدیل به ایده میشود که باید ویژگیهای یک ایده را بدانیم. در کسب و کارهای الکترونیکی هنر ما این است که تا میتوانیم ایده خود را سادهتر طراحی کنیم یا راهکار و راهحل ما ساده اما ارزشآفرین باشد و مسئله مشتری را حل کند. این ساده و ارزشآفرین بودن ایده به شدت کمک میکند که امکانپذیری اجرا را افزایش دهد. همچنین منجربه پایین تمام شدن قیمت برای مشتری و در نهایت استقبال مشتری را بالا میبرد و چالشهای فرد را کم میکند.
تمایز با رقبا میتواند ناشی از خلاقیت و نوآوری باشد
وی افزود: برای اینکه بتوانیم نسبت به رقبای مستقیم و غیر مستقیم تمایز یا مزیتهایی داشته باشیم باید بتوانیم حرف نویی بزنیم و ایده نو و خلاقانهای داشته باشیم. ایده نو میتواند در کل، راهحل نو یا راهحل قدیمی اما ارائه آن با منابع جدید باشد. ممکن است با فرآیند جدید آن محصول یا ایده نو اجرا شده باشد و بازار جدیدی ارائه شود. اما در هر صورت باید بتوانیم نسبت به رقبا در حوزه تمایز داشته باشیم و تمایز ما میتواند ناشی از خلاقیت و نوآوری باشد.
مدیر پردیس ICT پارک علم و فناوری خراسان تصریح کرد: نکته دیگر، توجه و تمرکز روی حل مسئله است. به جای اینکه تمام توجه ما به محصول و تولید کردن باشد، باید حل مسئله در اولویت باشد و تنها موردی که مشتری از ما میخواهد همین موضوع است که بتوانیم مسئلهای را حل کنیم. یادمان باشد اگر محصول و راهحل ارائه کردیم اما نتوانستیم مسئله مشتری را حل کنیم همه اینها قطعا بیارزش خواهد شد.
وی اضافه کرد: سعی کنیم ایدهای داشته باشیم که به راحتی بتواند توسعهپذیری را در بازارها به دنبال داشته باشد. در گام سوم باید به دنبال این موضوع برویم که آیا با ارائه راهحل، مشکلی که هدف قرار دادیم، تطبیق دارد یا خیر. نام این اقدام اعتبارسنجی است و باید برای شروع کار حتما مورد توجه قرار گیرد و در بازار مشتری به درک واقعیت دست پیدا کنیم که مسئله مشتری چیست. بنابراین هنر یک کسب و کار استارتآپی این است که مبتنی بر این بازخوردها و تحلیل خود بتواند مسیر خود را اصلاح کند.
جاهدی بیان کرد: در گام چهارم اجرایی کردن ایده است و تا زمانی که ایدهها اجرایی نشوند هیچ اهمیتی ندارند زیرا مشکلی را از مشتری حل نکردند و درآمدی هم برای ما به همراه نداشته است. در گام دیگر، یکی از مفاهیمی مهم در کارآفرینی ناب، حداقل محصول قابل عرضه است که به آنMVP میشود. ما قبل از اینکه سراغ محصول همه چیز تمامی که همه مشکلات مشتری را حل کند، برویم این سوال را از خودمان بپرسیم که چه محصولی بدهیم که حداقل ویژگیهایی که مشتری را راضی میکند، داشته باشد اما در عین حال بتوانیم سریعتر به دست مشتری برسانیم. انجام این کار باعث صرفهجویی در زمان و روش بهینه در سرمایهای که صرف میکنیم، میشود.
وی خاطرنشان کرد: پس از انجام و اجرایی کردن این مراحل، حتما شکست بسیار پایین است و باید مسیر کارآفرینی را طی کنیم و در این مسیر سرمایه بیشتری نیاز داریم و اگر سیاست ما برای توسعه فرآیند مبتنی بر جذب سرمایه بود و خواستیم سرمایه جذب کنیم باید آماده ارائه به سرمایهگذار باشیم. راهی برای موفقیت وجود ندارد مگر اینکه تلاش کنیم زودتر بفهمیم اشتباه کردیم برای اینکه سریعتر یاد بگیریم که چه روشی درست است و مسیر کارآفرینی برای راهاندازی یک کسب و کار محسوب میشود.
این مشاور نوآوری کسب و کار تصریح کرد: در فضای کارآفرینی فعلی و چالشهایی که وجود دارد، نمیتوانیم حدس بزنیم که مسیر کارآفرینی کجاست. بنابراین باید با سعی و خطا مسیر خود را از میان موانع سخت و سنگی کشف کنیم و تنها میتوانیم جهت حرکت خودمان را رصد کنیم.
پایان خبر / تاریخ ما