«من لطفیان ۳۷ ساله فرزند حسین هستم»

هر روز با چشمانی پرامید و لبانی پرلبخند هوای تازه صبح را با تک تک سلول های وجودش نفس می کشد و با نگاهی پرمهر به آسمان پروسعت خدا با گام هایی استوار همراه با خورشید برای لقمه نانی حلال با پای پیاده شهر را گز می کند، صدای گام های استوارش را دیگر خیابان های شهر از بَرند، از دور که می رسد با نگاه نافذش تو را سلام می دهد، سبقت طنین سلامش چنان سلیس و رساست که می توانی حس امید و شوق به زندگی را در او به روشنی و زلالی تمام احساس کنی، گویی خون گرمی در رگ صبح می دواند و موج لطیفی از واژه پرمهر می سازد.

اینجا در این شهر با وجود خوش آب و رنگی فضای مجازی صبح ها به انتظار رسیدنش لحظه شماری می کنند تا اخبار امروز را از دست او با عطر برگ برگ کاغذ روزنامه های صبح کوله اش بخوانند و جدول تاریخ امروز را با صدای سلام و احوال قشنگ او حل کنند.

او معتقد است صبح مانند مسافری با چمدانی پر از مهر و لبخند بوده که کافیست عاشقانه به استقبالش بروی و در بطن هر روز زندگی در عمیق‌ترین تکانه های فکرهایمان، آنجایی که دست هیچ کس نمی‌رسد همه آفریده های خدا را دوست بداری و به آنها مهر بورزی و هر کجا هستی سهم اندک خود را از خوبی به جا بیاوری چراکه زندگی به اندازه افکار و فکرهایمان زیبا می شود.

محمود لطفیان، جوان اسدآبادی ۳۷ ساله ایست که معلولیت او را محدود و ناامید از زندگی نکرده و هر روز را سرفصل رقم زدن زندگی تازه ای می داند. او هر صبح کوله پشتی به دوش پرتکاپو برای رساندن روزنامه های امروز به دست مشترکان با پای پیاده مسیرهای مشخص شده ای را از نزدیک ترین ادارات مشترک روزنامه تا دورترین آنها را طی می کند، بنا به گفته تمامی مشترکان روزنامه، لطفیان جوانی فعال، وظیفه شناس، وقت شناس، پرتلاش و خوش مشربی بوده که هر روز رأس ساعت مقرر روزنامه را به هر نحو ممکن به دست آنها می رساند و طراوت خواندن روزنامه ای که او به دست آنها می رساند، دو صد چندان بیشتر از رنگ و لعاب شبکه های اجتماعی و فضای مجازی است.

مشترکان روزنامه با تحسین پشتکار لطفیان به خبرنگار خبرگزاری تاریخ ما می گویند: افرادی چون لطفیان با روحیه بالای خود امید را به اطرافیان تزریق می کنند و به آنها درس زندگی می دهند که همواره برای زندگی باید تلاش داشت و اجازه نداد مشکلات و دغدغه های روزمره خستگی را بر انسان مستولی کند.

یکی از مشترکان یکی از روزنامه های محلی استان همدان تصریح می کند: امثال لطفیان سرمشق زندگی به ویژه برای جوانانی هستند که کسب راحتی را بدون هیچ زحمتی توقع دارند در حالیکه لطفیان با وجود معلولیت همواره با اتکا به خدا دست به زانوی خود دارد و معلولیت موجب انزوای او نبوده و نیست.

وصف و تعاریف مشترکان روزنامه از لطفیان موجب آن شد تا با قرار وقت قبلی سری به نمایندگی دفتر دو روزنامه محلی استان همدان در شهرستان اسدآباد زده و با لطفیان این توانیاب پرتلاش و خستگی ناپذیر از روزمرگی های زندگی در سخن باز کنیم.

همانگونه که از وقت شناسی او تعریف کرده بودند، دقیق و سر وقت در دفتر روزنامه حاضر شده و منتظر بود. لحن سلام دادنش هر مخاطبی را برای ادامه سخن گفتن با او ترغیب می کند، پرشوق است و بشاش، از آن دست مخاطب هایی است که دلت را نمی زند، دوست داری پای سخنانش بنشینی، شمرده شمرده در حالیکه با انگشتان دستش در حال بازیست، اینگونه شروع به  صحبت کردن می کند «من لطفیان ۳۷ ساله فرزند حسین هستم».

محمود لطفیان با بیان اینکه مدت چهار سال است که توزیع دو روزنامه محلی استان همدان در سطح ادارات شهر را بر عهده دارد، به خبرنگار خبرگزاری تاریخ ما می گوید: در سال ۹۱ ازدواج کردم و همسرم نیز در منزل در کنار خانه داری به کار خیاطی مشغول است و فعلاً فرزندی نداریم.

او می افزاید: در سن چهار سالگی بود که به علت مشکل گشادی دریچه قلب و انجام سه عمل جراحی در یکی از عمل های جراحی ناموفق دچار معلولیت دست و پا شدم و در سن هفت یا هشت سالگی بود که با نگاه های ترحم آمیز رهگذران و در گوشی های عابران پیاده، پی به تفاوت های ظاهری خود با دیگر همسن و سالان خود بردم که این تفاوت برایم بس تلخ بود اما با گذشت زمان با معلولیت خود کنار آمدم و نگاه های ترحم آمیز عابران برایم کاملاً عادی شد.

لطفیان با لبخندی کمرنگ می گوید: عمل جراحی ناموفق موجب کوتاهی پای راست و عدم توانایی حرکتی دست راستم شد و با وجود فیزیوتراپی های فراوان و زیر برق گذاشتن های بسیار و مراجعه به چندین پزشک متخصص هیچ بهبودی در وضعیتم حاصل نشد و خواه ناخواه باید با  شرایط موجود کنار می آمدم اما چگونه کنار آمدن با شرایط مهم بود که به این وضعیت به عنوان یک درد و محدودیت بنگرم و تنهایی و انزوا را پیشه گرفته و دنیا را به کام خود و اطرافیان تیره کنم و یا روی پای خود بایستم و با تلاش خود به اطرافیان ثابت کنم با وجود محدودیت ها زندگی زیباست و باید زندگی کرد و به اطرافیان انرژی مثبت تزریق کرد.

او با بیان اینکه تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم رشته انسانی توانستم ادامه دهم و به علت داشتن معلولیت از سربازی معاف شدم، ادامه می دهد: دوران مقطع ابتدایی برایم از سخت ترین دوران در تحصیل بود چراکه معلمان ابتدایی با توجه به مشکل جسمی بنده و چند نفر از دانش آموزان دیگر فکر می کردند از نظر ذهنی نیز باید دارای مشکل باشیم و به من و آن دانش آموزان می گفتند ما به شما درس نمی دهیم، باید به مدرسه استثنایی بروید و حتی ما را از دیگر دانش آموزان جدا کرده بودند.

لطفیان اضافه می کند: با انجام آزمایش ها برای آنها مشخص شد که از نظر ذهنی دارای هیچ مشکلی نیستم اما متأسفانه رفتارهای این‌چنینی برخی از معلمان موجب شد تا حتی یک سال را مردود شوم. با پایان دیپلم برای کنکور شرکت کردم که به علت عدم قبولی در کنکور دیگر ادامه تحصیل ندادم و تصمیم به کار کردن گرفتم.

او که تحت پوشش بهزیستی قرار دارد، اظهار می کند: بعد از ازدواج با حمایت های بهزیستی و پرداخت تسهیلات بانکی صاحب مسکن شدیم که دارای اقساط ۱۲ ساله بوده و در حال حاضر دو سال از اقساط باقیمانده که پرداخت اقساط آن بر دوش خودم است ضمن اینکه بیمه عشایر و روستایی نیز هستم و پرداخت بیمه را خودم بر عهده دارم.

او با بیان اینکه بهزیستی حمایت هایی دارد اما با توجه به شرایط زندگی و هزینه های بالای زندگی این حمایت ها ناکافی است و باید خود نیز برای اداره زندگی تلاش کنم، خاطرنشان می کند: تا مدت ها به توزیع تراکت در سطح شهر و منزل به منزل مشغول بودم تا اینکه چهار سال پیش با آگهی نیازمندی برای جذب توزیع کننده روزنامه مواجه شدم و از آن سال به این کار اشتغال دارم ضمن اینکه با توجه به وضعیت جسمی بنده پیدا کردن کار و شغل مناسب دشوار است.

این موزع دو روزنامه محلی استان همدان در اسدآباد با اشاره به علاقه خود به روزنامه به ویژه ستون ورزشی روزنامه ها و رشته پرطرفدار فوتبال می افزاید: تمامی مسابقات فوتبال را پیگیری می کنم و بیشترین بحث و صحبت ام با بیشتر مشترکان در حین توزیع روزنامه در رابطه با فوتبال است.

او با بیان اینکه از ساعت ۹ صبح با رسیدن روزنامه از استان به شهرستان کارم برای توزیع روزنامه بین ادارات آغاز می شود و هر روز باید روزنامه ۲۷ دستگاه اداری را به دستشان برسانم و نهایت تا ساعت ۱۳:۳۰ دقیقه کارم به طول می انجامد، یادآور می شود: متأسفانه به علت مشکل جسمی و معلولیت قادر به استفاده شخصی از وسیله نقلیه نیستم و با پای پیاده روزنامه ها را به دست مشترکان می رسانم و چون عادت به پیاده روی دارم، خسته نمی شوم.

لطیفیان با اشاره به اینکه اگر صاحب فرزند شوم دوست دارد فرزندم ادامه تحصیل داده و فردی مفید برای خود و جامعه باشد و برای رسیدن به آرزوهایش با تمام توان تلاش و کوشش کرده و مضایقه نخواهم کرد، می گوید: جوانان برای تشکیل زندگی با نگاه به سبک زندگی اسلامی و ساده زیستی و ازدواج آسان می توانند زندگی مشترک خود را آغاز کنند چراکه نگاه تجمل گرایانه به طور قطع موجب ازدواج دیرهنگام جوانان و مشکلات دیگر فرآروی آنها خواهد بود.

او با بیان اینکه تمامی مشکلات قابل حل و مرتفع شدن هستند و باید در زندگی تنها به خدا اتکا داشت، خاطرنشان می کند: از همه معلولان می‌خواهم که خانه نشینی نکنند و به هر شکلی شده در جامعه و اجتماع‌های مختلف حضور داشته باشند و در هر زمینه‌ای از جمله هنر و ورزش استعداد دارند، آن را بروز دهند چراکه ما هم در کشور سهمی داریم و به نوبه خود باید تلاش کنیم.

لطفیان در ادامه از مسئولان می‌خواهد بیشتر به حقوق معلولان به ویژه در بحث اشتغال توجه نشان دهند و هوای این قشر را داشته باشند چراکه بسیاری از آنها نشان داده‌اند که با همه توان فعالیت می‌کنند و توانمندی خود را نشان می‌دهند و حتی موفق هم هستند.

او اظهار می کند: متأسفانه کار برای یک جوان معلول بسیار کم است و شرایط اشتغال برای آنها فراهم نیست در حالیکه بسیاری از معلولان دارای تحصیلات عالیه با توانمندی های بسیاری هستند که می طلبد مسئولان تدبیری برای این موضوع بیندیشند.

لطیفیان ادامه می دهد: بسیاری از معلولان توانمند هستند و می توانند در جامعه حضور داشته باشند و فعالیت کنند تا استعدادهایشان شکوفا شود و بسیاری از افراد معلول می توانند با اندک یاری از سوی کسانی که باید یاری‌گرشان باشند، زندگی شان را به خوبی اداره کنند.

او با اشاره به اینکه معلولان مانند دیگر اشخاص جامعه دارای حس و هیجان هستند، اضافه می کند: اشخاص دارای معلولیت مثل افراد دیگر جزئی از جامعه هستند و وظیفه شهروندی در قبال آنها حکم می کند روش ارتباط با این اشخاص را بدانیم تا چنانچه زمانی در کوچه یا خیابان و یا یک مهمانی با چنین شخصی روبرو شدیم و نیاز به ارتباط با او داشتیم، این ارتباط  به دور از هر گونه نگاه و سخن ترحم آمیزی در کمال شایستگی برقرار شود.

رئیس اداره بهزیستی و توانبخشی اسدآباد هم در گفت‌وگو با خبرگزاری تاریخ ما، با اشاره به وجود ۲۸۰۰ معلول جسمی حرکتی و ذهنی در شهرستان بیان می کند: از این تعداد، هفت معلول تحت پوشش و مستمری بگیر بهزیستی هستند و مابقی به صورت موردی از بهزیستی خدمات دریافت می کنند.

مرضیه نانکلی با اشاره به مسکن مددجویان بهزیستی می گوید: سال گذشته بیش از ۱۰۰ مورد از مددجویان بهزیستی شهرستان در سطح روستا به بنیاد مسکن معرفی شدند که از این تعداد، ۴۵ خانوار روستایی تحت حمایت بهزیستی برای بهره مندی از مسکن محرومان توسط بنیاد مسکن تأیید و به بانک معرفی شده و نسبت به تکمیل پرونده خود در بانک اقدام کرده اند.

او خاطرنشان می کند: در رابطه با مسکن محرومان در روستاها در صورت داشتن زمین لازم توسط معلولان و نیازمندان تحت پوشش، ۵۰ میلیون تومان به صورت رایگان و ۵۰ میلیون تومان وام بدون بهره و نیز با امتیازات آب و برق برای آنها برای ساخت مسکن پرداخت می شود.

رئیس اداره بهزیستی و توانبخشی اسدآباد در پایان سهمیه اشتغال سال گذشته بهزیستی این شهرستان را ۴۴ نفر با اعتباری افزون بر چهار میلیارد تومان عنوان می کند و یادآور می شود: از این میزان سهمیه تعهد شده بهزیستی اسدآباد ۱۰۸ نفر اشتغال محقق شد.

پایان خبر / تاریخ ما

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.