نگاهی به ۶ نسل گرافیک ایرانی
احسان مهدوی در گفتوگو با خبرگزاری تاریخ ما در خصوص هنر گرافیک معاصر ایران و جوانب تاثیرگذار بر آن با اشاره به اینکه «گرافیک ایران برخوردار از یک ژانر شناخته شده در جهان است و طراحان گرافیک ایران جایگاه ارزندهای در سطح جهان دارند»، ، اظهار کرد: طراحی گرافیک در دنیا به اوایل قرن بیستم میلادی باز میگردد. پایههای این هنر از اواخر قرن نوزدهم میلادی شکل گرفت و قرن بیستم آغاز عمده طراحیهای گرافیک بود.
وی ادامه داد: ایران نیز به تأثیر از اتفاقی که در دنیا در حال رخدادن بود، به آرامی به سمت گرافیک سوق داده شد که این موضوع به واسطه اعزام بعضی دانشجویان ایرانی به خارج از کشور بود. آنان موضوعات گرافیک را یاد میگرفتند و به ایران منتقل میکردند و نسل به نسل به آموزش گرافیک پرداخته میشد.
مهدوی با بیان اینکه «هنر گرافیک به نسلهای مختلف زمانی تقسیم میشود»، تصریح کرد: گرافیک ایران نسل به نسل شکل گرفت و در حال حاضر ما در نسل ششم گرافیک ایران هستیم.
وی خاطرنشان کرد: در آن دوره آگهیهایی که برای سینما و تئاتر و همچنین جلد کتابها شکل میگرفت، نیاز به گرافیک را در خود احساس کرد و در آنجا بود که نسل اول گرافیک ایران پدید آمد. افراد مختلفی در آن دوران روی گرافیک ایران تاثیر گذاشتند و آغازگر آن بودند که بسیاری از آنها را پدر طراحی گرافیک مینامیم که در این زمینه اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد، اما شخصی که حتی قبل از نسل یک گرافیک وجود داشت و بسیاری در اینکه او پدر طراحی گرافیک ایران شناخته میشود اتفاق نظر دارند صنیعالملک است.
عضو انجمن طراحان گرافیک ایران افزود: صنیعالملک عموی کمالالملک، نقاش شهیر تاریخ ایران، بود که به اروپا رفت و در واقع اولین کسی بود که صفحهآرایی را به ایران وارد کرد و به همین ترتیب توسط این فرد طراحی کتاب، تصویرسازی، چاپ سنگی و پوستر وارد ایران شد. صنیعالملک تمام صنایع و هنرها را با پیشینه ایرانیان درآمیخت که از این موضوع به عنوان بزرگترین اقدام صنیعالملک یاد میشود. گرافیک صنیعالملک یک گرافیک خاص و ویژه ایرانی بود. در حالی که در نسلهای بعد شاهد تقلید زیاد از گرافیک اروپا هستیم، اما صنیعالملک داشتههای خود را به زیباترین شکل به هنر ایرانی تبدیل کرد.
وی با بیان اینکه «گرچه صنیعالملک را به عنوان اولین گرافیست ایران میشناسیم، اما در آن زمان وی را به این نام نمیشناختند»، عنوان کرد: صنیعالملک خود لقبی بود که در دربار قاجار به وی اعطا شده بود که این اسم در آن زمان به معنای گرافیست بود.
مهدوی بیان کرد: به مرور زمان در اواخر دوران پهلوی اول نیاز به آگهیها زیاد شد و نسل اول و دوم گرافیک شکل گرفت که از اساتید این دوران میتوان به استاد هوشنگ کاظمی اشاره کرد که او را نیز پدر گرافیک ایران میدانند. در این دوران گرایشهایی به سمت گرافیک اروپا شکل گرفت و افرادی همچون صادق بریرانی، مجید بلوچ و محمد بحرانی پایهگذار گرافیک نوین در ایران شدند؛ یعنی گرافیکی که بیشتر شبیه آن چیزی بود که در اروپا در حال شکلگیری بود.
این طراح گرافیک گفت: از بزرگترین پوستاندازیهایی که در گرافیک ایران شکل گرفت به نسل دوم آن مربوط میشود. در این نسل گرافیک ایران بسیار قوی شد و آثاری شاهکار گونه و معروف در سراسر جهان به خود دید که در نوع خود یک پوستاندازی بزرگ محسوب میشد. در این نسل بود که استاد بزرگی به نام مرتضی ممیز به گرافیک ایران معرفی شد که بسیاری این چهره شاخص را پدر طراحی گرافیک ایران میدانند. در کل باید گفت اختلاف نظرهای فراوانی بر سر نامیدن پدر گرافیک ایران وجود دارد. از اساتید دیگر این دوره میتوان به استاد فرشید مثقالی و قباد شیوا نام برد که بینهایت در جریان این دوره یعنی حدود ۱۰ سال قبل انقلاب و ۱۰ سال بعد از انقلاب تاثیرگذار بودند.
وی با اشاره به تأثیرپذیری گرافیک ایران از گرافیک به روز جهان و پیشینه تاریخی ایرانیان، خاطرنشان کرد: گرافیستهای ایرانی همواره سعی داشتهاند تا پلی میان هنر قدیمی ایران و گرافیک روز برقرار کنند. این اتفاق برای این نسل رخ داد که میتوان به شاگردی قباد شیوا نزد استاد میلتون گلیزر اشاره کرد که یکی از بزرگترین گرافیستهای جهان بود.
مهدوی اظهار کرد: در دهه ۹۰ میلادی طراحان متوجه شدند که آن گرافیک کلاسیک سوییسی و لهستانی دیگر جوابگوی گرافیک روز جهان نیست و باید تغییراتی در آن رخ دهد که عمده این تغییرات در تایپ خود را نشان داد. همچنین ورود کامپیوتر تحول بزرگی در زمینه گرافیک جهان صورت داد. با اتفاقات صورت گرفته در جهان شاهد شروع نسل چهارم در گرافیک ایران بودیم که از جمله گرافیستهای موفق این دوره میتوان به رضا عابدینی اشاره کرد و افراد دیگری همچون ساعد مشکی، مسعود نجابتی و مجید عباسی که در شکلگیری نسل چهارم نقش عمدهای داشتند.
وی اضافه کرد: همزمان با سراسر جهان در ایران نیز با دستگذاشتن روی مسئلهای به نام تایپ، اساساً پوسترها قالب فرمالیستی به خود گرفتند که تاثیر عمیقی بر گرافیک ایران بعد از دوران مرتضی ممیز داشتند.
این عضو انجمن طراحان گرافیک ایران بیان کرد: در این دوره طراحانی تربیت شدند که با ایجاد رویکردهای جدید در ایجاد نسل پنجم گرافیک نقش عمدهای داشتند. نسل ششم نیز گرافیستهای امروز محسوب میشوند.
وی تصریح کرد: یکی از دغدغههای همیشگی گرافیستها این بوده است که کارشان کاملاً ایرانی باشد و بتوانند یک گرافیک ایرانی را صادر کنند. همانطور که تمام جشنوارههای معتبر دنیا علاقهمند به بازدید از هنر اصیل ایرانی هستند.
مهدوی با اشاره به وجود چهار دسته گرافیک فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تجاری، خاطرنشان کرد: عمده شهرت گرافیک ایران و طراحانش به واسطه گرافیک فرهنگی آن است. هرچند از گذشته ایران همیشه درگیر گرافیک تجاری بود، اما هیچ وقت در این زمینه از گرافیک موفق نبود و همانطور که میبینیم کشورهای دیگر در زمینه گرافیک تجاری بسیار از ما جلوتر هستند.
وی تصریح کرد: خوشنویسی از عواملی بود که موجب شناختهشدن گرافیک ایرانی در دنیا شد. این هنر نقش بسزایی بر روی طراحی حروف و طراحی پوستر و اساسا گرافیک داشت. همچنین نقاشی عامل دیگری بود که موجب شناختهشدن گرافیک ایرانی در جهان شد. نقطه اوج آن در دوران تیموری و صفوی بود که همه اینها به مرور زمان به واسطه صنیع الملک در گرافیک ایران دیده شد. اصولا داشتن یک خلاقیت خاص شاعرانه و نهادینه شدن شعر و ادبیات در وجود ایرانیها و تاثیر از خوشنویسی ایرانی و مینیاتورهای ایرانی همگی دلایلی بودند که بسیاری از آثار گرافیکی ایران در جهان دیده شود.
این عضو انجمن طراحان گرافیک ایران در خصوص تأثیر علوم دیگر بر گرافیک، عنوان کرد: صنعت چاپ یکی از تأثیرگذارترین صنایع بر طراحی گرافیک است، اما مقولههای دیگری که به نوع خود هنر محسوب میشوند در نقشآفرینی گرافیک حائز اهمیت هستند که میتوان به نقاشی و ادبیات اشاره کرد که علیالخصوص در ایران، گرافیک بسیار از آنها تاثیر گرفته است. از دیگر هنرهای تاثیرگذار بر گرافیک نیز میتوان به موسیقی و تئاتر اشاره کرد.با این وجود مسائل اجتماعی میتواند تأثیر بسیار بیشتری بر هنر گرافیک داشته باشد؛ چراکه در همه دنیا و ایران گرافیک و مسائل اجتماعی تاثیرات متقابل زیادی بر یکدیگر دارند و یک طراح گرافیک باید به این مسائل واقف باشد.
وی بیان کرد: به طور کلی یک طراح گرافیک به یک سفارش دهنده نیاز دارد. سفارشدهنده در گرافیک ایران تاثیرات مثبت و منفی داشته است. برای نمونه طراحان گرافیک زیادی وجود دارند که در کار خود فاقد استانداردهای لازم هستند، اما سفارشهای زیادی به آنها داده میشود. در این میان جای روند و قوانینی که سفارشات و کارهای گرافیکی به دست متخصصان واقعی این حوزه برسد خالی است.
مهدوی افزود: ادامه این روند کاری موجب افت شدید گرافیک میشود و آسیبهای زیادی به بدنه این هنر و فعالیت طراحان وارد میکند. برای نمونه در این روزها شاهد بیلبوردهای مختلف در سطح جامعه و یا تبلیغات تجاری مختلف در تلویزیون هستیم که همگی جزء مقوله گرافیک محسوب میشوند، اما هیچکس در جامعه سخنی از میزان حرفهای بودن این آثار و یا رعایت استانداردهای گرافیکی آن به زبان نمیآورد. اصولاً وجود قوانینی که بتواند بر امور طراحیهای گرافیک نظارت کامل داشته باشد در جامعه ما بسیار احساس میشود.
وی اضافه کرد: با این حال افرادی بودند که در این زمینه درست عمل کردند و باعث رشد گرافیک شدند که در دورهای در مشهد شاهد آن بودیم و مشهد در میان سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ یکی از قطبهای گرافیک کشور بود که بعد از تهران رقیبی نداشت. مهمترین دلیل این اتفاق آن بود که سفارشدهندهها از یکدیگر یاد گرفته بودند که حرفهای رفتار کنند، اما پس از مدتی متأسفانه شاهد افت شدید بودیم که میتوان گفت این پستی و بلندی همگی به واسطه همان صاحبان قدرت و سرمایه بود.
پایان خبر / تاریخ ما