کرونا بلایی بود که پیشتر و بیشتر از اقتصاد، گردن فرهنگ را شکست!
وحید ضیایی در گفتوگو با خبرگزاری تاریخ ما با بیان اینکه جرقه کلاسهای ادبیات خلاق سال ۱۳۹۰ با تدریس بنده در سراسر کشور زده شد، گفت: این کلاسها درکتابخانههای عمومی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و دیگر مراکز فرهنگی و هنری شکل گرفت و درست برخلاف مسیر ادبیات دانشگاهی ما که به قول مرحوم سیدحسن حسینی ذوق ادبی را باید کنار در ورودی دانشگاه تحویل داد و داخل رفت و ذوقکش هستند تا ذوق پرور، با شیوهای جدید از آموزش ادبیات خلاق که در دیگر کشورها نیز بارها آزموده شده است، شروع بکار کرد.
وی با بیان اینکه این کلاسها با ایده اجرای شیوههای متفاوت آموزش ادبیات در شاخههای(شعر، داستان، نقد ادبی، پژوهش و نویسندگی و ترجمه) برای نخستین بار با طراحی و تدریس بنده اجرا شد، افزود: آموزش ادبیات خالق از سال 1390 تاکنون برای گروههای سنی مختلف برگزار میشود، در شعبههای مختلف کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای کودکان و مربیان کودکان و در حوزههای هنری و کتابخانهها برای عموم علاقمندان ادبیات.
ضیایی تصریح کرد: اکنون پس از برگزاری بیش از ۵۰۰ جلسه و پشت سر گذاشتن 9 سال توسط هنرجویان دورههای ادبیات خلاق، ۲۳ عنوان کتاب به عنوان خروجیهای این مجموعه به جمع کتابهای منتشر شده در کشور راه یافتهاند و با وجود اینکه اولین کتاب نویسندگانشان هستند، به شهادت نقدها و نظرات مختلف هیچ چیزی از یک کتاب خوب در حوزههای که نوشته شدهاند، کم ندارند و با وجود اینکه بیشتر این نویسندگان هیچ یک سابقه ادبی نداشتهاند، اما کارشان به قدری قابل دفاع است که بتوان با دقت و موشکافی آنها را نقد کرد و برای انتشارشان جشن رونمایی گرفت.
این پژوهشگر اردبیلی تصریح کرد: پرورش صحیح استعدادهای منحصر بفرد در حوزه نویسندگی علیالخصوص افرادی که به علت دور بودن از پایتخت امکان آموزش حرفهای را ندارند، افزودن بر میراث مکتوب کشور، افزایش خواندن و امانت کتاب، بالابردن سطح فرهنگی برنامههای کتابخانهها و مراکز فرهنگی دولتی و خصوصی در ایران، تربیت نویسندگان و کتابخوانان حرفهای، افزایش عضو کتابخانه ها و در نهایت انتشار حاصل فکری – آموزشی این کلاسها در قالب کتاب نوشته شده توسط هنر آموزان، بزرگترین دستاورد این کلاسها است که انجام پذیرفته و خواهد پذیرفت.
وی با اشاره به وضعیت مطالعه و کتابخوانی در بین مردم، افزود: با ورود رسانه هایی چون رادیو و تلوزیون این امر شکل دیگری گرفت، یعنی توسعه ادبیات از دایره کتاب به رسانههایی جمعی انتقال یافت، هر چند در ایران پیشتر مردم ادبیات اعتراضی را از دوره مشروطه در نشریات و مجلات تجربه کرده بودند که آنهم نوع ادبی مهمی است.
ضیایی با اشاره به وضعیت کرونایی جامعه و ارتباط آن با فرهنگ کتاب و کتابخوانی، گفت: کرونا بلایی بود که پیشتر و بیشتر از اقتصاد گردن فرهنگ را شکست! چون نخست با بازیهای روانی مجازی روان جامعه را آسیب پذیرتر کرد و صدمه زد، مردم را مبتلای جستجوی خبرهای بد و فاجعهانگیز نمود، دلهره و اضطراب را جانشین صبر و تلاش و امید کرد و با قدرت رسانهای قوی حاکم آنچه فراموش شد پرداختن به عوارض ناشی از این پدیده بر فرهنگ و روان مردم بود.
این شاعر اردبیلی اضافه کرد: آثار تخریبی کرونا در سالهای بعد، خود را نشان خواهد داد. زمانی که بزه اجتماعی حاصل از گرایش دانشآموزان به علمآموزی از طریق فضای نامحدود پیامرسانها مشخص شود، زمانی که بفهمند یک سیستم هوشمند چگونه ناخودآگاه کودک و نوجوان و جوان ما را مورد حمله قرار میدهد تا روانش را آلوده کند. فیلترینگهایی که عملا موجب تشدید شوق ممنوعهها میشود و کلا فرهنگسازی غلط سیاست پیشگانی که منفعت اولشان سیاست بوده و است.
وی ادامه داد: بهانه کرونا برای تعطیلی کتابفروشیها و کتابخانهها و عدم برنامهریزی آگاهانه در خصوص ارائه بستههای فرهنگی(تبدیل تهدید یک بیکاری عمومی به فرصت مطالعه عمومی) ضایعهای جبرانناپذیر خواهد بود. اصولا فکر میکنم هیچکس خواسته یا ناخواسته حواسش به روان و فرهنگ بعد از کرونا نبود یا نخواستند باشد.
این منتقد ادبی با اشاره به وضعیت کتابخوانی در استان، گفت: باید یک آمارسنجی درست توسط چند نهاد انجام گیرد تا بشود نظری داد، اما چند نکته قابل ذکر است: تعداد جمعیت مرکز استان و تعداد کتابفروشیهای شهر. .همین نسبت را بگیرید برای شهرستانها که فاجعه است! یعنی شهرستانهایی داریم کتابفروشی اصلا ندارد! مرکز فروش نوشت افزار ندارد. البته به دلایلی که قید شد اردبیل هم منفک از کل کشور نیست.
پایان خبر / تاریخ ما