دولت قلم
در یادداشت این نویسنده که به مناسبت روز قلم در اختیار خبرگزاری تاریخ ما قرار داده است، میخوانیم:
«به نام یگانه قلمزن هستی که نخست قلم تقدیر در کارکرد و حکم هستی راند و در میانه کار به قلم سوگند خورد و در پایان قلم عفو میکشد و دید را نادید میکند. اما در باب قلم و دایره حکمرانی آن باید ابتدا تصور خودمان را از قلم به درستی تصویر کنیم که منظور ما از قلم چیست؟ منظور همان تعریفی است که در لغتنامههای قدیمی آمده است که «قلم دستافزار ریز فولادی به شکل استوانه است که جهت جا انداختن سنگ بر روی انگشتر و غیره به کار میرود» یا آنچه متأخرتر است به «کلک و خامه» و یا به قول دکتر معین «هر ابزاری که با آن نویسند» و یا حتی قلمهای دولت اسلامی که از آن به خط هم یاد میشود که «آن چهار باشد؛ خط مکی و مدنی و بصری و کوفی» همان رسمالخط خودمان. البته از این نزدیکتر هم هست «طرز و شیوه نوشتن؛ سبک نگارش» چنانکه گویند «این قلم جلال آلاحمد است».
قلم همه اینها هست و هیچ کدام از اینها نیست. هنگامیکه قلم را دستافزار فولادین نامیدیم اهالی قلم، قلمزنان و حکاکان صفحههای مسی و نقرهای خواهند بود و هرگاه قلم را خطا و تحریر بنامیم؛ اهل قلم خطاطان، تحریرگران، خوشنویسان و اگر قلم را به قول معین «هر ابزاری که با آن مینویسند» تصور کنیم همه آنان که خواندن و نوشتن میدانند اهالی قلم و صاحبان روز قلمند. و الان که دیگر با کیبوردهای دیجیتالی هم مینویسند، کاربران رایانهها هم به اهالی قلم اضافه میشوند.
همین تصورهای نادرست است که دعوا را بر سر روز قلم به دعوای میان سپانلو و سرشار و انجمن قلم و کانون نویسندگان و سیزدهم تیرماه و چهاردهم تیر میکشاند و مدعیان را وادار به صفکشی میکند و از طرفی نوحهسرایی بر اهل قلم و روزگار ناپسند آنان را باب میکند و اینکه کتاب نمیخوانند و حقالتحریر و حقالتألیف چنین و چنان است. کدام قلم است؟ قلم حکاکان یا خوشنویسان یا نویسندگان؟
اگر نگاهی به تفاسیر کتاب آسمانی خود بیندازیم قلمی که خداوند به آن قسم یاد کرده است معادل نعمت نامیده شدهاست. پس صاحب قلم، صاحب نعمت بزرگ اندیشیدن است. و این یعنی قلم اندیشه است و اهالی قلم نه خطاطند نه نقاش، بلکه اندیشمندانی هستند که خداوند به آنها نعمت اندیشه ارزانی داشته است. پس اهالی قلم یا اندیشمندند یا واسطه بین اندیشه و جامعه. در هر صورت صاحب نعمتی بزرگ و زیر سایه دولت قلم است که به قول شاعر «قلم گفتا که من شاه جهانم/ قلم زن را به دولت میرسانم». دولت قلم، دولت بیزوال است و اهل قلم محتاج حمایت احدی جز خدای قلم نیست. قلم بهدستی قلم را آفرید و بدان و آنچه مینویسد سوگند یاد کرد».
پایان خبر / تاریخ ما