راههای نجات کشور از بن بست آب
استاد سابق دانشگاه تهران در مقاله ای نسبت به وضعیت منابع آب زیرزمینی و برداشت بیش از اندازه از آن ها هشدار داد و بر ضرورت ورود نخبگان بخش آب برای نجات کشور تاکید کرد.
به گزارش خبرگزاری تاریخ ما ، دکتر روح الله نوری استاد سابق دانشگاه تهران در رابطه با مقاله خود تحت عنوان «افت انسان محور آبخوانهای ایران» که در نشریه آکادمی علوم آمریکا انتشار یافته، یادداشتی را در اختیار قرار داده است که در ادامه می خوانیم:
«آب زیرزمینی به دلیل قابلیت اطمینان و در دسترس بودن در اغلب مناطق جهان به عنوان یکی از منابع پایدار در تامین نیازهای آبی است و به طور میانگین حدود ۵۰ درصد نیازهای جهانی در بخشهای شرب، توسعه کشاورزی و یا صنعتی را تامین میکند. در ایران نیز وابستگی به منابع آب زیرزمینی به حدود ۶۰ درصد میرسد و در غالب بخشهای خشک و نیمهخشک مرکز و شرق کشور، آبخوانها تنها منبع قابل اتکا برای حیات انسانی هستند.
اصل مهم در برنامهریزی و استفاده از منابع آب زیرزمینی، توجه به ظرفیتهای اکولوژیکی و قابلیت بهرهبرداری از آبخوانها میباشد، به طوری که بیلان کمی و کیفی با تضمین ایجاد شرایط تعادل بین برداشتها و تغذیه در آب زیرزمینی حاصل گردد. در مقیاس جهانی در اثر رشد فعالیتهای گسترده انسانمحور و در سایه تغییرات اقلیمی، اضافه برداشت از منابع آب زیرزمینی روندی رو به رشد داشته به گونهای که هم اکنون کشورهای زیادی با چالش افت شدید در آبخوانها مواجه هستد که از این میان کشورهایی مانند آمریکا، هند، ایران، چین و پاکستان از شرایط نگران کنندهتری برخوردارند.
اگرچه مطابق گزارشات رسمی و در دسترس، اندازهگیریها در ارتباط با افت در منابع آب زیرزمینی ایران به اوایل دهه ۱۳۵۰ برمیگردد، اما با استناد به گزارش خبرگزاری تاریخ ماات غیررسمی نشانههای اضافه برداشت از آبخوانها در ایران مربوط به حتی یک دهه قبل از آن، دهه ۱۳۴۰، میباشد. از آن زمان تاکنون روند اضافه برداشت از منابع آب زیرزمینی در بسیاری از نقاط کشور ادامه داشته، به گونهای که بر اساس آخرین آمار و اطلاعات رسمی وزارت نیرو، مقدار اضافه برداشت از منابع آب زیرزمینی به بیش از ۱۳۵ میلیارد مترمکعب تا انتهای سال ۱۳۹۹ رسیده است.
برای درک بهتر این اعداد و ارقام برای خوانندگان محترم قابل ذکر است که این مقدار آب اضافه برداشت شده حدود ۱۰ برابر حجم آب دریاچه ارومیه در تراز اکولوژیک (قبل از چالش خشک شدن) میباشد. همچنین با فرض عدد۴۵۰ میلیارد مترمکعب برای کل ذخایر استاتیک آب زیرزمینی کشور، میتوان گفت تا انتهای سال ۱۳۹۹ حدود ۳۰ درصد از ذخایر استراتژیک آب زیرزمینی کشور از دسترس خارج شده است.
پیامد فشار بیش از حد به منابع آب زیرزمینی کشور افت روز افزون سطح آب زیرزمینی در اکثر نقاط ایران بوده به گونهای که سطح آب در برخی از چاههای بهرهبرداری در استانهای جنوبی و شرقی کشور حتی به اعداد بسیار وحشتناک بیش از ۵۰۰ متر رسیده و عملاً در برخی از نقاط کشور میتوان گفت که دیگر آبی برای برداشت وجود ندارد. این مقدار افت شدید در سطح آب زیرزمینی، شوری آب را نیز تا سطح بسیار نگران کنندهای افزایش داده و در جاهایی نیز که هنوز امکان برداشت از منابع آب زیرزمینی وجود دارد، شوری آب بازدهی استفاده آب را کاهش داده و پیامدهای منفی برای کمیت و کیفیت محصولات کشاورزی و حاصلخیزی خاک را به همراه داشته است.
آب زیرزمینی علاوه بر تامین نیازهای آبی انسان، نقش عمدهای در شارژ کردن منابع آب سطحی مانند رودخانهها، تالابها و دریاچهها دارد. متاسفانه افت شدید سطح آب در بسیاری از نقاط کشور روند خشک شدن دریاچهها، تلابها و رودخانهها را طی سالیان اخیر تشدید کرده است به گونهای که در شرایط کنونی تقریباً تمامی دریاچهها و تالابهای کشور یا خشک شدهاند یا با بحران خشک شدن در حال دست و پنجه نرم کردن هستند.
در مورد رودخانهها نیز درصد قابل توجهی از آنها با تغییر رژیم هیدرولوژیکی همراه بودهاند به گونهای که میتوان رودخانههای زیادی را مثال زد که در گذشته دایمی بودهاند ولی در حال حاضر به رودخانههای فصلی تبدیل شدهاند. همچنین بسیاری از رودخانههایی که در گذشته فصلی بودهاند در شرایط فعلی به مسیلها یا خشکرودهایی تبدیل شدهاند که تنها در زمان نزولات جوی و ایجاد سیلاب رنگ آب را به خود میبینند. علاوه بر این موارد افت شدید سطح آب زیرزمینی در کشور، بسیاری از چشمهها و خصوصاً قناتها (قدمت قنات در ایران به بیش از ۲۵۰۰ سال میرسد) را خشکانده است یا در حالت خوشبینانه باعث کاهش شدید آبدهی آنها شده است.
با تکیه بر اطلاعات مدلهای جهانی هیدرولوژیکی و اقلیمی که شرایط بارش و دما را در تا انتهای قرن حاضر میلادی در کشور نگران کننده گزارش دادهاند، در آینده محدودیت بیشتر در دسترسی به منابع آب سطحی فشار بیشتری را به منابع آب زیرزمینی وارد خواهد کرد.
این واقعیت میتواند با تشدید بیسابقه امنیت آبی و غذایی و همچنین تشدید نزاعهای اجتماعی جهت دستیابی به آب همراه باشد که نتیجه غایی آن بسیار دردناک و غیرقابل تصور برای کشور خواهد بود. بنابراین توجه به مدیریت پایدار آب زیرزمینی در کشور در قالب برنامههای کوتاه مدت ضربتی (حداقل جهت توقف روند سنگین خسارتبار فعلی) و بلند مدت اولویتی است که بالاتر از آن برای مدیران کشور و مردم قابل تصور نخواهد بود.
تنها در اینصورت میتوان امیدوار بود که بخشی از سیستم آب زیرزمینی کشور به حالت اولیه خود بازگردد هرچند که فضای خالی برخی از آبخوانهای کشور با توجه به نشستهای گسترده انجام شده به جای آب با خاک پر شده و عملاً قابل بازگشت به شرایط اولیه نخواهد بود.
با توجه به اثرات همه جانبه آب در تمامی شئون زندگی انسانها و همچنین نقش بیبدیل آن در پویایی و بقای محیطزیست، تنها برنامهها و اقداماتی برای بهبود وضعیت منابع آب زیرزمینی کشور موفق خواهند بود که حاصل توافق و هماهنگی تمامی ارکان و ساختارهای کشور در بخشهای قانونگذاری، اجرایی و قضایی بوده و مشتمل بر راهکاری اجرایی-مهندسی مبتنی بر واقعیت و وضعیت فعلی کشور باشد.
چنین برنامهای با خصوصیات ذکر شده لازم است اولویت بیبدیل کشور قرار گرفته تا در سایه آن بتوان اجتماع و مردم را نیز به همکاری در آن تشویق نمود که در این صورت ثمره آن بهبود وضعیت منابع آب زیرزمینی در درازمدت و نتیجه نهایی آن نیز نجات کشور از بنبست آب است، بنبستی که برای غلبه بر آن به مشارکت تمامی افراد در کشور و خصوصاً نخبگان بخش آب نیاز خواهد بود.»
به گزارش خبرگزاری تاریخ ما تاریخ ما، با توجه به اهمیت موضوع مورد پژوهش در این مقاله، «انتشارات نیچر» نیز خلاصهای از دستاوردهای این مقاله را در وبسایت خود منتشر کرده است.