از حمایت سلبریتیها از کاندیداها تا جایگاه مسائل فرهنگی در مناظرات
حامد بخشی در گفتوگو با خبرگزاری تاریخ ما با اشاره به حضور هنرمندان معروف در فضای انتخابات و تأثیر حمایت آنان از یک یا چند کاندیدا، اظهار کرد: انتخابات یکی از رخدادهای جدی و قابل توجه کشورهایی است که به نوعی سیستم دموکراسی را در حاکمیت خود لحاظ میکنند که کشور ما نیز جزء همین کشورها است. به همین دلیل از آنجا که آراء عمومی نقش جدی در انتخاب حاکم و به قدرت رسیدن سیاستمداران داشته، همواره سیاستمداران به دنبال این بودهاند که چگونه میتوان بر روی آراء عمومی تاثیرگذاری کرد.
وی ادامه داد: یکی از معروفترین تحقیقات در این زمینه در کتابی به نام «انتخاب ملل» نوشته بول لازارسفلد، جامعهشناس برجسته قرن بیستم، انجام شد و هزینه قابل توجهی انجام دادند تا متوجه شوند که مردم به دو حزب دموکرات و جمهوریخواه بر چه اساسی رأی میدهند. در این تحقیقات به این نتیجه رسیدند که بخش عمدهای از این رأیها را آراء به اصطلاح سنتی تشکیل میدهند. یعنی بخش قابل توجهی از افراد هستند که دموکرات هستند و بخش قابل توجه دیگری جمهوریخواه هستند، مانند طرفداران دو تیم مطرح فوتبال و فارغ از اینکه یک جمهوریخواه و یا دموکرات چگونه فعالیت و حکومت میکند، طرفداری از یک حزب سیاسی بخشی از هویت آنها میشود که به راحتی آن را کنار نمیگذارند. مانند ما که استقلالی یا پرسپولیسی هستیم و هنگامی که تیم محبوبمان بازنده میشود ممکن است ناراحت شویم، اما اینطور نیست که با یک باخت، تیم مورد علاقه خود را تغییر دهیم.
این جامعهشناس عنوان کرد: به همین خاطر تا هنگامی که سیستم فکری، باوری و هویتی افراد تغییری نکرده و ثابت مانده، پایگاه آراء انتخاباتیشان نیز چندان تغییری نمیکند. این موضوع به ویژه در مورد طبقاتی که دارای هویت تثبیتیافته شدهتری هستند صدق میکند و در رابطه با نسل بعدی بسته به جامعهپذیری ممکن است متفاوت باشد؛ برای مثال در آمریکا نسل جوان بیشتر طرفدار احزاب دموکرات هستند تا جمهوریخواه.
بخشی با اشاره به تأثیر سلبریتیها به عنوان یک گروه مرجع بر افکار عمومی، تصریح کرد: افراد ذینفوذ اجتماعی یکی از عوامل تأثیرگذار بر روی افکار عمومی هستند، یعنی افرادی که به عنوان مرجع اجتماعی و گروه مرجع قلمداد میشوند و سلبریتیها نیز در آن دسته قرار میگیرند. با توجه به اینکه معمولاً انسانها الگوهای رفتاری خود را از گروههای مرجع دریافت میکنند، طبیعی است که خیلی اوقات سیاستمداران تلاش میکنند که از آن گروههای مرجع -به میزانی که بر روی طرفداران خود مرجعیت و نفوذ دارند- استفاده کنند.
وی خاطرنشان کرد: نمونه این اقدام در انتخاباتهای گذشته مشاهده شد. بعضاً چنین حرکتهایی در بین کاندیداهای انتخاباتی صورت گرفته، اما آنطور که آنها میخواستند نتیجه نگرفتند. یعنی این تصور که اگر یک سلبریتی را جذب کردیم، تمام طرفداران او به ما رای خواهند داد تصور اشتباهی است؛ چراکه افراد تا حدی دارای جنبههای هویتی مختلفی هستند و الگوگیری آنها نیز متاثر از آن است و اینطور نیست که افراد خیلی سریع برای همه کارهایشان یک سلبریتی را الگو قرار دهند.
این جامعهشناس ادامه داد: به عنوان مثال در جامعه افراد بسیاری وجود دارند که از لحاظ حجاب، چادری هستند، اما جزء طرفداران یک خواننده یا بازیگری هستند که حجاب درستی ندارد و اینکه طرفدار آن بودهاند دلیل بر این نمیشود که تمام کارهای خود را از آن الگو بگیرند. پس اینکه یک کاندیدا چنین فکری کند که با جذب یک سلبریتی و فرد مشهور آراء طرفداران او را نیز جذب خواهد کرد تصور اشتباهی کرده است.
بخشی با بیان اینکه «حمایت سلبریتیها در انتخابات تاثیرگذار است»، خاطرنشان کرد: زمانی که اجماع بزرگی از سلبریتیهای محبوب اعلام میکنند که از فرد خاصی در انتخابات حمایت میکنند، بر روی افراد جامعه نیز تاثیر خواهد گذاشت، اما زمانی که تعداد آن سلبریتیها در حمایت از چند کاندیدا مساوی باشد، دیگر آنطور نخواهد بود. بنابراین کاندیداها باید تلاش کنند تا جمع قابل توجهی از سلبریتیها یا افراد ذینفوذ را که روی افکار عمومی تاثیر میگذارند را با خود همراه کنند.
وی با اشاره به دارای پیشینه بودن استفاده کاندیداهای انتخاباتی از سلبریتیها، بیان کرد: از دیرباز توجه سیاستمداران و کاندیداها به گروههای مرجع بوده است. به عنوان مثال چون فوتبال طرفداران بسیاری دارد برخی کاندیداها در زمان انتخابات به سراغ فوتبالیستهای معروف میرفتند و از آنان میخواستند که از آنها اعلام حمایت کنند.
بخشی با بیان اینکه «تأثیرپذیرفتن مردم در انتخابات از سلبریتیها و افراد معروف عمدتاً مربوط به طبقه متوسط جامعه است»، گفت: طبقه پایین جامعه اولویتها، ضرورتها و دغدغههای بیشتری دارد و هرچه افراد از طبقه متوسط به سمت پایین ریزش میکنند اولویتهای آنها از اولویتهای فرهنگی به سمت اولویتهای اقتصادی و معیشتی تغییر پیدا میکند، لذا شعارهای فرهنگی و اجتماعی بیشتر مربوط به طبقه متوسط است.
وی در رابطه با اینکه «با توجه به تجربه انتخابات پیشین و پررنگ بودن مسئلهای مانند برگزاری کنسرت موسیقی در تمام کشور در انتخابات ریاست جمهوری پیشرو مسائل فرهنگی چه میزان در برنامههای کاندیدا، شعارهای آنها و بحثهای درون مناظرات انتخاباتی جایگاه دارد»، اظهار کرد: تصور و پیشبینی من این است که در انتخابات پیشرو مسائل فرهنگی وزنه چندانی ندارد و در مناظرات انتخاباتی نیز چندان به آنها پرداخته نخواهد شد. همانطور که اکنون هم مشاهده میشود، عمدتاً کاندیداها شعارهای خود را معطوف به عدالت و معیشت کردهاند و منظورشان از عدالت نیز عدالت اقتصادی و مبارزه با فساد اقتصادی است، نه مسائل عدالت اجتماعی و فرهنگی.
این جامعهشناس افزود: فکر میکنم کاندیداهایی که در انتخابات پیشرو زیرکتر باشند سعی میکنند که در رابطه با مسائل فرهنگی هرچه بیشتر سکوت کنند تا بعدها متهم به این نشوند که خلاف سخنهایشان عمل کردهاند و بیشتر با شعارهای اقتصادی وارد میدان رقابت شوند.
پایان خبر / تاریخ ما