بیخیالی زنوزی نسبت به اوضاع تراکتور/ برنده جنگ داخلی کیست؟
به گزارش خبرگزاری تاریخ ما، پس از تعطیلی یک روزه تمرینات تراکتور در روز یکشنبه گذشته، باز هم مسعود شجاعی، اشکان دژاگه و سعید واسعی در تمرینات تراکتور حاضر نشدند تا آنها آخرین سال حضور خود در تراکتور را با ناراحتی و دلخوری به اتمام برسانند. شجاعی که بعد از هفته پنجم فصل بیستم، به عنوان جانشین منصوریان و سرمربی موقت تراکتور انتخاب شد، بارها توسط مالک تراکتور مورد تحسین قرار گرفت. شجاعی که نتایج خوبی را هم با تراکتور گرفت، در پایان نیمفصل اعلام کرد که میخواهد به دوران فوتبالش ادامه دهد و مدیران تراکتور بهتر است به دنبال یک سرمربی دائمی باشند؛ اتفاقی که با حضور خطیبی روی نیمکت قرمزها رخ داد و داستان شجاعی و تراکتور وارد فاز جدیدی شد.
اختلاف نظر و بحث درباره جایگاه اصلی شجاعی در ترکیب، پای دژاگه را هم به دعوای این بازیکن و خطیبی باز کرد تا سرمربی تراکتور در شرایط سختی قرار بگیرد. خطیبی که قبلا و در همین تراکتور هم نشان داده بود رابطه خوبی با بازیکنان بزرگ تیم ندارد، بعد از بازگشت از امارات و لیگ قهرمانان آسیا، دژاگه و شجاعی را از لیست تیم کنار گذاشت و آنها هم قید حضور در تمرینات این تیم را زدند. با وجود توجیههایی که اعضای این باشگاه مثل حسن آذرنیا درباره غیبت کاپیتانهای تراکتور میآوردند اما باز هم بعد از پایان تعطیلی تمرین تیم تراکتور، این بازیکنان به همراه سعید واسعی در تمرینات حاضر نشدند تا اوضاع برای خطیبی و تیمش خوب پیش نرود. ۲ تساوی در لیگ پس از بازگشت از آسیا و حذف از جام حذفی، این تیم را حسابی از منطقه کسب سهمیه دور کرده و تراکتور برای حضور در لیگ قهرمانان فصل بعد کار دشواری دارد.
حذف از جام حذفی، باعث شد تا رسول خطیبی استعفا دهد و خود را از این جنگ داخلی شکل گرفته کنار بکشد اما انگار مدیران تراکتور میدانستند که موضع شجاعی و دژاگه، جدایی از جمع سرخپوشان تبریزی به همین نحو است و سعی کردند با استعفای خطیبی که به نظر هم نمیرسید خیلی تصمیم جدی باشد مخالفت کردند. تنها راهکار آنها نیز اضاقه کردن فیروز کریمی بود که مدتها است از سطح اول فوتبال ایران فاصله دارد و معلوم نیست اصلا دلیل این انتخاب چه بوده است. شاید مرهمی موقت به نتیجه نگرفتن تراکتور و حمایت از سرمربس باشد.
از طرف دیگر، محمدرضا زنوزی که شجاعی را فرزند و نتیجه تراکتور میدانست، حالا هیچ موضعی در قبال دعوای کاپیتان و سرمربی تیم نمیگیرد و به نحوی، تیم را به امان خدا سپرده است. سابقه خطیبی و خداحافظی بازیکنان بزرگ این باشگاه مثل محمد ابراهیمی در دوره حضور اول این سرمربی در تراکتور نشان میدهد که احتمالا زنوزی باید از بین خطیبی و دو کاپیتان تیمش یک گزینه را انتخاب کند؛ دو کاپیتانی که در این سالها کمک زیادی به موفقیت تراکتور کردند و یک قهرمانی جام حذفی و حضور دوباره در لیگ قهرمانان را برای این تیم به ارمغان آوردند. عملکرد منفعلانه مالک تیم که با وجود این اتفاقات، نه موضعی در خصوص غیبت طولانی مدت شجاعی و دژاگه در تمرینات میگیرد و نه از تصمیم سرمربی تیمش حمایت میکند، نشان میدهد که زنوزی هم هنوز نتوانسته طرف خود را مشخص کند و این به این معنی است که حاشیه توانسته به تراکتور چیره شود و این تیم را از مسیرش دور کند.
برگشت تراکتور به مسیر حالا دیگر دشوار شده است زیرا به هر حال یکی از چرخهای آن پنچر است و این تیم از ۲ بازیکن باتجربه و تاثیرگذار خود نمیتواند استفاده کند. محمدرضا زنوزی هم اگر دلش به حال تیم و هواداران میلیونیاش میسوزد، باید زودتر موضع خود را درباره این اتفاقات مشخص کند و به این جنگ داخلی پایان دهد؛ جنگی که بازنده آن قطعا تراکتور است و باعث میشود دست این تیم باز هم از جام قهرمانی و لیگ قهرمانان آسیا دور شود.
پایان خبر / تاریخ ما