چه خبر از جشنوارۀ داستانی آب؟
سلمان باهنر به خبرگزاری تاریخ ما گفت: فراخوان سومین جشنوارۀ ملی داستان آب، دیماه سال گذشته منتشر شد و علاوه بر ایرانیان، همۀ فارسیزبانان جهان، بهویژه نویسندگان کشورهایی مثل افغانستان و ارمنستان که حوضۀ آبریز مشترکی با کشور ما دارند را نیز، مخاطب خود قرار داد.
وی ادامه داد: تا پایان مهلت ارسال آثار، ۴۶۶ اثر به دبیرخانۀ جشنواره رسید و حمید بابایی، نوید حمزوی، مصطفی انصافی، فاطمه زنده بودی، بهزاد باباخانی، آرش محمودی و روحالله حسینی؛ هفت نویسندۀ صاحب کتاب از هفت گوشۀ کشور، داوری این آثار را در مرحلۀ نخست بر عهده داشتند.
دبیر سومین دورۀ جشنوارۀ ملی داستان «آب» افزود: این دوره از جشنواره، شامل بخش اصلی داستان بزرگسال، بخش نزدیک داستان (زندگی نگاره، سفرنامه، جستار)، بخش داستان برای کودک و نوجوان، بخش نویسندگان کودک و نوجوان و بخش جوایز ویژه است که در بخش ویژۀ آن، جوایزی را به یکی از نویسندگان فارسیزبان خارج از کشور و یکی از نویسندگان شش حوضۀ آبریز ایران اهدا خواهیم کرد.
وی، خاطر نشان کرد: علی خدایی، سرپرست هیأت داوران سومین دورۀ جشنواره داستان آب است و اسامی هیأت داوران بهزودی اعلام خواهد شد. آیین اختتامیه را نیز نیمۀ مردادماه سال جاری برگزار خواهیم کرد.
به گفتۀ باهنر، اسامی راهیافتگان به مرحلۀ نهایی داوری بخشهای مختلف این جشنواره به شرح زیر است:
بخش نویسندگان نوجوان
نابودی قطره، صدای زندگیبخش، جزیرۀ اشک، این داستان را بافتم برای زیر پایتان، در جستوجوی شاه باله، جدال برای دریای گیهانی، دستی در تن انار رود، پل، من و خانم پشمک، قطرۀ ماجراجو
بخش برای کودک و نوجوان
فکر بکر، لبخند بادبادک، بوم و برکه، زیر سایۀ درخت کنار، صداهایی که نمیشنویم، پریهای زایندهرود، بیماری آب، خدا کریمه شاه باجی، شاید شکسته، سنگستان، سفر پر ماجرای قطره باران، فوکولی فوک قهرمان خزر، ارزشمندترین عنصر، لباس عروس دریایی، از مزار تا تپههای بارانخورده، نازکنارنجی، آبرسان، ماه گنج، ما دو ماهی بودیم، قصۀ آب.
بخش نزدیک داستان و جستار
صدای سنگ آسیاب، سقاخانه، پشت دریا شهریست، سکۀ سبز در زمین اخرایی، آب آب شفابخش، با خوردن چند مولکول، افسانۀ سه برادر، جستاری از آب، از آن روز همه جوادند، تبعید در مجاورت دریا، اینجا را دوست دارم، جزیره، اولین روستایی که زیر آب رفت، بحران کاذب، خانۀ قجری، قایق سرگردان پدر، صدای پای آب، مراسم آب کشی، من زایندهرودم، جریان آب جریان زندگی.
بخش اصلی (داستان بزرگسال)
نوبت اسماعیل، آکاستیو، رنگینکمانی که خاکستری پوشیده بود، آبی روشن، جانور، هشدار دربارۀ غرق شدن قایقهای کوچک، زایندهرود دختر ندارد، این تاریخ بوی خون میدهد، آبانبار تخت فولاد، تنهاترین نهنگ دنیا، آخرین آکواریوم، ماهی مزه مرگ میدهد، ماهیگیر، دختری که نمیخواست هووی مادرش باشد، برکۀ جنی، آن مرد با آب آمد، خوناب، ریشههای چنار پیچیده دور کفن بابا، زکریا، ظهر سفید، لیس لها الارض او وطن او، غراب جندون، دخیل، همزاد، عروسی تورنگ، تهانی، امکان خیس شدن، جایی که دیگر نیست، برادران شریف، واچمن ها، ماهیهای مرده، نیمکرۀ سبز، اسب بازی، عتیق، شیربها، هوتک، مار بوآ، چشم سنگی، فونتانا، ن، پل سانفرانسیسکو، تجربه، او به فکر جهان نبود، سربالا، دختر چوبی، کرشمه، آب می خواید نفت بدید، ایراندخت، ب غیر آخر، رود و شیر سنگیها، زنی که توی خواب خودش نیست، عمق بیستمتری دریا، صدای پای زنده رود، عروس گاندو، غواصی، آب چکاب، غریبیها، مارال، نوار آبیاری، نفیر نیزار.
پایان خبر / تاریخ ما